eitaa logo
مکتب فلسفی استاد فیاضی
869 دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بیان دیدگاه های خاص استاد آیت الله غلامرضا فیاضی حفظه الله ارتباط با ادمین: @Sadegh313a پرسش و پاسخ در مورد نظرات استاد : @Mahdinabavian ❌تبادل نداریم❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجرد نفس و رویت روح با چشم.mp3
1.43M
🔈 بخشی از جلسه ۴۸۵ خارج اسفار جلد۲ 🔰سوال : با توجه به اینکه ملاک حضرت عالی برای اشیای مادی محسوس به حس ظاهر است، چگونه روح انسانی را مجرد می دانید درحالی در برخی موارد مطرح شده که شخصی دیده است که روح فردی از بدنش خارج شده است؟ تاریخ:۱۴۰۱/۰۹/۲۲ ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ تجرد یا مادیت علم؛ بیان دیدگاه‌ها برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۴۲۴_۴۲۶ درباره این مسئله که علم مجرد است یا مادی چهار دیدگاه مطرح است 1⃣ تجرد علم به اعتقاد بسیاری از فیلسوفان همه اقسام علم مجرد است خواه علم حصولی باشد یا حضوری، و علم حصولی نیز خواه علم عقلی باشد یا حسی،خیالی و و همی. 2⃣ ماديت علم بر اساس دیدگاه برخی از فیلسوفان غربی همه اقسام علم یا ادراک مادی است نه مجرد. از نظر آنها ادراک از سنخ امور فیزیکی است که در همین عالم محقق است نه امری فراتر از آن . 3⃣ تجرد علم عقلی و مادیتِ علم حسی خیالی و و همی به اعتقاد مشهور مشائیان علم اقسامی دارد که در میان آنها تنها علم عقلی که ادراک کلیات است مجرد است و سایر اقسام علم یعنی علم حسى، علم خیالی و علم وهمی مادی هستند. 4⃣دیدگاه استاد فیاضی تجرد و مادیت علم از منظر استاد فیاضی، مطلق علوم اعم از علم حصولی و حضوری و علم حصولی نیز اعم از علم ،حسی ،خیالی وهمی و عقلی میتوانند مجرد یا مادی باشند. به اعتقاد ایشان همان گونه که وجود به مادی و مجرد تقسیم میشود علم نیز به مادی و مجرد قابل تقسیم است و ادله عقلی ای که دیگران بر تجرد همه اقسام علم اقامه کردند تمام نیستند؛ بلکه در مقابل ادله نقلی فراوانی بر این دلالت دارد که هرموجودی اعم از مجرد و مادی دارای علم است؛ به همین دلیل علم نیز میتواند مجرد یا مادی باشد. بر پایه این ادله علم و عالم هم میتوانند مجرد باشند و هم مادی البته بر این مدعا (علم همه موجودات) ادله عقلی نیز اقامه شده که به نظر درست نیستند؛ از این رو مستمسک ما در اثبات این مدعا فقط ادله نقلی است . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ ادله نقلی عالم بودن همه موجودات برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۲۶_۴۳۳ 1⃣تسبیح همه موجودات آیات و روایات فراوانی بر تسبیح همه موجودات دلالت دارند نظیر: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا» «كل شيء يسبح بحمده.» واژه تسبیح مصدر باب تفعیل از ماده سَبّح یسَبِّحُ است که در لغت به معنای تسبیح قولی تعریف شده است . تسبیح قولی به معنای آن است که متکلم با گفتن سبحان الله یا هر قول دیگری که به معنای تسبیح باشد، خداوند را از همه نقص‌ها منزه بداند. از آیات و روایات به دست می آید همه موجودات دارای تسبیح قولی و کلامی خداوند هستند. روشن است که چنین تسبیحی مستلزم علم موجودات به خداوند است؛ بنابراین تسبیح موجودات مستلزم وجود علم و شعور در آنها است. 2⃣قنوت همه موجودات در قرآن کریم به قنوت همه موجودات در برابر خداوند اشاره شده است . «وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۖ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» واژه قنوت در لغت به معنای اطاعت در برابر عصیان است . بر اساس آیه شریفه همه موجودات همواره در حال قنوت و اطاعت خاضعانه خداوند هستند . با توجه به این معنا می توان گفت قنوت موجودات، ملازم با علم و شعور در آنها است؛ چرا که اولا: معنای لغوی قنوت، اطاعت در برابر عصیان است و اطاعت و عصیان نیز در جایی مطرح می شوند که مطیع و یا عاصی، علم به فعل داشته باشد. ثانیا: در عبارت «كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» از قنوت همه موجودات با لفظ قانتون که جمع سالم و مخصوص عقلا است تعبیر شده است که بر علم و شعور همه موجودات دلالت دارد. بنابراین، بر اساس ظاهر آیه، چون همه موجودات در حال قنوت خداوند هستند، پس علم به خداوند نیز دارند. 3⃣سخن گفتن همه موجودات «وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا ۖ قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَٰكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ» بسیاری از روایات نیز بر سخن گفتن کوه ها ، سنگ ها درختان، خورشید و زمین با معصومین اشاره دارند. با توجه به آیات و روایات بیان شده، می توان تصدیق کرد همه موجودات نطق دارند و سخن می گویند . نطق به معنای اظهار امری درونی به وسیله تکلم است . بر اساس ادله نقلی، هر موجودی می تواند تکلم کند و ما فی الضمیر خود را بیان دارد. این معنا از نطق قطعا با علم و شعور در ناطق همراه است زیرا اظهار امر درونی جز با علم میسر نیست. 4⃣خوف همه موجودات «یا من کل شیء خائف منه» روشن است که خوف موجودات، مستلزم علم و شعور در آنهاست زیرا حالت خوف هنگامی محقق می شود که خائف از آن چیزی که بدان خوف دارد، درکی داشته باشد چرا که در غیر این صورت، خوف در او محقق نمی شود. بنابراین، خوف موجودات نیز با علم و شعور آنها همراه است . 5⃣ حمد همه موجودات در برخی از روایات آمده است که خداوند از ناحیه همه موجودات مورد حمد و ستایش قرار می گیرد ؛ مانند این روایت امام حسین علیه السلام فرمود : «ما خلق الله من شیء إلا و له تسبیح یحمد به ربه » روشن است حمد موجودات، مستلزم علم و شعور آنها به ممدوح یعنی خداوند است؛ چرا که بدون علم به خداوند، حمد کردن معنای محصلی نخواهد داشت. از این رو،حمد موجودات نیز با علم آنها همراه است. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ برهان وجودی برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۳۶ براهین وجودی : براهینی که از مفهوم خداوند، وجود خارجی آن را اثبات می کنند. 🔷 به عقیده استاد فیاضی بهتر آن است که برهان وجودی را برهان مفهومی بنامیم؛ زیرا حد وسط در آن مفهوم و تصور خداست. میدانیم تصور خدا امر مشترکی میان خداباوران و ملحدان است؛ چراکه هر دو گروه در اینکه تصوری از خدا ،دارند اختلاف ،ندارند منتها یک گروه معتقد است آن متصور (خداوند) وجود دارد و گروه دیگر اعتقادی به وجود آن متصور ندارد ،بنابراین مفهوم خداوند و تصور او چیزی است که همه گروهها به آن اذعان دارند؛ به همین دلیل استدلالی که از طریق مفهوم وجود خارجی او را اثبات میکند از اهمیت ویژه ای برخوردار است . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ برهان وجودی در فلسفه اسلامی برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۳۶_ ۴۳۷ مشهور است در سنت فلسفه اسلامی برهان وجودی از سوی محقق اصفهانی مطرح شده است؛ اما به نظر میرسد پیش از وی ملامهدی نراقی نیز در کتاب جامع الأفكار وناقد الأنظار به این برهان اشاره کرده است البته جناب ماجد فخری در مقاله فارابی و برهان وجودی ادعا میکند پیش از همه فارابی به برهان وجودی اشاره کرده است که به نظر میرسد میتوان این مدعا را از رساله الدعاوي القلبية فارابی نیز استنباط کرد آنجا که میگوید: «از فرض نیستی واجب الوجود بالذات محال لازم میآید.» 🔰نظر استاد محقق اصفهانی در کتاب تحفة الحکیم دقیق‌تر از دیگران به این برهان پرداخته و به مقدمات آن اشاره کرده است . از برهان وجودی محقق اصفهانی تقریرهای مختلفی شده است استاد فیاضی نیز بر اساس مبانی فلسفی خاص خود تقریر ویژه ای ارائه کرده‌اند . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ تقریر استاد فیاضی از برهان وجودی مرحوم اصفهانی(۱) برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۳۷ _۴۴۰ 🔰بیان مقدمه پیش از بیان تقریر استاد فیاضی لازم است نکاتی را به عنوان مقدمه بیان کنیم : 1⃣اساس برهان وجودی ، اثبات وجود خارجی خداوند از طریق مفهوم است . 2⃣ هر مفهومی، بالذات و و بالفعل از معنا و محکی خود حکایت می کند. 3⃣ مفاهیم دو دسته اند: «مفاهیم قضیه ای» و «مفاهیم غیر قضیه ای» مفاهیم قضیه ای مفاهیمی هستند که معانی آنها قابلیت صدق و کذب دارند؛ مانند مفهوم على خندان است اما مفاهیم غیر قضیه ای چنین نیستند مفاهیم غیر قضیه ای خود دو قسم هستند مفاهیم غیر قضیه ای مفرد و مفاهیم غیر قضیه ای مرکب. مفاهیم غیر قضیه ای مفرد، یا ماهوی هستند؛ مانند مفهوم انسان، یا منطقی هستند؛ مانند مفهوم حد و یا فلسفی هستند؛ مانند مفهوم وجود، واجب الوجود و مستقل. مفاهیم غیر قضیه ای مرکب نیز یا تام هستند؛ مانند ،انشائیات نظیر امر و یا ناقص هستند؛ مانند کتاب علی. وجه اشتراک همه این مفاهیم در آن است که هر یک از آنها از معنا و محکی خودش حکایت می‌کند. 4⃣معانی مختلف می توانند در یک مصداق و فرد بسیط جمع شوند، بدون آنکه به بساطت مصداق خدشه ای وارد شود. 5⃣ واقع یا نفس الامر شامل عالم وجود حقیقی، عالم اعدام حقیقی و عالم اعتباریات می شود . 6⃣ مفاهیم _اعم از مفاهیم قضیه ای و غیر قضیه ای_ اقتضایی درباره موجود بودنِ واقع معنای خودشان ندارند. البته یک دسته از مفاهیم از این حکم مستثنا هستند و آن دسته مفاهیمی هستند که در اجزای معنا خود، درباره واقع معنای خودشان اقتضا دارند.برهان وجودی در صدد آن است که بگوید : مفهوم واجب الوجود بالذات و مفهوم «موجود مستقل مطلق» از این سنخ مفاهیم اند؛ یعنی در معنای خودشان، اقتضای موجود بودن دارند. مفهوم واجب الوجود بالذات معنایی دارد که اقتضای موجود بودنِ واجب الوجود بالذات در خارج را دارد و همچنین است مفهوم موجود مستقل مطلق. از مطالب بیان شده نکته دیگری به دست می آید که در ذیل به آن اشاره می کنیم : 7⃣محکیِ مفهوم یا همان معنا، سه حالت دارد : ↙️۱.محکی مفهوم ممکن الوجود باشد. در این قسم میان مفهوم «ممکن الوجود» با مفاهیم دیگری که معنایشان مصداقِ مفهوم ممکن الوجود است مثل مفهوم انسان تفاوتی نیست . ↙️۲.محکی مفهوم، ممتنع الوجود باشد. محکی این قسم از مفاهیم ممتنع (یعنی معانی ممتنع ) بالضرورة در خارج معدوم هستند زیرا اگر معنای ممتنع در خارج موجود باشد، دیگر محکیِ مفهوم ممتنع نخواهد بود. در این قسم نیز میان خود مفهوم «ممتنع الوجود» با مفاهیم دیگری که معنایشان، مصداقِ مفهوم ممتنع الوجود است، نظیر معنای اجتماع نقیضین و شریک الباری تفاوتی نیست. ↙️۳.محکی مفهوم، واجب الوجود باشد.در این حالت، محکی مفهوم واجب الوجود، بالضرورة در خارج موجود است. در این قسم نیز میان مفهوم «واجب الوجود» و مفاهیم دیگری که معنایشان، مصداقِ مفهوم واجب الوجود است،تفاوتی نیست؛ مانند معنای موجود مستقل مطلق و موجود غیرمخلوق و موجود نامتناهی که برای مفهوم واجب الوجود مصداق هستند. 8⃣در بحث وحدت و کثرت بیان شد اصطلاح «حمل اولى» و «حمل شایع» دو کاربرد دارد در یک کاربرد اصطلاح حمل اولی و حمل شایع قید قضیه بوده در مقام بیان کیفیت رابطه موضوع و محمول هستند؛ بدین صورت که اگر ،موضوع عین محمول ،باشد حمل اولی است؛ نظیر قضیه انسان حیوان ناطق است و اگر موضوع مصداق محمول ،باشد حمل شایع است؛ مانند قضیه انسان ضاحک است؛ اما در کاربرد دیگری حمل اولی و شایع صرفاً قيد امر مفرد یعنی قید موضوع به تنهایی یا محمول به تنهایی هستند در این کاربرد هرگاه امر مفردی به حمل اولی مقید شود مفهوم آن مدنظر است و هرگاه به حمل شایع مقید شود معنای آن منظور است؛ از این رو منظور از انسان به حمل اولی مفهوم انسان و منظور از انسان به حمل شایع معنای انسان است. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ تقریر استاد فیاضی از برهان وجودی مرحوم اصفهانی(۲) برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۴۱_۴۴۲ 🔰بیان برهان پس از بیان مقدمات به سراغ اصل برهان وجودی بر اثبات وجود خداوند می‌رویم شکل منطقی این برهان چنین است: 1⃣همه ما بالوجدان مفهومی از «واجب الوجود بالذات» داریم و آن مفهوم را در درون خود مییابیم. 2⃣ با توجه به آنکه هر مفهومی بالذات و بالفعل از معنا و محکی خود حکایت می‌کند مفهوم «واجب الوجود بالذات» نیز از معنای خود حاکی است و آن را نشان می‌دهد. معنای واجب الوجود بالذات معنایی است که بالضروره موجود است و عدم برای آن محال است. 3⃣ اگر معنای «واجب الوجود» در عالم واقع و خارج موجود باشد، مدعا (وجود خداوند) ثابت است. 4⃣ اما اگر معنای «واجب الوجود» در عالم خارج موجود نباشد ،بالضروره معدوم خواهد بود؛ زیرا به دلیل امتناع ارتفاع نقیضین اگر معنایی در خارج موجود نباشد بالضروره معدوم است. 5⃣معدوم بودن معنای واجب الوجود در خارج به معنای آن است که معنای واجب الوجود دارای فرد معدوم باشد (فرد معدوم واجب الوجود). 6⃣ اگر معنایی در عالم خارج فرد معدوم داشته باشد از سه حال خارج نیست يا ممتنع الوجود است و به همین دلیل در خارج معدوم است یا ممکن الوجود است اما چون علتش معدوم است او نیز معدوم است و یا ممکن الوجود است و علتش نیز موجود است منتها به دلیل آنکه علتش مختار است وجود معلول را اراده نکرده است. در هر صورت اگر معنایی در خارج فرد معدوم داشته باشد از این سه حالت خارج نیست؛ از این رو: 7⃣اگر معنای «واجب الوجود» در عالم خارج فرد معدوم داشته باشد مستلزم آن است که فرد «واجب الوجود» یا ممتنع الوجود باشد یا ممکن الوجودی که علتش معدوم است و یا ممکن الوجودی که علتش موجود است ولی به دلیل اختیار وجود آن را اراده نکرده است. 8⃣ در حالی که این مطلب مستلزم تناقض و محال است؛ زیرا از یکسو آن فرد معدوم، فرد «واجب الوجود است که به اقتضای واجب الوجود بودن وجود برایش ضروری است و از سوی دیگر چون معدوم است فرد ممتنع الوجود یا فرد ممكن الوجود است که وجود برای آنها ضروری نیست و این تناقض است به تعبیر محقق اصفهانی اگر فرد واجب الوجود در خارج معدوم باشد یا باید فردِ ممتنع الوجود باشد و یا فردِ ممکن الوجود؛ در حالی که فرض آن است که آن فرد معدوم فرد واجب الوجود است؛ از این رو معدوم بودن فرد واجب الوجود خُلف است و منشأ استحاله این خُلف نیز تناقض است. ⬅️در نتیجه معنای واجب الوجود بالضروره در عالم خارج موجود است. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️اشکالات برهان وجودی (۱) 🔰اشکال خلط مفهوم و مصداق برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۴۶_۴۴۷ بیان اشکال در برهان وجودی از مفهوم واجب الوجود، مصداق آن نتيجه گرفته شده است؛ در حالی که مفهوم فقط میتواند لوازم و نتایج مفهومی داشته باشد نه لوازم مصداقی؛ چراکه مفهوم امری ذهنی است و با مصداق که امری خارجی است سنخیتی ندارد پاسخ به نظر میرسد این اشکال صحیح نیست و نمی تواند برهان وجودی را خدشه دار کند؛ زیرا ما در برهان وجودی هیچگاه از مفهوم واجب الوجود مستقیماً به سراغ مصداق نرفتیم تا این اشکال وارد باشد بلکه مفهوم واجب الوجود صرفاً نقطه آغاز برهان وجودی است که با سپری کردن چند مرحله به مصداق واجب الوجود میرسد و وجود خارجی آن را نتیجه میدهد؛ توضیح آنکه در برهان وجودی ابتدا از « مفهوم واجب الوجود» به سراغ معنای واجب الوجود میرویم و پس از آن با قیاسی استثنایی اثبات می‌کنیم معنای واجب الوجود دارای مصداق و فرد خارجی است؛ لذا وجود خارجي واجب الوجود را با چنین شیوه ای اثبات می‌کنیم در این شیوه اگرچه نقطه آغاز برهان مفهوم واجب الوجود و نقطه پایان آن، مصداق خارجی آن است اما در این بین مقدمات دیگری نیز وجود دارند که مفهوم واجب الوجود با ضمیمه شدن آن مقدمات، مصداق خارجى واجب الوجود را نتیجه می‌دهد روشن است این شیوه برای اثبات وجود خارجى واجب محذور عقلی ندارد؛ بله اثبات مستقیم مصداق خارجي واجب از مفهوم آن توجیه عقلی، ندارد اما این شیوه ارتباطی به برهان وجودی ندارد. بر این اساس این مدعا که «هر مفهومی فقط با مفهوم ملازمه دارد نه با مصداق» به صورت مطلق نمیتواند درست باشد؛ زیرا اگر مقصود از ملازمه، ملازمه مستقیم باشد این مدعا صحیح خواهد بود؛ چراکه هر مفهوم به نحو مستقیم تنها با مفاهیم دیگر و با معنای خود ملازمه دارد؛ اما اگر مقصود از ملازمه، ملازمه غیر مستقیم ،باشد این مدعا قابل قبول نخواهد بود؛ زیرا ممکن است مفهومی نظیر مفهوم واجب الوجود، به صورت غیر مستقیم و با سپری کردن چند مرحله با مصداق خارجی خود ملازمه داشته باشد و این امر نیز اشکال عقلانی ندارد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
🏴🇵🇸 اعلام عزای عمومی و تعطیلی دروس بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَ يُثَبِّت أَقدامَكُم درد جانسوز و غم جانکاه حمله تروریستی و وحشیانه به بیمارستان المعمدانی در غزه قهرمان و دلاور وجدان بشریت را لرزاند و رذالت و توحش و درماندگی گرگ‌های صهیونیست را در برابر دفاع مقدس و مشروع فلسطین را به نمایش گذاشت، این کارزار عظیم حق و باطل و اسلام و استکبار به فضل الهی نقطه عطفی در قیام و جهاد امت اسلام و پیشرفت محور مقاومت و شتاب به سوی قله‌های فتح و پیروزی بر غاصبان و مستکبران خواهد بود، حوزه علمیه قم و حوزه‌های علمیه سراسر کشور با تأسی به رهبری معظم انقلاب اسلامی مدظله‌العالی و مراجع عظام دامت‌برکاتهم، ضمن ابراز همدردی با ملت شریف فلسطین و محور مقاومت و خانواده‌های شهدای غزه و مقاومت فلسطین و لبنان، آمادگی خود را برای هرگونه اقدام در برابر این ستم و جنایت کم نظیر اعلام و امت اسلامی و دولت‌ها و ملت‌های مسلمان و آزاده جهان و علما و دانشگاهیان و نخبگان کشورهای اسلامی و همه ادیان و مذاهب و جهان را به اتخاذ موضعی انسانی و انقلابی و یک پارچه برای حمایت از فلسطین و مردم شجاع و مظلوم غزه و پایان دادن به غصب سرزمین اسلامی فلسطین فرا می‌خواند و به مجامع بین‌المللی هشدار می‌دهد تا به قتل عام کودکان و زنان و بیماران و بی گناهان پایان دهند و به غاصبان سرزمین‌های اسلامی و پشتیبانان آنان اخطار می‌دهد که چنانچه از ستم و جنایت خود دست نشویند در طوفان قهر الهی و آتشفشان خشم امت اسلام و محور مقاومت نابود خواهند شد و بدانند روزگار سازش و تسلیم به پایان رسیده و عصر بیداری و جهاد و شهادت و پیروزی فرارسیده است. به همین مناسبت و برای اظهار خشم انقلابی و همبستگی با مصیبت زدگان دلاور فلسطین چهارشنبه دوم ربیع الثانی، مطابق ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ از سوی مراجع عظام و شورای عالی و مدیریت حوزه‌های علمیه و نهادهای حوزوی در حوزه‌های علمیه عزای عمومی اعلام و درس‌ها تعطیل خواهد بود. پیروزی اسلام و مسلمانان و محور مقاومت و مردم مظلوم فلسطین و غزه و شکست مستکبران و صهیونیسم را از خداوند متعال خواستارم. علی رضا اعرافی/مدیر حوزه‌های علمیه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲ @sotohaali
⚪️اشکالات برهان وجودی (۲) 🔰اشکال خلط حمل اولی و حمل شایع برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۴۶_۴۴۷ 🔰بیان اشکال اشکال این است که عنوان واجب الوجود اگرچه به حمل أولى واجب الوجود است و بر خودش حمل میشود اما به حمل شایع ممکن الوجود است نه واجب الوجود؛ زیرا مفهومی است که نفس آن را ایجاد کرده است؛ از این رو نمیتوان از عنوان واجب الوجود، وجود خارجی آن را نتیجه گرفت؛ نظیر مفهوم جزئی و شخصی که اگرچه به حمل ولی جزئی و شخصی هستند ولی به حمل شایع جزئی و شخصی نیستند . 🔰پاسخ این اشکال نیز نمیتواند صحیح باشد؛ زیرا همان طور که بیان شد مقصود از حمل اولی و شایع در برهان وجودی کاربرد دوم آن است که بر اساس آن حمل اولی و حمل شایع قید مفرد (موضوع تنها یا محمول تنها )هستند نه قيد كل قضیه و در این کاربرد منظور از حمل ،اولی مفهوم و منظور از حمل شایع معناست؛ از این رو واجب الوجود به حمل أولى مفهوم واجب الوجود و واجب الوجود به حمل شایع معنای واجب الوجود است؛ منتها از آنجاکه حکایت هر مفهوم از معنای خود حکایتی بالذات و بالفعل است و با آن ملازمه دارد مفهوم واجب الوجود (واجب الوجود به حمل أولـی) نیز از معنای واجب الوجــود (واجب الوجود به حمل شایع) حکایت کرده و با آن ملازمه دارد و این نوع ملازمه یعنی ملازمه مفهوم و معنا نه تنها اشکالی ندارد بلکه امری ضروری و ذاتی است؛ از این رو واجب الوجود به حمل أولى (مفهوم واجب الوجود) با واجب الوجـود بـه حمل شایع( معنای واجب الوجود) ملازمه ذاتی دارد و اتفاقاً صحیح است. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️تبیین حدیث «کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه» برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۵۴_۴۵۵ می توان این فرمایش امیر المومنان حضرت علی علیه السلام : «كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ» که کمال اخلاص و توحید را درباره خداوند متعال، نفی صفات از او دانسته است این گونه تبیین کرد که کمال اخلاص و توحید درباره خداوند متعال نفى صفات از او در ظرف خارج است؛ چراکه صدق عنوان صفت و موصوف، فرع بر تغایر صفت و موصوف است و از آنجا که صفات خداوند در ظرف خارج، به عین وجود خداوند و با یک وجود موجودند، اطلاق صفت بر آن معانی که به عین وجود خداوند، موجودند و نیز اطلاق موصوف بر وجود خداوند، خلاف واقع بوده، با اخلاص و توحید منافات دارد. در این نوع احادیث تأکید شده است که هر صفت از آن جهت که صفت است، غیر از موصوف و هر موصوف نیز از آن جهت که موصوف است، غیر از صفت است و به همین دلیل، کمال اخلاص و کمال توحید درباره خداوند آن است که هر گونه صفت را در ظرف خارج از او سلب نماییم. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ 🏴 شهادت آیت الله رئیسی، رئیس جمهور محترم و همراهانشان را خدمت مردم عزیز ایران اسلامی تسلیت عرض می‌کنیم. 🔸کانال نشر آثار آیت الله فیاضی 🆔@Fayazi_ir
⚪️تبیین چگونگی عینیت صفات با ذات برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۵۷_۴۶۲ در مورد این مسیله که چگونه صفات مختلف خداوند نظیر علم، قدرت و حیات در مصداقی بسیط جمع شده‌اند اختلاف نظر وجود دارد که به سه تبیین در این مورد می پردازیم: 1⃣مفهوم و مصداق واحد: ابن سینا معتقد است صفات خداوند، مفهوم و مصداق واحد دارند. از نظر وی تنها با این توجیه می توان بساطت مصداق خداوند را حفظ کرد. 2⃣مفهوم متکثر و مصداق واحد بر اساس این تبیین، صفات خداوند، مفاهیم متکثری هستند که مصداقی واحد دارند.مفهوم علم غیر از مفهوم قدرت و غیر از مفهوم حیات و اراده است ولی مصداق صفات واحد است به این بیان که هنگامی که عقل، صفات کمالی را در نظر می گیرد، بالاترین درجه آن را به وجود واحد خداوند نسبت می دهد و آنها را از مصداق واحد خداوند انتزاع می کند که البته این انتزاع مفاهیم مختلف سبب تکثر در ذات خداوند نمی شود. 3⃣ تبیین مختار استاد فیاضی: معانی متکثر و مصداق واحد صفات خداوند معانی متکثری هستند که در عالم خارج، مصداق واحدی دارند. صفات خداوند مفهوم نیستند، بلکه معانی مختلفی هستند که در ظرف خارج، به عین مصداق خارجی خداوند موجودند . طبق این تبیین ۱.الفاظ صفات خداوند متکثرند. ۲.مفاهیم صفات خداوند نیز متکثرند. ۳.معانی صفات نیز متکثرند. ۴. این صفات متکثر، مصداق واحد دارند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️صفات ثبوتی و سلبی برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۶۲ برخی صفات ثبوتی و سلبی را این طور تعریف کرده اند که صفات ثبوتی : صفاتی که کمال موصوف است . صفات سلبی : صفاتی که نقص موصوف است . 🔰از نظر استاد فیاضی این تعریف جامع نیست و شامل بخشی از صفات نمی شود. ✅ایشان در تعریف این دو صفت می فرمایند: صفات ثبوتی، صفاتی هستند که بر موصوف حمل میشوند و صفات سلبی، صفاتی هستند که از موصوف سلب می شوند. طبق این تعریف هر صفتی که مفادش، ثبوت وصفی برای موصوف باشد، صفت ثبوتی است خواه آن صفت کمال هم باشد مثل علم و قدرت یا مشتمل بر کمال موصوف نباشد مثل خالق و رازق . در صفات سلبی نیز هر صفتی از موصوف سلب شود، صفت سلبی است خواه مشتمل بر نقض موصوف باشد مانند جهل و عجز و خواه مشتمل بر نقض موصوف نباشد مثل ظلم . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ 🏴 شهادت دبیر کل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله را به تمام مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنیم. 🔸کانال نشر آثار آیت الله فیاضی 🆔@Fayazi_ir
⚪️قاعده الواحد نزد استاد فیاضی برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۸۲ از نظر استاد فیاضی، قاعده الواحد قاعده درستی نیست؛ زیرا بر اساس این مبنا که معانی مختلف می توانند با یک وجود بسیط( یک مصداق بسیط) موجود باشند، خصوصیات مختلف_ که همان معانی مختلف هستند_ می توانند در یک علت بسیط، موجود باشند، بدون آنکه به وحدت و بساطت علت آسیبی برسانند،بنابراین علت واحد و بسیط میتواند به سبب خصوصیات و معانی مختلفی که در وجود بسيط خود دارد با چند معلول مسانخ باشد و در نتیجه، معلول های مختلفی از او صادر شود؛ به عبارت دیگر، اگرچه علت باید با معلول خود هم سنخ باشد و بر اساس تفسیر صحیح از سنخیت لازم است در وجود خود، خصوصیت و معنایی داشته باشد تا به سبب آن خصوصیت، معلول خاصی از آن علت صادر شود، اما علت واحد و بسیط میتواند در وجود خود، خصوصیات و معانی مختلفی داشته باشد و به سبب هر کدام از آن خصوصیات، معلولی را پدید آورد در نتیجه، علت واحد میتواند معالیل متکثری داشته باشد. البته قاعده الواحد، شکل دیگری هم دارد که مورد پذیرش همه فیلسوفان از جمله استاد فیاضی است و آن شکل این است که معلول واحد جز از علت واحد صادر نمیشود الواحد لايصدر الا عن الواحد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool