eitaa logo
مکتب فلسفی استاد فیاضی
869 دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بیان دیدگاه های خاص استاد آیت الله غلامرضا فیاضی حفظه الله ارتباط با ادمین: @Sadegh313a پرسش و پاسخ در مورد نظرات استاد : @Mahdinabavian ❌تبادل نداریم❌
مشاهده در ایتا
دانلود
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ٢٩٦ 📜معني الاشتراك الصناعي 🗞 السؤال جاء في حاشیة الآملي (ص ٣٣٣) علي المنظومة تعبير الاشتراك الصناعي في الوحدة ماذا يراد منه؟ 📃الجواب يراد منه الاشتراك اللفظي ؛ باعتبار أنه المتداول في الصناعات. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مکتب فلسفی استاد فیاضی
⚪️ وجود ذهنی از منظر اندیشمندان اسلامی 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۱۷۳_۱۷۵ 1⃣پیشینیان :
⚪️ وجود ذهنی؛ بیان نظر استاد 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۱۷۵_۱۸۷ برای روشن شدنِ حقیقت وجود ذهنی و رابطه آن با علم حصولی از منظر استاد فیاضی لازم است به چند نکته اشاره کنیم : 1⃣از دیدگاه استاد فیاضی ، علم حصولی همان مفهوم است که به نحو بالذات و بالفعل در حال حکایت از محکی خاص خود است. ایشان به تبع ملاصدرا و برخلاف مشائین علم حصولی را حالت حکایت گری نفس می دانند نه حاصل انفعال نفس از اشیاء بیرونی . بدین ترتیب می توان ادعا کرد علم حصولی کمال نفس است زیرا نفس پیش از علم حصولی ، حالت حکایت گری را نداشته اما با استکمال تدریجی حالت حکایت گری پیدا کرده است و از چیزی حکایت می کند. 2⃣بیان شد معنا و محکی چیزی است که مفهوم به نحو ذاتی و فعلی از آن حکایت می کند . استاد فیاضی معتقد است " وجود ذهنی یا صورت ذهنی و وجود ظلی " قسمی از معناست نه مفهوم . توضیح : هرگاه مفهوم در حال حکایت است حتما باید محکی ای داشته باشد؛ زیرا حاکی و محکی متضایفان هستند و بدون هم تحقق ندارند . محکی خود دو قسم است: محکی واقعی و محکی ذهنی مثال مفهوم کتاب ( حالت حکایت گری نفس ) در حال حکایت از معنای کتابی است که در خارج محقق است که این معنا ، " محکی واقعی " مفهوم کتاب است . اما پس از آن ، در نفسِ فاعل شناسا ، تصویری از محکی پدیدار می شود که این تصویر همان " محکی ذهنی " مفهوم کتاب است که از آن به وجود ذهنی یا صورت ذهنی تعبیر می کنیم. 3⃣از دو نکته قبل معلوم شد علم حصولی غیر از وجود ذهنی است و اساسا این دو از دو سنخ هستند، علم حصولی از سنخ حاکی و وجود ذهنی محکی علم حصولی منتها محکی ذهنی نه واقعی آن. 4⃣ علم حصولی و وجود ذهنی ، عرض و از مقوله کیف نفسانی هستند که وجود حقیقی دارند و به عین نفس موجودند. 5⃣ نفس به علم حصولی و نیز وجود ذهنی اشراف و علم حضوری دارد. 6⃣شاهد بر تحقق وجودات ذهنی در انسان ، مواردی است که او دچار خطای در تطبیق می شود . همچون فردی تشنه ای که در بیابان سراب می بیند ؛ او دارای علم حصولی به آب است که از حقیقت آب بالذات و بالفعل حکایت می کند ، از این رو به جستوجوی آن می کوشد ولی زمانی که به آن می رسد با سراب رو به رو می شود نه آب . در این حالت پی می برد در آن هنگام که به آب علم حصولی داشت ، علم حصولی او از محکی دیگری حکایت می کرد که مشابه با آب حقیقی بوده است. بنابرین در مواردی که خطای در تطبیق رخ می دهد حتما وجود ذهنی محقق است. 7⃣بر اساس نکات بیان شده می توان تصدیق کرد که وجود ذهنی ، شِبه ، مثال، شبح و سایه وجود خارجی است و از نظر استاد هیچ یک از ادله وجود ذهنی توان اثبات این مدعا را ندارد که نفس شیئ خارجی به ذهن می آید. 8⃣با توجه به اینکه گفتیم هر مفهومی (علم حصولی ) بالذات از محکی خود حکایت می کند و تفاوتی میان مفاهیم در این جهت نیست و نیز گفتیم محکی گاهی واقعی و گاهی ذهنی است،از این نکته به دست می آید که وجود ذهنی مختص مفاهیم ماهوی نیست. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ۳۴۸ 📜القصد هو الاراده 🗞 السؤال القصد هو الاراده او شیء آخر ؟ 📃الجواب هو الاراده و العزم کما یصرحون بذلک. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ تعریف علت و معلول از دیدگاه استاد فیاضی 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۶۱_۳۶۲ از آنجا که از دیدگاه استاد فیاضی رابطه علیت در همه مراتبِ " وجود به معنای اعم " یعنی وجود به معنی اخص ، اعدام و اعتباریات جریان دارد ایشان در تعریف علت و معلول می فرمایند: "العلة هو ما يتوقف عليه المعلول في واقعه ، لا في خصوص وجوده . المراد من الواقع معناه الاعم الشامل للوجود و العدم و عالم الاعتبار" به عبارت دیگر : علت واقعیتی است که واقعیت معلول متوقف بر آن است . منظور از واقعیت در این تعریف همان وجود به معنای اعم است که شامل اعدام و اعتباریات هم می شود. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ تقسیم علیت به خارجی و تحلیلی 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۶۵_۳۶۹ تقسیم علت به تحلیلی و خارجی گرچه به صراحت در آثار فیلسوفان نیامده، ولی بسیاری از فیلسوفان به صورت ارتکازی این تقسیم را پذیرفته و مسائلی از فلسفه را با آن توجیه کرده اند ولی استاد به این تقسیم تصریح و به عنوان قسمی از اقسام علت از آن بحث کرده اند. 1⃣علیت خارجی اگر علت و معلول در موطن خارج (خارج به معنای اعم ) مصداق جداگانه داشته باشد، علیت میان آنها علیت خارجی است . اقسام علیت خارجی ۱.علیت خارجیِ وجودی : مانند علیت وجود خداوند برای وجود مخلوقات. ۲.علیت خارجیِ عدمی : علیتِ عدم ابر باران زا برای باران. ۳.علیت خارجیِ اعتباری : علیتِ اعتبار ریاست زید برای احترام زیر دستان به او 2⃣علیت تحلیلی اگر علت و معلول در خارج، مصداق واحدی داشته باشد ، ولی هنگامی که ذهن در مقام تحلیل ، آن مصداق واحد را تحلیل می کند ، دو معنا از آن کشف کند، به نحوی که یکی از آن معانی ، علت برای معنای دیگر است ، در این صورت علیت میان آنها علیت تحلیلی خواهد بود. نکته: منظور از تحلیل ذهن کشف ذهن است نه خلق آن، از این رو ریشه علیت تحلیلی در عالم نفس الامر است. اقسام علیت تحلیلی ۱.علیت تحلیلیِ وجودی(وجود به معنای خاص) : این قسم در جایی است که معنای علت و معنای معلول در موطن وجود به معنای اخص ، مصداق واحدی داشته باشند ؛ مانند علیت ذات خداوند برای صفاتش. ۲. علیت تحلیلیِ عدمی : علیتِ دور برای تقدم بر خودش . ۳. علیت تحلیلیِ اعتباری : علیت مالکیت زید برای جواز تصرف او در مملوک. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ٤٢٦ 📜عصمة العقل 🗞 السؤال هل تقبلون عصمة العقل لو خلي و طبعه في مساحته؟ 📃الجواب مدركاته البديهية معصومة ، و طريق الاشتقاق منها(إثبات العلوم النظرية) بديهي و هو القياس الذي يتمثل في هيأته بالشكل الأول البديهي ، و بمادته بالبديهات. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ انسان یک نفس یا چند نفس ؟ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۹۱_۴۹۹ آیا در هر فرد از انسان ، یک نفس وجود دارد یا نفوس متعددی در آن وجود دارد؟ 🔰بیان دیدگاه ها 1⃣افلاطون :سه نفس بر اساس آنچه که به افلاطون نسبت داده شده ، هر فردی از انسان دارای سه نفس عقلانی ، غضبی و شهوانی است و هر یک از این نفوس نیز وظیفه خاصی دارند. 2⃣مشائیان: وحدت نفس و تعدد قوا به اعتقاد مشائیان ، هر فرد انسان دارای نفس واحد و این نفس واحد دارای قوای متکثر (قوای نباتی، حیوانی ، انسانی) دارد. این قوا ، مغایر هم هستند و هر قوه وظیفه خاصی غیر از وظیفه قوه دیگر دارد. شایان به ذکر است که از منظر ایشان قوا غیر از نفس است ولی مستقل و بیگانه از نفس نیستند و نفس سبب ارتباط آنها است و آنها را برای فعالیت های خود به خدمت می گیرد. 3⃣صدرالمتالهین : وحدت نفس و قوا از دیدگاه صدر المتالهین: اولا: نفس هر انسان واحد است.ثانیا : قوای نفس حقیقتا متکرثند و حقیقت هر یک از آنها غیر دیگری است(همان طور که مشائیان نفس را واحد و دارای قوای متکثر می دانستند)؛ ثالثا در عین حال که قوا حقیقتا متکثرند ، مراتب وجود نفس بوده و در خارج با یک مصداق بسیط و به عین وجود نفس موجودند(برخلاف مشائین که قوا را مغایر نفس می دانستند)؛و رابعا افعال انسان در عین حال که فعل مستقیم قوا هستند ، فعل مستقیم نفس هستند ؛ چرا که نفس به جهت اتحادی که با قوا دارد ، در موطن و مرتبه قوا حاضر بوده و فعل مورد نظرش را انجام می دهد(برخلاف مشائین که قوا را فاعل بی واسطه و نفس را فاعل با واسطه می دانستند) 4⃣فخر رازی: وحدت نفس و انکار قوا فخر رازی هر چند همانند مشائیان و ملاصدرا نفس را واحد می داند ، اما بر خلاف آنها منکر وجود قوا است و همه افعال را خود نفس انجام می دهد. 5⃣استاد فیاضی: دو نفس (نفس نباتی و نفس حیوانیِ ناطق) ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ انسان یک نفس یا چند نفس ؟ بیان دیدگاه استاد فیاضی 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۹۹_۵۰۰ 🔰دو نفس : نفس نباتی ، نفس حیوانیِ ناطق از دیدگاه استاد فیاضی هر فرد انسانی دارای دو نفس است : نفس نباتی و نفس حیوانی ناطق ؛ توضیح آنکه ، هر انسان مرکب از روح و بدن است ؛ روح ، موجودی مجرد است که همه افعال ادراکی و تحریکیِ اختیاری انسان از آن صادر می شود ، ولی بدن موجودی است مادی و دارای نفس مستقل که همه افعال نباتی از آن نفس موجود در بدن صادر می شود . برای تبیین دقیق تر نفس نباتی باید توجه کرد بدن هر انسان هم چون گیاه ، افعال نباتی نظیر تغذیه ، رشد و تولید مثل دارد که این افعال از اصل جسمیت جسم ناشی نشده اند ؛ چرا که اگر ناشی از اصل جسمیت جسم باشد ، همه اجسام دارای این آثار خواهند بود که قطعا چنین نیست، پس این آثار از امر دیگری غیر از جسمیت جسم ناشی شده است که نفس نام دارد. ویژگی خاص نفس نباتی آن است که کار هایش آگاهانه نیست. نکته دیگر اینکه نفس نباتی در جسمِ بدن، همان صورت نوعیه آن است و همان طور که صورت نوعیه هر جسم در خارج به عین وجود آن جسم موجود است، نفس نباتی نیز در خارج ، به عین وجود بدن موجود می باشد اما نفس حیوانیِ ناطق همان روح مجرد انسانی است که همه افعال آگاهانه از جمله ادراک و تحریک اختیاری از آن صادر می شود ، ناگفته پیداست در بین افعالی که از ما صادر می شود، همه افعالی که از قوای حیوانی و انسانی صادر می شوند ، به صورت آگاهانه هستند؛ به همین دلیل ، ما از نفسی که افعال آگاهانه از آن صادر می شود؛ به نفس حیوانیِ ناطق تعبیر کردیم. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۶_۵۰۸ بحث درباره این مسئله است که آیا همه افراد انسان ، یک ماهیت نوعی دارند یا انواع مختلفی هستند که هر یک از آن انواع ، فرد یا افرادی را تحت خود دارند؟درباره این موضوع چند دیدگاه وجود دارد: 1⃣ابن سینا : وحدت نوعی نفوس در حدوث و بقاء به اعتقاد ابن سینا و برخی دیگر از فیلسوفان ، نفوس انسان ها هم در هنگام حدوث و هم در بقاء، نوع واحدی هستند لذا افراد انسان در ماهیت نوعی انسانی با یکدیگر اختلاف ندارند و اگر اختلافی هست، در تشخصات فردی آنها است . 2⃣صدر المتالهین : وحدت نوعی نفوس در حدوث و کثرت نوعی و جنسی در بقا به اعتقاد ملاصدرا همه افراد انسان در هنگام حدوث ، نوع واحد هستند و ماهیت نوعی واحدی دارند ، اما در بقا و ادامه حیات خود در اثر نیات و اعمالی که کسب می کنند، دارای ملکاتی می شوند که آن ملکات هویت اصلی آنها را تشکیل می دهد و به چهار جنس تبدیل می شوند که هر کدام از آن اجناس ، انواع مختلفی را تحت خود دارند؛ این اجناس عبارتند از : ماهیت جنسی مَلَکی ، شیطانی ، بهیمی و سَبُعی. 3⃣استاد فیاضی: کثرت نوعی نفوس در حدوث و بقا از نظر استاد فیاضی، نفوس انسانی هم در هنگام حدوث و هم در بقا کثرت نوعی دارند ؛ از این رو انسان ها از همان هنگام که آفریده می شوند با یکدیگر اختلاف نوعی دارند و از نوع واحد نیستند.برای اثبات دیدگاه استاد فیاضی هم استدلال عقلی و هم استدلال نقلی وجود دارد. 🔹بیان دو نکته در مورد دیدگاه استاد ۱.مقصود از کثرت نوعی انسان ها این نیست که هر فرد انسان ، نوع خاصی باشد بلکه مقصود، اصل کثرت نوعی انسان هاست و لو هزاران فرد تحت ماهیت نوعی واحدی باشند. ۲.مقصود از نوع ، خصوص نوع حقیقی نیست و انواع اضافی که شامل اجناس می شود را نیز در برمی گیرد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔https://eitaa.com/joinchat/136052851Ce0e1da4c36
🔰 المپیاد علوم عقلی ▫️اولین المپیاد علوم عقلی با محوریت کتاب بدایة الحکمه نگاشته مرحوم علامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه توسط مرکز تخصصی آموزش فلسفه اسلامی و مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری دیگر مؤسسات و مراکز تخصصی آموزشی برگزار می‌گردد. ▫️این المپیاد ویژه طلاب و دانشجویان متولد سال ۱۳۷۰ به بعد است. - برای طلابی که پس از تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه علمیه شده‌اند، شرط سن سال ۱۳۶۷ به بعد است. ⏱ مهلت ثبت‌نام: تا ۲۰ مردادماه ۱۴۰۱ ⏱ زمان برگزاری المپیاد: ۱۵ مهرماه ۱۴۰۱ 🖥 جهت ثبت‌نام به سامانه آموزشی نفحات به آدرس ذیل مراجعه نمایید؛ http://elearn.nafahat-eri.ir/ 📱جهت بیان سؤالات و دریافت پاسخ‌های خود می‌توانید با پشتیبان المپیاد به آیدی زیر در پیام‌رسان ایتا در ارتباط باشید؛ @Olympiad1401 🏷 کانال اختصاصی المپیاد: https://eitaa.com/Olympiadhekmat1401 @falsafeh_eslamii https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ١٠٩ 📜الفرق بین نظریة تجسم الأعمال و نظرية العلاقة التكوينية بين العمل و الجزاء 🗞 السؤال ما الفرق بين نظرية تجسم الأعمال و بين النظرية التی تفترض أن العلاقة بين العمل و الجزاء تكوينية من نمط العلة و المعلول ، فهل أن نظرية التجسم لا تقبل العلية بینهما کما یبدو أو شيء آخر؟ 📃الجواب نعم في نظرية التجسم لا علية بين العمل و الجزاء و إنما هناك وجود واحد و الجزاء باطن العمل بالتعبير العرفاني ، و وجهه الآخر غير المحسوس فعلا بالتعبير الفلسفي . علما: أننا نقبل نظرية التجسم ولكن جزئيا لا بنحو الموجبة الكلية ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
مکتب فلسفی استاد فیاضی
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۶_۵۰۸ بحث دربا
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان ادله عقلی دیدگاه برگزیده 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۹_۵۱۰ برای اثبات دیدگاه استاد فیاضی هم استدلال عقلی و هم استدلال نقلی وجود دارد که در اینجا به بیان استدلال عقلی می پردازیم. پیش از بیان استدلال، لازم است به سه نکته اشاره کنیم : نکته اول : همان طور که پیش تر بیان شد، علیت یا خارجی است یا تحلیلی . نکته دوم: در بحث اصالت وجود بیان کردیم که ماهیت من حیث هی اعتباری است و در خارج وجود ندارد اما "ماهیتِ موجود" در خارج به عین وجود و به تبع آن موجود است. نکته سوم :ماهیت ، علت تحلیلیِ آثار و اعراض خود است ؛ مثلا ماهیت انسان در خارج با صفت تعجب به یک وجود موجود است ، علت تحلیلیِ تعجب است ؛ زیرا تعجب یکی از آثار و اعراض انسانیت است و آثار و اعراض شیء ، معلول آن و برخاسته از آن است . 📖بیان استدلال پس از ذکر این نکات به اصل استدلال می پردازیم . مقدمات این استدلال به شرح زیر است: 1⃣ در میان انسان ها افرادی هستند که از بدو تولد یا حدوث در کیفیات نفسانی (صفات نفسانی) با یکدیگر مختلف هستند. روشن است این سنخ از اختلافات (اختلاف در کیفیات و صفات نفسانی) اولا به زمان حدوث اختصاص ندارد و در بقا نیز در میان انسان ها وجود دارد و ثانیا اختلافات ذکر شده از سنخ اختلافات نوعی هستند. 2⃣اختلاف در کیفیات نفسانی ، نشانه اختلاف در طبیعت و جوهر نفوس است ؛ زیرا از یک سو ، آثار و اعراض طبیعت ، معلول تحلیلیِ طبیعت هستند، و از سوی دیگر، اختلاف معلولها دلیل بر اختلاف علت هاست؛ از این رو ، کیفیات و صفات نفسانی که آثار طبیعت نفس هستند و در خارج به عین وجود نفس انسانی موجودند، معلول تحلیلیِ طبیعت نفس بوده و اختلاف در آنها _که اختلاف نوعی است_ نشانه اختلاف نوعی در ماهیت نفوس انسانی است. در نتیجه، نفوس انسان ها هم در هنگام حدوث و هم در بقا اختلاف نوعی دارند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ آیت الله ناصری از علمای برجسته اخلاق و اساتید حوزه علمیه اصفهان دارفانی را وداع گفت. بدینوسیله ارتحال عالم ربانی حضرت آیت الله ناصری قدس سره را به اطلاع عموم مؤمنین و علاقمندان می رسانیم و از خداوند متعال علو درجات ایشان را خواستاریم. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی @FayaziPhilosophicalSchool
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ۲۳۲ 📜المراد من الکنه 🗞 السؤال فی وجوده تعالى و صفاته المقدسة انتهيتم في المتفرقات إلى أن ما يمكن علمه هو الجهة المشتركة دون ما به الامتياز فلأنه لا يعرف إلا سلبا. فهل التعبير بالكنه و أنه تعالى لا يعرف كنهه أو كنه ذاته و كنه وجوده و صفاته يرجع إلى مجهولية جهة الإمتياز أو يقصد منه شىء آخر أیضا مجهول علاوة على مجهولية جهة الإمتياز؟ 📃الجواب یراد من الکنه مجموع ما به الاشتراك و ما به الإمتياز أي الحقيقة بكلها و عدم إمكانية المعرفة بالمجموع بسبب إغلاق ما به الامتياز على المعرفة البشرية . كما أن الأسماء المستأثره داخلة في الكنه ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
مکتب فلسفی استاد فیاضی
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۶_۵۰۸ بحث دربا
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان ادله نقلی دیدگاه برگزیده 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۱۰_۵۱۵ با مطالعه در آیات و روایات به این نتیجه می رسیم که ادله نقلی متعددی بر کثرت نوعی نفوس در هنگام حدوث و بقا وجود دارد . در این قسمت از آنها اشاره می کنیم . ۱. آیه :كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ*فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ روایت ذیل این آیه در تفسیر قمی به شرح ذیل است:الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِی‌الْجَارُودِ قَوْلُهُ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ فَرِیقاً هَدی وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ قَالَ خَلَقَهُمْ حِینَ خَلَقَهُمْ مُؤْمِناً وَ کَافِراً وَ شَقِیّاً وَ سَعِیداً وَ کَذَلِکَ یَعُودُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مُهْتَدٍ وَ ضَالٌّ یَقُولُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ وَ هُمُ الْقَدَرِیَّهًُْ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا قَدَرَ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَی الْهُدَی وَ الضَّلَالَهًِْ وَ ذَلِکَ إِلَیْهِمْ إِنْ شَاءُوا اهْتَدَوْا وَ إِنْ شَاءُوا ضَلُّوا وَ هُمْ مَجُوسُ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ کَذَبَ أَعْدَاءُ اللَّهِ الْمَشِیَّهًُْ وَ الْقُدْرَهًُْ لِلَّهِ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ مَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ شَقِیّاً یَوْمَ خَلَقَهُ کَذَلِکَ یَعُودُ إِلَیْهِ وَ مَنْ خَلَقَهُ سَعِیداً یَوْمَ خَلَقَهُ کَذَلِکَ یَعُودُ إِلَیْهِ سَعِیداً بر اساس این آیه و تفسیری که امام باقر علیه السلام از آن ارائه فرمودند ، خداوند از همان ابتدای خلقت ، برخی از انسان ها مومن و برخی را کافر آفرید و در قیامت نیز انسان ها به همان شکلی که در ابتدای خلق آفریده شده اند باز خواهند گشت. از این بیان فهمیده می شود انسان ها از همان آغاز خلق و در هنگام حدوث با یکدیگر تفاوت دارند . روشن است این سنخ تفاوت یعنی تفاوت میان سعادت و شقاوت از سنخ تفاوت نوعی است. بنابراین نفوس انسان ها هم در هنگام حدوث و هم در بقا تفاوت نوعی دارند . تذکر: لازم به ذکر است اشکال اختیار نیز با مسبوق بودن علم ازلی خداوند به خلق مندفع هست. ۲: تفاوت انسان ها در طینت بر اساس برخی از روایات مومنان از طینت علیین و کافران از طینت سجین آفریده شده اند و از همان ابتدای خلق ، طینت این دو گروه با یکدیگر متفاوت بوده است: عن علی بن الحسین«ان الله عزوجل خلق النبیین من طینة علیین؛ قلوبهم و ابدانهم، و خلق قلوب المؤمنین من تلک الطینة، و جعل خلق أبدان المؤمنین من دون ذلک. و خلق الکفار من طینة سجین؛ قلوبهم و أبدانهم روشن است که تفاوت در طینت ، نشانه اختلاف نوعی آنها است ؛ از این رو ،نفوس انسان ها از هنگام حدوث و نیز در بقاء با یکدیگر اختلاف نوعی دارند. ۳:سعادت و شقاوت در ابتدای خلق بر اساس برخی روایات، انسان ها از ابتدا و در شکم مادر سعید یا شقی هستند: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ عَنْ مَعْنَى قَوْلِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ اَلسَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَقَالَ اَلشَّقِيُّ مَنْ عَلِمَ اَللَّهُ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَيَعْمَلُ أَعْمَالَ اَلْأَشْقِيَاءِ وَ اَلسَّعِيدُ مَنْ عَلِمَ اَللَّهُ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَيَعْمَلُ أَعْمَالَ اَلسُّعَدَاءِ . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص٢٢٢ 📜اثر القول بحرفیة وجود المعلول 🗞 السؤال على تفسير الأعلام للمعلول أنه معني حرفي و وجود رابط و إنكارهم استقلاله في حد نفسه وو اقعه و بالقياس إلي علته الذي رفضتموه بشدة ،هل يلزم مشكل عقائدي أو أن الخلاف علمي صرف؟ 📃الجواب الثاني ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۹۷_۴۱۰ اندیشمندان معیار های مختلفی برای تعریف مجرد و مادی و تمایز آنها از یکدیگر ارائه داده اند که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می کنیم. 1⃣ماده یا هیولا به عقیده مشهور فیلسوفان ، ماده به معنای هیولا (جز خارجی و ثابت جسم که محل صور مختلف قرار می گیرد)و مادی موجودی است وابسته به ماده به نحوی که مستقل از ماده امکان بقاء ندارد . به نظر می رسد همه فیلسوفانی که هیولا را به عنوان ماده اولی پذیرفتند ، به این تعریف از ماده و مادی معتقد شده اند. 2⃣ مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ برخی دیگر از متفکران مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ را ملاک تمایز موجود مجرد و مادی و معیار تعریف آنها دانسته اند و بر اساس آن معتقد شده اند مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ، ویژگی های مخصوصِ موجودات مادی هستند و هر موجودی که این ویژگی ها را نداشته باشد ، مجرد است . 3⃣قوه استعداد و تغییر موجود مادی ، موجودی است که قوه و استعداد دارد و بالتبع می تواند تغییر کند؛ مانند دانه سیب که استعداد درخت شدن دارد. بنابراین موجودی که دارای قوه و استعداد نیست تغییر نمی کند و مجرد است. 4⃣ حرکت بر اساس این دیدگاه هر موجودی که حرکت داشته باشد مادی است و هر موجودی که حرکت نداشته باشد ، مجرد است. 5⃣ زمان بر اساس این معیار هر موجودی که زمان داشته باشد ، مادی است ؛ زیرا زمان مقدار حرکت است و موجود مادی به دلیل آنکه حرکت دارد، زمان دارد. در مقابل ، هر موجودی که زمان نداشته باشد ، مجرد است. 6⃣ مکان هر موجودی که مکان داشته باشد ، مادی و عنصری است و هر موجودی که مکان نداشته باشد، مجرد است. 7⃣ معیار برگزیده : محسوس به حس ظاهر بر اساس این تعریف ، موجود مادی ، موجودی محسوس به حس ظاهر است خواه محسوس بالفعل باشد یا محسوس بالقوه و خواه محسوس اول باشد یا محسوس ثانی. در بخش تبیین نظریه مختار به توضیح این قیود می پردازیم. 🔰نکته: باید اعتراف کنیم تعریف دقیق مادی و مجرد و تبیین وجه تمایز آنها بسیار دشوار است با این حال به نظر می رسد تعریف دیدگاه برگزیده دقیق تر از سایر تعاریف و معیارهای بیان شده باشد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۱) 🔰بررسی معیار ماده یا هیولا 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۹۸_۳۹۹ 🔸بیان دیدگاه به عقیده مشهور فیلسوفان ، ماده به معنای هیولا (جز خارجی و ثابت جسم که محل صور مختلف قرار می گیرد)و مادی موجودی است وابسته به ماده به نحوی که مستقل از ماده امکان بقاء ندارد . به نظر می رسد همه فیلسوفانی که هیولا را به عنوان ماده اولی پذیرفتند ، به این تعریف از ماده و مادی معتقد شده اند . در برابر مادی ، موجود مجرد ، موجودی است که نه ماده است و نه 🔹بررسی پذیرش این معیار در تمایز میان موجود مادی و مجرد به پذیرش وجود ماده یا هیولا در خارج است در حالی که ادله وجود ماده ، توان اثبات وجود خارجی آن را ندارد . هیولا به عنوان جزء خارجی و بالقوه محض اصلا وجود خارجی ندارد تاچنین تعریف و معیاری از موجود مادی، صحیح باشد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۲) 🔰بررسی معیار مقدار ، شکل، وضع، طول، عرض،ارتفاع و رنگ 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۹۹_۴۰۱ 🔸بیان دیدگاه برخی دیگر از متفکران مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ را ملاک تمایز موجود مجرد و مادی و معیار تعریف آنها دانسته اند و بر اساس آن معتقد شده اند مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ، ویژگی های مخصوصِ موجودات مادی هستند و هر موجودی که این ویژگی ها را نداشته باشد ، مجرد است . 🔹بررسی به نظر می رسد این معیارها ، معیار دقیقی برای تعریف و تمایز موجود مادی نیستند و نمی توانند آنها را از موجودات مجرد جدا سازند . زیرا این معیارها ، مخصوص موجودات مادی نیستند و در مجردات مثالی نیز وجود دارند . توضیح آنکه این معیار ها از مادی و مجرد بر اساس مبنای مشائیان مطرح شده است . از منظر مشائیان، عالَم موجودات بر دو قسم هستند : عالَم عقل که عالَم مجردات است و عالم ماده که عالَم اجسام است؛ اجسامی که دارای مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض و ... هستند. هر موجودی که آنها را نداشته باشند، مجرد است. امّا پس از مشائیان ، شیخ اشراق و صدر المتالهین ، عالم دیگری را به نام عالم مثال اثبات کرده اند که از نظر مرتبه وجودی، بالاتر از عالم ماده و پائین تر از عالم عقل است؛ زیرا از سویی همانند عالم ماده دارای مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ است ، و از سوی دیگر ، محدودیت های عالَم ماده را ندارد . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool