eitaa logo
مکتب فلسفی استاد فیاضی
870 دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بیان دیدگاه های خاص استاد آیت الله غلامرضا فیاضی حفظه الله ارتباط با ادمین: @Sadegh313a پرسش و پاسخ در مورد نظرات استاد : @Mahdinabavian ❌تبادل نداریم❌
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️انواع اثر گذاری اسلام بر فلسفه 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو بر فلسفه اسلامی ص ۷۳ الی ۷۵ از نظر استاد فیاضی ، اسلام دست کم از چهار جهت بر فلسفه اثر می گذارد: 1⃣جهت دهی و اهتمام به مسائل: فلسفه بحث از هستی و شناخت حقایق هستی است ولی چون مهم ترین مسئله برای یک مسلمان ، در شناخت حقایق هستی ، شناخت اصول های باورهای اسلامی همچون شناخت خداوند ، اوصاف و افعال خدا ، وحی و معاد است ؛ از این رو این مسائل به فلسفه او جهت می دهد. 2⃣اسلام، زمینه ساز پیدایی مسائل جدیدی در فلسفه می شود: مسائلی مانند بساطت خداوند متعال ، قضا و قدر ، لوح ، عرش ، کرسی ، حقیقت حشر ، حقیقت عذاب قبر و.... مسائلی است که در فلسفه یونان نبوده است و فیلسوفان ما چون مسلمان بودند و در اسلام این گونه مسائل وجود داشته ، آنها را وارد اسلام کرده اند. 3⃣ابداع استدلال های جدید: برهان صدیقین که نخست فارابی و سپس ابن سینا آن را مطرح کردند و بعدها هم ملا صدرا تقریر دیگری از آن دادند. همه آنها گفته اند که ما این برهان را از آیه :أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (آیه ۵۳ سوره فصلت) الهام گرفته ایم. 4⃣تصحیح مسائل فلسفی و زدودن خطاهای پیشین: درباره مسئله قدم عالم که از مسائل فلسفی پیش از اسلام است برخی از فلاسفه با پذیرش برخی قواعد فلسفی عالم رو قدیم می دانستند در حالی که حدوث زمانی عالم از ضروریات تمام ادیان است و منحصر به اسلام نیست. در این صورت فیلسوف درصدد بر می آید که حرف خودش را تصحیح کند و خطای خویش را برطرف کند. مطرح شدن مسئله حدوث دهری به نحوی تصحیح عقیده قبلی مبنی بر حدوث ذاتی بود. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔@FayaziPhilosophicalSchool
⚪️حکایت مفهوم از محکی خود بالذات و بالفعل است. 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو بر فلسفه اسلامی ص ۴۱ ،۵۱ مقصود از حکایت ، نوعی دلالت است که فاعل شناسا بدون اعتبار و وضع واضع به طور ذاتی و بالفعل از دال ( مفهوم )به مدلول (محکی) منتقل می شود قید ذاتی در تعریف حکایت برای بیان این نکته است حکایت مفهوم از محکی به نحو وضعی و قراردادی مانند دلالت الفاظ بر معانی نیست. قید فعلی نیز بر این مطلب اشاره دارد که حاکی بودن مفهوم از معنا بدون هیچ شرط و مقدمه ای از محکی خود حکایت می کند و این حکایت شأنی نیست. توجه: نباید بالفعل بودن حکایت مفهوم از معنا را با واقع نمایی آن خلط کرد .واقع نمایی و صدق و کذب در رابطه بین معنا و واقع مطرح می شود و به مفهوم و حکایت آن از معنا ارتباطی ندارد ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔@FayaziPhilosophicalSchool
⚪️تفاوت های مفهوم و معنا 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۸ الی۵۱ 1⃣ مفهوم حالت حاکویت دارد و به نحو بالذات و بالفعل در حال حکایت از معنا است ولی معنا ، حقیقتی است محکیِ مفهوم. 2⃣ظرف مفهوم و موطن آن بر اساس دیدگاه مشائیان ذهن و براساس دیدگاه صدر المتالهین و استاد فیاضی صقع نفس است؛ اما موطن معنا ، موطن مصداقش است و موطن مصداق نیز یا همان نفس الامر است. 3⃣موطن مفهوم ثابت است و هیچ گونه تغییری نمی کند اما معنا موطن ثابتی ندارد ، بلکه در هر مصداقی متفاوت است. 4⃣مفهوم حکم پذیر نیست ولی معنا حکم پذیر است. 5⃣معنا از نظر مورد اعم از مفهوم است وبرخی معانی مفهوم ندارد مثل برخی صفات و معانی از خداوند متعال (صفات مستاثره و مکنونه خداوند)که در مصداق خداوند موجودند ولی هیچ مفهومی از آن ها وجود ندارد . 6⃣صدق و کذب در معنا است نه مفهوم صدق و کذب در مورد رابطه معنا با واقع مطرح می شود و ارتباطی با مفهوم و حکایت آن از معنا ندارد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ چهار تفسیر از اصالت وجود 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۸۶_ ۸۷ 1⃣تفسیر مختار استاد فیاضی : وجود اصیل است و ماهیت در خارج به عین وجود و به تبع آن موجود است. 2⃣علامه طباطبایی : وجود اصیل است ولی ماهیت در خارج به عین وجود موجود نیست بلکه حد خارجی آن است، ماهیت صرفا حد وجود و نفاد و نهایت آن است، نه عین وجود. 3⃣ وجود اصیل است ولی ماهیت در ذهن ، ظهور و انعکاس ذهنیِ موجودات محدود است، نه عین وجود و نه حد خارجی آن. آیت الله جوادی آملی ؛ رحیق مختوم ج۳ ص۴۱۴ ، ۴۱۵/ عبدالرسول عبودیت ؛ درآمدی بر حکمت صدرایی ج ۱ ص ۷۷_۱۳۵ 4⃣وجود اصیل است اما ماهیت در ذهن ، ظهور و انعکاس ذهنیِ حد موجودات محدود است ، نه عین وجود و نه حد خارجی آن و نه ظهور ذهنیِ خود موجودات محدود. علامه مصباح یزدی ؛ آموزش فلسفه ج۱ درس ۲۶ ص۳۳۷ ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ تعریف و موضوع فلسفه 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۵۳ 🔰تعریف فلسفه: فلسفه دانشی است که از "موجود مطلق" یعنی موجود به ما هو مجود و احکام و عوارض آن بحث می کند. 🔰موضوع فلسفه : موجود بما هو موجود است. آنچه که شایان به ذکر است و از محسوب می شود این است که موجود مطلقی که در اینجا گفته می شود با منظور سایر فیلسوفان فرق می کند که در بخش نکاتی در مورد موضوع فلسفه از دیدگاه استاد فیاضی به آن اشاره می کنیم. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ نکاتی در مورد موضوع فلسفه 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۵۳ الی۵۸ 📌نوآوری بیان شد که استاد فیاضی موضوع فلسفه را "موجود مطلق" می داند حال در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم: 1⃣منظور استاد فیاضی از موجود مطلق با منظور سایر فلاسفه فرق می کند .موضوع فلسفه از نظر فیلسوفان موجود به معنای خاص است در حالی که موضوع فلسفه از دیدگاه استاد فیاضی " موجود به معنای اعم" است به نحوی که افزون بر موجود به معنای خاص ، شامل اعدام و اعتباریات نیز می شود.(وجود بمعنی اعم همان نفس الامر و واقع هست) لذا استاد فیاضی بخلاف سایر فیلسوفان بحث از اعدام و اعتباریات در فلسفه را استطردادی نمی دانند 2⃣منظور از موجود مطلق در اینجا(و پیش از اثبات اصالت وجود) به معنای واقعیت مطلق است لذا مباحث قائلین به اصالت ماهیت یا قائلین به تباین حقایق از فلسفه خارج نیست. 3⃣منظور از "موجود مطلق" مفهوم موجود نیست بلکه حقیقت واقعی آن است. 4⃣موضوع فلسفه بدیهی تصوری و تصدیقی است؛ از آن دسته بدیهی که امکان تعریف و استدلال بر آن وجود ندارد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ بیان تفسیر استاد فیاضی از اصالت وجود(۱)؛ وجود اصیل است و ماهیت در خارج به عین وجود و به تبع آن موجود است. 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۸۶ الی۹۸ 📌نوآوری مقدمات تفسیر 1⃣واقعیت شخصی در عالم محقق است. 2⃣از آن واقعیت دو مفهوم انتزاع می شود ؛ یکی مفهوم وجود یا هستی و مفهوم دیگر که حاکی از ماهیت است. مثلا هر گاه انسان با واقعیتی نظیر کتاب رو به رو شدیم دو سنخ مفاهیم در ذهن پدید می آید یکی مفهوم وجود و دیگر مفاهیمی نظیر جسم ، کتاب و.. که حاکی از ماهیت است. 3⃣ از آنجا که هر واقعیتی دو مفهوم دارد ، دو معنا خواهد داشت . 4⃣مفهوم وجود و مفهوم ماهیت ، غیر از هم اند. 5⃣معنای وجود و ماهیت نیز غیر یکدیگرند. 6⃣منظور از وجود در بحث اصالت وجود حقیقت وجود است. 7⃣منظور از ماهیت در محل بحث هر معنایی غیر از وجود است که امکان اتصاف به موجودیت را دارد. 8⃣منظور از اصالت در محل بحث ، تحقق بالذات است و مقصود از بالذات نیز چیزی است که نه بالعرض(در بالعرض محمول به واسطه در عروض بر موضوع حمل می شود :ناودان جاری است؛ اسناد جریان به ناودان بالعرض است) است و نه بالتبع(در بالتبع محمول به واسطه در ثبوت برموضوع حمل می شود: ظرف چرب است اسناد چربی به ظرف بالتبع است). 9⃣مقصود از اعتباری در محل بحث آن است که شی در عالم اعتبار محقق است نه در عالم حقایق. 0⃣1⃣موضوع اصالت و اعتباریت ،《 فرد وجود》 و 《فرد ماهیت》 است نه طبیعت کلی آنها. 1⃣1⃣مصداق وجود و ماهیت در خارج واحد است؛ نه آنکه هر کدام مصداقی جداگانه داشته باشد. 2⃣1⃣معانی متعدد می توانند حقیقتا با مصداق واحد و بسیط موجود شوند به نحوی که آن مصداق واحد ، مصداق حقیقی همه آن معانی باشد.◀️ این مقدمه یکی از بنیادی ترین مقدمات اصالت وجود است و اختلاف تفسیر نیز به آن برمی گردد. 3⃣1⃣ در بحث اصالت وجود در عین حال که ماهیتِ موجود در خارج به همراه وجود در یک مصداق واحد موجود است اما وقتی ذهن ، آن مصداق رو تحلیل می کند ، می یابد معنای وجود ، علت تحلیلیِ ماهیت موجود است و ماهیت موجود به تبع وجود موجود می باشد. 4⃣1⃣ مسئله اصالت وجود ، مسئله ای هستی شناسانه است نه معرفت شناسانه . از این رو قائل شدن به اصالت وجود ، منافاتی با اعتباری بودن مفهوم وجود ندارد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ بیان تفسیر استاد فیاضی از اصالت وجود(۲)؛ وجود اصیل است و ماهیت در خارج به عین وبه تبع آن موجود است. 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۹۸ الی ۱۰۰ 🔰شرح تفسیر از نظر استاد فیاضی: واقعیت شخصی در عالم وجود دارد (بنابر مقدمه اول) و دو مفهوم وجود و ماهیت از آن انتزاع می شود(بنا بر مقدمه دوم ) و این دو مفهوم دو معنا دارد : معنای وجود و معنای ماهیت (بنا بر مقدمه سوم ) همچنین مفهوم و معنای وجود، غیر از مفهوم و معنای ماهیت است (بنابر مقدمه چهارم و پنجم) و منظور از وجود معنای اسم مصدری وجود و معنای خاص یعنی تحقق ، واقعیت و موجودیت است (بنابرمقدمه ششم) و منظور از ماهیت هر معنای غیر از وجود است که ماهیت معنای اخص مانند انسان ،چوب و معانی دیگر مانند وحدت ، تشخص ، علت و .... را در برمیگیرد (بنابرمقدمه هفتم ) ، مصداق وجود و ماهیت در خارج واحد است (بنا بر مقدمه یازدهم) ، معنای وجود و معنای ماهیت در خارج حقیقتا با یک مصداق واحد موجودند و آن یک مصداق ،مصداق واقعی هر دو معنا است (بنابر مقدمه دوازدهم) ، چون اصالت به معنای محقق بالذات و در مقابل بالعرض و بالتبع است ، در میان وجود و ماهیت ، وجود اصیل و ماهیت فی حد ذاته اعتباری است (بنابر مقدمه هشتم) زیرا اعتباری یعنی چیزی که حقیقت و واقعیتی ندارد و صرفا در عالم اعتبار موجود است (بنابر مقدمه نهم) باید توجه داشت هر چند ماهیت فی حد ذاته (ماهیت خالی از وجود و عدم) اعتباری است و در عالم اعتبار محقق است ،ولی ماهیتِ موجوددر خارج به عین وجود موجود است و همان طور که اسناد موجودیت به وجود ،اسنادی حقیقی است ، اسناد آن به ماهیتِ موجود نیز حقیقی است ،نه بالعرض و المجاز ، هر چند اسناد موجودیت به ماهیتِ موجود به حیثیت تعلیلیِ تحلیلی نیاز دارد. وجود ، علت تحلیلی ماهیتِ موجود است و ماهیتِ موجود بالتبع ( به تبع وجود وبه سبب آن ) موجود است.(بنابر مقدمه سیزدهم) ◀️پس برپایه تفسیر استاد فیاضی 1⃣ وجود اصیل است. 2⃣ماهیت من حیث هی اعتباری است. 3⃣ماهیتِ موجود نیز در خارج در یک مصداق با وجود موجود است . از نظر استاد فیاضی ، صدر المتالهین نیز در صدد بیان این تفسیر بوده اند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ مساله نفس الامر و صدق 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو بر فلسفه اسلامی ص ۱۴۲ _۱۴۳ نفس الامر و واقع از دیدگاه استاد فیاضی شامل واقع حقیقی (وجود به معنی خاص و عدم ) و واقع اعتباری می شود. ❇️نکته : یکی از کاربردهای مهم نفس الامر کارایی آن در بحث صدق است . بر اساس تعریف صحیح، صدق به معنی مطابقت یک معرفت با نفس الامر و واقع است . 🔶واقعیت موجودات حقیقی به وجود حقیقی آن ها ، واقعیت اعدام به نیستی و معدوم بودن آنها و واقعیات اعتباری به اعتباری بودن آنها است . مثال : ◀️قضیه واجب تعالی موجود است مطابق با واقع است و واقع آن وجود حقیقی واجب در خارج است . ◀️قضیه سیمرغ معدوم است نیز مطابق با واقع است ، و واقعش معدوم بودن حقیقی سیمرغ است . ◀️قضیه ماهیت من حیث هی اعتباری هست مطابق با واقع است و واقعش عالم اعتبار می باشد. در ادامه مباحث به ذیل می پردازیم: ۱.استدلال استاد فیاضی بر واقعیت داشتن عدم ،تمایز اعدام و وجود رابطه علیت بین اعدام ۲. تشریح اقسام نفس الامر ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔@FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ واقعیت عدم 📜برگرفته از کتاب نگاهی نو بر فلسفه اسلامی ص۱۳۰_۱۳۲ آیا همان طور که وجود (بالمعنی الاخص ) دارای واقعیت حقیقی و خارجی است ، عدم نیز واقعیتی حقیقی و متناسب با خودش را دارد یا هیچ واقعیت حقیقی ندارد؟ 🔹مشهور فیلسوفان (من جمله ابن سینا، ملاصدرا، میرداماد، علامه طباطبایی ، آیت الله جوادی)معتقدند عدم ، واقعیت حقیقی در نفس الامر ندارد. 🔶استاد فیاضی بر اساس استدلال معتقدند عدم واقعیتی حقیقی دارد و واقعیت اعدام به نبود و نیستی آنها است. 🔳استدلال بر واقعیت عدم یکی از مهم ترین ادله ای که استاد فیاضی بر واقعیت عدم اقامه می کنند به شرح ذیل است : 1⃣ اگر در عالم واقع، موجود محدودی متحقق باشد، قطعا آن موجود محدود، در خارج از حد وجودی خودش معدوم است . 2⃣اگر وجودِ آن موجود محدود ، در خارج از حد وجودی اش معدوم باشد ، پس عدم آن موجود در محدوده خارج از حد وجودی اش حقیقتا موجود است زیرا اگر در خارج از محدوده وجودیِ آن ، نه خودش موجود باشد و نه عدمش ، مستلزم ارتفاع نقیضین بوده و محال است . ⬅️با توجه به این که در عالم واقع موجودات محدودی محقق هستند پس عدمِ موجود محدود در خارج از حد وجودی اش حقیقتا موجود است و واقعیت دارد. ♦️تذکر : مقصود از عدم هنگامی که می گوییم واقعیت حقیقی دارد ، عدم های حقیقی است نه عدم های اعتباری زیرا که اعدام اعتباری (مثل عدم واجب الوجود) صرفا واقعیتی اعتباری دارند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔@FayaziPhilosophicalSchool