🇮🇷﷽🇮🇷
موضوع کنفرانس:
#نظامبندگی_نظامبردگی
باحضور و روشنگری:
استادمحترم ؛جناب آقای عبداللهصفری
⏰ ساعت گفتگو: ۲۱
🗓 زمان جمعه: ۱۳۹۹/۱۲/۲۲
🌍 مکان:
#ابرگروه_فدائیانامامخامنهایعزیز
⬅️لطفا سوالات و ابهامات مربوط به موضوع کنفرانس را به آیدی مدیر گروه @HASAN_1524 ارسال فرمائید➡️
🛑برای گفتگوی#زنده و مناظره با میهمان برنامه دوستان خود رابه این سمینار دعوت نمایید🛑
لینک #ابرگروه_فدائیانامامخامنهایعزیز
https://eitaa.com/joinchat/2128871435C7db9a13d97
لینک آرشیو کنفرانس
@Fedayeen
بسم الله الرحمن الرحیم
این بحث در امتداد جلسه قبلی در باره بروز رسانی نرم افزار نظام اسلامی است که ان شالله در چند فایل صوتی تقدیم میشود و در ادامه از نظرات عزیزان استفاده میکنیم
🚩﷽🚩
عنوان کنفرانس :
#واکاوی_مفهوم_اسلام_سیاسی_و_شبهاتپیرامونآن
#اهداف_تبلیغ_علیه_اسلامسیاسی
#شناساییجریاناتفعالوذینفعدرنفیاسلامسیاسی
باحضور و روشنگری استاد ارجمند :
حجتالاسلاموالمسلمین
جناب آقای احمدنعمتی
💠متخصص تفسیر و مشاورهی اسلامی
🕘 ساعت گفتگو: ۲۱
🗓 زمان شنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲۳
🌍 مکان:
#ابرگروه_فدائیانامامخامنهایعزیز
⬅️لطفا سوالات و ابهامات مربوط به موضوع کنفرانس را به آیدی مدیر گروه @HASAN_1524 ارسال فرمائید ➡️
🛑برای گفتگوی#آنلاین و مناظره با میهمان برنامه دوستان خود رابه این سمینار دعوت نمایید🛑
لینک #ابرگروه_فدائیانامامخامنهایعزیز
https://eitaa.com/joinchat/2128871435C7db9a13d97
لینک آرشیو کنفرانس ها
@Fedayeen
بسم الله الرحمن الرحیم و بهی نستعین انه خیر ناصر و معین سلام علیکم و رحمة الله
یک صلوات هدیه به فرمایید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
موضوع بحث امشب ما پیرامون کلید واژه بسیار بسیار مهم و حیاتی اسلام سیاسی است.
قبل در ادبیات فرهنگی اجتماعی سیاسی � رایج بوده است اما اخیراً مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در روز عید مبعث به این مسئله اشاره ویژهای داشتند و به فرمایش مقام معظم رهبری به نوعی هشدار گونه بوده و ایشان درباره شبهات پیرامون اسلام سیاسی ورود مخصوص و ویژه ای داشتند
در نتیجه به نظر می رسد که این مسئله از از اهمیت خاصی در زمانه ما برخوردار باشد و ضروری است که این مسئله را مورد بررسی قرار بدهیم
بنده برای شروع بحث مقداری را که مقام معظم رهبری درباره اسلام سیاسی فرمایش داشتن را قید می کنم تا عزیزان در جریان دقیقتر فرمایش مقام معظم رهبری پیرامون اسلام سیاسی قرار بگیرند
ما در جامعه فعلی با توجه به جایگاه مقام معظم رهبری و اشراف ایشان و اجتهاد ایشان و حضور دهها ساله ایشان در مسائل فرهنگی سیاسی و اجتماعی معاصر ما ایشان را به عنوان یکی از نوادر عالم اسلام و جهان میدانیم
مقام معظم رهبری در سخنرانی عید مبعث درباره اسلام سیاسی این جملات را فرمودند
رهبرانقلاب(( شما امروز هم مشاهده میکنید که در تبلیغات دشمنان، از چیزی به نام «اسلام سیاسی» نام آورده میشود؛ اسلام سیاسی همین است که در نظام اسلامی ایران تحقّق پیدا کرده -که حالا بعد اشاره خواهم کرد به حرکت عظیمی که امام بزرگوار ما انجام دادند- و آماج حملات آنها، اسلام سیاسی است. اسلام سیاسی یعنی همین اسلامی که توانسته با تشکیل حکومت، دستگاههای گوناگون، نظامهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و غیره به وجود بیاورد و یک هویّت دینی و اسلامی را برای یک ملّت ایجاد بکند؛ این، آن چیزی است که در مورد دین [میشود گفت]. بنابراین تعریف قرآن از دین یک چنین چیزی است؛ این را نمیشود فرو کاست به کارهای کوچک، به یک اعمال عبادی صِرف و محض. بنابراین بعثت یک حرکت عظیمی است که برنامهی جامع و نجاتبخش بشر را در اختیار انسانها میگذارد و آنها را آماده میکند برای یک حرکت بزرگ.))
مقام معظم رهبری یک تعریف بسیار ساده و کلی و قابل فهم برای عموم از اسلام سیاسی داشتند ایشان این مفهوم را با مصداق آن تعریف کردند یعنی در حقیقت برای بیان اسلام سیاسی است نه سیاسی چیست با مصداق اجرا شده از اسلام سیاسی را آوردند تا ذهنها به سرعت به این مفهوم نزدیک بشود
این تعریفی که ایشان داشتند برای افرادی که بخواهند اسلام سیاسی را بفهمند بسیار کار را آسان کرده است در حقیقت اسلام و سیاسی یعنی اینکه اسلام در عرصه سیاست دارای طرح برنامه و ایده است و اسلام مسئله حکومت و سیاست را رها نکرده است و اسلام به جهت اینکه یک دستورالعمل جامع و کامل است �ای همه زمینههای زندگی انسان طرح و برنامه داره و مهم ترین زمینه زندگی اجتماعی انسان داشتن حکومت است از اسلام به خاطر جامعیت حتماً در بعد حکومت طرح ایده و نقشه و برنامه دارد
ببینید برای بررسی دقیق تر مفهوم اسلام سیاسی باید مفهوم زد و متناقض آن را خوب بشناسیم در برابر مفهوم اسلام سیاسی اسلام بی تفاوت نسبت به مسئله سیاست قرار دارد که در ادبیات علوم سیاسی به آن سکولاریسم گفته می شود
مفهوم سکولاریسم در حقیقت صرفاً سیاسی نیست و عبارت است از اینکه
مفهوم سكولاريسم
واژه سكولار «raluceS» از «muluceS»- بهمعناى قرن و سده- گرفته شده است و در لغت بهمعناى دنيوى، عرفى، زمينى و يا آنچه متعلق به دنيا است، اطلاق مىشود. از «سكولاريسم» به معناى عرفى گرايى تعاريف گوناگونى ارائه شده است كه از سويى، ناشى از تنوع اديان و به تبع آن، موقعيت جوامع سكولار است و از سوى ديگر، معطوف به بُعدى است كه از نگاه يك نظريهپرداز، مهم تلقى مىگردد. تأكيد بر عوامل پديدآورنده يا توصيف و تشريح «فرآيند» و يا توجه به پيامدها، نيز هر يك از متغيرهاى مؤثر بر تعريف به شمار مىروند. از ديگر علل پيدايش تعدد در تعريف عرفىگرايى، توجه به سه عرصه «دين»، «فرد» و «جامعه» است
در انديشه عرفى گرايى، مقوله دولت از دين جدا است و سكولاريسم، الگويى از زندگى و تنظيم مناسبات اجتماعى است كه در آن تمشيت امور بر مبناى علم و عقلانيت ابزارى و بدون توجه به آموزههاى وحيانى صورت مىگيرد. بر مبناى تفكر سكولاريستى، محتواى قوانين و روشهاى مديريت دولتها بر اساس مؤلفهها و مشخصههاى عرفى، زمينى و اينجهانى گزينش مىشود و هيچ معيار و ارزش ماورايىاى پذيرفته نيست. سكولارها اين ادعاى واهى را طرح مىكنند كه دين منطقاً نبايستى در اداره حكومت، نقش مثبتى ايفا كند و تمامى شكلهاى ايمان مذهبى و نيز شخصيتهاى مذهبى را رد مىنمايد.
سكولاريسم اين داعيه را طرح مىكند كه مىتوان جهان را بهطور كامل و تنها با استفاده از خود جهان شناخت و براى اين هدف، رجوع به امرى غير از خود جهان ضرورى نيست. اين در حالى است كه معتقدين به ايمان دينى بر اين باورند كه معنا و ارزش حقيقى زندگى در اين جهان و بهطور كلى، ارزش و معناى كل هستى، تنها با رجوع به حقيقتى قابل فهم و دريافت است كه برتر از كل جهان مىباشد و همين عامل متعالى و فوق مادى است كه تمام گونههاى ايمان دينى (اعم از خداباورى و خدا ناباورى) را در مقابل سكولاريسم به هم پيوند مىدهد
در حقیقت تفکر سکولاریسم ضد تفکر اسلام سیاسی است چون سکولاریسم قائل است که نباید دین در مسائل حکومتی دخالت ندارد این باید در محیطی شخصی
اما اسلام سیاسی یعنی آنچه که از آیات قرآن و روایات اهل بیت معصومین پیامبر و معصومین استفاده میشود یعنی اینکه دین باید میان دار اداره حکومت جامعه باشند و در حقیقت دین برای مدیریت جامعه بشری آمده است
در انديشه سياسى غرب، جان لاك از جمله فيلسوفان مطرحى است كه با توجه به جنگهاى سىساله در اروپا، سكولاريزاسيون را از چشمانداز فلسفى مورد توجه قرار مىدهد. «1»
در جهان اسلام و در جمهورى اسلامى ايران اين رويكرد همواره كوشيده است بنياد انديشه اسلامى كه ناظر به حوزه اعتقادات و ارتباط آن با مساله مشروعيت است را مورد خدشه قرار داده و از نظر ايجابى آموزههاى ليبراليستى را با ظاهرى دينى كه همراه و بعضا مستند به برخى آيات و روايات است را به عنوان جايگزين عرضه كند.
حال به شبهات پیرامون اسلام سیاسی بپردازیم
البته بهتر است ابتدا نظریه اسلام سیاسی را به طور مستند و دقیق از منابع دینی بررسی کنیم و بدین وسیله به راحتی تمام شبهات مربوطه پاسخ داده خواهد شد
در کلمات امیرالمومنین علیه السلام می فرماید که وجود حاکم برای مردم ضرورت دارد امام رضا علیه السلام درباره ضرورت حکومت می کند که ما نمیبینیم هیچ ملت و فرقهای بدون داشتن سرپرست و رئیس و حیات خود ادامه دهد بلکه مردم در امور دنیا و دین خود به چنین شخصی نیاز دارند منبع علل الشرایع شیخ صدوق
از این رو همواره این مسئله اصلی در امر حکومت مطرح بوده و هست که حکومت را باید دست چه کسی سپرد چون عقل وجود حکومت ضروری است سوال پیش میاد که حاکم چه کسانی باید باشند و حکومت را به دست چه کسانی باید سپرد
امام رضا علیه السلام در ضرورت توجه خداوند به مسئله حکومت اینطور می فرماید ازحکمت خداوند به دور است که مخلوق های خود را بدون سرپرست بگذارد باآنکه میداند وجود چنین شخصی برای آنان ضرورت دارد و بدون آن زندگیشان تباه می شود زیرا تحت رهبری او با دشمنان شان می جنگند و درآمد ملی و عمومی خود را عادلانه تقسیم می کنند و به وسیله او نماز جمعه و جماعت برپا میدارند و دست ستمگران را از حریم حقوق ستمدیدگان کوتاه می کنند
این کلام از امام رضا علیه السلام بود در قرآن موارد متعددی هست که درباره اجرای عدالت و قسط درباره معروف و نهی از منکر و اجرای حدود و دیات و ساماندهی لشکر و ارتش نظامی صحبت شده است همه اینها فقط و فقط به شرط وجود یک حکومت قوی و مقتدر و دینی امکانپذیر است و در نتیجه در قرآن قطعاً مسئله حکومت مورد تایید است و جامعه اسلامی بدون حکومت امکان وجودی ندارد
همان که حاکمان چه کسانی باشند این در دین مورد بحث است در سوره مبارکه نساء آیه ۶۴ خداوند می فرمایند و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آن که به فرمان خدا از او اطاعت شود از اطلاق وجوب اطاعت پیامبران برداشت میشود که اگر پیامبری برایش این وضعیت فراهم شد و حکومت تشکیل داد و مردم را به فرمان برداری خود دعوت کرد باید مردم به صورت وظیفه الهی اطاعت کنند زیرا اعتقاد پیامبر در همه شئون امری بسیط است یعنی نمیتوان مثلاً در امر تعلیم پیامبر اعتقاد داشت ولی در مصاحبه قضاوت و رهبری پیامبر را قبول نداشت یعنی اگر حکومت را از انبیا بخواهیم بگیریم یا حکومت آنها را قبول نکنیم در حقیقت کل رسالت آن ها را قبول نکرده ایم
در کلمات قرآن نسبت به مسئله اجرای دین و شرایع الهی و دستورات دینی به شدت تاکید شده است و در نتیجه حتماً در قرآن مسئله حکومت دینی مورد تاکید
در کلمات اهل بیت معصومین هم ما نسبت به مسئله حکومت فرمایشاتی دارد مثلاً پیامبر خودش حکومت تشکیل داد و تمام جایگاهی که خود داشت را به امیرالمومنین واگذار کرد که نشان میدهد در اسلام حکومت دینی جزء اصول اصلی اجتماعی اسلام است
بررسی دیدگاه جدایی دین از سیاست توضیح مختصری که درباره مفهوم سکولاریسم دادیم در حقیقت همین مسئله بود که دین را از سیاست جدا می داند
در زبان عربی کلمه سکولاریسم علمانیت ترجمه شده است
نقد سکولاریسم که در واقع پاسخ به شبهات اسلام سیاسی است عبارت است از اینکه با توجه به سفارش قرآن برقراری حکومت الهی به وسیله انبیا که یکی از اهداف قلمرو رسالت الهی شمرده می شود این دیدگاه بر خلاف نظر قرآن است و به شکلی به انحصار دخالت دین در امور آخرتی برمیگردد که نقد آن گفته شد این دیدگاه را بیشتر دانشمندان اسلامی قبول نمیکند زیرا با قطع ارتباط اصول ارزشی نظام اجتماعی و حکومتی که این مسئله اداره زندگی انسان به منابع دینی است مشکلات بسیاری برای انسان متدین را خواهد داد انسان متدین نمیتواند در مسئله مهمی مثل حکومت که سرنوشت جامعه را رقم میزند به معیارهای دینی توجه نکند
همان ور که قبلا گفته شد تفکر جدایی دین از سیاست یا دین غیر سیاسی در جامعه غربی مسیحیت تولد یافته است و در کشور اسلامی تبلیغ شده است و برای اثبات آن دلایلی نیز برپا کرده اند که این دلیل ها اغلب ناشی از اجتهاد ناقص و یا بررسی ناصحیح آیات و روایات قرآن و یا عدم نگاه جامع به تعالیم اسلام است
دلایل بروز تفکر دین غیر سیاسی به جامعه مسیحیت برمیگردد در جوامع مسیحی دلایل متعددی برای سکولاریسم یا دین غیر سیاسی می توان بیان کرد که از جمله آنها عبارتند از وجود کلمات ای دال بر جدایی دین از سیاست در کتاب انجیل دوم تفسیر انحرافی از انجیل که موافق با سکولاریسم است سوم نبود قوانین و اصول اساسی حکومت در تفکر مسیحی چهارم باورها و رفتارهای نادرست کلیسا