صبر در معنای غلط آن یعنی هرجا مشکلی بود برای توجیه آن مشکل هرچند آن مشکل از طرف ظالمین و قابل برطرف بود بگوییم صبر کنید این سرنوشت است
این معنای انحراف از صبر باعث می شود که دشمن با سوء استفاده از این مفهوم مردم را مجبور و به نوعی متمایل به ذلت پذیری کند
اما معنای درستان که گفته شد بسیار عمیق و دقیق است مقاومت در مسیر تکامل یعنی اولاً صبر یک امر روحی روانی اخلاقی و رفتاری مثبت و کنش گرانه و فعالانه است و ثانیاً در مسیر تکامل باید باشد و الا اگر صبر در مسیر تکامل نباشد معنای آن نادرست خواهد شد و اتفاقاً به ضد خود تبدیل خواهد شد
برای بهتر جا افتادن مسئله باید ما انسانشناسی درست و دقیقی داشته باشیم و در کنار این انسان شناسی جهان شناسی خداشناسی معرفت شناسی باید داشته باشیم و الا در صورتی که در این مفاهیم ایراد داشته باشیم قطعاً در فهم معانی مفاهیم دینی و بصیرت ایمانی دچار مشکل خواهیم شد
اگر زندگی انسانی را خوب و دقیق بشناسیم و کمال رشد و تکامل انسان را درست کشف کنیم خواهیم دید که که مسیر زندگی انسان یک هدف بسیار والا و عالی و پر عظمت دارد که اگر این قله انسانیت را خوب بشناسیم خواهیم دید که مسیر بسیار طولانی و پر از سختی و و موانع و دشمنان است.
۴
@Fedayeen
تشبیه به کوهنورد یکی از بهترین تشبیه ها برای فهم و توصیف این مسیر است همانطور که یک کوهنورد هدف از فتح قله رفیع و بلندی است هدف زندگی انسان هم بسیار بلند و بالا است که این هدف در واقع لقاء الهی و پرواز در عالم ملکوت و رسیدن به مقامات روحانی و معنوی و نورانی بسیار عظیمی است
در این مسیر انسان نیازمند به بلد بودن مسیر و دیده نافذ و بصیرت عمیق است اما صرف این بصیرت کافی نیست بلکه در کنار بصیرت باید انسان مقاومت صبر پایداری استقامت و ایستادگی دارد.
۵
@Fedayeen
در قرآن کریم در بیش از ۷۰ آیه به مسئله صبر اشاره شده است که ورود به آن بسیار بسیار ت گستردهای را میخواهد و در حقیقت در حد یک کتاب بسیار بزرگ می توان درباره صبر در کلام الهی صحبت کرد
در روایات هم تعداد بسیار زیادی روایت در این موضوع وارد شده است که بسیار نکات عمیق و عظیمی در آن روایات آمده است
جالب است خداوند در سرنوشت اقوام موفق که مورد لطف خداوند قرار گرفتند و توانستند به درجات بالای توفیقات معنوی و دنیوی برسند اینطور می فرماید
رمز پیروزی
خداوند متعال میفرماید: «وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا وکانوا بآیاتنا یوقنون» ؛ «و از آنها امامان و پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت میکردند، بخاطر این که شکیبایی نمودند و به آیات ما یقین داشتند.»..
یعنی دلیل توفیقات آنها صبر آنها در این مسیر
۶
@Fedayeen
در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «فمن صبر واحتسب لم یخرج من الدنیا حتی یقر الله له عینا فی اعدائه مع ما یدخر له فی الآخرة؛کسی که شکیبایی کند و آن را به حساب خدا بگذارد، از دنیا بیرون نمیرود تا خداوند چشمش را با شکست دشمنانش روشن کند، علاوه بر پاداشهایی که برای آخرت او ذخیره خواهد کرد.
جالب است که بدانیم آخرین توصیه پیامبران اولیا صلحا شهدا و مجاهدان راه خدا توصیه به صبر بوده است به عنوان مثال از امام باقر علیه السلام نقل شده است که می فرمایند زمانی که لحظات از دنیا رفتن پدرم امام سجاد رسید من را به سینه چسبانید و گفت پسرم می خواهم تو را وصیت کنم به وصیت ای که پدرم در آخرین لحظات زندگی مرا به آن توصیه کرد می دانیم که آخرین لحظات زندگی پدر امام سجاد یعنی امام حسین علیه السلام چقدر سخت و تحت مشکلات بوده است و جالب است که امام حسین هم میگوید این را از پدرم یعنی از امیرالمومنین شنیده است
امیرالمومنین به امام حسین امام حسین به امام سجاد امام سجاد به امام باقر فرمود هند پس معلوم می شود مطلب بسیار بسیار مهم و کلیدی و اساسی است.
و آن این است که پسرم بر سر حق به ایست و صبر کن هرچند تلخ و ناگوار باشد.
این روایت در موارد دیگری هم نقل شده است که نشان دهنده اهمیت صبر است بوستان معنا و مفهومی که در از قبل درباره صبر در ذهن تان بود را کاملاً کنار بگذارید و این تعریف جدیدی که از کتاب مقام معظم رهبری نقل کردیم را در ذهنتان هک کنید و از این دریچه به صبر نگاه کنید و ببینید چقدر صبر دارای ارزش و قیمت و اهمیت است.
۷
@Fedayeen
در واقع تمام قله های رفیع انسانیت و معنویت و عظمت از راه صبر به دست می آیند.
و هیچ موفقیت بزرگ جز از راه صبر به دست نمی آید ر انقلاب میفرمایند اگر صبر نباشد میدان مجاهدت برای خدا و دین به گورستان ایده آل ها تبدیل می شود کنگره جهانی حج که میعاد برادران دور افتاده است خالی می ماند زمزمه شورانگیز مناجاتیان خلوت نیمه شب ها خاموش می گردد صحنه تمرین جهاد با نفس یعنی روزهداری و امساک اختیاری از رونق می افتد و شریان اقتصادی جامعه اسلامی می خشکند و انفاق فی سبیل الله متروک می گردد.
در روایات صبر برای ایمان مانند سر برای بدن تشبیه شده است یعنی اگر صبر نباشد ایمان باقی نخواهد ماند این بسیار تکان دهنده است.
امام صادق درباره صبر اینطور می فرمایند
الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِيمَانُ.
یعنی صبر نسبت به ایمان مانند سر نسبت به بدن است پس اگر سر از بین برود کل بدن از بین می رود وقتی صبر برود ایمان نابود می شود
در قرآن مجيد، به طور مکرّر و در آيات متعدّد، به پيامبر اکرم دستور داده شده است که در برابر هر گونه مشکلي که از سوي دشمنان ايجاد ميشود، صبر و استقامت پيشه کند و لحظهاي در انجام مأموريت خود سستي نورزد.
در سورة طور، آيه 48 ميفرمايد: وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حينَ تَقُومُ؛ «در راه ابلاغ حکم پروردگارت، صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت ما قرار داري، و هنگامي که بر ميخيزي پروردگارت را تسبيح و حمد گوي!».
يعني اگر تو را کاهن، مجنون و شاعر ميخوانند، صبر کن! و اگر آيات قرآن را افتراهايي ميپندارند که به خدا بسته شده است، شکيبايي نما! و اگر در برابر اين همه براهين منطقي، باز به لجاج و عناد ادامه ميدهند، استقامت به خرج ده! مبادا دلسرد و يا ضعيف و ناتوان شوي! زيرا تو در برابر علم ما قرار داري، و در حفاظت کامل ما هستي، ما همه چيز را ميبينيم و از همه چيز با خبريم، و تو را تنها نخواهيم گذارد.»
پیامبر میفرمایند: «مَنْ صَبَرَ عَلَى مُصِيبَةٍ فَلَهُ مِنَ الْأَجْرِ بِوَزْنِ جِبَالِ الدُّنْيَا؛ کسی که بر مصیبت صبر کند، جزای او به وزن کوههای دنیاست.»
یا در روایتی دیگر میفرمایند: «فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِيبَةِ حَتَّى يَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ کَمَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى الطَّاعَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ کَمَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى الْعَرْشِ وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِيَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ کَمَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى مُنْتَهَى الْعَرْشِ؛ پس کسى که در مصيبت صبر کند و با صبر نيکويش شدت آن را از سر بگذراند، خداوند براى او سيصد درجه مىنويسد که فاصلة درجات آن همچون فاصلة آسمان و زمين است. و کسى که بر طاعت صبر کند، خداوند براى او ششصد درجه مىنويسد که فاصلة درجات آن همچون فاصلة قعر زمين تا عرش است. و کسى که بر گناه صبر کند، خداوند نهصد درجه براى او مىنويسد که فاصلة درجات آن همچون فاصلة قعر زمين تا منتهاى عرش است.»
در سوره مبارکه عصر خداوند می فرماید که همه انسان ها در معرض زیان و ضرر هستند به جز کسانی که ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند و تواصی به حق و تواصی به صبر کنند.
۸
@Fedayeen
در عید مبعث امسال رهبر انقلاب مسئله تلاش دشمن برای مواجهه با انقلاب و نظام و جبهه ایمانی مطرح کردند و دو عنصر مهم برای مواجهه با این دشمنی ها را لازم دانستند یعنی فرمودند دو خصوصیت در آحاد مردم لازم است یکی عبارت است از بصیرت و دومین عبارت است از صبر و استقامت که اگر چنانچه این دو عنصر وجود داشت دشمن هیچ کاری نمیتواند بکند هیچ لطمهای نمی تواند بزند هیچ توفیقی در مواجهه و مقابله با نظام اسلامی به دست نمیآورد
و بعد فرمودند این همان است که امیرالمومنین فرمود و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصرو الصبر و العلم بواضع الحق
یعنی هیچ کس نمی تواند این علم را نگه دارد مگر اهل بصیرت و اهل صبر و علم به مواضع حق
۹ @Fedayeen
بعد رهبر انقلاب در ۲۷ رجب یعنی عیدمبعث فرمودند صبر به معنای استقامت در راه درست است صبر یعنی استقامت در این راه زاویه پیدا نکردن با این صراط مستقیم و پای فشردن بر حرکت در این صراط مستقیم این معنای صبر است صبر را بد معنا نکنند صبر را جور دیگری معنا نکنند.
بعد ایشان معنای نادرست صبر را هم اینجا اشاره میکنند که مواظب باشیم صبر را نادرست معنا نکنند.
و در اینجا مسئله تواصی به حق و تواصی به صبر یعنی زنجیره توصیه کردن مردم مومن انقلابی به همدیگر به حق و به صبر را میکنند و میفرمایند این همه را نگه میدارد
ایشان می فرمایند اگر چنانچه تواصی به صبر را تواصی به حق و بصیرت در جامعه وجود داشته باشد این جامعه به آسانی دستخوش تحرکات دشمن نخواهد شد اما اگر این جریان تماسی قطع شود قطعاً خسارت خواهد رسید
و ایشان یکی از اهداف دشمن در جنگ نرم را قطع جریان تواصی در کشور ذکر می کنند.
یعنی مسئله تواصی آنقدر مهم است که یک هدف جنگ نرم قطع این مسئله است
جالب است که ایشان به همه شما ماموریت میدهند که از فضای مجازی استفاده کنیم برای مقابله با هدف دشمن یعنی قطع زنجیره تواصی
۱۰ @Fedayeen
یعنی نگذاریم دشمن زنجیره تواصیی را قطع کند و ما باید با استفاده از فضای مجازی مسئله بصیرت و صبر را مرتب ترویج و تبلیغ کنیم و به زبانها و به عبارت های گوناگون و در قالب ها و شکل های مختلف از قبیل فیلم و عکس و کاریکاتور و نماهنگ و زبان طنز و جدی و تحلیل علمی و دینی و عقلی و منطقی و عبرتهای تاریخی و عبرت های معاصر و عبرت از کشورهای جهان که در مقابل دشمن صبر را کنار گذاشتند و عاقبت آنها بسیار بسیار ذلیلانه و خار شد از طریق این روش ها و این مدل ها باید مرتب اهمیت صبر و بصیرت را ترویج کنیم.
و نگذاریم دشمن حقایق را وارونه نشان بدهد.
چنانچه امیرالمؤمنین على مىفرمایند: «الْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ؛ مؤمن مانند کوه استوار و پابرجا است؛ گردبادهاى تند او رانمى
لرزاند
۱۱ @Fedayeen
به عنوان مثال ماجرای خباب بن ارت را مقام معظم رهبری در کتاب گفتاری پیرامون صبر نقل می کنند که روزی خباب بن ارت در زمان رسول الله قبل از هجرت بر اثر غارت اموالش توسط کفار حال بسیار بدیع از جهت روحی و مالی و اقتصادی داشت و پیش پیامبر از این حال سخت خود گلایه و شکایت کرد.
پیامبر به او فرمود پیشینیان شما را گاهی زیر اره آهنین چنان می انداختند که اره تمام گوشت پوست و و استخوان آنها را تا استخوان پاره میکردند گاهی با اره دو نیم میکردند ولی آنها از دین برنمی گشتند خدا این کار را به پایان خواهد رساند ....
امیرالمومنین در یک روایتی رمز رسیدن فرج و گشایش در کار مستضعفین را بیان کرده است که میتوانیم از این رمز استفاده کنیم برای تعجیل در فرج امام زمان و تعجیل در نجات بشریت
ایشان درباره مستضعفین در تاریخ میفرمایند زمانی که خداوند جدیت آنان در صبر ابر آزارهایی که در راه دوستی خدا بر آنها وارد میآمد و تحمل آنها را در برابر حوادث ناگواری که به خاطر ترس از خداوند بر سر راهشان قرار میگرفت مشاهده کرد دریچههای فرج را در آن تنگنای بلاغ به رویشان گشود در نتیجه مستضعفان به زمامداران فرمانروا و پیشوایان راهنما تبدیل شدند و از عزت و کرامت آنان به جایی رسید که آرزوی بلند پروازشان هرگز بدان جا راه نیافته بود.
از این کلام امیرالمومنین معلوم میشود که باید برای فرج صبر کنیم تا در برابر گرفتاری ها و سختی ها و دشمنی کفار پایداری خود را در مسیر حق اثبات کنیم تا نصرت خداوند شامل حال ما شود وگرنه فرج نخواهد رسید.
۱۲ @Fedayeen
اما سؤالی که مطرح میشود این است که چگونه دین و دینداری تا این حد مؤمنان و پیروان خود را صبور میکند؟ مگر در دین چه تعالیمی وجود دارد که پیروان آن را تا این اندازه مقاوم میسازد. کسانی مانند امام خمینی که حتی بعد از شنیدن خبر شهادت فرزندش آقا سید مصطفی با صبر و تحمل و بدون ذرهای تزلزل، چون کوهی استوار ماند و وقتی شب اول دفن فرزندشان که برای تسلیت گفتن به منزل فرزندشان میروند و در جواب عروسشان که میگوید: چه کنم؟ کجاست مصطفی؟ امام با حالتی قاطعانه خطاب به وی فرمودند: «صبر کنید! به خاطر خدا صبر کنید! امانتی بود که از دستمان رفت.
امام خطاب به همسر خودشان نیز فرمودند: امانتی خداوند متعال به ما داده بود و اینکه از ما گرفت، من صبر میکنم؛ شما هم صبر کنید و صبرتان برای خدا باشد.
۱۳ @Fedayeen
در پاسخ باید گفت که ریشة تحمل مشکلات و صبر در مقابل مصیبتها و دردها، به نوع نگاه شخص صبور به رابطة خدای متعال با این عالم و کارهایی که در آن انجام میشود، وابسته است؛ زیرا انسان متدین میداند هر کاری که در این عالم انجام میشود، در مشیت و ارادة خداست و واقعاً خدا را کارگردان جهان مىداند و در حقيقت معتقد است که: «لا مُؤَثِّرَ فى الْوُجُوْدِ اِلاّ اللهُ؛ هيچ موجودى تأثير مستقل ندارد، جز خداوند». او ایمان دارد که: «لاحَولَ و لاقُوّه إلاَّ بِالله». حتى اگر شمشیر مىبُرد و آتش مىسوزاند، یا آب گیاهان را مىرویاند، همه به اراده و فرمان اوست و خداوند در افعال خود از هرگونه شریک و یاوری بینیاز است. این نگاه را «توحید افعالی» میگویند؛ یعنی خداوند همان گونه که یکتاست، در افعال خود نیز یگانه است.
در نظر چنین شخصی، تمام تحولات هستی، از حرکات سماوی کهکشانهای دور دست گرفته، تا رفتار خردترین ذرات هستهای، همگی تحت سیطرة ارادة الهی و در حوزة فاعلیت او واقع می شود
ممکن است اشکال شود: چگونه این تفکر که همه چیز دست خداست، شخص متدین و مؤمن را صبور میکند؟
پاسخ: وقتی مؤمن فهیمد؛ بلکه رسید و دید که رشتة همة امور به دست خداست و با توجه به اینکه خدای متعال موجودی است با صفات کمالی مانند حکمت، خیرخواهی، علم، قدرت و... قلب او آرام میشود و خود را در دامان خدای قادر عالم خیرخواه و حکیم میبیند.
۱۵ @Fedayeen
💠 حکمت الهی
یکی از صفاتی که مؤمن را تسکین میدهد و صبور میکند، صفت حکمت خداوند است. حکمت معانی مختلفی دارد؛ یکی از آن معانی «غايتمند بودن افعال الهي» است؛ به اين معنا که هر فعلي از خداوند سر زند، داراي غايت و هدفي است؛ زیرا کار لغو و عبث از خداوند صادر نميشود. اين معنا از حکمت به فعل حکيمانة خداوند تعبير ميشود.
آنجا که خداوند ميفرمايد: وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ؛ «ما آسمان و زمين و آنچه بين آن دو هست، بيهوده نيافريديم.» اشاره به اين معناي حکمت دارد. مؤمن با تکیه بر اینکه خداوند هر کاری را که انجام میدهد، از آن هدفی معقول دارد. وقتی مشکل یا مصیبتی بر او وارد میشود، خود را آرام میکند. هدفی مانند بخشش گناهان.
«یونس بن یعقوب» از امام صادق نقل کرده است: [در خصوص مؤمنان] هر بدنی که چهل روز آسیبی به آن وارد نشود، ملعون است و دور از رحمت خداوند. گفتم: واقعاً ملعون است؟ فرمود: بله. گفتم: واقعاً؟ باز فرمود: بله. پس چون امام سنگینی مطلب برای من را مشاهده کرد، فرمود: ای یونس! از جملة بلا و آسیب به بدن، همین خراش پوست و ضربه خوردن و لغزیدن و یک سختی و خطا کردن و پاره شدن بند کفش و چشم درد و مانند اینهاست [نه لزوما مصیبتهای بزرگ]. مؤمن نزد خداوند بافضیلتتر و گرامیتر از آن است که چهل روز بر او بگذرد و خداوند گناهان او را پاک ننماید؛ ولو به یک غم پنهان در دل، که او نفهمد این غم از کجا حاصل شده است. به خدا قسم! وقتی یکی از شما سکههای درهم را در کف دست وزن میکند و متوجه نقصان آن شده، غصهدار میشود، سپس دوباره وزن میکند و متوجه میشود که وزنش درست بوده، همین غصه کوتاه و گذرا، موجب آمرزش برخی از گناهان اوست.
مؤمن میداند که حکمت برخی از کارهای خداوند در این دنیا مشخص نمیشود و گاه در روز قیامت او حکمت آن را میفهمد. مانند حکمت مستجاب نشدن برخی از دعاها در دنیا.
گاهی نیز برخی از حکمتها در دنیا و با گذر زمان مشخص میشود که این خود دل مؤمن را محکمتر میکند تا در این تحمل سختیها و مشکلات کم نیاورد. مانند حکمت فراز و فرودها در زندگی حضرت موسی که در سورة قصص، آیات 1 تا 43 اشاره شده است. مثل حکمت به آب انداختن حضرت موسی برای برای حفظ جانش. یا حکمت دیدن آتش و رفتن به سوی آن برای دریافت مقام نبوت و... یا حکمت دستور بریدن سر فرزند به حضرت ابراهیم برای رسیدن به مقام خلیل اللهی. به هر حال، مؤمن چه حکمت را بداند، چه نداند؛ چون میداند خداوند حکیم است، دلش آرام میشود و صبر پیشه میکند.
۱۶ @Fedayeen