نامه قدردانی اسیر صهیونیست از گردانهای قسام
🔹«دانیل آلونی» یکی از اسرای صهیونیستی دربند مقاومت فلسطین که اخیرا در جریان تبادل اسرای مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی آزاد شد، در نامهای خطاب به فرمانده و رزمندگان گردانهای قسام که وی و دخترش املیا را در زمان اسارت همراهی کرده بودند، از رفتار انسان دوستانه و پایبندی آنها به تعهدات خود در انجام تبادل اسرا قدردانی کرد.
@FetratArak
🔺کلاس🔺
📣 دومین جلسه از سطح یک
در
🍂پاییز ۱۴۰۲
#استراتژی_برای_کودکان_و_نوجوانان
💠 سطح یک
✨رویکرد آیت مدار
✅ #آیت_صدف
🔷 جهت شرکت در کلاس به شماره
۰۹۹۰۶۰۵۴۱۳۴
✨یا به
@sk_fetrat
پیام دهید.
#اندیشکده_فطرت
@Fetratarak
به نام خدا
به بهانه ی بازگشت پیکر #شهید_مصطفی_صادقی
رمضان سال 1396 بود
چند روزی از شهادت برادرانم علی سیفی، جواد محمدی و سید مصطفی صادقی گذشته بود اما من بسیار خوشحال بودم که در دیدار رمضانی شعرا با آقا حضور دارم
با هزار امید و یک خواهش یک جمله ای رفتم
بعد از نماز مغرب و عشا که در حیاط بیت اقامه شد، خواستم عرضی خدمت آقا داشته باشم که رئیس وقت حوزه هنری گفتند: «الان وقت صحبت کردن نیست»
من هم که با تنی رنجور و ذهن موج برداشته، خسته از آداب سخن بودم، گفتم: شما سی سال است نمی گذارید ما حرف بزنیم
بنده خدا آقای مومنی شریف، بد جا خورد
در همین حین آقا بلند شدند، یکی از محافظین به من خوردند و من هم افتادم پشت شمشادها
همین که بلند شدم دیدم آقا روبرویم ایستاده اند
دست آقا را بوسیدم و با دستپاچگی عرض کردم: آقاجون! جنازه های سه تا از رفقام تو حماه جا مونده، دعا کنید برگردن
آقا فرمودند: «کجا آقاجون؟!»
مجددا عرض کردم: حماه
بعد هم عرض کردم: آقا یه هدیه ای هم لطف کنید
آقا هم چفیه ای را از همراهشان گرفتند و ذکر خیلی کوتاهی خواندند و به من دادند.
گذشت
تو جمع بچه های مدافع حرم بودم که یکی از رفقای آذری زبان گفت: «به آقا گفتی دعا کنن جنازه ی علی سیفی برگرده؟!»
گفتم: آره
تا اینجاشو راست گفتم
بعد هم به دروغ گفتم: آقا این چفیه رو هم دادن و گفتن بدین به خانواده اش، جنازه برمیگرده
بعدا شنیدم همزمان با رسیدن چفیه به اردبیل، جنازه علی هم می رسد
خلاصه اول چفیه آقا را می اندازند گردن پدر علی و بعد هم جنازه تازه تفخص شده را تحویل خانواده می دهند.
با پیکر علی، پیکر شهید جواد محمدی هم برگشته بود، جواد اهل درچه اصفهان بود
فقط مانده بود پیکر شهید سید مصطفی صادقی
امسال هم قسمت شد در دیدار شعرا با آقا حضور داشته باشم
انگشتر فیروزه ام را دادم خدمت یکی از مسئولین بیت و گفتم: بدهید به آقا
گفتند: «همه انگشتر می گیرند، تو انگشتر می دهی؟!»
گفتم: قبلا هدیه ام را گرفته ام
امروز شنیدم که پیکر شهید سید مصطفی صادقی به آغوش دخترانش بازگشته
کسی چه می داند شاید اصلا انگشتر فیروزه به دست آقا نرسیده باشد
اما من می دانم آقا جانم بدهکار کسی نمی مانند!
#محمد_توکلی
هفتم آذرماه ۱۴۰۲
http://eitaa.com/medaadjangi
کانال رسمی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی استان مرکزی
https://eitaa.com/shoramarkazi
@FetratArak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😏آقای همتی خودتی
🚨نقشه شوم لیبرال ها
🕳️ لیبرالها به بهشت نمیروند
📆 ۱۷ خرداد ۱۴۰۰
#استاد_عباسی
═══✼🍃🌹🍃✼═══
💥بهکانالهواداران #دکتر_عباسی بپیوندید👇
🇮🇷🌐 https://eitaa.com/joinchat/209518911C3b3e6a6869
🔑 وعدههای رئیسی
🔴 اردیبهشت ۱۴۰۱ دستور تکمیل بیمارستان ۳۰۰ تختخوابی شهریار
🟢 ۲۸ آبان ۱۴۰۲ پس از ۳۴ سال افتتاح شد
🔴 اسفند ۱۴۰۰ دستور لایروبی و جریان آب در خلیج گرگان
🟢 چهارم آذر ۱۴۰۲ محقق شد
🔴 آذر ۱۴۰۱ دستور تکمیل مترو پرند
🟢 نهم آذر ۱۴۰۲ پس از ۱۸ سال افتتاخ شد
🔴 آبان ۱۴۰۰ دستور برای خودکفایی در تولید کاغذ
🟢 دهم آذر ۱۴۰۲: در تولید کاغذ خودکفا شدیم
نوشتن از تو چه سخت است رِیم
نه به خاطر اینکه تو ویژگی خاصی داری
تو هم یکی از ششهزار و صد کودکی
پدر که باشی، میفهمی
قد کشیدن فرزند
چه شیرین و چه ترسناک است
نه به خاطر اینکه تو ویژگی خاصی داری
تو هم یکی از ششهزار و صد کودکی
شیرین است چون خودت را در او میبینی
ترسناک است
چون نمیدانی تا کی پیشش هستی
اما نه...
نه به خاطر اینکه تو ویژگی خاصی داری
تو هم یکی از ششهزار و صد کودکی
ترست بیشتر و بیشتر از این است که
تا کی پیشت هست
او روح تو میشود
و تو نفس کشیدنت بند به نفسهایش
نه به خاطر اینکه تو ویژگی خاصی داری
تو هم یکی از ششهزار و صد کودکی
مثل ریم، مثل دختر مو خرگوشی
میشود روحت
روح که نه...
اصلا روح الروح
ریم میشود جانت
جانِ جانت
ششهزار و صد کودکی که جانشان
جانمان بود
و جانمان به جانشان بود
اما وقتی با تمام امیدت می دوی در بغل من
انگار جان به تنم باااااز میگردد
ریم، روح الروح
تو هم یکی از ششهزار و صد کودکی
که اکنون خانه در آسمان غزه ساختهاند
غزهی مظلوم
غزهی معصوم
شش هزار و صد کودکی
که امروز شش هزار و صد ملت را
نه که اصلا شش هزار و صد سال قدمت بشر را
نه آنهم هیچ،
اصلا زمین و آسمان را به گریه در آوردید
ریمِ این نوشته
این قلم شکستهی پر درد
ریمِ مو خرگوشی
ریمِ فلسطین
ریمِ غزه
ریمِ پدرش
نه
اصلا ریمِ من
ریمِ تو
ریمِ همه ما
امروز دیگر روح است
بی جسم
با دو بال
چهل و پنج روز میوه نخورد
چهل و پنج روز با صدای آسمان خراش خوابید
با صدای بمب بیدار شد
و این تنها ویژگی خاصش
نسبت به کودک من بود
یا کودک تو
ریم اما روح من است
روح الروح
مهدی تابنده
پنجاه و نهمین روز حماسه