eitaa logo
موسسه فرهنگی تربیتی هدف🎯
1.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
347 فایل
|•° ﷽ °•| تاسیس۱۳۹۷/۹/۱۲ #حاج_اقا_امان_اللهی. مبلغ تخصصی کودک ونوجوان مجری جشن های ملی ومذهبی جشن تکلیف و... مدارس راوی شهدا مدرس دوره هایه آموزشی خانواده.. تماس09134027282 💎مطالب کانال وقفِ#امام_زمان (ارواحنا فداه)💖 ارتباط بامدیرکانال: @ghasdak313
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 نام کتاب: آه 🖋 نویسنده: یاسین حجازی 📋 توضیحات: این کتاب بازخواندهٔ ترجمهٔ فارسی "نَفَسُ‌المَهموم" است که شیخ عبّاس قمی تألیف کرده است. کتاب شاملِ وقایعِ پس از بیعتِ مردم با یزید ابن معاویه تا بازگشتنِ خاندانِ حضرتِ حسین ابن علی ــ بی‌او ــ به مدینه است. نویسنده اما در بازخوانی خود، خطِ حادثه را پررنگ کرده و به ترتیب و توالی وقوعِ حادثه‌ها دقّت کرده است. او آدم‌هایی را که اسمشان در اوّلِ حادثه یک چیز بود و در اثنای حادثه یک چیز و در انتها یک چیزِ دیگر، یکی کرده  و نقلهای پراکنده در جای‌جای کتاب را ــ بی‌آن‌که از جزئیاتِ هیچ‌کدامشان بزند ــ تجمیع کرده است. ردِّ نقلهایی را که با هم نمی‌خواند، در کتاب‌های دیگر گرفته تا نقلِ معقول‌تر و مشهورتر را بیاورد و تاریخ‌ها را ــ تا آنجا که می‌شد ــ همخوان کرده و جای‌ها و مرزها و منزل‌ها و شهرها را روی نقشه آورده است تا کروکی حادثه معلوم شود. یاسین حجازی همچنین رجزهایی را که ترجمه نشده بود یا ترجمه‌اش واضح نبود، دوباره ترجمه کرده و رسم‌الخط را یکدست و پاراگراف‌بندی و نقطه‌گذاری و اِعراب گذاری کرده و مکرّرات و عباراتِ عربی‌ای را که حذفشان به ساختارِ متن لطمه نمی‌زد، حذف کرده است. 📌 شما میتوانید «کتاب آه» را از اپلیکیشن طاقچه هم دریافت کنید https://taaghche.com/book/79436 @gasdak313
برشی از کتاب " آه" : ابوخالدِ خرمافروش خبر داد و گفت: با میثم بودم در فرات، روزِ جمعه، که بادی بوزید ــ و او در کشتی زیبا و نیکویی نشسته بود. بیرون آمد و به باد نگریست و گفت «کشتی را استوار بندید که بادی سخت می‌وزد!» و در این ساعت، معاویه بمرد. چون جمعهٔ دیگر شد بَریدی از شام برسید، من او را دیدار کردم، گفتم «ای بندهٔ خدا، خبر چیست؟» گفت «مردم را حال نیکوست. امیرالمؤمنین درگذشت و مردم با یزید بیعت کردند.» گفتم «کدام روز درگذشت؟» گفت «روزِ جمعه.» چون حسن ابن علی از دنیا رحلت کرد، شیعیان در عراق به جنبش آمدند و به حسین نامه نوشتند در خلعِ معاویه و بیعت با او. امّا او امتناع کرد که: «میانِ ما و معاویه پیمان و عقدی است که شکستنِ آن روا نباشد تا مدّتِ آن سرآید. و چون معاویه بمیرد، در این کار باید نگریست.» @gasdak313
📚 نام کتاب: حسین از زبان حسین علیه السلام 🖋 نویسنده: محمد محمدیان 📋 توضیحات: کتاب «حسین از زبان حسین»، نوشته حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدیان، کتابی درباره زندگی امام حسین(ع) و واقعه عاشوراست. این کتاب به خواننده کمک می‌کند تا امام حسین و حرکت ایشان به سمت کربلا و در مقابل دشمن قرار گرفتن‌شان را بشناسد و از هدف این واقعه عظیم تاریخی مطلع شود. این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود. فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (ص)، دوران امیرالمومنین (ع)، دوران امام حسن (ع)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (ع)». 📌 شما میتوانید «کتاب حسین از زبان حسین» را از اپلیکیشن طاقچه هم دریافت کنید https://taaghche.com/book/94139 @gasdak313
بخشی از کتاب " حسین از زبان حسین": " پس از آنکه همه اصحاب و یارانم به شهادت رسیدند و تنها برادرم عباس در میدان باقی ماند، شدت تشنگی موجب شد که با هم به سوی فرات حرکت کنیم، دشمن با تمام توان از رسیدن ما به آب ممانعت به عمل آورد و جنگ سختی درگرفت که در اثنای آن بین من و برادرم عباس فاصله افتاد. عباس موفق شد از میان انبوه دشمن، راهی به سوی آب پیدا کند و مشک را پر آب کند و به سوی خیمه‌ها بازگردد. اما در مسیر افرادی از دشمن در پشت درختان کمین کرده بودند و توانستند از پشت سر، دست عباس را قطع کنند. کسانی که در نخلستان کمین کرده بودند توانستند دست چپ عباس را نیز قطع کنند و او باز هم رجز می‌خواند. بعد از قطع دو دست، عمود آهنینی بر سرش فرود آمد و از اسب بر زمین افتاد و به شهادت رسید. هنگامی که از شهادت عباس اطلاع یافتم به شدت گریستم و گفتم: هم‌اکنون کمرم شکست و چاره‌ام کم شد." @gasdak313
📚 نام کتاب: پس از بیست سال 🖋 نویسنده: سلمان کدیور 📋 توضیحات: راستی حسین را چرا کشتند؟» این پرسشی است که با گذشت قریب به 1400 سال از شهادت سیدالشهدا (ع) همچنان مطرح است. با وجود اینکه به این پرسش در طول تاریخ بارها پاسخ داده شده اما همچنان پرسشی کلیدی محسوب می‌شود زیرا تاریخ پیوسته در حال تکرار است و انسان نیز موجودی است که عبرت نمی‌گیرد. سلمان کدیور در رمان تحسین شده «پس از بیست سال» تلاش کرده تا این پرسش را پاسخ بدهد و مخاطب را در معرض جواب‌هایی برای این سوال قرار دهد. پرسشی که آخرین کلمات رمان سترگ او است و کتاب با آن به کار خود پایان می‌دهد. رمانی که از کربلا آغاز می‌شود و با یک چرخش زمانی به روزگار خلافت خلیفه سوم و حکمرانی معاویه در شام می‌رود و تصویری از آن روزگار در کنار دسیسه‌ها و کلک‌های «پسر هند» را به خواننده نشان می‌دهد. در واقع کدیور در این اثر ریشه و پاسخ پرسش پایانی خود را در سال‌هایی می‌داند که راحت‌طلبی و زیاده‌خواهی خواص زمینه پدید آمدن انحراف در جامعه اسلامی را دامن زد. 📌 شما میتوانید این کتاب را از اپلیکیشن طاقچه نیز دریافت کنید: https://taaghche.com/book/89794 @gasdak313
بخشی از کتاب " پس از بیست سال" : دختر ایستاد. چشم در چشم محبوبش، در حالی که دستانش را می فشرد گفت: «چرا تو نیز چون منصور به کوفه نمی روی؟» سلیم فروریخت و ناباورانه به دختر نگاه کرد. راحیل ادامه داد: «ما معاویه و شامیان را شناخته ایم. کسی که مادر، پدر و برادرانمان را یا جان گرفته یا فریفته است.دیده ایم که چگونه با تزویر سخن می گوید و چگونه خیانت پیشه می کند. پس چرا باز فریب او را بخوریم و بر علی تیغ کشیم؟» «این سخن را از روی فکر می گویی؟» «آری به خدا سوگند روز و شبی نیست که به آن نیندیشیده باشم.» «می دانی رفتن به سوی کوفه چه بهایی دارد؟» «بهایش سنگین تر از مادرم بود؟ سنگین تر از برادرم منصور؟ نه، به خدا قسم که نبود.» «رفتن به سوی کوفه یعنی پشت کردن به قبیله و عشیره. همه ما را طرد خواهند کرد.» « داشتن تو مرا کفایت می کند... به سوی علی برو....» @gasdak313
📚 نام کتاب: قصه کربلا 🖋 نویسنده: مهدی قزلی 📋 توضیحات: واقعه کربلا یکی از اتفاقات فراموش نشدنی تاریخ شیعیان است که با گذشت سده‌ها هنوز هم تازگی دارد و هر شنونده‌ای را در هر نقطه‌ای از کره خاکی تحت تاثیر قرار می‌دهد. در کربلا اتفاقات دلخراش زیادی افتاد که هنوز هم عده زیادی از مفسران تاریخ از تحلیل همه‌جانبه‌ آن عاجزند و هر بار فقط گوشه‌هایی از آن واقعه بزرگ را تجزیه و تحلیل می کنند. کتاب قصه کربلا نوشته مهدی قزلی برش‌هایی از زندگانی امام حسین (ع) از آغاز تا پرواز است کتاب شامل ده فصل است. فصل اول به زاده شدن و رویدادهای سال‌های نخستین زندگی امام حسین(ع) می‌پردازد و در ادامه به روایت زندگی یاران امام و وقایع عاشورا می‌پردازد. قزلی در این اثر سعی نموده با گزینش وقایع تاثیرگذار از رویداد بزرگ تاریخ شیعه به روایت گوشه هایی از آن واقعه تاریخی بپردازد. 📌 شما میتوانید این کتاب را از اپلیکیشن طاقچه نیز دریافت کنید: https://taaghche.com/book/80587
📚 نام کتاب: توجیه المسائل کربلا 🖋 نویسنده: سید علی‌اصغر علوی 📋 توضیحات: یکی از سنت های الهی، سنت امتحان و ابتلاء است. بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود که عیار خلوص شان چه قدر است. به عبارت دیگر، چه قدر قول و فعل شان با هم یکی است. در این کتاب، ابتدا معنا و مفهوم توجیه را بررسی می کنیم. در ادامه به انواع و اقسام توجیه می پردازیم. سپس مهمترین مطلب این کتاب، یعنی توجیهات کسانی که امام حسین را یاری نکردند، مد نظرتان قرار می گیرد. توجیهات را در سه دسته بررسی می کنیم: • توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند. • توجیهات کسانی که امام را ترک کردند. • توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند. این کتاب سراسر پند است و درس عبرت؛ به شدّت کاربردی است به خصوص برای کسانی که دوست دارند تا در جبهه حق و یاری رسان به این جبهه باشند، با توجه به بیان صریح روایات متعدد مبنی بر اینکه هر چه به ظهور نزدیک شویم ابتلائاتی پیش خواهد آمد که تنها خالصان در ایمان ثابت قدم خواهند ماند و با توجه به حوادثی که در روزگار خود ما شاهد آن هستیم لزوم اطلاع از مباحث کتاب بیشتر مشخص می شود؛ چرا که ممکن است خود ما خدایی نکرده با همین توجیهات آرام آرام از جبهه حق فاصله بگیریم. 📌شما میتوانید این کتاب را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/8164 @gasdak313
برشی از کتاب " توجیه المسائل کربلا" : " من شنیده ام شب عاشورا برای تان امان نامه آورده اند. خب این یعنی یک فرصت بسیار عالی! در دیپلماسی، ما به این جور اقدامات از طرف دشمن، اصطلاحاً می گوییم (چراغ سبز)! شاید می شد به بهانه این اقدام جلسه ای ترتیب داده شود، چانه زنی شود، بده بستانی انجام شود! ولی شما به راحتی این فرصت را از دست دادید و با یک ادبیات تند، امان نامه را رد کردید! ببینید آقا جان! من نمی گویم که شما باید امان دشمن را می پذیرفتید و حسین را رها می کردید. زبانم لال... خاک بر دهانم... حرف من این است که آوردن این امان نامه می توانست یک فرصت باشد برای رایزنی و مذاکره حداقل برای رفع تحریم آب! بگذریم اصلاً... حرف در این باره زیاد است. راستی آقا جان! باز هم بگویم این حرف ها همه اش از سر دل سوزی بود ها! وگرنه من شما را بی نهایت دوست دارم! مخلص شما (دیپلمات)" @gasdak313
📚 نام کتاب: سر بر خاک دهکده 🖋 نویسنده: فائضه غفار حدادی 📋 توضیحات: فائضه غفار حدادی نویسنده کتاب، قلمش رنگ و بوی اربعین می گیرد و از سفری می نویسد که سراسر رحمت و است و جذبه، رحمتی واسعه از سفره ارباب که در عالم پهن شده و جاذبه ای مغناطیسی که کل عالم را به خود مجذوب کرده است. خالق کتاب دهکده خاک برسر اثر جدیدی را خلق کرده که در آن به مقایسه تجربه سفر به اروپا و سفر به عراق را به تصویر میکشد. کتاب سر بر خاک دهکده روایتی است جذاب و خواندنی از پیاده روی اربعین، کتابی ملازم با اشک و خنده ی توامان. 📌شما میتوانید این کتاب را از طاقچه هم دریافت کنید: https://taaghche.com/book/68414 @gasdak313
" مگر یک شهر چقدر ظرفیت دارد؟ نکند این سیل جمعیت که لابد از صبح همین شکلی بوده، از این طرف شهر وارد می شود و به همین حالت از آن طرف شهر خارج می شود؟ شاید هم این چند روز شهر گشاد می شود و جا باز می کند؟ بعید هم نیست! شاید این ایام، امام حسین کربلا را می سپارد به علمدارش. شهردار که او باشد، دیگر همه چیز ممکن است. شهر اندازه یک کشور، کش می آید و بعد که همه را بغل کرد، فشارشان می دهد. آن قدر به هم نزدیک شان می کند که دل هایشان به هم گیر کند. اخبار و احوال شان در هم گره بخورد. از غریبگی مسافت های دور و دراز دربیایند و مثل مردم یک دهکده به هم نزدیک شوند. دهکده ای که انگار زادگاهشان بوده و خانه پدری را هنوز هم دلشان نیامده بفروشند و هر سال اربعین میعادگاهی است که همه رفته ها و هویت گم کرده ها برمی گردند به وطنشان. به هویتشان. به خاکشان. خاکی که برایشان مقدس است..." 📚 برشی از کتاب @gasdak313
"قصه کربلا" کاری متفاوت در حوزه داستان نویسی معاصر درباره واقعه عاشورا است که با گزینش وقایع تاثیرگذار از رویداد بزرگ تاریخ شیعه به روایت گوشه هایی از آن واقعه پرداخته است. نویسنده در مقدمه کوتاهی که در ابتدای این اثر آمده است، یادآوری می کند: گاهی می شود اتفاقی آرام آرام در زندگی آدمی رخ می‌دهد. اتفاقی که اگر آرام آرام رخ نمی داد، هیچ کس باورش نمی کرد. اتفاقی که همه نگاهش می کنند، دوست ندارند واقعیت داشته باشد ولی دارد. چه بسا خود آدم هم دستی در آن داشته باشد. آن چه در عاشورای سال شصت و یک در کربلا اتفاق افتاد هم از این دست است؛ ماجرایی که ریشه اش در جاهلیت اعراب حجاز بود و بعثت پیامبر آخرین از بین آنها و عدم توان مردم در انکار پیامبر اسلام و خلافت و کشورگشایی ها و اخلاص علی و شجاعت علی و عدل علی و خلافت علی و نامردمی نامردان و مردی مردان و خواست خدا و تمکین حسین ولی خدا. این اتفاق باعث شد آخرین پسر دختر یک پیامبر از شرق تا غرب عالم جسمش بر پهنه خاک بیفتد و بشود آنچه نباید. انگار همه دنیا خواب نما شده بودند. خون نواده رسول خدا که زمین ریخت کم کم خواب از سر آدم و عالم پرید. هرکه از خواب بیدار می شد یا دیوانه می شد یا فدایی یا فراری. ماجرای کربلا بیشتر به یک قصه شبیه است. قصه ای که واقعی ست اما باور کردنی نیست و ای کاش این فقط این یک قصه بود. این مجموعه سعی خواهد داشت روایتی ساده، صریح و کامل از این ماجرا داشته باشد. 📌شما میتوانید «قصه‌‌ کربلا» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/80587 @gasdak313