چه ضعیف است این بشر دو پا
که بعض ایام یک یاد؛یک عطر؛
یک خاطره؛
چنان بلایی به سرش میآورد
و چنان داغی بر دلش میکارد
که هیچ نتوان گفت..!
~
"خوبم" را فقط
به غریبهها میگوییم
آنانی را که دوست میداریم
در آغوش میگیریم
و گریه میکنیم..((((((:
『📚☕️✍️🏻』
خاطره ها گاه و بی گاه
به سراغت می آیند
کنارت می نشینند
چنگ بر گلویت می اندازند
و بی رحمانه رهایت می کنند(((:
#قلمگمنام | #واگویه
「✍️🏻↝@GHALAM_GOMNAM 」
جدا از شوخی..
قدر این روزایی که
میرید مدرسه رو بدونید
بعدا دلتون برای این روزا تنگ میشه
اونقدر تنگ ميشه
که هیچ چیزی نمیتونه جاشُ پر کنه
تخته گچی ها..
ایستگاه صلواتی ها..
صف های اجباری..
پرسش سر کلاسی ها..
جر و بحث ها..
تو حیاط نشستن ها..
با دست آب خوردن ها..
مو بافتن ها..
دویدن ها..
جشن ها و مراسم ها..
حتی دلت برای
استرسِ قبلِ امتحان هم
تنگ میشهههه..^^
شاید الان درک نکنید
ولی چند سال دیگه متوجه میشید(((:
#همینطوری✍🏻
~
دلم برای حضور و غيابِ
مدرسه تنگ شده..
چون فقط اونجا برای يكی مهم بود
كه ما باشيم يا نباشيم..((((:
اما عزیزِ من^^
در مدرسه به ما الفبا را یاد نداده اند
که با آن دکتر و مهندسُ
مانند اینها شویم..!
الفبا را یاد داده اند
تا ما با هم حرف بزنیم
و با حرف زدن دردی از هم دوا کنیم..
[ از الفبای زندگیت درست استفاده کن]