📚📚📚📚📚📚📚📚📚
کتاب اسلام و مسئله ملیت
🖋 به قلم شهید مرتضیمطهری
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
مقدمه:
این کتاب در اصل سه سخنرانی از شهید وارسته آیت الله مرتضی مطهری است که حدود سال ۱۳۴۷ هجری شمسی در انجمن اسلامی مهندسین ایراد شده.
این متون، تنظیم شده از نوارهای صوتی ای هست که از سخنرانی شهید بدست اومده و الان در دسترس نیست و در واقع خلاصه مطلب هستن .
مقدمه:
سالهاست که موضوع ملیت در دنیای اسلام میان ایرانی و عرب و ترک و غیره توسط عوامل استعمار تبلیغ و به صورت ابزاری علیه اسلام استفاده میشود.
سیاست رژیم شاهنشاهی مبارزه با اسلام و بازگشت به ایران قبل از اسلام بود، جشن های ۲۵۰۰ ساله و تغییر تاریخ اسلامی به تاریخ شاهنشاهی دو گواه روشن بر این مطلب است لذا برخی مطالب این کتاب اشارات استاد به سیاست رژیم گذشته نیز هست.
این کتاب تثبیت کننده این موضوع است که نه تنها اسلام با ملیت منافاتی ندارد بلکه اسلام جزئی از ملیت مردم ایران است و هیچ ملتی به اندازه ایرانیان از روی عشق و علاقه به اسلام خدمت نکرده است چنان که خدمات امروز ملت ایران به اسلام نیز ادامه خدمات گذشته اوست.
تنظیم و ویرایش این کتاب خصوصا بخش سخنرانی ها توسط آقای دکتر علی مطهری(عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران )انجامشده است.
#سیر_مطالعاتی
#لشکر_مجاهدون
#اسلام_و_مسئله_ملیت
@GORDAN313
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
کتاب اسلام و مسئله ملیت
🖋 به قلم شهید مرتضی مطهری
بخش اول🌱🇮🇷
ایران و اسلام
مىخواهیم بدانیم مقیاس اینکه یک ملتى از نظر احساسات ملى، موضوع خاصى را از خود بداند و یا آن را بیگانه و اجنبى بشمارد چیست؟ ما باید این مقیاس را به دست آوریم تا بدانیم که آیا اسلام از نظر احساسات ملى و قومى، براى ما یک امر ملى است یا یک امر بیگانه و اجنبى. اما اجازه مىخواهم قبلا توضیح مختصرى راجع به مفهوم «ملت و ملیت» بدهم.
کوچکترین واحد اجتماعى «خانواده» است. زندگى مشترک انسانها تا وقتى که به زن و شوهر و فرزندان و فرزندزادگان آنها و احیاناً همسران فرزندان آنها محدود است زندگى خانوادگى نامیده مىشود.
واحد بزرگتر از خانواده «ایل و قبیله» است. زندگى قبیلهاى مجموع خانوادههایى را که در جدّ اعلا با هم مشترکند دربرمىگیرد.
واحد اجتماعى بزرگتر از ایل و قبیله «ملت» است. مجموع مردمى که حکومت و قانون واحدى آنها را به یکدیگر پیوند مىدهد و از نظر حقوقى و سیاسى با هم اشتراک دارند، داراى آرمانهاى مشترک مىباشند و زندگى مشترکى را طالبند ملت واحد به شمار مىروند.
کلمه «ملت» یک کلمه عربى است و به معنى راه و روش است، در قرآن کریم نیز به همین معنى استعمال شده است. ولى در عرف امروز فارسىزبانان، کلمه ملت و ملیت به همان معنى که در بالا یاد کردیم استعمال مىشوند. عربى زبانان امروز در این گونه موارد کلمه «قوم و قومیت» را به کار مىبرند.
واحد اجتماعى، خواه خانواده و خواه قبیله و خواه ملت، نوعى احساسات و تعصبات به وجود مىآورد، یعنى در انسان طبعاً یک نوع حس طرفدارى نسبت به اعضاى خانوادهاى که خود یک جزء آن است و نسبت به افراد قبیله یا ملت خودش پیدا مىشود، بلکه در میان افراد یک ملت که به شهرها و استانهاى متعدد تقسیم مىشوند، اهل هر شهر و هر استانى نسبت به همشهریها و هم استانىهاى خود داراى نوعى حس جانبدارى مىباشند، و احیاناً در واحدهاى بزرگتر از ملت یعنى قاره و منطقه نیز ممکن است این احساسات و تعصبات پیدا شود؛ آسیایى نسبت به آسیایى و اروپایى نسبت به اروپایى و آفریقایى نسبت به آفریقایى، سفیدپوست نسبت به سفیدپوست و سیاهپوست نسبت به سیاهپوست احساس جانبدارى مىکند.
#سیر_مطالعاتی
#لشکر_مجاهدون
#اسلام_و_مسئله_ملیت
@GORDAN313
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
کتاب اسلام و مسئله ملیت
🖋 به قلم شهید مرتضی مطهری
بخش دوم🌱🇮🇷
گرایش به جنبههاى قومى و ملى در زبانهاى اروپایى «ناسیونالیسم»
خوانده مىشود و بعضى از دانشمندان فارسى زبان، آن را ملتپرستى ترجمه کردهاند.
ناسیونالیسم مطابق بیان گذشته بر عواطف و احساسات متکى است نه بر عقل و منطق. ناسیونالیسم از خانواده «خودخواهى» است که از مقیاس فرد و خانواده و فامیل و قبیله تجاوز کرده شامل ملت شده است و همه عوارض خودخواهى را از خودبینى و خودپسندى و عجب و غلوّ و نادیدن معایب و بزرگتر دیدن محاسن داراست. در همه ملتها نوعى احساسات ناسیونالیستى و اعتقاد به تفوق و برترى و بالاخره نوعى تعصب وجود دارد.
نقطه مقابل ناسیونالیسم، انترناسیونالیسم است که به قضایا با مقیاس جهانى و انسانى مىنگرد و احساسات ناسیونالیستى را محکوم مىکند.
ما در این مقاله نمىخواهیم در اطراف ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم بحث کنیم؛ بحث ما فعلا در این جهت است که با در نظر گرفتن احساسات ملى و ناسیونالیستى و محترم شمردن آنها، چه امورى را باید در قلمرو ملیت و چه امورى را بیگانه و اجنبى بشماریم.
#سیر_مطالعاتی
#لشکر_مجاهدون
#اسلام_و_مسئله_ملیت
@GORDAN313
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
کتاب اسلام و مسئله ملیت
🖋 به قلم شهید مرتضی مطهری
بخش سوم 🌱🇮🇷
مقیاس ملیت
در ابتدا چنین به نظر مىرسد که لازمه ناسیونالیسم و احساسات ملى این است که هرچیزى که محصول یک سرزمین معین یا نتیجه ابداع فکر افراد مردم آن سرزمین است، آن چیز از نظر آن مردم باید «ملى» به حساب آید و احساسات ملى و ناسیونالیستى آن را دربرگیرد، و هر چیزى که از مرز و بوم دیگرى آمده است و از میان مردم دیگرى برخاسته است باید
براى مردم آن سرزمین و افراد آن ملت، بیگانه و اجنبى به شمار آید. ولى این مقیاس، مقیاس درستى نیست، زیرا ملت از افراد زیادى تشکیل مىشود و ممکن است فردى از افراد ملت چیزى را ابداع کند و مورد قبول سایر افراد ملت واقع نشود، ذوق عموم و فکر عموم آن را طرد کند. چنین چیزى نمىتواند جنبه ملى به خود بگیرد.
مثلا ممکن است ملتى یک سیستم اجتماعى بخصوصى را در زندگى انتخاب کرده باشند و فرد یا افرادى از همان ملت یک سیستم مغایر با سیستم عمومى ابداع و پیشنهاد کنند و مورد قبول عموم واقع نشود. در این صورت آن سیستم مطرود و مردود را نمىتوان براى آن ملت یک سیستم ملى دانست. برعکس، ممکن است یک سیستم اجتماعى در خارج از مرزهاى یک کشور و به وسیله افراد بیگانهاى طرح شده باشد ولى افراد آن کشور با آغوش باز آن را بپذیرند و براى خود انتخاب کنند. در اینجا نمىتوانیم آن سیستم پذیرفته شده را به خاطر اینکه از جاى دیگر آمده است بیگانه و اجنبى بخوانیم. همچنان که سابقه تاریخى نیز ملاک نیست، یعنى ممکن است ملتى قرنها یک سیستم خاص اجتماعى را پذیرفته باشد و بعد تغییرنظر بدهد و سیستم نوینى به جاى آن انتخاب کند. پس از آنکه سیستم نوینى انتخاب کرد، سیستم ملى او همان سیستم نوین است.
مثلا ما مردم ایران در طول بیست و پنج قرن تاریخ ملى، رژیم سیاسى ما مانند همه کشورهاى دیگر رژیم استبدادى بود و اکنون کمى بیشتر از نیم قرن است که رژیم مشروطه را انتخاب کردهایم.
#سیر_مطالعاتی
#لشکر_مجاهدون
#اسلام_و_مسئله_ملیت
@GORDAN313
﴿ لشــــکـر مجاهدون✌🏻﴾
📚📚📚📚📚📚📚📚📚 کتاب اسلام و مسئله ملیت 🖋 به قلم شهید مرتضی مطهری بخش سوم 🌱🇮🇷 مقیاس ملیت در ابتدا چ
کتاب اسلام و مسئله ملیت
به قلم✍ شهید مرتضی مطهری
بخش چهارم🌱🇮🇷
رژیم مشروطیت را ما اختراع نکردهایم، از دنیاى خارج آمده است ولى ملت ما آن را پذیرفته است و در راه تحصیل آن فداکاریها کرده است، و البته افرادى از همین ملت نیز به عنوان حمایت از رژیم استبدادْ سخت مقاومت کردهاند و عاقبت شکست خوردهاند.
اکنون آیا ما باید رژیم مشروطه را یک رژیم ملى و خودى بدانیم، یا نظر به اینکه ما ابداعکننده و اختراعکننده این رژیم نبودهایم و از جاى دیگر آن را اقتباس کردهایم باید بگوییم رژیم ملى ما رژیم استبدادى است و رژیم مشروطه یک رژیم بیگانه است؟! خصوصآ با توجه به اینکه ما در حدود بیست و چهار قرن و نیم از عمر ملى خود را با غیر رژیم مشروطیت به سر بردهایم و فقط در حدود نیمقرن است که با این رژیم زندگى مىکنیم، و با توجه به اینکه در آغاز جنبش مشروطیت گروه زیادى از افراد ملت ما ایستادگى کردند و خونها در اثر این مقاومتها ریخته شد.
برعکس، کیش مانوى و مسلک مزدکى از میان ملت ما برخاستهاند، ولى نتوانستهاند پشتیبانى ملت را به دست آورند و لهذا مانوى و مزدکى را نمىتوان به عنوان یک پدیده ملى به شمار آورد. اگر اینگونه امور را به اعتبار ابداعکنندگان و پیروان معدودشان ملى به حساب آوریم، عواطف و احساسات اکثریت را از نظر دور داشته و به حساب نیاوردهایم.
و همچنین اعلامیه حقوق بشر را افراد خاصى در اروپا و آمریکا تنظیم کردند و به همه دنیا انتشار یافت. مللى که آن را پذیرفتهاند هرگز احساس بیگانگى و ضد ناسیونالیستى نسبت به آن نمىکنند.
پس معلوم مىشود از لحاظ احساسات ملى و عواطف قومى،
#اسلام_و_مسئله_ملیت
#سیر_مطالعاتی
کتاب اسلام و مسئله ملیت
به قلم شهید مرتضی مطهری✍
بخش پنجم🌱🇮🇷
نه هرچیزى که از وطن برخاست جنبه «ملى» پیدا مىکند و نه هر چیزى که از مرز و بوم دیگرى آمد «بیگانه» به شمار مىرود. عمده این است که بدانیم عموم افراد یک ملت چه چیزى را براى زندگى خود پذیرفتهاند و چه چیزى را نپذیرفتهاند.
این نکته را باید اضافه کنیم که امر خارجى که از سرزمین دیگر و میان مردم دیگر برخاسته باشد، در صورتى براى ملتهاى دیگر جنبه خودى پیدا مىکند که رنگ ملى بخصوصى نداشته جنبه کلى و عمومى و بىطرفى داشته باشد. اعلامیه حقوق بشر یا رژیم مشروطیت از آن جهت با همه ملتها مىتواند سازگار باشد که رنگ یک ملت بخصوص را ندارد. مسائل علمى و فلسفى نیز به همین جهت از هر سرزمینى پیدا شود براى همه مردم علىالسویه است.
پس براى اینکه پدیدهاى که در میان قوم بیگانهاى پدید آمده است براى قوم دیگر بیگانه شمرده نشود، دو شرط لازم است: اول اینکه خود آن پدیده رنگ ملیت خاصى نداشته باشد، دوم آنکه آن ملت دیگر آزادانه آن را انتخاب کرده باشند.
***
فتوحات اولیه اسلامى که به وسیله خلفا صورت گرفت سبب شد که [محققان] کمتر به قدرت عظیم و شگرف اسلام در تسخیر دلها بیندیشند. مخصوصاً از این نکته غالباً غفلت مىشود که همان مسلمانان صدر اول که نسبت به بتپرستى و عقاید ضد توحید آن قدر حساسیت داشتند، بتها را مىشکستند و بتخانهها را خراب مىکردند، نسبت به مذاهب عصر خود یعنى مذاهب یهودى و مسیحى و زردشتى منتهاى آزادى قائل بودند، معابد آنها را خراب نمىکردند بلکه عهدهدار حفظ امنیت آنها
#اسلام_و_مسئله_ملیت
#استاد_مطهری
#سیر_مطالعاتی
کتاب اسلام و مسئله ملیت
به قلم✍ شهید مرتضی مطهری
بخش ششم🌱🇮🇷
بودند، پیروان آن مذاهب براى انجام مراسم مذهبى خود آزادى کامل داشتند.
درست است که مسلمانان از اتباع سایر مذاهب جزیه (مالیات سرانه) مىگرفتند ولى در مقابل، آنها را از مالیاتهاى اسلامى از قبیل زکات و غیره معاف مىکردند و به اقرار مطلعین مسیحى و غیرمسیحى، مقدار جزیهاى که از آنها مىگرفتند بیشتر از مبالغى که از مسلمانان مىگرفتند نبود. در تاریخ، مبلغ جزیه ضبط شده و بسیار ناچیز بوده است.
کشورهایى که مسلمانان در قرن اول و دوم فتح کردند تابع یکى از این سه مذهب بودند. در اینجا این پرسش پیش مىآید که چطور شد اتباع سایر مذاهب بعدها همه مسلمان شدند و فقط عده قلیلى به مذهب اصلى خود وفادار ماندند؟
شاید بعضى گمان کنند که ملل دیگر در همان آغاز فتوحات اسلامى، اسلام را اختیار کردند و اسلام اختیار کردن آنها هم به زور بوده است. سالها مبلّغان مسیحى در دنیا علیه اسلام اینچنین تبلیغ مىکردند که مسلمین بر سر هر ملتى که مىریختند مىگفتند یا اسلام یا شمشیر؟! در صورتى که این یکى از افتراهاى تاریخ است. نه مسلمین چنین پیشنهادى مىکردند و نه اتباع سایر مذاهب در هنگام فتوحات اسلامى مسلمان شدند، بلکه بعدها در طول سه چهار قرن اسلام تدریجاً بر سایر مذاهب پیروز شد و غالب مردمى که اسلام اختیار کردند، در عصرى اختیار کردند که سیادت عرب به کلى از میان رفته بود و نژادهاى غیرعرب روى کار آمده بودند. هیچ دلیلى براى مسلمان شدن اقوام دیگر جز نفوذ معنوى اسلام وجود ندارد. به علاوه نفوذ اسلام در دلها آن قدر عمیق بوده است که به هیچ نحو با این فرض که اسلام به زور بر مردم مسلمان تحمیل شده است جور نمىآید.
#اسلام_و_مسئله_ملیت
#استاد_مطهری
#سیر_مطالعاتی
@GORDAN313
﴿ لشــــکـر مجاهدون✌🏻﴾
کتاب اسلام و مسئله ملیت به قلم✍ شهید مرتضی مطهری بخش ششم🌱🇮🇷 بودند، پیروان آن مذاهب براى انجام مراس
کتاب اسلام و مسئله ملیت
به قلم✍شهید مرتضی مطهری
بخش هفتم🌱🇮🇷
گوستاو لوبون مىگوید:
اعراب هم در دوره خویش حکمرانى نموده و بعد دوره آنها سپرى شده از بین رفتهاند، ولى سخن اینجاست که قسمت اعظم اجزاء تمدن آنها که عبارت از مذهب، زبان، صنعت، حرفه باشد تا حال محفوظ مانده است و از مراکش تا هندوستان، امروزه زیاده از دویست کرور نفوس وجود دارند که تابع شریعت محمدى مىباشند. ممالکى را که اعراب فتح نموده بودند اقوام مختلف، آن ممالک را از دست آنها خارج ساختند اما تمدنى که آنها سنگ بنیاد آن را گذاشته بودند هیچ قوم فاتحى نتوانست آن را از میان برداشته تمدن دیگرى به جاى آن برقرار سازد... و شریعت محمدى که در این ممالک انتشار یافته بود غیرقابل تغییر گردید و مىنماید که براى همیشه باقى خواهد ماند. حتى در هندوستان همین مذهب بر مذاهب قدیم آنجا فائق آمد و به جاى آنها قرار گرفت... هندوستان، مصر، ایران، آفریقا غیر از اسلام وقتى هم تحت سلطه آیین و شرایع دیگر بودهاند، ولى از زمانى که ممالک فوق شریعت اسلام را شناختهاند تاکنون حاضر نشدهاند زیر بار قانون دیگرى بروند [1] .
#اسلام_و_مسئله_ملیت
#استاد_مطهری
#سیر_مطالعاتی
@GORDAN313