ادامه از قبل 👆👆👆
✅ در آخر باید به ذکر یک نکته توجه جدی کرد و آن اینکه چه جریان اصلاحات وچه اعتدالیون حاکم بر مناسبات قدرت تا این لحظه حاضر به پذیرش اشتباهات فاحش خود در سیاست داخلی وخارجی نشده (اگر خوش،بینانه آنرا اشتباه فرض کنیم )،بنابراین برخورد آنها با منتقدان خود هم چنان خصمانه بوده و کماکان معتقدند در بر همان پاشنه ای می چرخدکه آنها می گویند وبا فریب کاری و آنچه که ذکرآن رفت بجای پرداخت بدهکاری خود مطالبه گرشده و بهترین دفاع را حمله می دانند و با قائم شدن پشت کلمه فریب دهنده وحدت و کلماتی چون شرایط حساس مملکت و بازی با کلمات به دنبال چند هدف در این عرصه هستند :
🔻 یکی مهار جریان انقلابی در نهضت روشنگری
🔻 دوم سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدیهای خود
🔻 نسبت دادن تمام ناکامی ها به حضور شخص ترامپ نه لزوما آمریکا
که نمونه واضح وآشکار آن اشتباهات عدیده وعمده این جریان نسبت به پروبال دادن به نفوذی های دوتابعیتی در نقاط حساس تصمیم سازی برای تصمیم گیران حاکمیتی همچون جاسوسان محیط زیستی وهسته ای و دیگر موارد مشابه بوده که علی رغم آشکار شدن مأموریت این عناصر نفوذی همچنان از پذیرش اشتباه خود داری می نمایند . نوع برخورد با سریال گاندو که مبتنی بر واقعیت غیر قابل انکار ساخته شده بود را مشاهده کردیم که حتی وقتی خود آمریکا نتوانست آنرا انکار کند چگونه از سوی دولت و جریان لیبرال داخلی وخط خارجی آن بجای عذر خواهی و پذیرش خطا و تلاش برای جبران مافات بودجه نهادهائی چون صدا وسیما و سپاه را کاهش داده و آنرا ضد دولتی و مقابله با دولت خطاب کردند. در حالی که ندیدن این واقعیات و نپرداختن به آن زمانی قابل اغماض خوشبینانه است که اول اشتباه خود را بپذیرند و دوم درصدد جبران برآیند که اینگونه می توان در راستای وحدت گام برداشت ولی زمانی که با بازی با کلمات و فریبکاری در ظاهر برای همراه کردن مردم وحاکمیت خود را مبرا از خطا محسوب کرده و بخشی از بدنه حاکمیت راکه نقش قانونی آنها درقانون اساسی به تصریح و مفصل مشخص شده را مقابل خود پنداشته و مانع سیاستهای خود بپندارند وهمچنان در محافل پنهانی به دنبال اجرای سیاستهای خودباشند دیگر محلی از اعراب نمی ماند که سکوت کرد و اجازه داد بیش ازپیش مصرانه به دنبال سیاستهای با مسامحه غلط خود ادامه دهند.
💠 می توان نتیجه گرفت همه خواص اهل فکر،اندیشه،قلم وصاحب تریبون انقلابی باید ضمن حفظ وحدت مطابق چهارچوب مشخص و امید دادن به مردم و نقد وضع موجود با توجه به نزدیک شدن به انتخابات این فرصت مناسب را که می توان به فرصتی تبدیل کرد برای حقایق ناگفته از این جریان از کاندیداهای جریان منتسب انقلابی خواست به هیچ عنوان در دام رسانه ای این طیف قرار نگرفته و شجاعانه اجازه این مطلب را ندهند که صدای مردم را دیگران ونامحرمان بیان کنند و بر آن سوار شوند ،دیگرانی که خود عامل این وضع موجودند.
مرتضی وحیدی
https://t.me/joinchat/AAAAAEe25K5X1gBaZbH6Dg
🔴 فقیه عالیقدر اما سادهلوح
▫️به بهانه سالروز عملیات مرصاد و شکست منافقینی که در قامت جلاد، سی سال بعد با انتشار فایل صوتی محرمانهی مرحوم منتظری، جایشان با شهید عوض شد!
🔻منتظری، نماد تجدیدنظرطلبی بعد از اتقلاب / مخالفت با اعدام منافقین و چسباندن وصلهی «جنایت» به نظام
✍️ «تجدیدنظرطلبی» امری رایج در انقلابهاست و انقلاب اسلامی نیز در چهل سال گذشته از این قاعده مستثنا نبوده است. و باید گفت، ریزشها و رویشها در انقلابها، از همینروست.
☑️ ترکیب انقلابیون در دهه پنجاه، ترکیب متجانسی نبود، بنابراین دور از انتظار نبود که عدهای بعد از انقلاب، #تغییر کنند. انقلاب که شد، همه گروهها از نهضت آزادی گرفته تا مجاهدین خلق و مارکسیستهای مسلمان و لیبرالهای مسلمان، همه زیر یک بیرق جمع شدند؛ برخی از این گروهها، اداره امور کشور را به دست گرفتند اما آرامآرام فهمیدند که با امام راحل اختلاف عقیده دارند پس از او زاویه گرفتند.
🔺در این میان، اسلامگراها در مقابل مارکسیستها و لیبرالها متحد بودند ولی وقتی آن دو گروه کنار رفتند، اسلامگراها هم در خودشان دچار تفرقه شدند. نپذیرفتن نظر و عقیده امام به عنوان کسی که ویژن و چشمانداز اصلی را نشان میداد، موجب شروع شدن #تجدیدنظرطلبی شد.
🔘 شاخصترین تجدیدنظرطلب پس از انقلاب، مرحوم منتظریست؛ او بود که تجدیدنظرطلبی را میان انقلابیون پایه گذاشت. تجدیدنظرطلبی انقلابیون، به سمت لیبرالیسم بود. و امام خمینی به درستی، به نفوذ در روحانیت و تسلیم انقلاب و کشور به لیبرالها مرتباً هشدار میدادند.
🔴 میراث منتظری
❓چرا لیبرالهای داخلی و یا خارجی از منتظری دفاع میکنند و زیر بیرق او سینه میزنند؟
۱- منتظری، نماد #انقلابیون_پشیمان است و پرچمدار تجدیدنظرطلبی محسوب میشود به همین دلیل انقلابیون پشیمان او را مرجع خود میدانند.
۲- تئوری «حاکمیت دوگانه» (مشروعیت-مقبولیت) نخستینبار توسط منتظری داده شد. تئوری حاکمیت انتخابی-انتصابی چنان در جریان اصلاحات نهادینه شد که از آن روز تا به امروز چماقش را به هر بهانه بر سر نظام میکوبند.
۳- برگرداندن تهمت «جنایت» به کشور. منتظری، روی اقدامات جنایتکارانهی برادر دامادش، مهدی هاشمی صحه میگذاشت. رسوایی جنایات «مهدی هاشمی» وجههی بدی برای بیت منتظری بود؛ او بعدها در ماجرای اعدام منافقین پس از عملیات مرصاد، تلاش کرد تا «برچسب جنایتکاری» را از بیت خود پاک کند و به نظام اسلامی بچسباند! غافل از آنکه این وصلهی ناجور، به مظلومترین و مقتدرترین نظام جهان نمیچسبد.
https://t.me/joinchat/AAAAAEe25K5X1gBaZbH6Dg
کدام اشتغال؟
قریب به دو هفته پیش بود که آقای حسن روحانی رئیسجمهور در نشست موسوم به «ایران هوشمند» با طرح این ادعا که امروز یک استارتآپ قادر است، اشتغال عظیمی برای کشور ایجاد نماید، گفت: «اینکه یک #استارتآپ بتواند یکمیلیون و ۶۰۰ هزار شغل طی چهار سال ایجاد نماید، افتخار بزرگی برای نسل جوان و تحصیلکرده و همچنین رفاه اجتماعی مردم است.»
به نظر میرسد هم در این ارزیابی ایشان و هم در پایههای تحلیلی آن خطاهای فاحشی وجود دارد که بهسادگی نمیتوان از کنار آن گذشت.
از قرائن جملات و گزارههای این عبارات پیداست که مقصود رئیس دولت از استارتآپی که طی چهار سال یکمیلیون و ۶۰۰ هزار شغل ایجاد کرده، یکی از تاکسیهای اینترنتی شناختهشده است. خوب است که آقای روحانی به اعضای کابینهشان دستور دهند جهت روشنتر شدن موضوع، مستندات ایجاد این مقدار شغل «جدید» را طی بازه زمانی یادشده منتشر نمایند.
اما برای روشن شدن بحث میتوان تا حدودی حدس زد که مقصود وی از این حجم از اشتغال چیست؟ عمده کسانی که طی مدت چهار سال اخیر به جرگه رانندگان تاکسی اینترنتی مذکور و یا استارتآپهای مشابه پیوستهاند از سه دسته خارج نیستند. نخست کسانیاند که پیشتر بهوسیله تاکسیهای رسمی و یا وسایل نقلیه شخصی به #حملونقل مسافر و امرارمعاش میپرداختند؛ دسته دوم کسانیاند که شغلی دیگر داشته و به دلیل نیاز مالی همزمان به امرارمعاش پارهوقت با مسافربری از طریق این کارافزارها اقدام میکنند و دسته سوم کسانیاند که بهرغم داشتن #تحصیلات عالیه و بعضاً تخصصهای گوناگون به دلیل رکود حاکم بر بازار یا شغل مناسب با تخصصشان نیافتهاند و یا شغل پیشین خود را ازدستدادهاند و بهناچار به رانندگی در این شبکه میپردازند.
بهوضوح پیداست که دسته اول و دوم از قبل شاغل بودهاند و این شرکت تاکسی اینترنتی آنها را به جرگه شاغلان اضافه نکرده و تنها نقش تسهیلگری در بازاریابی و تعامل با مشتری برایشان ایجاد کرده است. بنابراین، بخش عمدهای از آماری که اینچنین ارائه میشود بههیچعنوان ایجاد #شغل نیست، صرفاً نوعی ساماندهی جدید است. در خصوص دسته سوم نیز روشن است که قصور و تقصیر دولت در تداوم #رکود موجب شده این گروه به شغلی غیرمتناسب با تخصص و توانمندیهایشان رویآورند و این اولاً موجب میشود که نگاه این دسته به این شغل و رسته آن موقتی باشد و ثانیاً بهاحتمالزیاد از این وضعیت رضایت چندانی ندارند.
در نگاهی کلانتر اصرار عجیب و بیپایه برخی مسئولان اجرایی به افتخار ایجاد شغل در کسبوکارهای مبتنی بر فضای مجازی جای تأمل بسیار دارد. اولاً همگی میدانیم که بخشی از این کسبوکارها اصطلاحاً #خانگی تلقی شده و فاقد پروانه رسمی و یا ثبتشده در مرجعی مشخص است، پس این آمارهای ادعایی در خصوص این مشاغل بر چه اساسی ادعا میگردد؟ ثانیاً همانگونه که اشاره شد به نظر میرسد در آمارهایی که در خصوص این مشاغل ارائه میشود، مغالطه بزرگی اتفاق میافتد و آن اینکه همه افرادی را که در ذیل این کسبوکارهای مبتنی بر فضای مجازی در حال فعالیت هستند بهعنوان شاغل جدید محاسبه میکنند. ثالثاً حتی اگر آمارهای ادعایی برای اشتغال مجازی صحت داشته باشد، بهواقع سهم واقعی حمایتهای دولتی از این کسبوکارها چقدر است؟ اگر از مخالفت با #فیلترینگ که مرتباً به رخ کشیده میشود، بگذریم کدام کسب کار خرد مبتنی بر فضای مجازی مورد حمایتهای معمول دولتی از اشتغال همچون #تسهیلات ارزانقیمت بانکی، تسهیل صدور #مجوز و ... قرارگرفته است؟
نکته دیگر آن است که در شرایطی که حجم قابلتوجهی از #فرار_مالیاتی در کشور وجود دارد، تعطیلی کسبوکارهای سنتیای که فرایند اخذ و اظهار #مالیات روشنی دارند، در مقابل رشد کسبوکارهای بینظارت، بی مجوز و بدون پرداخت مالیات در عمل به کاهش درآمدهای عمومی میانجامد و باید خیلی زود برای #شفافیت کسبوکارهای نوپا تدبیر کرد.
بهطورکلی باید گفت تلخترین قسمت ماجرا آنجاست که بهرغم آنکه سیاست کلان کشور بر مبنای اشتغال در بخش #تولید بود، عملاً برخی دستگاههای اجرایی اولویت را بر پایه تولید شغل در بخش #خدمات قراردادند که میدانیم بسیاری از مشاغل موجود در این بخش فاقد جنبه #مولد بودن است و نیز در مسیر اشتغال «پایدار» تعریف نمیگردد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها فرمودند، پایه اصلی ایجاد #اشتغال_پایدار در رونق تولید است و اگر دولت برای رونق تولید گامهای بلندی برمیداشت، اثرات مثبت آن در حوزه اشتغال نیز مشاهده میشد. بااینحال عدم علاج جدی وضع تولید و تداوم و تعمیق تولید، نهتنها موجب حل معضل بیکاری نشد، بلکه به جمعیت #بیکاران نیز افزود و کار را پیچیدهتر کرد.
https://t.me/joinchat/AAAAAEe25K5X1gBaZbH6Dg
📌"تهران-بغداد-دمشق-بیروت" مسیری استراتژیک که دست ایران از آن کوتاه بود و امروز با تلاش بلندهمتان و بعد از چندین #قرن دوباره ایران با اقتدار خود، راهی زمینی به سمت دریای مدیترانه باز کرده است......این همان مسیر مهمی است که صدای فیصل قاسم مجری مطرح ضد ایرانی را درآورده بود...
سربلند باد ایران و ایرانی
البته ان شاالله بزودی تحلیلی در این باره ارائه خواهم داد.
مرتضی وحیدی (جهاد تبیین)
📌"تهران-بغداد-دمشق-بیروت" مسیری استراتژیک که دست ایران از آن کوتاه بود و امروز با تلاش بلندهمتان و ب
✴️ زنده شدن جاده ژئو استراتژیک ابریشم
🔸 شاید تا کنون کمتر به ابعاد اقتصادی ،فرهنگی ، اجتماعی وسیاسی حضورایران در سوریه صحبت شده باشد کا متأسفانه به دلیل خیانت خط داخلی که بیشتر از سوی جریان اصلاحطلب و کوتاهی دولت صورت پذیرفته این اهداف مغفول مانده ، شاید بتوان گفت که توانمندی ایران در مدیریت و راهبری جبهه مقاومت که توانست پای روس و چین را نیز باز کند و به نوعی معادلات را برهم زند یکی از شاه کارهای جریان انقلابی از آن یاد کرد از زمانی که روسها به درخواست مقامات عالیرتبه ایرانی وارد سوریه شدند، با طرحها و نقشههای ایران پیش رفتند و این همکاریها هم در اوج خود قرار گرفت و این سرآغاز بازی رسانه ای در داخل شد که ایران را ذیل روسیه ترسیم کردند که حرکتی خیانت بار بود و هر از چند گاهی نیز در آن می دمند.
🔸 باید دانست که تلاش برای درگیر نشان دادن ایرانیها و روسها بخشی از کار رسانهای و روانی اتاق فکر منطقهای در تلآویو بود که تلاش دارد به هر شکل ممکن میان این دو متحد در سوریه اختلافافکنی کرده و به باور غلط خود باعث شود تا طرف ایرانی از سوریه با فشار روسها خارج شود. این اتفاق هیچ وقت روی نخواهد داد و با اطلاع کامل عرض میکنم که تهران و مسکو در عالیترین سطوح، در عین رقابت برای جذب امتیازات بیشتر و نفوذ حداکثری در سوریه، اما همکاری جدی در سطوحی دارند که هیچکس حتی نمیتواند فکرش را هم کند.
🔸چون قرار نیست که همه مسائل گفته شود، اما قرارمان بر شفافسازی است به چند نکته در این زمینه به صورت گذرا اشاره میکنم. تنها موضوع محل اختلاف تهران و مسکو، رژیم صهیونیستی است. سران روسیه ارتباطات بسیار خوب و حسنهای با رژیم صهیونیستی دارند و از همان روزهای ابتدای حضور هم تلاش کردهاند خودشان را از این اختلافات کنار بکشند، با این حال روسها به هیچ عنوان حاضر به فشار وارد کردن برای خروج ایران از سوریه نیستند، چرا که این برگهای راهبردی در اختیار سران کرملین است تا با آن با غربیها بازی کرده و از آنها امتیازات بیشتری بگیرند.
🔸 سال گذشته خبری منتشر شد که روسها موفق شدهاند که بندر طرطوس را برای 49 سال اجاره کنند. به همین شکل خبر رسید که ایرانیها هم در بندر لاذقیه امتیازاتی به دست آوردهاند، اما واقعا ماجرا از چه قرار است؟ چرا سوریها هر دو بندر خود را به ایران و روسیه داده و قرار است این دو کشور دست به توسعه این بنادر بزنند؟ اینجاست که مشخص میشوند همکاریهای دو طرف در عالیترین سطح قرار دارد. روسها خواستار اجاره طرطوس شدند، ایرانیها هم چند بارانداز و اسکله را در لاذقیه برای توسعه اقتصادی و مبادلات تجاری گرفتند.
🔸بهنظر میرسد که نشستهای دو طرف در این مساله کاملا به نتیجه رسیده باشد. از آنجایی که حضور روسها در طرطوس یک سابقه دیرینه نظامی دارد، بنابراین آنها به این بندر بسنده کردند اما ایرانیها نیز با حضور در لاذقیه باعث شدند تا احیانا طرف سومی به سراغ مقامات دمشق نیاید و خواستار در اختیار گرفتن بنادر این کشور شود. تهران و مسکو، با این تقسیم کار خود راه را بر بسیاری از طرفها و کشورها بستند، چه بسا برخی از این کشورها متحد و دوست هم بودهاند، اما حالا در نهایت کار با عمل انجام شده مواجه و نمیدانند که باید چه کنند.
🔸یکی از این طرفها کشور چین است. همانگونه که مشخص است ، چینیها در تلاش برای ساخت مسیرهای تجاری برای دسترسی بهتر و سریعتر به بازارهای هدف خود هستند تا فارغ از نظارت امریکاییها، تجارت خود را ادامه دهند. یکی از بنادر هدف چینیها، همین طرطوس و لاذقیه بود. اما حالا این دو بندر در اختیار ایران و روسیه است. چینیها در پایان جاده ابریشم خود دچار یک مشکل اساسی شدهاند...و حالا ایران و روسیه دست متحد خود را برای وارد کردن چین به معادلات منطقه در پوست گردو گذاشتهاند.
🔸چینیها قرار است با همکاری ما، در بازسازی سوریه مشارکت کنند، هر چند خودشان هم روابط بسیار گستردهای با سوریها دارند و در همه دوران جنگ کمکهای بیشائبهای به سوریها از وتوی قطعنامههای متعدد پیشنهادی اروپا، امریکا و برخی از طرفهای عربی تا کمکهای اقتصادی و نظامی کردند، اما در این زمینه فعلا عقب افتادهاند و باید دید که آنها چه خواهند کرد. چینیها یک بندر کامل در ساحل مدیترانه میخواهند، بایددید آنها سراغ کدام کشور خواهند رفت. بدون شک این کشور ترکیه نخواهد بود، سوریها هم چیزی برای عرضه ندارند، این وسط میماند بندر طرابلس لبنان که چند وقتی است پچپچهایی در این مورد شنیده میشود که ممکن است چینیها بخواهند این بندر را بدست آورند.
ادامه 👇👇👇
ادامه ازقبل 👆👆👆
🔶به هر حال آنچه قابل توجه است، این است که سه کشور ایران، روسیه و چین علاوه بر آنکه منافع مشترکی با هم در برابر زیادهخواهی امریکا دارند، در سوریه نیز میتوانند روی این منافع مشترک کار و سرمایهگذاری کنند. چینیها باید در سوریه از زیرساختهایی که توسط ایران در مسیر تهران به مدیترانه تدارک دیده میشود و از عراق عبور میکند و امنیت آن را هم محور مورد حمایت ایران بر عهده دارد، استفاده کند. در حال حاضر شرکتهای ایرانی و چینی در سوریه در حال ایجاد زیرساختهای لازم برای ساخت خودروهایی مانند برلیانس هستند، هر چند که دوستان ایرانی لیبرال مسلک خودرویی و سایپا پس از شروع جنگ در سوریه، وحشتزده دنبال خارج کردن خطوط تولید خود بودند.
در بالا اشاره شد که چینیها به سوریه کمکهای بیشائبهای کردند و حالا هم این کمکها ادامه دارد و آنها میتوانند با سرمایهگذاری سالی 5 میلیارد دلار، در ایجاد صنایع مختلف در سوریه کمک شایانی به بهبود اوضاع اقتصادی این کشور کنند. تهران و پکن در تصمیمی که دمشق هم از آن مطلع است، قرار بر این است که شهرکهای صنعتی متعددی را ایجاد کنند که بخشی از هزینههای آن را هم خود سوریها بهعنوان شریک پرداخت خواهند کرد. به هر حال در مسیر بازسازی سوریه، اولویت با دوستان است. چینیها تامینکننده بسیار مهم برخی تجهیزات نظامی مانند مهمات توپهای 130مم، انواع راکت، بهسازی برخی از تانکهای سوری، تحویل سامانههای جنگال، تامین مواد غذایی مورد نیاز سوریها بودند و در خفا حتی از کمکهای مالی هم دریغ نمیکردند.
ادامه 👇👇
ادامه 👆👆👆
🔺در مورد این جاده مهم باید گفت چینیها به تازگی در طرحهای چندصد میلیاردی خود نیمنگاهی به سمت مسیرپیش روی داشته و آن را تا آلمان ترسیم کرده اند و باید گفت آنها از مسیر دریایی در تنگه مالاکا و همچنین مسیری که به بندر کراچی یا گوادر در پاکستان میرسد، مطمئن نیستند، هر چند مسیر دریایی به دلیل تناژ بالای انتقال مواد و کالاها و هزینههای پایین حمل و نقل دریایی بسیار به صرفه است، اما همه میدانند که در روزهای سخت و تا به امروز و روی کاغذ امریکاییها میتوانند در هر دو مسیر چینیها را خفه کنند.
🔺در مورد مسیر روسیه نیز باید گفت در روز تنگ، این امریکاییها هستند که به اوکراین یا لهستان بهعنوان تنها مسیرهای دسترسی زمینی به اروپای شرقی، مرکزی و در نهایت اروپای غربی اجازه همکاری با طرف چینی را نخواهند داد، کما اینکه این مسیر فقط تجارت به کشورهای اروپای شرقی و شمالی را در بر میگیرد و چینیها را از بازار پرسود کشورهای آسیای غربی و شمال آفریقا دور خواهد کرد. هزینه ساخت این مسیرها روی هم بالغ بر 500 میلیارد دلار است و سران پکن احساس میکنند در مقابل امریکا چارهای جز این هزینه هنگفت را ندارند.
🔺اینکه شما میبینید امریکا عراق را اشغال میکنند، سپس به سراغ سوریه میروند و میخواهند به هر شکل ممکن ترکیه را از محور روسی جدا کنند، ناشی از این مساله است که اجازه گسترش قول اقتصادی چین را نداده و آن را مهار کند . شایدیکی از دلایل اصلی حضور امریکاییها در آسیای مرکزی و پایگاه ماناس در قرقیزستان در سالهای اشغال افغانستان زیر نظر داشتن همین مسیر بود. امریکاییها به خوبی از طرحها و نقشههای چینیها خبر داشتند که چه میخواهند. حالا هم سران واشنگتن از هر طیفی که باشند بر آن هستند تا به هر قیمتی که شده در افغانستان بمانند، تلاش کنند پاکستان را جذب و مانع از همکاری اسلامآباد و پکن شوند.
🔺حضور امریکاییها در اوکراین صرفا مقابله با طرف روسی نیست، آنها از روسها نمیترسند آنها جز بمب اتم و یک سرزمین وسیع، مقداری نفت و کلی گاز و یک حق وتو به باور امریکاییها چیزی برای عرضه کردن نداشنه و ندارند. این اژدهای زرد است که خطر اصلی به شمار رفته و میخواهد دنیا را ببلعد. بنابراین به سراغ اوکراین رفته و میخواهند به هر شکل ممکن آنها به محور خود درآورند. سیل کمکهای بدون چشمداشت به سمت کیف، ناشی از همین تفکر است وگرنه امریکاییها نه دلشان برای مردم این کشور سوخته و نه اینکه میخواهند سر به تن یک اوکراینی باشند.
🔺فشاری را هم که هم مستقیم وهم ازطریق شبکه همکار داخلی در کشور به ایران وارد میکنند، دقیقا به همین سبب است. سیاست مستقل تهران باعث شده تا چینیها امیدوار باشند که این مسیر برای مدتی روی آنها باز باشد. هر اتفاقی در تهران و چرخشی که ایران به سمت امریکا و غرب صورت بگیرد، بزرگترین ضررش را طرف چینی خواهد کرد حالا با یک حساب دو دو تا چهار تا دلیل بسیاری از جنگها را خواهیم فهمید. تحریم و فشار بر ایران صرفا برای تسلیم شدن در برابر خواست امریکاییها است، آنها ایران را به هر شکل ممکن میخواهند و در این مورد حاضرند هر هزینهای را بدهند، بله «هر هزینهای» . به باور تصمیمگیران پشت پرده در واشنگتن، حالا هم خیلی دیر شده است... واین رفتار ترامپ ناشی از این مطلب است ولی فرای ازبعد اقتصادی تشکیل جبهه مقاومت دراین مسیر را باید به نفع جهان اسلام خصوصا تشیع و بقای قلب آن ایران ارزیابی کرد.
https://t.me/joinchat/AAAAAEe25K5X1gBaZbH6Dg
🔹 غرب گرای و غرب گرایان
📝 جریانی که بیشتر نشأت گرفته از تفکرات فرهنگی_سیاسیِ رنسانس و دوران انقلاب صنعتی در اروپا است.
📝 "لیبرالیسم" مبنای نگاه سیاسی، فکری، عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی غربگراها است.
📝لزوماً با مذهب مشکلی ندارند و حتی بعضاً به دستورات مذهبی نظیر نماز ، روزه ، حج و... به شدّت مقیّد هستند ولی تقیّد غربگراها به مذهب صرفاً در انجام مناسک است و قائل به ابعاد اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی آن نیستند. خلاصه اینکه برای مذهب به عنوان یک دکور در زندگی شخصی جایگاه قائل هستند، مثلاً در مناسبات بین المللی برای آیه مهم"نفی سبیل(غالب نکردن کفّار بر سرنوشت مسلمانان) وجهی قائل نیستند! و با توجیه قدرتمند بودن دشمن، مسلّط کردن دشمن بر ملت خود را توجیه میکنند!
📝 در ادامه حتی میبینیم که علی رغم ظواهر مذهبی در مقام عمل بخصوص در عرصه سیاسی و اقتصادی معتقدند که"هدف وسیله را توجیه میکند!" و بر این اساس بسیاری از ظلم ها، تبعیض ها، شکاف های طبقاتی، تَکاثر ها ، اشرافیّت مسئولان، کوتاه آمدن از حقوق ملٌت و... را توجیه میکنند.
📝 سردادن شعارهای آرمانی نظیر آزادی ، برابری و... از جمله شاخصه های آنهاست هرچند درعمل رفتارهای دیگری از خود بروز میدهند.
📝 جریان غربگرا در ایران، یک جریان ریشه دار و البته متنوعی است که اواخر دوره قاجار در جامعه ایران ظهور و بروز یافت.
📝 علی رغم تنوع غربگرایان، عمده آنها در این نگاه اساسی مشترک هستند که نمیتوان یک کشور را بدون نگاه به مغرب زمین(بخصوص آمریکا و یا اروپا) اداره نمود!
📝 این جریان، تمدّن غرب(بخصوص آمریکا) را سرنوشت محتوم و نهایت رشد بشر میداند! و تمام فرآیندهای جهان را در بستر تمدّن غرب(و با محوریت لیبرالیسم) تحلیل میکند. حتی انقلاب اسلامی ایران را خرده فرهنگی دربرابر هژمونی غرب دانسته و لذا درتلاش برای تغییر ماهیّت، شعارها و رویکردهای انقلاب هستند هرچند برای بسیاری از غربگرایان "حفظ ظواهر انقلاب و ساختارهای شکلی" بسیار اهمیّت دارد!
اغلب جماعت غربگرا اگر اقدامات مدنظر خود را حتی برخلافِ"شعارهای مردم در انقلاب اسلامی" انجام دهند اما درکنارش بر "حفظ ظواهر" هم تأکید ویژه دارند!
📝غربگرایان را نمیتوان جزء جریان اپوزسیون در کشورمان برشمرد بلکه این جریان بخشی از بدنه جریانات سیاسی و فرهنگی ایران و حتی حاکمیّت هستند.
📝 البته خود غربی ها و رسانه های آنها، غالباً از "غربگراهای ایرانی" با عنوان "میانه رو" یاد میکنند!
📝غربگرایان ایران در فضای فرهنگی خواهان قانونمند شدن ارزش های غربی(بخصوص آمریکایی) در ایران هستند. از این جهت است که مشاهده میشود علی رغمِ حفظ کاراکترِ مذهبیِ خود توجیه گر بسیاری از اباحه گری ها میشوند! حتی گاهی برنامه ریزی میکنند برای این امور و بودجه هم اختصاص میدهند.
📝در عرصه اقتصاد پیگیر ارتباط شدید با اقتصاد آزادجهانی هستند و لذا از این جهت بسیاری از شکاف های طبقاتی، بی عدالتی و اشرافیّت مسئولان را به راحتی توجیه میکنند.
📝در مسائل سیاسی متأثر از تفکّر لیبرال_دموکراسی هستند. سیاست ازجمله عرصه هایی است که برای غربگراها"هدف وسیله را توجیه میکند." مثلا شما در ایّام انتخابات شعارهای بسیار زیبا و جذّاب و نیز سخنان فراوانی در دفاع از حقوق اقشار ضعیف جامعه میشنوید ولی کافی است که با جلب اعتمادمردم قدرت و مدیریت امور را به دست بگیرند، آنجاست که در بسیاری از برنامه های اجرایی آنها شاهد یکّه تازی سرمایه سالاران بخصوص در عرصه اقتصادی(و لِه شدن اقشار ضعیف تر جامعه) هستیم.
ادامه 👇👇👇
ادامه از قبل 👆👆👆
📝 در این برهه حساس گفتمان جریان غرب گرا بشدت معنی و مفهوم خود را از دست داده و امکان زیست برای آنان نامشخص است ،خصوصا پس از برجام و البته با روی کار آمدن ترامپ که چهره آمریکا عریان و نمایان شد و شعارهای دولت مستقر تدبیر و امید در مواجهه با غرب که به شدت به دنبال نرمالیزاسیون در همه ابعاد برای پذیرش نرم های جهانی بود ، به یکباره به مانند آوار بر سر آنها خراب شد و از آنجائیکه همه داشته های خود را به میدان آورده بودند وحتی آماده انتقال قدرت با تعلیق انقلاب بودند ، معادلات تغییر کرد و با رفتارهای آمریکا و صبر فعال و راهبردی نظام و رهبری مردم متوجه بسیاری از اتفاقات شده و اکنون جریان غرب گرا وضعیت خود را بسیار بسیار شکننده و متزلزل ارزیابی کرده و در آستانه انتخابات مجلس هم دچار یک خلاء جدی گفتمانی هستند و هم آینده سیاسی خودرا بشدت در خطر می بینند .بنابراین برآورد درستی از کف صحنه و اجتماع نداشته و از هم اکنون دوباره با حمله به شورای نگهبان با استفاده از همان روش کند کردن لبه تیز قانون درصددند برای خود هم وقت خریداری کرده و هم ماندن در قدرت را حفظ کنند .حتی با فعالیتهای آنارشیستی و جرزنی های سیاسی .
📝 باید در عرصه سیاسی جدید در آستانه انتخابات آنرا فرصت مناسبی دید جهت بیان حقایق جاری کشور و تبیین آن برای مردم که یک دلیل عمده که می تواند ما را به این سمت سوق دهد نکته کلیدی امید و امیدواری به آینده است که این جریان دقیقا با قصد ایجاد ناامیدی در مردم با اجرای سیاستهای بعضا مشکوک در ابعاد مختلف قصد ناامیدسازی مردم از انقلاب و نظام اسلامی را داشته که در سالها وخصوصا ماههای اخیر درسخنان رهبر انقلاب از این واژه امید و امیدواری بسیار استفاده شده که باید ابعاددآنرا برای مردم باز کرد .
https://t.me/joinchat/AAAAAEe25K5X1gBaZbH6Dg
4_5985711868201666040.pdf
327.7K
🔴📣 اطلاعیه مهم
💌 «نامه استاد حسن عباسی قبل از بازگشت به زندان»
✍️ انگیزه من از نوشتن این نامه، ابتدا تشکر و سپاسی اندک، بابت محبت برادران و خواهران گرامی جامعه انقلابی است که در این ایام، به این برادر کوچک خود لطف نمودند.
اما دلیل دوم نگارش این نامه، ...
▫️متن کامل نامه - نسخه PDF