آیت اللَّه خوشوقت ره:
📖 قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب
يكي از بيماريهایی كه #ضعف_ايمان #توليد ميكند مسأله #حسادت است. خيليها این حسادت را دارند. يكی #فقير است ديگری #پولدار است؛ او حسادت ميكند و نميتواند ببيند. يكی #جاهل است، يكی #علم دارد؛
جاهل نميتواند ببيند. يكی #پُستی دارد، ديگری ندارد؛ نميتواند ببيند؛ حسادت ميكند؛ سعی ميكند از دست او در بیاورد. اين حسادت #ايمان_را_ميخورد،
چون به تدريج كاری ميكند كه آن از بين برود ولی به تدريج ايمان خودش از بين ميرود.
بنابراين حسادت هم يكي از كارهايی است كه #گناه_نيست اما #بروز پيدا كند مبدّل به گناه ميشود. تا در #ذهن آدم است و بيرون كاری نكرده
و به #ضرر او كاری نكرده گناه نميشود، اما وقتی #بيرون_آمد_خطرناک است و گناه ميشود.
نورِ مراقبه :
افكار چون تاريكي هستند. ماهيت شان با ماهيت تاريكي يكي است. تاريكي بسيار واقعي بنظر مي آيد اما همين كه نور را وارد كني ناپديد مي شود. تاريكي فقط نمودي ظاهري دارد ،پديده اي خيالي است. چون نور وجود ندارد تاریکی خود را نشان داده است.
به همين دليل، تو نمي تواني مستقيما كاري را در مورد تاريكي انجام دهي. نه مي تواني آنرا بيرون بيندازي و نه مي تواني واردش كني. به هيچ وجه نمي توان بطور مستقيم كاري را در مورد آن انجام داد، زيرا كه اصلا وجود ندارد. هيچ وزني ندارد. تاريكي همان نبود نور است. يك « نبودن » است.
بنابراین وقتي نور را وارد كني به دليل حضور نور، « نبودن » ناپديد مي شود. و چنين است ذهن. ذهن يعني نبود مراقبه. همين كه تو وارد مراقبه مي شوي، ذهن چون تاريكي ناپديد مي شود. و در آن لحظه در مي يابي كه در دنيايي خيالي و غير واقعي به سر مي برده اي. ذهن همان دنياي خيالي است كه ما در آن زندگي مي كنيم.
#مراقبه
#سکوت
#ذهن
#خیال