eitaa logo
گالری صالحی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
سفارش انگشتر با طرح دلخواه شما✅ ‌ 📍آدرس: مشهد/چهارراه شهدا/بازار مرکزی فاز ۲ /09382069036 صالحی 🧑🏻‍💻مشاوره و خرید: @silver_7173 ارسال به تمام ایران📦+هدیه معنوی🎁 ‌. کانال ویترینمون: @Salehi7573 🛍 . بِالنَّصفَةِ یکثُرُ المُواصِلون.. [علی‌مولا🌿] .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 اگر توبۀ واقعی و توبۀ نصوح داشته باشی و واقعاً قصد برگشت داشته باشی، خدا فقط یک کلید می‌زند و گناه کاملاً از بین می‌رود. هر چه می‌‌گردی با خود می‌‌گویی: «اصلاً مگر من این گناه را انجام داده‌ام!؟» 🔹این مسئله برای برخی از دوستان و خیلی از افراد اتفاق افتاده است. برخی دوستان وقتی دستور توبۀ بزرگان و اولیای الهی را انجام می‌دادند، می‌آمدند و توضیح می‌دادند که: 🔹«من که قبل از انجام توبه، آنقدر ناامید از رحمت خدا بودم که می‌‌گفتم ”مگر می‌شود که خدا از من بگذرد“، الآن وقتی به خود نگاه می‌‌کنم می‌بینم اصلاً گناهی انجام نداده‌ام و اصلاً آن گناه را نمی‌بینم!» 🔹بعد، این دوستان، خیال می‌کردند که این حالِ بدی است که انسان گناهِ خود را نبیند. من گفتم: «نه بابا! خدا بخشیده است. دیگر برو شنگول باش و پایکوبان و دست‌افشان باش که مورد رحمت و مغفرت خدا قرار گرفتی، و خدا ترا پاک کرده و ذهنَت پاک شده است. دیگر چرا به دنبال گناهانَت می‌‌گردی؛ تمام شد و رفت!» 🔹در آیۀ قرآن می‌فرماید: ﴿فَأُوْلٰئِكَ يُبَدِّلُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِهِمْ حَسَنٰاتٍ﴾ (الفرقان‏/ 70) [آن توبه‌کنندگان، کسانی هستند که خداوند گناهان آنها را به حَسَنه و نیکی تبدیل می‌کند] 🔹در یک حالت خداوند متعال گناه را می‌پوشاند، ولی این مورد، دیگر چیز عجیبی است که خداوند گناه را تبدیل به حَسَنه می‌کند؛ یعنی روح گناه تبدیل به نورانیّت می‌شود؛ که این دیگر داستان دیگری دارد. 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 1435 ه.ق جلسه 6؛‌ منقّح.
🌕 گر تو خود را بشكنى مغزى شوى 🔹وقتی محمد‌بن‌مسلم از امام صادق علیه‌السلام سؤال کرد که «یابن رسول‌الله! چه عملی انجام دهم که برایم فتحِ باب شود و حجاب‌ها کنار زده شود؟!» حضرت در پاسخ فرمودند: «تواضَعْ لِله!» یعنی: بشکَن خودَت را برای خدا! یعنی: اگر می‌خواهی کارَت تمام شود باید خودت را بشکنی! 🔹محمد‌بن‌مسلم مطلب را گرفت! رئیس اشرافِ کوفه و رئیس طائفۀ بزرگی بود. یک طَبَق خرما برداشت و به بازار کوفه آمد و شروع کرد به خرما‌فروشی. اینچنین کاری را [که بیاید در بازار و خرما‌فروشی کند] غلامِ غلامِ غلامَش هم انجام نمی‌داد. 🔹مردم آمدند دیدند که در حال خرما فروشی است. یکی می‌آید و می‌‌گوید: «چه‌کار داری می‌کنی؟! چرا اینجا نشسته‌ای؟!» محمد‌بن‌مسلم هم می‌گوید:‌«نشسته‌ام خرمایم را بفروشم!» رهگذر هم می‌گوید: «بیا بابا، اگر پول می‌خواهی من به تو می‌دهم، برو در خانه؛ تو رو خدا آبروریزی نکن!» خلاصه دیدند اراده را جزم کرده که کارَش تمام شود! 🔹ما واقعاً به این مطالب می‌خندیم؛ ولی برای خودِ ما هم شاید پیش بیاید! البته نه مثل خرمافروشی، چون صورت و قالب قضیه منحصر در مثل خرما‌فروشی نیست و نوعش فرق می‌کند. 🔹من که الان این حرف‌ها را می‌زنم، بَدَنَم می‌لرزد که واقعاً اگر شرایطش پیش آید، آیا ما می‌توانیم به درستی انجام دهیم!؟ یا اینکه باید از خدا بگیریم؟! در اینجا انسان می‌فهمد: وقتی که به خودش نگاه می‌کند،‌ می‌بیند که نمی‌تواند خودش انجام دهد؛ مگر اینکه دستی بیاید و لطفی شاملِ حال انسان شود. برای محمدبن‌مسلم هم آن «دستِ ولایتِ امام صادق علیه‌السلام» پشتِ عملِ او بود. 🔹 وقتی حضرتْ «صدقِ گفتار» را در کلامش دید، هنگامی که برای خرمافروشی راه افتاد، خودِ حضرت هم [از ماوراء] ساپورتَش کردند و پیِ قضیه را گرفتند، تا موفّق شود. 🎙حضرت‌ آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 1430ه.ق؛ جلسه 12؛ منقّح.