💙🍃
🍃🍁
🌸✨ #یڪ_داستان
💠 نبی مکرم اسلام (ص) همیشه دعا میکردند که خدایا انسان ظالم را با من همراه مکن.
⁉️ یا رسول الله حتی اگر ظالم در حق تو نیکی کند و با دیگران ظالم باشد؟
💠 حضرت فرمودند: «این بدترین حالت تسلط یک ظالم بر مؤمن است؛ چون الانسان عبید الاحسان؛ انسان بندهی محبت است. ترس آن دارم دل من به خاطر محبتهای یک ظالم به او نزدیک شود و مدتی بعد این دوستی، مرا شبیه ظالم کند.»
👈🏻 پس سعی کنیم با ظالم حتی دوستی هم نکنیم.
➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃
✨﷽✨💙🍃
🍃🍁
💠 ✨ #یڪ_داستان
❣✨پیرمرد خسیسی بود ڪه پسر جوان او بسیار دست و دل باز بود و پسرش بر عڪس پدر، به فقرا میرسید و اطعام میکرد.
❣✨روزی از پدرش پرسیدند: «تو چرا سخاوت پسر خود را نداری؟ تو ڪه نزدیڪ مرگ هستی باید از دنیا بیشتر بریده باشی و سخاوتمندتر شوی؟؟»
❣✨پیرمرد گفت: «من پیرمردم و در این دنیا ریشهام ڪهنتر از پسر جوانم است. ریشهی آرزوهای من در خاڪ دنیا، از ریشه آرزوهای پسرم عمیقتر است.»
❣✨انسان هر چقدر بیشتر در این دنیا عمر ڪند ریشه آرزوهای او در دنیا قویتر و وابستگی او بیشتر می شود
➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#یڪ_داستان
💠 پسر جوانی ڪه بینماز بود از دنیا رفت، و یڪی از صمیمیترین دوستانش او را در خواب دید، به او گفت: مرا در صف مؤمنین قرار دادند؛ و با اینڪه من در دنیا به حلال و حرام و رعایت اخلاق تا حد ممڪن پایبند بودم ولی برای نماز تنبلی میڪردم و مادرم همیشه بخاطر بینمازی من ناراحت بود و از آخرت من میترسید.
💠 روزی مادرم بخاطر بینمازی من اشڪ ریخت. طاقت اشڪ چشم او را نیاوردم و قول دادم منبعد نمازم را بخوانم.
💠 و از آن روز هر وقت مادرم را میدیدم فقط برای شادی او و رضایتاش نماز میخواندم و نمازم ظاهری بود.
💠 بعد از مرگم مرا در صف نمازگزارن وارد ڪردند، سوال ڪردم من ڪه نمازخوان نبودم؟ گفتند: تو هرچند نمازخوان نبودی، ولی برای ڪسب رضایت و شادی مادرت به نماز میایستادی، خشنودی مادر پیرت خشنودی ما بود و ما نام تو را امروز در صف نماز گزاران واقعی ثبت ڪردیم.
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
💟 #یڪ_داستان
💠✨ امام صادق ع میفرمایند :
▫️👈🏻اگر کسی مومنی را به خاطر عیبی که دارد سرزنش کند، از دنیا نخواهد رفت مگر به آن عیب، کسی که سرزنش میکند دچار شود. مثال کسی به مومنی خسیس میگوید و سرزنشش میکند که خسیس هستی حتما از دنیا نخواهد رفت تا خسیس شود و بمیرد.
💠✨دکتر شریعتی میگوید:
▫️👈🏻در کلاس پنجم که درس میخواندم از یک پسر که همیشه ته کلاس مینشست، به سه علت متنفر بودم. نخست آن که کچل بود . دوم چون سیگار میکشید و سوم این که در آن سن و سال زن داشت. روزی از خیابان رد میشدم که آن پسر را دیدم. در حالی که خودم کچل شده بودم، کنار همسرم راه میرفتم و سیگار در دست داشتم. آن روز یاد گرفتم گاهی عیبهایی که در دیگران میبینم و بیزارم ملامت نکنم چون ممکن است روزی خود گرفتار آن شوم.
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
💟 #یڪ_داستان
💠✨ امام صادق ع میفرمایند :
▫️👈🏻اگر کسی مومنی را به خاطر عیبی که دارد سرزنش کند، از دنیا نخواهد رفت مگر به آن عیب، کسی که سرزنش میکند دچار شود. مثال کسی به مومنی خسیس میگوید و سرزنشش میکند که خسیس هستی حتما از دنیا نخواهد رفت تا خسیس شود و بمیرد.
💠✨دکتر شریعتی میگوید:
▫️👈🏻در کلاس پنجم که درس میخواندم از یک پسر که همیشه ته کلاس مینشست، به سه علت متنفر بودم. نخست آن که کچل بود . دوم چون سیگار میکشید و سوم این که در آن سن و سال زن داشت. روزی از خیابان رد میشدم که آن پسر را دیدم. در حالی که خودم کچل شده بودم، کنار همسرم راه میرفتم و سیگار در دست داشتم. آن روز یاد گرفتم گاهی عیبهایی که در دیگران میبینم و بیزارم ملامت نکنم چون ممکن است روزی خود گرفتار آن شوم.
🦋 ➣ @Ganje_arsh
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#یڪ_داستان
💠 پسر جوانی ڪه بینماز بود از دنیا رفت، و یڪی از صمیمیترین دوستانش او را در خواب دید، به او گفت: مرا در صف مؤمنین قرار دادند؛ و با اینڪه من در دنیا به حلال و حرام و رعایت اخلاق تا حد ممڪن پایبند بودم ولی برای نماز تنبلی میڪردم و مادرم همیشه بخاطر بینمازی من ناراحت بود و از آخرت من میترسید.
💠 روزی مادرم بخاطر بینمازی من اشڪ ریخت. طاقت اشڪ چشم او را نیاوردم و قول دادم منبعد نمازم را بخوانم.
💠 و از آن روز هر وقت مادرم را میدیدم فقط برای شادی او و رضایتاش نماز میخواندم و نمازم ظاهری بود.
💠 بعد از مرگم مرا در صف نمازگزارن وارد ڪردند، سوال ڪردم من ڪه نمازخوان نبودم؟ گفتند: تو هرچند نمازخوان نبودی، ولی برای ڪسب رضایت و شادی مادرت به نماز میایستادی، خشنودی مادر پیرت خشنودی ما بود و ما نام تو را امروز در صف نماز گزاران واقعی ثبت ڪردیم.
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋