8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لشکر فاتح؛
مروری بر عملیات های لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس
🔻نبرد از دل دشمن
🔹عملیات کربلای ۱* با هدف بازپس گیری مهران و ارتفاعات مرزی با رمز «یا اباالفضل العباس(ع) ادرکنی» در تاریخ ۹ تیرماه ۱۳۶۵ آغاز شد.
🔹در عملیات کربلای ۱ ماموریت اساسی لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام بر عهده واحد اطلاعات عملیات بود...
#رئال_موشن
#لشکر_فاتح
#عملیات_کربلای_یک
#کربلای_یک
#دفاع_مقدس
🇮🇷 #مامتحدیم
🌐 @Ganjineh_Defa 🌐
❇️ به گنجینه دفاع بپیوندید
🌴 #عبور_از_میدان_مین
🔹 #عملیات_کربلای_یک
💠 آزادسازی #مهران
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دوران_اقتدار #فتح_قله
👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
🌸 حنا بستن به کف دست و پا و سرانگشتان، از سنتهای حسنهای بود که درجبهه، بخصوص شبهای عملیات رواج داشت
🍀 حنابندان قبل از عملیات، نوعی اعلام آمادگی برای بشهادت رسیدن بود
🍂
#حنابندون_قبل_از_عملیات
😊
🌴 چند روز قبل از #عملیات_عاشورای 3 در اواخر مرداد ۶۴ شهید پیام پوررازقی در مقر الصابرین گردان تخریب لشگر ۱۰ در کنار کرخه ، یه قابلمه حنا درست کرد و همه رو تشویق کرد تا دست و سرشون رو حنا بگذارند.
آنقدر مهربان و با اخلاص بود که کسی به خواهشش نه نمی گفت. خیلی از بچه ها دست و سر و پاشون رو حنا گذاشتند و قرار شد شب رو با سر و روی حنا گرفته بخوابیم و فردا صبح قبل از نماز بریم ایستگاه صلواتی کرخه حموم
🌓شب موقع خواب، توی چادر من کنار پیام و شهیدحسن مهوش محمدی می خوابیدم پیام و حسن خوابیدند و می دونستم تا صبح طاقباز می خوابند و تکون نمی خورند. 😂شیطنتم گل کرد و با حناهایی که به سرم گذاشته بودم چهار تا قل قلی درست کردم و به لپ پیام و حسن چسبوندم وگ رفتم خوابیدم
☀️ فردا صبح رفتیم حمام و سرو رومون رو شستیم و دوتا توپ حنایی توی گونه های شهید پیام و شهید مهوش محمدی نقش بسته بود و اسباب خنده بچه ها رو فراهم کرده بود.
البته این دو تا شهید به من لطف داشتند و هیچ گله ای نکردند.
شانس آوردم شهید عبدالله نوریان (فرمانده گردان تخریب) در گردان نبود و رفته بود حج. اگر ایشون بود گوشم رو می گرفت ومی گفت باز شیطونی کردی!!
شهیدحسن مهوش محمدی چند روز بعد با اون لپ های حنایی به معراج رفت
و شهیدپوررازقی سال بعد در تیر 65 در #عملیات_کربلای_یک از شهر مهرا آسمانی شد🕊
┏━━━━━🌺🍃━┓
🇮🇷 @Ganjineh_defa
┗━━🌺🍃━━━━┛