eitaa logo
قرارگاه معنویت
188 دنبال‌کننده
879 عکس
596 ویدیو
77 فایل
🌷زیر نظر گروهی از طلاب شهرستان میبد🌷 🌹منبر 🌹مسابقه 🌹مشاوره 🌹تفسیر 🌹احکام 🌹حدیث 🌹 ... 🔹پاسخ به سؤالات احکام (برادران) 👇 @sheikhy1 🔹پاسخ به سؤالات احکام (بانوان) 👇 @adhami1358 🔹پاسخ به شبهات مهدویت 👇 @seyedmahdi62 🔹ارتباط 👇 @Alamdar1366
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴من خجالت می‌کشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم اسفند سال ۱۳۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهیدان آقا مهدی و آقا حمید باکری مراسمی برگزار شده بود. تهران بودم آن روزها. محمودرضا زنگ زد و گفت: «می‌آیی مراسم؟» گفتم: «می‌آیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است». مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. همه صندلی‌ها پر بود و جا برای نشستن نبود. به زحمت روی لبه یکی از سکو‌ها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم. ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمی‌زد. محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش می‌داد. وقتی حاج قاسم داشت حرف‌هایش را جمع‌بندی می‌کرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت: 🔸«حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست می‌بینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»🔸 موقع پایین آمدن از پله‌ها به محمودرضا گفتم: «نمی‌شود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت می‌کشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهره‌اش خسته است.» 💯 پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشه‌ای به او گفتم: «این شما، اینم مربی‌تون!» دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. 🌴 محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته. پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. می‌گفت: 🌴«من یک بار در حضور حاج قاسم برای عده‌ای حرف می‌زدم. گفتم من این طور فهمیده‌ام که خداوند شهادت را به کسانی می‌دهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بوده‌اند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود». 💐هدیه محضر امام امت و همه علما و شهدای اسلام هدیه کنیم‌ 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴... نه آقا ما نماز رو اول وقت باید بخونیم تو دشت باز هم می‌خونیم بذار خمپاره هم بخوریم ما برا همین اومدیم اینجا 💠بی تعارف بگم؛ اون نیرویی که نمازش رو اول نخونه خوب هم نمی‌جنگه ما هر چه داریم از این دعا داریم ما هر چه داریم از این معنویت داریم هر جا که یه ذره پشتمون لرزیده به دلیل این بوده که توکل بر خدامون ضعیف بوده.👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
💐بهترین مادر دنیا متن زیر بخشی از صحبت های عاشقانه و عارفانه شهید ناصریان است که درباره خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها عنوان شده است : از مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیها ، از بهترین مادر دنیا صحبت کردن ، برایم مشکل است . زهرا زهرا زهرا یا زهرا . زهرا مادر پهلو شکسته ماست . مادری که برای خدا زیست و همه زندگی اش جلوه ای خدائیست . مادری که از هر چه تجمّل و زیور آلات به دور بود .مادری که علرغم همه داشتن ها ، خود را از رفاه مادّی محروم میکرد. مادری که هر چه داشت ، ایثار میکرد . صائم بود و خستگی ناپذیر ، مادری که الگوست برای تمام مادران و زنان عالم و تنها زنی بود که هم کفو با علی علیه السلام بود و علی نیز تنها مردی بود که هم کفو با زهرا سلام الله علیها بود . قبل از اینکه به اینجا(جبهه) بیایم ، کم میشناختمش و با هم میانه ای نداشتیم . در یکی از دعاهای توسّل ، که شبی از ده شب اوّل آمدنم ، بر پا شده بود ، یک مرتبه حس کردم انگار میان من و زهرا سلام الله علیها حجابی نیست . من او را نمیدیدم ، امّا انگار او حرفهایم را میشنید و من هم پشت سر هم با او حرف میزدم و درد دل میکردم و این برنامه شبهای بعد هم در دعاهای توسّل و در خلوت بیابان ها ادامه داشت. هرگاه مسئله ای دارم یا مشکلی که حل نمیشود ، به سراغش میروم . اگر خالص شویم و تزکیه پیدا کنیم «انشاالله» ، توسّل به حضرت زهرا سلام الله علیها سریع الاجابه است . البته هر خواسته ای هم که اشتباه بوده یا زود بوده ، جواب نداده ، و به نحوی هم فهمانده که چرا جواب نداده است . حال اینکه میگویم مادرم زهرا سلام الله علیها ، به این دلیل است که سیّد هستم و زهرا سلام الله علیها را مثل مادرم میدانم و انگار محرم هستیم . من او را مثل مادر واقعی صدا میکردم و او اشکالی نمیگرفت و میدانم که اگر اشکالی بود ، حتما به نحوی توضیح میداد. زهرا سلام الله علیهامادر همه سادات است ، سیّدها حواسشان جمع باشد ، گناهشان دوبرابر و ثوابشان نیز دو برابر به حساب می آید ، آبروی مادرشان را حفظ کنند . البته زهرای مرضیه سلام الله علیها مادر همه است و اختصاصی نیست . 💐هدیه محضر و همه و صلوات هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅شهیدی مثل پدر 🌴روز پدر بیاد شهدا و دلتنگی‌های فرزندان شهدا 💐هدیه محضر امام امت و همه شهدا و علمای اسلام صلوات هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
🌴 ❓آیا بهترین تک تیرانداز جهان را می‌شناسید؟ با شروع جنگ تحمیلی تا اسفند ماه 62 به طور مداوم در اکثر عملیات‌های جنوب و غرب حضور فعال داشته است، مسئولیت‌های مختلفی از جمله فرماندهی گردان و محور لشکر امام حسین (ع) را برعهده داشت و در کنار آن گروه‌های مختلفی را آموزش داده و به عنوان تک تیرانداز بین گردان‌ها فرستاده است. 💯شهید زرین بسیار ساده و صمیمی بود تواضع و فروتنی عجیبی تمام وجودش را فرا گرفته بود حتی ذره‌ای تکبر از او دیده نشد. با نگاه به قامت خاکی و ظاهر بسیار ساده‌اش هیچکس نمی‌توانست باور کند که این همان تک تیرانداز بزرگ است. ✅در اوایل جنگ سه تپه را به تنهایی تصرف کرد و شهید خرازی لقب گردان تک نفره زرین (معمول این است که هر تپه ای را یک گردان تصرف می‌کرد) به ایشان داده بود. بیش از دوهزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانده و چندین تک تیرانداز ماهر و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است. 🌴هر شلیک موفقی که داشت در دفترچه خود ثبت می‌کرد. به همین دلیل عراقی‌ها او را نامیدند و بی آنکه نامش را بدانند از وجودش وحشت کنند. 🌴سردار سیداحمد موسوی فرمانده اطلاعات عملیات و گردان غواصان یونس لشکر امام حسین (علیه‌السلام) در دوران مقدس در خاطره‌ای از شهید زرین می‌گوید: «چند ماه قبل از شهادتش و قبل از عملیات والفجر ۴ از او پرسیدم، تعداد شلیک‌های موفق شما تا کنون چقدر بوده است و تا حالا چند نفر از دشمنان ما را به هلاکت رسانده‌ای؟ اول نمی‌خواست بگوید، ولی وقتی اصرار کردم (حدود ۶ تا ۷ ماه قبل از عروجش) ایشان گفت "تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچه‌ام ثبت کرده‌ام"، که این تعداد قطعاً در چند ماه بعد و در عملیات‌های بعدی و بین عملیات‌ها در سنگرهای کمین و تا لحظه شهادت ایشان بیشتر هم شده بود.» 🌴فرزند ایشان درباره عکس معروف پدر که گوششان مجروح شده و همچنان خندان وشاد هستند چنین می‌گوید: «درباره این عکس هم شهید خرازی برایمان اینگونه روایت می‌کند: این عکس زیبای شهید زرین مربوط به بعد از عملیات طریق القدس است. روزی که سه تک تیرانداز عراقی به دنبال ایشان بودند شهید زرین دو نفر از تک تیرانداز‌ها را به درک واصل کرد و جنازه آنها را هم با دوربینش به من نشان داد. تک تیرانداز سوم و شهید عبدالرسول با فاصله 400 متری، همزمان همدیگر را نشانه گرفتند و شهید زرین توانست پیشانی تک تیرانداز بعثی را سوراخ کند و او تنها گوشه‌ای از گوش راست شهید را خراش داد. این عکس خود گواه صادقی بر تلاش و مبارزه شهید زرین بود.» 📚برای مطالعه بیشتر درباره این شهید عزیز می‌توانید کتاب گردان تک‌نفره را مطالعه بفرمایید. 💐هدیه محضر امام امت و همه علما و شهدای اسلام هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 روایت دختر شهید از بوسه رهبر انقلاب بر لباس پدر شهیدش. 🌷برای جمهوری اسلامی خونها ریخته شده و خون دلها خورده شده است. شرمنده شهدا و خانواده‌هایشان نشویم. 💐هدیه محضر امام امت و همه شهدا و علمای اسلام صلوات هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
🌴انتخاب حوزه از یک طرف مادرش او را تشویق می‌کرد در حوزه درس بخواند و زندگی طلبگی را انتخاب کند و از طرف دیگر مرحوم سید محمد صدر به او پیشنهاد می‌داد مسیری را انتخاب کند که دنیای او را تأمین کند و از زندگی حوزوی و فقر آن دور باشد. او بدون اینکه چیزی در این‌باره بگوید به‌نوعی دست به اعتصاب غذا زد و تا مدتی در طول شبانه‌روز فقط به یک تکه نان بسنده می‌کرد. بعد از چند روز همه متوجه اعتصاب نرم او شدند و دلیل آن را پرسیدند. شهید گفت: «کسی که می تواند چند روز با یک تکه نان زندگی کند تا آخر عمر هم می تواند با همان سر کند. من از فقر و گرسنگی نمی‌ترسم».👌 🌈مهربانی حتی نسبت به دشمنان یکی از شاگردان شهید صدر می‌گوید: ظهر یکی از روزهای حصر من در کتابخانه خوابیده بودم که با صدای «لاحول ولاقوه الا بالله» گفتن شهید صدر بیدار شدم. خیال کردم اتفاقی افتاده و از ایشان پرسیدم آیا چیزی شده؟ گفت: «نه! از شکاف کوچک پنجره به این‌ها [یعنی نیروهای امنیتی] نگاه می‌کردم و دیدم که تشنه‌اند و در این روز گرم تابستانی عرق از سرورویشان جاری است». گفتم: اینها همان کسانی هستند که خانه‌تان را محاصره کرده‌اند و حامیان و یاران شما را زندانی می‌‌کنند؟ اینها همان کسانی هستند که کودکانتان را ترسانده‌اند و آنها را از ساده‌ترین چیزهایی که بچه‌های هم‌سن‌و‌سالشان دارند محروم کرده‌اند. گفت: «پسرم حرفت درست است، اما ما باید با آنها مهربان باشیم. اینها چون در محیط اسلامی صحیحی زندگی نکرده‌اند و فضای مناسب تربیت ایمانی برایشان فراهم نشده، منحرف شده‌اند. خدا چقدر امثال این افراد را مورد هدایت و رحمت خود قرار داده و آنها به افرادی صالح و مؤمن تبدیل شده‌اند».🌿 بعد به طبقه پایین رفت و خدمتکارش حاج عباس را بیدار کرد و از او خواست به آنها آب بدهد.😢 🌴زهد شهید شهید صدر تا پایان عمر اتومبیل شخصی نداشت. یکی از خیرین وصیت کرده بود که ماشین تویوتای او را به شهید صدر بدهند. وقتی شهید صدر این ماشین را تحویل گرفت، دستور داد آن را بفروشند و پول آن را به اموال مربوط به شهریه و مساعدت به طلاب اضافه کرد، درحالی‌که خودش به وسیله نقلیه شدیداً نیاز داشت. سید محمدباقر صدر در تمام عمر خود هیچ خانه و ملکی نداشت. افراد گوناگون از شهید صدر درخواست می‌کردند که اجازه بدهد آنها از اموال شخصی خودشان و نه از وجوه شرعی، برای ایشان خانه بخرند. یکی از این پیشنهادها از طرف تاجری بصری که از علاقه‌مندان شهید صدر بود به ایشان داده شد. او متوجه شد خانه کنار منزل شهید صدر به فروش گذاشته شده و تصمیم داشت آن را برای شهید صدر بخرد و به او اطلاع داد که پول خرید خانه را از دارایی شخصی خودش پرداخت می‌کند، نه از وجوه شرعی، اما شهید صدر این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت: «اگر این خانه را بخری من آن را برای سکونت طلاب وقف می‌کنم و هیچ وقت خودم در آن زندگی نخواهم کرد». 🌷شهادت شهید صدر و خواهرش بنت الهدی شب روز نهم آوریل ١٩٨٠م، حدود ساعت نه یا ده شب رژیم جریان برق را در شهر نجف اشرف قطع کرد. در این شب تاریک و ظلمانی مجموعه‌ای از نیروهای امنیتی به خانه مرحوم حجت الاسلام سید محمدصادق صدر ریختند و از او خواستند تا همراهشان به ساختمان فرمانداری نجف برود. ابوسعد مدیر جنایتکار اداره امنیت نجف آنجا منتظرش بود و به او گفت: اینها جنازه صدر و خواهرش است که اعدام شده‌اند، سپس از سید محمدصادق صدر خواست همراهشان برود و آنها را دفن کند. مرحوم سید محمدصادق صدر گفت: باید آنها را غسل داد. مدیر اداره امنیت گفت: غسل داده شده و کفن شده‌اند. گفت: باید به آنها نماز خواند. مدیر اداره امنیت: بله، به آنها نماز بخوان. بعد از پایان نماز مدیر اداره امنیت به او گفت: آیا دوست داری آنها را ببینی؟ گفت: بله. او به دژخیمان دستور داد که تابوت را باز کنند. او شهید صدر را دید که در خون خود غرق بود و آثار شکنجه در جای جای صورتش پیدا بود. وضعیت شهیده بنت‌الهدی هم به همین شکل بود. 😭سپس به او گفت: می‌توانی اعدام سید صدر را اطلاع بدهی اما حق نداری درباره اعدام بنت‌الهدی چیزی بگویی وگرنه اعدام خواهی شد. وقتی زمان مرگ مرحوم سید محمدصادق صدر فرارسید او از شهادت بنت‌الهدی سخن گفت. هدیه محضر امام امت و این شهید عزیز و همه شهدا و علمای اسلام صلوات هدیه کنیم.💐 مطالعه بیشتر👈 http://mbsadr.ir/biography/ 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌷 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅─────────────┅╯
🔸هر سال ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود از جارو زدن تا چای دادن. به منبری و روضه‌خوان سفارش می‌کرد شب اول و شب آخر روضه حضرت عباس علیه‌السلام بخوانند. مداح رسیده بود به اوج روضه. به حایی که امام حسین علیه‌السلام آمده بود بالای سر حضرت عباس علیه‌السلام. بدن پر از تیر، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز می‌خواند تا اینکه گفت: «وقتی ابی‌عبدالله برگشت خیمه، اول کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت بابا این عمّی العباس ...»😭 ناله حاجی بلند شد: «آقا تو رو خدا دیگه نخون.» دل‌نازک روضه بود. بی‌تاب می‌شد و بلندبلند گریه می‌کرد.خیلی وقتها کار به جایی می‌رسید که بچه‌ها بلند می‌شدند میکروفن را از مداح می‌گرفتند؛ می‌ترسیدند حاجی از دست برود با آن ناله‌ها و هق هقی که می‌زد. راوی: حجة الاسلام محمد مهدی دیانی 📚سلیمانی عزیز ص144 💐هدیه محضر همه علما و شهدای اسلام صلوات هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌴مرد_میدان 🌈کلام نافذ حاجی پوتین را هم کشاند وسط میدان مبارزه با تروریسم. خودش رفته بود ملاقات پوتین، بی سر و صدا و بدون هیچ بوق رسانه‌ای. بین حاجی و پوتین چه رد و بدل شد نمی‌دانم فقط می‌دانم حاج قاسم کمتر از 48 ساعت جواب داد. روس‌ها ناوشان را حرکت دادند به سمت سوریه. 🌈نگاهم افتاد به نوشته روی پیراهن افسر روسی. از تعجب خشکم زد. جلو رفتم و دقیق‌تر نگاه کردم. به فارسی نوشته بود جانم فدای رهبر. مترجم را صدا زدم و گفتم: «بپرس منظورش از رهبر کیه؟» خودش جواب داد: «سید علی» چند دقیقه با هم صحبت کردیم. از حرفهایش فهمیدم علت این علاقه کسی نیست جز . حاجی چه کرده بود با این‌ها خودشان هم درست نمی‌دانستند. طرف مسیحی بود اما جانش در می‌رفت برای حضرت آقا. راوی: حجة الاسلام کاظمی کیاسری 📚سلیمانی عزیز ص108 💐هدیه محضر تمام علما و شهدای اسلام هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞این نامه را لیلا فقط بخواند ... 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزند شهید سعیدمجیدی: چی‌شده مامان چرا لپش یخه؟ لپش خیلی یخه...😭😭 (شهادت ۱۳خرداد، سوریه، ۲دختر و ۱پسر) لایوم کیومک یا اباعبدالله. در مقابل خونهای شهدا و مظلومیت فرزندان شهدا مسئولیم. 💐محضر همه شهدا و علمای اسلام صلوات هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 💐 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯
🌴سردار شجاعی معاون سابق تشریفات نیروی قدس: این را کمتر کسی می‌داند که حاج قاسم بابت هیچ کدام از مأموریت‌هایی که رفت حق مأموریت دریافت نکرد. با اینکه از لحاظ شرعی و قانونی حق ایشان بود. من این حرف را بعنوان یکی از نزدیکان ایشان در نیروی قدس می‌زنم. حتی در مواقعی هم که برای ایشان حق مأموریت واریز می‌کردند ایشان به مسئولین ذیربط تشر می‌زد و می‌گفت: مگر من برای دریافت حق مأموریت سفر کردم که برای من حق مأموریت واریز می‌کنید؟ 💐هدیه محضر همه علما و شهدای اسلام مخصوصا علمدار جبهه مقاومت حاج قاسم عزیز هدیه کنیم. 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🍃🌷🍃🌷🍃 قرار ما، قرارگاه معنویت 👇 ╭┅────🇮🇷🇮🇷───┅╮ 🆔 @Gh_Manaviyat 🌷 ╰┅──────────👆👆