نقش #حضرت_زینب در جنگ شناختی 1400 سال پیش 🌱در واقعه سخت عاشورا، دشمن در صدد تخریب چهره امام حسین (ع)🌹 و یارانش بود و در آغاز نیز دشمن به دنبال تحریف بود و موفق هم شد با خارجی خواندن اهل بیت (ع)😭 بدنبال جابجا کردن حق و باطل بود، لکن حضرت سجاد (ع) و حضرت زینب (س) با جهاد تبیین در آگاه‌سازی و تبیین حقیقت برای مردم نقش اساسی داشتند و می‌توان گفت در جنگ شناختی در مقابل جریان تحریف برای پاسداری از سنگر نهضت حسینی، حضرت زینب (س) علمدار جهاد تبیین و جهادگر شجاع راه نهضت حسینی بوده است. 🌱حضرت زنیب (س) از قتلگاه امام (ع) شروع به افشاگری علیه یزیدیان کرد. هنگام ورود اسرا به شام، عبیدالله دستور داده بود اسرا و سر‌ها را در میان بازار شام و میدان‌ها بچرخانند، اما حضرت زینب (س) با جهاد تبیین در روشنگری سبب بیداری افکار عمومی شدند، به نحویی که ناله و تنبه مردم بوجود آمد و وضعیت معکوس شد، عبیدالله نزد مردم منفورترین و اباعبدالله محبوب‌ترین شد. 🌱در مجلس یزید در کاخش، که قصد تحقیر و بهره برداری بود، حضرت زینب (س) با خطابه‌ای مستدل و قرا، با وقار و با صلابت تمام حربه‌های دشمن را افشا کرد، به نحویی که همسر یزید اولین فردی بود که آگاه شد و برای امام حسین (ع) مجلس عزا برپا کرد.😭 🌱رسالت زینبی ادامه نهضت کربلا و حراست از مقام ولایت و قیام امام بوده والگویی علمی و عملی برای همه در عمل به جهاد تبیین است. چنانچه رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند: «اگر زینب کبری و امام سجاد (ع) تبیین نکرده بودند، ... واقعه عاشورا تا امروز جوشان و زنده و مشتعل باقى نمی‌ماند. #وفات_حضرت_زینب 🇮🇷🇱🇧🇮🇶🇸🇾🇾🇪🇵🇸 @Ghahreman_mann

در صبر تو، روح استقامت دیدند آثار بزرگی و کرامت دیدند آن دم که به پا خاستی ای روح بزرگ در قامت خطبه ات، قیامت دیدند #وفات_حضرت_زینب 🇮🇷🇱🇧🇮🇶🇸🇾🇾🇪🇵🇸 @Ghahreman_mann

خداشناسی با تفکر در آفرینش تخم مرغ⁉️ عبدالله دیصانی که از منکرین خدا بود، خدمت امام صادق (ع) رسید و گفت: مرا به پروردگارم راهنمایی کن. امام (ع) فرمود: نامت چیست؟ دیصانی بدون آن که اسمش را بگوید برخاست و بیرون رفت. دوستانش به وی گفتند: چرا نامت را به او نگفتی؟ او گفت: اگر می گفتم نام من عبدالله است، حتما می پرسید: آن کس که تو (عبدالله) بنده او هستی کیست؟ و من محکوم می شدم. به او گفتند: نزد حضرت برو و از وی بخواه تو را به خدا راهنمایی کند و از نامت نیز نپرسد. وی نزد امام (ع) برگشت و گفت: مرا به آفریدگارم هدایت کن و نام مرا هم نپرس! امام (ع) فرمود: اندکی کنار من بنشین. ناگهان پسر بچه ای وارد شد و در دستش تخم مرغی داشت که با آن بازی می کرد. امام(ع) به آن کودک فرمود: تخم مرغ را به من بده. پسرک تخم مرغ را به حضرت داد. امام (ع) فرمود: ای دیصانی! این قلعه ای است که پوستی سفید و ضخیم دور او را فرا گرفته است و زیر آن، پوست نازکی قرار دارد و زیر آن طلای روان (زرده) و نقره روان (سفیده) می باشد که طلای روان به آن نقره روان، آمیخته نمی گردد. کسی نیز از درون آن خبر ندارد و نمی داند که برای نر آفریده شده یا برای ماده. وقتی که شکسته می شود، پرندگانی به زیبایی طاووس های رنگارنگ از آن بیرون می آیند، آیا این آفرینش را برای آن آفریننده یکتا نمی دانی؟ دیصانی مدتی سر به زیر انداخت. سپس سر برداشته و شهادت بر یکتایی خداوند و رسالت پیامبر خدا (ص) داد و گفت: شهادت می دهم که تو رهبر و حجت خدا بر بندگان هستی و اینک از عقیده ای که داشتم، توبه می کنم و به خداوند ایمان می آورم. 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇵🇸🇸🇾 @Ghahreman_mann

صبحتون رو اینجوری شروع کنید🌹❣️ #امام_زمان 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann

حیای زینبی(س) یعنی چی⁉️ « يحيي مازني» كه از علماي بزرگ و راويان حديث است ميگويد:  مدتها در مدينه در همسايگي علي عليه السّلام در يك محله زندگي مي كردم. منزل من در كنار منزلي بود كه  زينب دختر علي عيلها السّلام در آنجا سكونت داشت. حتي يك دفعه هم، كسي حضرت زينب را نديد و صداي او را نشنيد. او هرگاه ميخواست به زيارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب ميرفت؛ در حالي كه پدرش علي عليه السّلام در پيش و برادرانش حسن و حسين عليهما  السلام در اطراف او بودند. وقتي هم به نزديك قبر شريف رسول الله صلّي الله عليه و اله و سلّم مي رسيدند، اميرالمؤمنين عليه السّلام شمعهاي روشن اطراف قبر را خاموش ميكرد.  يك روز امام حسن عليه السّلام علت اين كار را سؤال كرد،  حضرت فرمود: اخشي ان ينظر أحد الي اختك زينب؛ از آن مي ترسم كه كسي در روشني خواهرت را ببيند.  #وفات_حضرت_زینب 🇮🇷🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇵🇸🇸🇾 @Ghahreman_mann

🔴 دعای ام داوود و حاجت روایی با آن🤲 🔵 امام جعفر صادق علیه‌السلام به ام داوود فرمودند: 🔺 چرا غفلت مى كنى از دعاى استفتاح،( دعای ام داوود ) و آن دعایى است كه درهاى آسمان براى آن باز مى‏ شود، صاحبش فى‏ الفور مورد اجابت مى‏ گردد، و براى صاحب این دعا پاداشى جز بهشت نیست . 🌕 بارالها بحق عمه سادات همانطور که دعای ام داوود را در این روز اجابت کردی و پسرش را از زندان آزاد نمودی دعای ما را نیز مستجاب کن و امام ما را هم از زندان غیبت نجات بده. 🌺 خوشا به حال افرادی که حاجت خود را در اعمال ام داوود فرج امام زمان قرار میدهند. #امام_زمان #اعمال_منتظران 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann

🚨جزئیات حمله به یک سرباز وظیفه با سلاح گرم 🔹سردار "حیدر سوسنی: ساعت ۳۰ دقیقه بامداد جمعه، وظیفه حسین حیدری لقب، از پرسنل کلانتری ۱۱ فدک #خورموج که در مرخصی به سر می برد، در پارک سیادت بوشهر، پس از شنیدن صدای امداد خواهی یکی از شهروندان که وسیله شخصی اش (اسپیکر) توسط دو نفر سارق به سرقت رفته بود، به سرعت و با رشادت، برای دستگیری آنان، وارد عمل می شود که متاسفانه سارق، با همکاری همدستش، با استفاده از سلاح گرم، این مامور وظیفه شناس را مورد اصابت قرار می دهد و از محل متواری می شوند. 🔸این سرباز غیور و دلاور، پس از اعزام به بیمارستان، به علت شدت جراحات وارده، آسمانی شد. 🔹 به محض اعلام خبر، شناسایی و دستگیری متهمان در دستور کار تیم اطلاعاتی و کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت که پس گذشت ۱۲ ساعت، متهمان در مخفی گاهشان در یکی از روستا های اطراف بوشهر شناسایی و عملیات دستگیری آغاز شد. 🔸در حین عملیات دستگیری ،متهمان به محض اینکه متوجه حضور ماموران شدند اقدام به تیر اندازی نموده که در اقدام مقابله به مثل ماموران، قاتل مورد اصابت گلوله قرار گرفت، و به همراه همدستش دستگیر و مصدوم جهت مداوا به بیمارستان انتقال شد. 🔹در بازدید از مخفی گاه متهمان یک قبضه کلت کمری، اسپیکر سرقت شده و موتور سیکلت مورد استفاده متهمان کشف وضبط گردید. #شهدای_امنیت 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann

🌹همه اعمال ام داوود👇 پانزدهم ماه رجب را روزه بگیرد، در روز پانزدهم، نزد زوال غسل کند و چون ظهر شد، نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالی که رکوع و سجود را نیکو انجام دهد و در مکان خلوتی باشد که چیزی او را مشغول نسازد و انسانی با او سخن نگوید وقتی که نمازش به پایان رسید رو به قبله کند و این سوره ها را بخواند: 🌱سوره حمد، 100 مرتبه 🌱سوره اخلاص(قل‌هو اللّه‌احد)100 مرتبه 🌱آیة الکرسی، 10 مرتبه ❇️خواندن سوره های👇 🌱انعام صفحه128 🌱اسراء (بنی اسرائیل)صفحه282 🌱کهف صفحه293 🌱لقمان صفحه411 🌱یس صفحه440 🌱صافّات صفحه446 🌱حم سجده (فصّلت) صفحه 477 🌱حمعسق (شوری) صفحه483 🌱دخان (حم دخان)صفحه496 🌱فتح صفحه511 🌱واقعه صفحه 534 🌱مُلک صفحه562 🌱ن و القلم صفحه 564 🌱سوره انشقاق صفحه 589 تا آخر قرآن و دعای بعد از آن ✳️توجه لازم : سوره فصلت و علق دارای آیه سجده واجبه می باشد که پس از تلاوت آیه ذکر سجده تلاوت می شود و به شرایط این دو سوره توجه گردد. 🌹و در آخر دعای استفتاح یا همان دعای ام داوود خوانده می‌شود ما رو از دعای خیرتون بی بهره نسازید😔🤲 #وفات_حضرت_زینب #ام_داوود 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann

🔴 شکار جدید #انصارالله ... 💪 🟡 خبرهایی از خلیج عدن به گوش می‌رسد... #یمن #فلسطین 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann

شیخ بارها تکرار می کرد که: دین حق، همین است که بالای منبرها گفته می شود ولی دو چیز کم دارد: یکی اخلاص و دیگری دوستی خداوند متعال. این دو باید به مواد سخنرانی ها افزوده شود. مقدس ها همه کارشان خوب است. فقط «منِ» خود را باید با «خدا» عوض کنند. #خداشناسی 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann

⭕داستان شفای مریض به دست امام زمان (عج) در پست بعدی🌱 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Ghahreman_mann

آقای متقی همدانی می‌گوید: روز دوشنبه 18ماه صفر سال 1397 همسرم بر اثر 2سال اندوه و گریه و زاری به‌خاطر داغ دو جوان خود؛ مبتلا به سکته ناقص شد. طبق دستور پزشک مشغول معالجه شدیم، ولی جواب نداد.😔 شب جمعه 22 ماه صفر، یعنی 4 روز پس از این حادثه دسکته، ساعت 11 شب بود که با خاطری خسته و دلی شکسته به اتاقم رفتم که بخوابم، ناگهان متوجه شدم که شب جمعه است، شب دعا و نیایش🤲 آن شب پس از قرائت چند آیه از قرآن و نیز خواندن دعای مختصری از دعاهای شب جمعه، به حضرت مهدی (عج) متوسل شدم و با دلی پر از اندوه به خواب رفتم. ساعت 4 بامداد طبق معمول بیدار شدم. ناگاه احساس کردم که از اتاق پایین که همسرم آنجا بود، همهمه بلند است، سر و صدا قدری بیشتر شد و سپس ساکت شدند.🤔 من اعتنایی نکردم، تا اذان صبح که برای وضوگرفتن پایین رفتم، دیدم چراغ‌ حیاط روشن است و دختر بزرگم که پس از مرگ برادرهایش خنده به لبش نیامده بود، خوش‌حال قدم می‌زد.😊 از او پرسیدم: چرا نمی‌خوابی؟ گفت: خواب از سرم رفت. گفتم: چرا؟ گفت: به‌خاطر آنکه مادرم را ساعت 4 بعد از نیمه‌شب شفا دادند. 😢 گفتم: چه کسی شفا داد؟ گفت: مادر ساعت 4 بعد از نیمه‌شب با شدت اضطراب ما را بیدار کرد که برخیزید، آقا را بدرقه کنید!‌ 😢 همگی بیدار شدیم، دیدیم مادرم با آنکه قدرت نداشت از جا حرکت کند، از اتاق بیرون آمد. من که همراه مادرم بودم، به‌دنبال ایشان رفتم. نزدیک درب حیاط به او رسیدم. گفتم: مادرجان! کجا می‌روی؟ آقا کجا بود؟ مادرم گفت: 🌹آقایی، سید جلیل‌ القدری🌹 در لباس اهل علم به بالینم آمد و فرمود: برخیز، گفتم: نمی‌توانم. با لحن تندتری گفت: برخیز!‌ دیگر گریه نکن و دوا هم نخور. من از هیبت آن بزرگوار برخاستم. فرمود: دیگر گریه نکن، دوا هم نخور🌱 همین‌که رو کرد به طرف در اتاق، من شما را بیدار کردم و گفتم: از آقا تجلیل کنید و ایشان را بدرقه نمایید، لیکن شما دیر جنبیدید، خودم ایشان را بدرقه کردم.»🌱 مادرم هنگامی‌که متوجه شد، نزدیک درب حیاط ایستاده، گفت: زهرا! من خواب می‌بینم یا بیدارم؟ من خودم تا اینجا آمدم؟ گفتم: مادرجان: شما را شفا دادند، سپس مادرم را به اتاق آوردم. آری؛ با گفتن یک کلمه «گریه نکن» آن‌همه اندوه و غم از دل بیرون رفت.» 😢 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🇮🇷🇱🇧🇾🇪🇮🇶🇸🇾🇵🇸 @Ghahreman_mann