eitaa logo
پدافند سایبری حبیب بن مظاهر(س)
61 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
5.9هزار ویدیو
49 فایل
کانالی‌جهت‌شناخت‌شهیدان؛قنبرعلی‌افضلی‌وعلی اصغرنوری شهید؛‌قبل‌ازاینکه‌متعلق‌به‌خانواده باشد،متعلق به جامعه است.گرچه،جان فدایی خانواده خود نیز هست،اما اگه لازم بیند هستی اش را فدای جامعه نیزمی کند. مدیر: https://eitaa.com/afzalimohamad
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 🔸مرگ و مغفرت عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود. بانویی دردمند و رنجور از دنیا رفت، هر کس با خبر می‌شد طبق معمول می‌گفت: آن زن از دنیا راحت شد، چنانکه روزمره شنیده می‌شود که اگر کسی در این دنیا بسیار در رنج و درد باشد و بمیرد می‌گویند راحت شد، بلال حبشی نیز بر این اساس، به حضور رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم آمد و گفت: «ماتَت فُلانَه فَاستَراحَت فلان زن مرد و راحت شد.» پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از این سخن بلال خشمگین شد و به او فرمود: «إنَّما إستَراحَ مَن غُفِرَلَهُ؛ بدان که کسی راحت شود که مورد آمرزش قرار گیرد». 📚داستان دوستان، 201:5 داستانهای بیشتر در👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢 🚨 جریان کشف حجاب یک‌زن جلوی آیت‌الله بیدآبادی 💠روزی جمعی از اشرار اصفهان عارف بزرگ آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) را می‌بینند و از ایشان تقاضا می‌کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند. ایشان دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله‌های اصفهان می‌روند. سرانجام به خانه‌ای می‌رسند به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب از اتاق بیرون آمده و به ایشان می‌گوید: به‌به! حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی! ایشان متوجه قضایا می‌شوند و قصد مراجعت می‌کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می‌گویند: چاره‌ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی! سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می‌شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می‌چرخد! جماعت اوباش نیز حلقه‌وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می‌زنند. این زن در حال رقص، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می‌گوید: در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر ده قضا را 🔻پس از دقایقی که ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می‌فرماید: «تغییر دادم!» به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می‌شود، آن جماعت به سجده می‌افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می‌زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می‌نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرّف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم. 📚حکایات عاشقان خدا،حاجی زاده، ج۱ 🔵 های بیشتردر 👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92