شهید مدافع حرمی که صیاد شیرازی آینده بود
🔹شهید محسن قوطاسلو زیاد از شهادت حرف میزد. همیشه در جمعهای خانوادگی یا در هیئتها که حضور داشت میگفت دعا کنید من شهید شوم؛ یعنی شهادت آرزویش بود. همیشه دنبال مسیری بود که او را به شهادت نزدیکتر کند. حتی وقتی در سوریه بود بااینکه دوره ماموریتش تمام شده بود اما باز هم داوطلبانه مانده بود، به همرزمانش هم گفته بود من با شهادت برمیگردم.
🔹دوستان محسن قوطاسلو گفتند که یک عملیات سختی بین نیروهای ایرانی و نیروهای جبهه النصره بوجود آمد. تا رسیدن نیروهای خودی محسن چندساعتی خط را به تنهایی نگهداشته بوده و قهرمانانه در نبردی مستقیم و تن به تن به شهادت رسیده. نیروهای دشمن، بعد از شهادت محسن برای اطمینان از مرگ او، به او تیر خلاص زده بودند. حتی وسائلش را هم با خودشان برده بودند.
🔹کسایینژاد معلم شهید قوطاسلو روزهایی را به یاد میآورد که محسن را با عشق و علاقهاش به ارتش و کارش در محل میدید و تعریف میکند: " به ارتش و کارش خیلی علاقهمند بود هر وقت او را در شهرک میدیدم در حال تمرین دویدن و حفظ آمادگی بود، آنقدر با عشق کارش را دنبال میکرد که همیشه میگفتم حاج محسن تو صیاد شیرازی آینده هستی که زود هم به درجهای که صیاد رسیده بود میرسید".
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
@AkhbareFori
دعا کن وقتی شهید شدم، بدنم مثل امام حسین(ع) بشود
🔹مادر شهید علی ماهانی درباره فرزند بزرگوارش میگوید: " یک بار هم ندیدم که این جوان، حرمت موی سفید ما را بشکند، بی سوادی ما را به رخ بکشد، حرف تلخ بزند یا حقیرمان کند. از در اتاق که وارد میشدم، از جا نیم خیز میشد. اگر بیست بار هم میرفتم و میآمدم، همین کار را میکرد .میگفتم: علی جان، مگر من غریبه هستم؟ چرا به خودت زحمت میدی؟ میگفت: این دستور خداست.
🔹این شهید بزرگوار وقتی میدید که همه دوستان و هم رزمهایش به فیض شهادت رسیدهاند، دلگیر میشد. میگفت: " مادر، تو بزرگواری، خداوند خیلی برای پدر و مادرها ارزش قائل است! چرا دعا نمیکنی که عاقبت به خیر شوم. بهشت حتی رو به روی ما نیست؛ اما زیر پای شماست. چرا دست به دعا بر نمیداری تا این پیکر ذلیل، غرق به خون شود، تا شاید گناهانش بخشیده شود. " با التماس، روسری مادرش را پایین میکشید، سرش را میبوسید و میگفت: "مادر، پنج دفعه؛ به حق پنج تن، از ته دل دعا کن که وقتی گمنام شهید شدم، بدنم مثل آقا امام حسین بشود."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
پدافند سایبری حبیب بن مظاهر(س).
کانال شهیدان قنبرعلی افضلی و علی اصغرنوری
@Ghanbaraliafzalihabibebnemazaher
شهید شیرعلی سلطانی، سردار بی سر
🔹شهید شیرعلی در عملیات فتح بستان توسط موج انفجار مجروح میشود و تمام بدنش از كار میافتد. وقتی شهدا را جمع میكنند، او را در پلاستیك میپیجند و همراه بقیه شهدا به سردخانه میبرند. او صداها را میشنید اما نمیتوانست حرفی بزند یا حركتی كند. در آن حال به امام حسین متوسل میشود به آقایش میگوید: «من با توعهد بستهام بدون سر شهید شوم، پس شرمندهام نكن»
🔹همرزمانش وقتی برای بردن شهدا به سردخانه رفتند ، دیدند كیسهای كه شهید سلطانی در آن پیچیده شده عرق كرده است. كیسه را باز میكنند میبینند هنوز زنده است. اكسیژن وصل میكنند و به بیمارستان منتقلش میكنند. شهید سلیطانی بعدها به دوستانش میگوید: «من از خدایم خواستهام تا جلو امام حسین شرمنده نشوم ، وقتی شهدا وارد محشر میشوند چگونه سر بر بدن داشته باشم و به حضور امام حسین برسم.»
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
شهادت در اوج بندگی و سلوک در عالم معنویت
🔹شهید یوسف شریف: «دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم» ؛ یکی از دوستانش تعریف میکند: " در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است. فکر کردم نماز میخواند؛ جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم؛ دستم را که روی کتف او گذاشتم، به پهلو افتاد. دیدم گلولههای از پشت به او اصابت کرده، صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم. با خودم گفتم:«این که یوسف شریف است» "
🔹این شهید والامقام لازم نبود که فریاد بزند : " بچهها ، نماز به جماعت بخوانید یا در نماز اخلاص داشته باشید "؛ وقتی نیروها میدیدند این بزرگوار با آن اخلاص غیر قابل توصیف سر به سجده میگذارد و در رکوع می گوید « انا لله و انا الیه راجعون » با شوق و رغبت عجیبی برای مخلص شدن تلاش میکردند چون میدانستند کلام بندهای را میشنوند که ذرهای به دنیا وابسته نیست.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbareFori