⭕️پشیمانی آیت الله #نخودکی اصفهانی از شفای مریضها!
🔻آیت الله نخودکی اصفهانی را که میشناسی؟
همان عالمی که گفت؛
اگر بخاطر حفظ حرمت ثامن الحجج (ع) نبود، کاری میکردم که هر کسی از دور دست به در خانه ام نگاه کند،مریضی اش شفا یابد و حاجتش روا گردد..
🔻همان عالمی که، باذن الله با نبات مریض شفا میداد..
در اواخر عمرش از شفای برخی مریض ها پشیمان بود..چون بعد از شفاء گرفتن ،دیگر پشت سرشان را نگاه نمیکردند..
🔻آیتالله مولوی قندهاری فرمودند: مرحوم نخودکی در اواخر عمر شریفشان یک مقداری متأثّر شده بودند که چرا بعضیها را با آن دعاها و ... شفا داده بودند و کارهایشان را روبهراه کرده بودند. لذا در آن سالهای آخر دیگر این کارها را نمیکردند.
🔻ایشان میفرمودند: مرحوم نخودکی یک موقعی در صحن انقلاب آمده بودند. وقتی از کنار یکی از آنهایی که خودشان را به پنجره فولاد میبندند و اشک و ناله دارند، رد شده بودند، به او گفته بودند: خوش به سعادتت. او هم متوجّه نشده بود که ایشان کیست و ایشان را نمیشناخت، چون مردم از همه جا میآمدند. لذا گفته بود: چه میگویی شیخ! خوش به حالت؟! ما گرفتاریم که خودمان را بستیم، خوش به حالمان؟! ما از روی عجز و گرفتاری است که آمدیم خودمان را به پنجره فولاد بستیم، چه خوش به حالی؟! به تعبیر عامیانه نفست از جای گرم درمیآید که میگویی: خوش به حالت؟!!
🔻ایشان هم با خونسردی جواب داده بودند و مجدّد فرموده بودند: اتّفاقاً خوش به حالت!
🔻آن شخص گفته بود: آقا! میشود بگویی چرا این قدر به ما میگویی: خوش به حالت؟! به تعبیر آیتالله مولوی، اینقدر با حسرت میگویی: خوش به حالت؟!
🔻مرحوم نخودکی در جواب او فرموده بودند: خدا تو را دوستت دارد، پروردگار عالم تو را میخواهد. اگر تو را نمیخواست، زود جوابت را میداد. اگر ثامنالحجج تو را نمیخواست، زود جواب تو را میداد و میگفت: برو.
🔻بعد گفته بود: بیانصاف! اگر گرفتار نمیشدی، یک بار میآمدی خودت را به پنجره فولاد ببندی؟!
@Gharargah_mehshekan