جام پر از شراب من جان پر از ظرایفت
تا بکُــند مقـیـم خود زلـفِ پر از طوایفت
این دل غربتیِ من تا برسد به وصل خود
جرعه به جرعه میکشد از می پر لطایفت
مستیِ خود فزون نما ای دلِ باده نوشِ من
تا که* به جـــای آوری یک به یک از وظایفت
*پینوشت:
«تا که» جز اغلاط مصطلح است، چرا که دو حرف اضافه در کنار هم نمیآیند. اینجا شاعر شوریده حال، به ضرورت حفظ وزن شعر، این خطا را مرتکب شده است!
🌱
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#بداهه
#جام_شراب
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
چشـمـت پیالهای که ز جنت رسـیده است
دل،خونِلالهایکه به زحمت چکیده است
چون مـاهِ مـهـر پرورِ تو جلوه گر شود
هـر آینه که روی تو را برگزیده است
بگـذار تا جنون به دلم رخـنهای کند
باعقل،کی دلی به مرادش رسیده است؟
این مرغِ دل که در قفس سینهام فسرد
عمـری ز شوق، با تب و تابی تپیده است
شعری شریف،طبعِ لطیفی به دل نگاشت
آن پنجهای که نقش خیالی کشیده است
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ
اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ
اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ
وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
۞اللّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ۞
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اِعْتَصَمْتُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ فِي نَفْسِي🤲🏻🌱
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
ÔåäÇÒ¡ Ìáíá¡ 1300 - 1392¡ äæÇÒäÏå ÊÇÑ
ãá¡ ÌåÇäíÑ¡ 1311 - ¡ äæÇÒäÏå ÊäÈD1737874T13852752(Web)-1.mp3
زمان:
حجم:
2.06M
🎵ترنّم مهــر🎼
بداهه نوازی
تار
نوازنده: جلیل شهناز
بیات اصفهان✓
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصهی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#فرهنگ
#هنر
زین تعارض که دمَت پاک و دلم پُر هوس است
میشـوی محـوِ نیِ جــان که دلت در قفس است
در رهِ عقــل، مـریدی به مـرادش نرســد
حاصلِوصل، خیالاست که در دسترس است
تو عفـیـفـی و سـرشــتت ز گِـل و آبِ دگــر
چوندراینشعلهفتادی؟کهدلم خار و خس است
بیشــتر شــــور برآر از دلِ شـــوریـدهی مــن
کِی ز من میشنوی عشوهی پُر شور بس است؟
ای لبِ لعـلِ تو در کامِ غـزل، غـرقِ عسـل
یک دم آواز شنو از لبِ من تا نفس است
۱۴٠۴/٠۲/۱۲🌱
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
از ظرافتهای رفتارت همین بس ای پری
با خیال چون غزال از هر غزل دل میبری
یادِ شـیرینت وجـودِ نازنیـن آرد به بر
با حضورِ بیبدیلت در جهانی دیگری
طعمِ لعلت بر لبانِ لحظهها شورآفرین
دم به دم از عـالـمِ مـعــنا رهـــاورد آوری
از ترنّمهای هر واژه کلامی نو به نو
مهر میبارد به کامِ شاعرِ جانپروری
حُســن دائم در ضمـیرِ مِیپرسـتانت عــیان
جرعهای از جامِ تو شوری دهد در هر سری
نغمهای از چنگِ موزونِ خیالِ زلفِ تو
در فراسوی هنر میگسترد بال و پری
۱۴٠۴/٠۲/۱۲🌱
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
فاش شد، بر همگان آنچه میانِ من و توست
هر نفس، پیکِ سحر نامه رسانِ من و توست
نوش کــن، جرعــهی باقــی ز ســبوی دلِ من
که دلِ خون به جگر، قوّتِ جانِ من و توست
روزگاری است که هر مست به هر کوی و گذر
همـدمِ آهِ دل و ســوزِ نهـانِ من و توست
نیسـت یک دَم که نباشـــد به حریمِ دلِ مــا
گرمِ یکشعله که در سوزِ زبانِ من و توست
ما نجوییـم تمــنّای بهشــت و لبِ جوی
لبِ جوییم که خوش شعرِ روانِ من و توست
نفسی کـز خمِ گیسـوی تو آرَد هوسی
غزلی ناب به دنبالِ جهـانِ من و توست
شور و غوغا فکند در دلِشب سیمِ سهتار
پشتِ ناخن ز تبی در نوسانِ من و توست
۱۴٠۳/٠۸/۲۱ 🌧
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾