eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
112 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
650 ویدیو
230 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
رطب می‌نشاند لبت بر لبم طرب می‌فـزاید تنِ پُر تبم خیالت به دنبال طبعی لطیف لطیفـیِ طبعـت نشـاندی لبم به دنبال دل می‌دوم در به در دری می گشـاید دلم بر شـبم لبم تا به شعـرِ لبانت گشـود طراوت چکاندی تو در مطلبم طلوعی ز چشمت به شعرم دمید تلالو کنان کلـکِ چون کوکـبم مرا جرعـه نوشِ لبت خوانده‌ای ز شربِ شرابت چه خوش مشربم -❀ ⃟ ⃟✍️ ❁༺‌‌‌•-
جان به فدای باغِ همیشه سرسبزِ دلِ تو...💚🌱 رنگ‌آمیزیِ ایوانِ دلِ من، یک فروغ از جلوه‌ی خیالِ روی توست که آیینه‌وار، تجلّی‌گرِ الطافِ بی‌بدیلِ رخساره‌ است و بس... و دمنوشِ بهارنارنج شعرم، همیشه گرم از نگاهِ آتشین است... زیر چشمی به من بنگر و جرعه‌ای از این دمنوشِ تازه دم بنوش...☕ 🌱 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
༺‌• ❀ تا یادِ تو سری به دلِ تنگ می‌زند دردِ فـراق، روحِ مـرا چـنگ می‌زند گمگـشته‌ام درونِ خودم تا بیابمش آن مست را که در دلم آهنگ می‌زند سلانه ساز می‌زند و عشوه در پی اش شـهـــنازوار پرده‌ی سـارنگ می‌زند این ساز نیست، ناز و نیاز معاشقه است یا نقـش مانی است که او رنگ می‌زند آهـــوی وصل، در دل ما می‌دود به شـوق تاب و توان بریده و پا لنگ می‌زند همچون خیال، در شبم ای ماهِ من بتاب روشـن شود که غم به سـبو سنگ می‌زند 🌱 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ ﴾ ۹۱/۱۱/۱۹ https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
✦۞✦‌‌✺‌رهاوردِ شعر✺✦۞✦ باز کن پنجره را و ببین که خدا به تو می‌اندیشد ذهن سرزنده‌ی تو مستعد است به فهمیدن احساس هوا باز کن پنجره را... رنگِ آوازِ روحِ ترت را لمس کن تا به خدا پی ببری پاسخِ آوازِ پرِ روحِ زِ گل پرده درت را بشنو زِ نسیمِ سحری دست از جذبه‌ی بی موقعِ هشیارِ دلِ خود بردار دل به رویایِ نگاهت بسپار و صدا کن، سده‌ی سردِ فراموشیِ خاموشی را که فروغش آتشی از دستِ تو است باز کن پنجره را و ببین که جهان همه از آینه‌ی صافِ دلت می‌گذرد اگر این پنجره را باز کنی بوی بهبود، ز اوضاع جهان می‌شنوی مست و آشفته به خلوتگهِ رازی بروی باز کن پنجره را و ببین... 🌱 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ ﴾ 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
گیـسـوی طـربنـاک تو و باد صـبا مست هرحلقه ازاین سلسله‌ی شور و نوا مست چرخِ فلک از گردشِ گیسوی تو مدهوش هـر ذرّه ز عشـق تو معـلّق به هـوا مست حرفی به لب آور، چه بلایی است لبانت هـر واژه ز لب‌های تو و جـام بلا مست چنگـی به سر زلف بزن، مـاهِ شـبِ شـعر یک جرعه ز معنا بچکان بر لبِ ما مست 🪴 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
ای لطفِ ناب، در دلِ تنگم ترانه‌ای شـوری شــریف و هـم‌نفــسِ عارفـانه‌ای حسّی که شعر، از لبِ لعلت ربوده‌است شـوقـی تنیــده هـر غــزلِ عاشــقانه‌ای 🌱 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
صیدِ از یاد رفته را گاهی سوزِ هجـران برآورد آهی بی نصیبی بلای بی حدّی بی نوایی نوای جانکاهـی دارد امّـیدِ رونقـی در عشـق خاطرِ خسته هر سحرگاهی با دعـاییّ و ناله و اشکی داغِ حسرت، چراغِ هر راهی -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
امیدی می‌تراود در دلِ ما گُل و نور و ترانه در گِلِ ما طـرب در جـانِ ما شـوری تپیده تَبَش چون قلبِ ما همدم ندیده تقرّب در مـقـام قـدسـیِ یار توسّل می‌کند هر لحظه هموار به جز رحمت به درگاهش ندیدیم اگـر چـه محنتِ دنیـا کشـیدیم به ذکری مهرپرور در سروریم قرینِ درد، امّا پر غـروریم حضورش با خلوصِ قلب، سرگرم تسـلّط یافـته بر لحـظـه‌هـا نرم تلالو کرده خورشـید وصالش به جانِ روز و شب بارد جمالش جمالش با کمالش هم‌کلام است گهی درمان، پیِ دردش غلام است به دنیـایی ورای فهم و ادراک تحمّل، می‌فشاند گُل بر افلاک بیا کـز عالـمِ معـنا بخوانیم که غم‌های جهان از دل برانیم غمِ دنیای دون در خلوتِ دل نیابد مأمنی از هـیبتِ دل دلِ شیداییِ ما وقفِ عشق است کفِ هر آرزو و سقف عشق است نگاهـی آسـمـانی در دلِ ما نشانده اضطراب و مشکلِ ما نسیمِ وصلِ جانان است، یارا سعـادت همـدمت بادا نگارا ۱۴٠۲/۱۱/۲۶ نیمه شب -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
بالشِ خیسِ من و قلبِ پر از تاب و تبم خبر از سـوزِ سحـر می‌دهــد و آهِ شـبم دیگر از شمعِ وجودم نکشد شعله خروش این سـکوتِ دلِ سـوزان، شده تاول به لبم گوش کـن ناله‌ی خامـوشِ مرا در دلِ شب که تو محـرم به دلِ زاری و من رازِ شـبم بگْـذر از دردِ من ای یارِ مســیحا نفــسم که‌من از درد، خوشم گرچه‌تنی‌جان‌به‌لبم -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
ای چشمه‌ی نورِ من دو چشمت وی جـام بلــورِ من دو چشمت تن گشته خمیر و جان چو گندم دل کرده تنورِ من دو چشمت 🌾 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
در چهل وادی شوقت دل آشفته که ماند خاک راه طلـب از دیده‌ی تر رفته که ماند عشــق را آدم نو باید و دنیای دگر شعر آیینی چشمان تو ناگفته که ماند قلـب آلوده‌ی ما و دم قدســی شمـا عزم رویای قدیم است چنین خفته که ماند اشک‌وخونی که فراقت به دل‌ودیده فشاند درّ و لعلی نفست ساخته و سُفته که ماند باز با شـــور وصالت قدمـی بردارد در چهل وادی شوقت دل آشفته که ماند 🏴 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ ﴾ اربعین ۹۸/٠۷/۲۷
طبیبان در جهان، جان آفرینند به نورِ ایزدی دائـم عجینند از الطافِ خـدایـی دُرّ و لعــلند که خلقی در رکابِ این نگینند مسیحا دَم، نفس‌ها آسمانی دمـادم مـهــــرورزانِ زمـیـنند ۱۴٠۴/٠۶/٠۱🌱 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿