گلِ پیوســـته بهـــاران طــرب آذینِ دلم
خشخشِ رختِتنت رخنه به هر چینِ دلم
هرچه افیون شده افزون به فراروی خیال
خواب در چشـمِ خمارت شـده تسکینِ دلم
مژههایت که به تسخیرِ خِرَد مشغول است
مرزِ بی حدّ جنونش شـده پَرچینِ دلـم
تا در آئیـنهی رویت بدمـد حُسـنِ نظـر
آهِ جانســـوزِ پیاپی شـده آئیـنِ دلم
ای صفای غزلِ نامده از عالمِ غیب
واژه واژه نفسـت همـدمِ دیرینِ دلم
۱۴٠۳/٠۹/٠۵🌱
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
گلِ پیوســـته بهـــاران طــرب آذینِ دلم خشخشِ رختِتنت رخنه به هر چینِ دلم هرچه افیون شده ا
مژههایت که به تسخیرِ خِرَد مشغول است
مرزِ بی حدّ جنونش شـده پَرچینِ دلـم
🌱
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
مرغِ آمین، دعای من بشنو
آتشــی زن به نالهام از نو
گرهای بر ضریحِ چشمانش
دل زند تا ابد شود رهرو
دل و جان زینهمه نیازِ سـحر
چون دخیلی ز رازِ شب مملو
کو شبی کز کمندِ گیسویش
دل نیاویخته به قصد گـرو
تا خیالش چو مهر و مه گردد
لحــظــههـا ذرّههــای پُر پرتو
۱۴٠۳/٠۹/٠۶🌱
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
سنجشِ شیرینِ شیره از کراماتِ من است
شیخ عشرت پیشه را ضرب المثل میآوری!
🍇
#حوصلهی_بحر
#شیره
#شهد_و_عسل
#خوشه_خوشه
#شور_غزل
#امید
#زندگی
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
عهد بستم که دگر نشکنم آن قلبِ شریف
خدشــه وارد نکـنم، بر دلِ آن مـاهِ عفـیف
دل به رویای پر از لطفِ خیالش ندهم
که خیالش دلش آزرده ز رویای لطیف
مثـل گلـبرگِ ظریفی ز تراویدنِ خود
غرقرنج استازاحساسِسرانگشتِظریف
تابِ دلدادگی و عاشقیاش نیست دگر
دلگرفت از عللِضعفوغشِ جانِنحیف
🌱
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
گرچه دورم، حوصلهی بحر.mp3
1.87M
🎵ترنّم مهــر🎼
🔹خوانش شعر🔹
گرچه دورم همچو بنزینی بسوزانمتو را
برحذر باش از هوایم تا نشورانمتو را
🌱
🎙شعر: رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
آهنگ: همنوازی سهتار و هنگدرام✓
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصهی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#فرهنگ
#هنر
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
چون وهم و خیال شاعرانه، حوصلهی، بحر.mp3
1.85M
🎵ترنّم مهــر🎼
🔹خوانش شعر🔹
چون وهم و خیالِ شاعرانه
برخاسـته دل ز هر کرانه
🌱
🎙شعر: رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصهی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#فرهنگ
#هنر
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
زیر پایت را نگاهی کن که دل
بشْکُفد همچون گُلی از جانِ گِل
پایِ سیمـینت دلافروزِ من است
شعلهی آه است و جانسوز من است
جانِ شیداییِ من در پای تو
از تمــنّای تو شد رسوای تو
زیر لب با ذکرِ وصلت هرنفس
پا به پایت میدود شـورِ هوس
پایِ عهدت عمرِ من بر باد رفت
بر وجودِ لحـظههـا بیـداد رفت
از لطیفیات چهگویم؟ هرچههست
پای ســـرو بوســتانی را شکســت
پای رفتن نیست در سروِ سهی
ور نه افتد در پیِ مهـرِ مهـی
در خمارین چشمکِ آهوی تو
کِـی ز پا افتد؟ تبِ جادوی تو
خلقِ عالم والهی حالِ تواند
پایمـردانِ پر و بالِ تواند
دل نمـانده که نبرده موی تو
پای درسِ عشقِ مهرِ روی تو
روی تو چون موی تو آشفته است
در سراپایت هوسها خفـته است
تا هوس بیدار گردد یک زمان
شور برپا میکند شوقِ نهان
کی به پایت میرسد پایِ غزال
رقـص آهـویِ جمـالت در خیال
شعرِ من از رقصِ گیسو پا گرفت
تا سراغـی از دلِ شــیدا گرفت
چون نسیمی در سحرگاهی دمَد
دل به پا دارد که وی آهی دمَد
۱۴٠۳/٠۸/۱۶
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هم خانی و هم باجی و هم جانی و جانان
هـم خوابـی و هـم آبـی و هـم تابـی و تابان
هم شوری و هم سوری و هم نوری و سوزان
هـم باری و هـم ناری و هـم تاری و نالان
هم قهـری و هم زهــری و هم دهــری و دوران
هم مستی و هم رستی و هم جستی و جولان
هم ماهی و هم راهی و هم آهی و گریان
هم دردی و هم سردی و هم گردی و گَردان
۱۴٠۳/٠۹/٠۹🔥
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
محبّت چون نسـیم صبحگاهان
وزیده در وجودت صد دل و جان
امیدِ بیقراران در قرارت
قرارت در امیدِ بیقراران
قُدومت سبز و قلبت همچو دریا
طراوت میچکد چون لطفِ باران
پیاپی میتراود از لبانت
غـزلهای دلانگیز بهـاران
بیار از عالـم معــنا کلامـی
تویی معنای ناب عشق و عرفان
دمیدی در دلم شوری پر از نور
تو شورانگیزی و نوری در اذهان
کجــایی؟ ای حلاوت سنج قلـبم
طرب، چندی است در دل گشته پنهان
به هـر تاری ز مو آشفـتهای دل
بزن چنـگی به گیسـوی پریشان
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
حوصلهی بحر-مثنوی الهی.mp3
3.45M
🎵ترنّم مهــر🎼
🔹خوانش شعر🔹
الهــی قلـبِ تو از مـهـــر لبریز
سعادت همدمت باد و طرب نیز
🌱
🎙شعر: رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
آهنگ: دستگاه همایون✓
جلیل شهناز و پرویز یاحقی
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصهی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#فرهنگ
#هنر
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
جان به فدای باغِ همیشه سرسبزِ دلِ تو...💚🌱
رنگآمیزیِ ایوانِ دلِ من، یک فروغ از جلوهی خیالِ روی توست که آیینهوار، تجلّیگرِ الطافِ بیبدیلِ رخساره است و بس...
و دمنوشِ بهارنارنج شعرم، همیشه گرم از نگاهِ آتشین است...
زیر چشمی به من بنگر و جرعهای از این دمنوشِ تازه دم بنوش...☕
#حوصلهی_بحر
ای روح سرگردان من، افتادهای در جان من
افتادهای در جان من، ای روح سرگردان من
خوابی؟خیالی؟چیستی؟بردی ز کف ایمان من
ای جـانِ جـانِ جـانِ مـن جـانانهای جــانانِ من
گاهی خیالِ روی تو وآن چشمِ چون آهوی تو
شـوری برافـروزد ز نو اشـعـارِ خوشالحـانِ من
تابیده زلفت در شبم، غم دیده چشمت از تبم
شـوریده جـانی بر لبـم، سرگشـته و حیرانِ من
بنگـــر قـطار آرزو، پیوســته تازد چون عــدو
زخمی زند هو هوی او، بر پیکرِ بیجانِ من
۱۴٠۳/٠۹/۱٠🌱
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
تو، به لیموی خوش بوی بهاری طـراوت بخـشِ جـانِ کوهـسـاری ز لطفِ شب، ترنّم بر لبت مست سـحــر با ناله
تو، به لیموی خوشبوی بهاری
طراوت بخشِ جانِ کوهساری
🌱
#حوصلهی_بحر
#به_لیمو
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
اگر با شـعــرهــای اشـکبارم
دلی رنجیده گاهی شرمسارم
کلامم غرق عشقی سوزناکاست
چو دنیایم قرینِ مهرِ پاکاست
نخفـتن در سحـرگاهـی و آهـی
تنیـدن در شبانگاهـی و مـاهـی
مـقـامِ شـعـر در وقـت نیاز است
گهی بیپرده و گه غرق راز است
گهی سرمست در دل میخروشد
ز لعـلِ لـب جـواهـر میفروشد
شرابی میتراود در دهانها
اگر لب بر لبش یابد نهانها
چه شوری در دلم جان میفشاند
که سـوری در گِلم آن میکشاند
نفسهایم معطر از هوایش
هواخواهم بر عطرِ باصفایش
صفایش در ضمیرم پر تلاطم
نوایش در خمـیرم عطـرِ گندم
ز نورش گـرم شـد، قلـبِ تنورم
چه مستانه تپشهایی ز نورم
ز شب مانده ترانه یادگاری
سحـر رانده بهـانه بهرِ یاری
جهان سرگرم این راز و نیاز است
که جـان آمـادهی وقت نماز است
نیمهشب دوشنبه ۱۴٠۲/۱٠/۱۱
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
ای شـرابِ زنجبیلی در لبت شورآفرین
شعرهای بیبدیلی چون تبت شورآفرین
دل ز غوغای وصالت تا سحـر شـوریدهسـر
سر ز سوادی خیالت چون شبت شورآفرین
تارِ گیسویت به هر زخمه نشانده نغمهای
هـر دلـی با ذکـرِ یا رب یا ربت شـورآفـرین
همکلامـی با تو از عهــدِ ازل، آهـی دمَـد
چون دمِ گیرایِ عالی مشربت شورآفرین
نیـک میتازی بر احوالِ غریبِ هر غـزل
راکبِ خوشمنظری و مرکبت شورآفرین
کهکــشانی در نگاهـت جانفـشانی مـیکند
مهر و مه با چشمک هرکوکبت شورآفرین
۱۴٠۳/٠۹/۱۳🌱
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
رسم دلدادگی، حوصلهی بحر.mp3
5.36M
🎵ترنّم مهــر🎼
🔹خوانش شعر🔹
رسـمِ دلدادگـی نمیدانی
بر سرِ عهدِ خود نمیمانی
🌱
🎙شعر: رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
آهنگ: تار، فریدون حافظی✓
مایهی اصفهان
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصهی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#فرهنگ
#هنر
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ
🏴🏴🏴🏴🏴
نخـی از چـادر تو رشــتهی تسـبیح مـلک
ذکر، پیوسته به انفاسِ تو در هفت فلک
نفـسِ پاک تو را جـان جهـان غرقِ نیاز
روز و شب چون گذرد از گذرِ حقّ نمک
تا زمـین از تب لـبریز زمـان، سـوختنی است
خاک، ماهی به دلش دارد و مهری به فدک
نقشِ هستیِ دو عالم به نگاهت مشغول
آه اگر حلقهی اشکِ تو شود بابِ محک
رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#یا_فاطمة_الزهراء
چرا #دلنوشتههای_من از من پنهان است؟
و دلگویههای تو از تو نالان؟ که دمی نه پیِ اینی و نه در بندِ آن!
ای بیخبر از ضجّههای هر شبم از دوریِ ماهِ رویت... چندی از ابر برون آ و رخ بنما که چشمم از انتظارت، دیدهور است و گوشم از نوایِ سیمِ سهتارت، پُر شور و شر. دستی بر سَرم بکش تا لبم از طعمِ پایندهی نامت، کام یابد و در اوهام، تابد.
میبینی و در پرده نشستی که مگر از یافتههای دیرینهی خود، جرعهای معرفت از جامِ لبانی نوشی...🪴
۱۴٠۳/٠۹/۱۴
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
نمِ باران به جـادههای خیال
غمِ هجران چه بادههای محال،
چکد از چشمِ منتظر چون اشک
زده بر لحظهها ز جامِ جمـال
مهــر و مـاه از ترنّمش لبریز
تبِ عشقش فکنده شورِ وصال
۱۴٠۳/٠۹/۱۵🌧
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
دل که آویخته از زلـفِ کمـندی چندی
لبمم آمیخته با شعرِ چو قندی چندی
رهروِ عشق که آکنده ز لطفِ غمِ توست
دارد امّـید که سرمســت، بخـندی چندی
غزلی چشم به راهست و غزالی به گریز
در امان نیسـت، خیالی ز گزندی چندی
گرچه دنیای غریبی به دلم رخنهگر است
غـربتـم نیـک بوَد گـر بپســندی چندی
پرنـیـانِ خـمِ گیســـویِ تو و بادِ صـبا
شعرِ ناب است که تابیده پرندی چندی
دلِ سودازده را زآتشِ رخسارِ خوشت
به تبِ قهر بسوزی چو سپندی چندی
رو گرفـتی ز من و عشـوه کـنان جـان مرا
کو به کو بردی و بستی تو به بندی چندی
۱۴٠۳/٠۸/٠۳
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید🌱
#زندگی🌱
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
خوابِ گرمی که به چشمانِ خمارت آید
شــورِ مســتی چه دلآویز کـنارت آید
نغمهیعشق، که صد چنگ زند بر خم زلف
نفـســی عطــرفشـــان، زان لبِ نارت آید
آه از این فاصلهها کز غمِ رویت لبریز
نالهها در پیِ دل در شبِ تارت آید
رخنهای کرده به هر روزنهی وهم و خیال
غـزلِ چشـمِ غـزالی که شکارت آید
هرچه وابستگیِ شعر به زلف افزونتر
واژه، وارســتهی گیســـوی نگارت آید
۱۴٠۳/٠۷/۲۹
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
رخنهای کرده به هر روزنهی وهم و خیال
غـزلِ چشـمِ غـزالی که شکارت آید
🌱
#حوصلهی_بحر
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
بوسه بر لعلِ لب و عشوه خریدن ز نگاهی
مایهی جان طلبد، سنگـدلِ چشـم سـیاهی
خندههایی که غزلسـازِ دلِ زار و نزار است
سوزها داده به لبها که تبی گشته ز آهی
گرچه هر روزنه از عشق بتابد به دلِ شب
روشـنیهای عیانتر بدمـد، وقتِ پگاهی
برگرفـتـی و بریدی و رمـیـدی و تنیـدی
چهره از دیده و عهدی تو ز یاری به گناهی
شعرِچشمان تو غوغای سحرگاهِ خیال است
شور بنشان به لبِ شاعرِ شبخیزِ نگاهـی
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
۱۴٠۳/٠۷/۱۵
#امید
#زندگی
شاخه با ریشهی خود حرفِ پیاپی دارد
که لبـش مـیل دمـیدن چو لبِ نی دارد
غنچهشوقیبهشکوفاشدنشهست،هنوز
کهصبامستوغزلخوان بهکفَش می دارد
خاک، پُر آب شــده همـچو غـزلـهای دَری
تُرک و تازی چه کند فهم، چهها وی دارد؟
سیب هر سال در این فصل شکوفا نشود
باغــبان کـرده فـرامـوش کـه گُل کِـی دارد؟
در دلِ باغ چه رازی است كه در فصلِ خزان
هـوسِ بوسـهی سیبی به لبش هی دارد
۱۴٠۳/٠۹/۱۹🌱
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی
نقیضهای بر این سرودهی دلگزا... 👇🏻
شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد
باغ امسال،چه پاییز عجیبی دارد
غنچه، شوقی به شكوفا شدنش نیست دگر
با خبر گشته كه دنیا چه فریبی دارد
خاك كم آب شده،مثل كویری تشنه
شاید از جای دگر مزرعه شیبی دارد
سیب هر سال در این فصل شكوفا می شد
باغبان كرده فراموش كه سیبی دارد
در دل باغ چه رازی است كه در فصل بهار
باز از زردی پاییز نصیبی دارد