eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
113 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
580 ویدیو
188 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
به شــبروان خیالت اشـارتی به عــنایت میسّر است که حاجاتِ دل دهی ز بنانت -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
تو، به لیموی خوشبوی بهاری طراوت بخشِ جانِ کوهساری 🌱
ای صفای خاطرِ شوریدگانِ آهی فِرست تا برافروزد چـراغِ راهِ عشقت، ماهـتاب 🌱 -❀✍️رشوند ﴿
زندگی از شـوق رویای‌ وصـالی غـرقِ خواب‌ عشق، دنبالِ غمی می‌گردد و حسّی خراب ذرّه ذرّه از غبارِ جانِ ما بر بامِ دل بالِ تُرد پر زدن را یافته همچون حباب نیســتـی در کار مشـتاقـان فکــنده طـرح نو با فنا سرخوش شود احوال هستی چون سراب نغمه‌ی محزونِ مهری بر لبِ سوزانِ شب شــور باریـده به گرمــای وجودِ آفـتاب ای صفای خاطرِ شوریدگان آهی فرست تا برافـروزد چـراغِ راهِ عشـقـت، ماهــتاب هر چه دنیـای ورای فهـمِ ما پیچـیده‌تر راست‌تر می‌گردد این انگیزه از افکارِ ناب ۱۴٠۳/٠۲/٠۸ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
آخرین برگِ من است این شعرِ پُر سوز و گدازم تا مگـر رامِ غـزل گـردد غـزالِ غـرقِ نازم از امـیدی می‌سرایم تا ابد شوری برآرد بویِ زلفش از ازل بوده‌است در راز و نیازم گرچه محروم است چندی شعرِجانکاه از نگاهی رجعــتی بینم در الطافِ خـیالِ دلـنوازم کی به پایان می‌رسد این شور و غوغایِ تمنّا؟ شوقِ سرمستی پیاپی می‌زند زخمه به سازم خیز و دست‌افشان به بزم می‌پرستان جان‌برافشان تا برآشــــوبد هـــوای عشـــــق، حــالِ نا ترازم 🌱👇 https://www.aparat.com/v/w41hanx ۱۴٠۳/٠۹/٠۳🌱 -❀✍️رشوند ﴿
دلتنگ توام... ای تو غافل ز پریشانیِ احوالِ دلم دوست دارم که تو را تا ابد از دور تماشا کنم و غرق در جلوه‌ی جانانه‌ی سرریزِ تو در وهم شوم ای همه بود و نبودم ز وجودت سرمست از ازل، عشقِ رخت در دلِ من بوده و هست پس هم‌آوازِ دلم باش که در عمقِ نهان‌خانه‌ی خود گاه در ظلمتِ گیسویِ شبت مویه کنان تا دمِ صبحِ رخت، داد و هواری بزنم... 🌧 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
گلِ پیوســـته بهـــاران طــرب آذینِ دلم خش‌خشِ رختِ‌تنت رخنه به هر چینِ دلم هرچه افیون شده افزون به فراروی خیال خواب در چشـمِ خمارت شـده تسکینِ دلم مژه‌هایت که به تسخیرِ خِرَد مشغول است مرزِ بی حدّ جنونش شـده پَرچینِ دلـم تا در آئیـنه‌ی رویت بدمـد حُسـنِ نظـر آهِ جانســـوزِ پیاپی شـده آئیـنِ دلم ای صفای غزلِ نامده از عالمِ غیب واژه واژه نفسـت همـدمِ دیرینِ دلم ۱۴٠۳/٠۹/٠۵🌱 -❀✍️رشوند ﴿
مرغِ آمین، دعای من بشنو آتشــی زن به ناله‌ام از نو گره‌ای بر ضریحِ چشمانش دل زند تا ابد شود رهرو دل و جان زینهمه نیازِ سـحر چون دخیلی ز رازِ شب مملو کو شبی کز کمندِ گیسویش دل نیاویخته به قصد گـرو تا خیالش چو مهر و مه گردد لحــظــه‌هـا ذرّه‌هــای پُر پرتو ۱۴٠۳/٠۹/٠۶🌱 -❀✍️رشوند ﴿
سنجشِ شیرینِ شیره از کراماتِ من است شیخ عشرت پیشه را ضرب المثل می‌آوری! 🍇
عهد بستم که دگر نشکنم آن قلبِ شریف خدشــه وارد نکـنم، بر دلِ آن مـاهِ عفـیف دل به رویای پر از لطفِ خیالش ندهم که خیالش دلش آزرده ز رویای لطیف مثـل گلـبرگِ ظریفی ز تراویدنِ خود غرق‌رنج است‌ازاحساسِ‌سرانگشتِ‌ظریف تابِ دلدادگی و عاشقی‌اش نیست دگر دل‌گرفت از عللِ‌ضعف‌وغشِ جانِ‌نحیف 🌱 -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
گرچه دورم، حوصله‌ی بحر.mp3
1.87M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 گرچه دورم همچو بنزینی بسوزانم‌تو را برحذر باش از هوایم تا نشورانم‌تو را 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ آهنگ: همنوازی سه‌تار و هنگدرام✓ ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
چون وهم و خیال شاعرانه، حوصله‌ی، بحر.mp3
1.85M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 چون وهم و خیالِ شاعرانه برخاسـته دل ز هر کرانه 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
زیر پایت را نگاهی کن که دل بشْکُفد همچون گُلی از جانِ گِل پایِ سیمـینت دل‌افروزِ من است شعله‌ی آه است و جانسوز من است جانِ شیداییِ من در پای تو از تمــنّای تو شد رسوای تو زیر لب با ذکرِ وصلت هرنفس پا به پایت می‌دود شـورِ هوس پایِ عهدت عمرِ من بر باد رفت بر وجودِ لحـظه‌هـا بیـداد رفت از لطیفی‌ات چه‌گویم؟ هرچه‌هست پای ســـرو بوســتانی را شکســت پای رفتن نیست در سروِ سهی ور نه افتد در پیِ مهـرِ مهـی در خمارین چشمکِ آهوی تو کِـی ز پا افتد؟ تبِ جادوی تو خلقِ عالم واله‌ی حالِ تواند پایمـردانِ پر و بالِ تواند دل نمـانده که نبرده موی تو پای درسِ عشقِ مهرِ روی تو روی تو چون موی تو آشفته است در سراپایت هوس‌ها خفـته است تا هوس بیدار گردد یک زمان شور برپا می‌کند شوقِ نهان کی به پایت می‌رسد پایِ غزال رقـص آهـویِ جمـالت در خیال شعرِ من از رقصِ گیسو پا گرفت تا سراغـی از دلِ شــیدا گرفت چون نسیمی در سحرگاهی دمَد دل به پا دارد که وی آهی دمَد ۱۴٠۳/٠۸/۱۶ -❀✍️رشوند ﴿
هم خانی و هم باجی و هم جانی و جانان هـم خوابـی و هـم آبـی و هـم تابـی و تابان هم شوری و هم سوری و هم نوری و سوزان هـم باری و هـم ناری و هـم تاری و نالان هم قهـری و هم زهــری و هم دهــری و دوران هم مستی و هم رستی و هم جستی و جولان هم ماهی و هم راهی و هم آهی و گریان هم دردی و هم سردی و هم گردی و گَردان ۱۴٠۳/٠۹/٠۹🔥 -❀✍️رشوند ﴿
محبّت چون نسـیم صبحگاهان وزیده در وجودت صد دل و جان امیدِ بی‌قراران در قرارت قرارت در امیدِ بی‌قراران قُدومت سبز و قلبت همچو دریا طراوت می‌چکد چون لطفِ باران پیاپی می‌تراود از لبانت غـزل‌های دل‌انگیز بهـاران بیار از عالـم معــنا کلامـی تویی معنای ناب عشق و عرفان دمیدی در دلم شوری پر از نور تو شورانگیزی و نوری در اذهان کجــایی؟ ای حلاوت‌ سنج قلـبم طرب، چندی است در دل گشته پنهان به هـر تاری ز مو آشفـته‌ای دل بزن چنـگی به گیسـوی پریشان -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
حوصله‌ی بحر-مثنوی الهی.mp3
3.45M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 الهــی قلـبِ تو از مـهـــر لبریز سعادت همدمت باد و طرب نیز 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ آهنگ: دستگاه همایون✓ جلیل شهناز و پرویز یاحقی ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
جان به فدای باغِ همیشه سرسبزِ دلِ تو...💚🌱 رنگ‌آمیزیِ ایوانِ دلِ من، یک فروغ از جلوه‌ی خیالِ روی توست که آیینه‌وار، تجلّی‌گرِ الطافِ بی‌بدیلِ رخساره‌ است و بس... و دمنوشِ بهارنارنج شعرم، همیشه گرم از نگاهِ آتشین است... زیر چشمی به من بنگر و جرعه‌ای از این دمنوشِ تازه دم بنوش...☕
ای روح سرگردان من، افتاده‌ای در جان من افتاده‌ای در جان من، ای روح سرگردان من خوابی؟خیالی؟چیستی؟بردی ز کف ایمان من ای جـانِ جـانِ جـانِ مـن جـانانه‌ای جــانانِ من گاهی خیالِ روی تو وآن چشمِ چون آهوی تو شـوری برافـروزد ز نو اشـعـارِ خوش‌الحـانِ من تابیده زلفت در شبم، غم دیده چشمت از تبم شـوریده جـانی بر لبـم، سرگشـته و حیرانِ من بنگـــر قـطار آرزو، پیوســته تازد چون عــدو زخمی زند هو هوی او، بر پیکرِ بی‌جانِ من ۱۴٠۳/٠۹/۱٠🌱 -❀✍️رشوند ﴿
اگر با شـعــرهــای اشـکبارم دلی رنجیده گاهی شرمسارم کلامم غرق عشقی سوزناک‌است چو دنیایم قرینِ مهرِ پاک‌است نخفـتن در سحـرگاهـی و آهـی تنیـدن در شبانگاهـی و مـاهـی مـقـامِ شـعـر در وقـت نیاز است گهی بی‌پرده و گه غرق راز است گهی سرمست در دل می‌خروشد ز لعـلِ لـب جـواهـر می‌فروشد شرابی می‌تراود در دهان‌ها اگر لب بر لبش یابد نهان‌ها چه شوری در دلم جان می‌فشاند که سـوری در گِلم آن می‌کشاند نفس‌هایم معطر از هوایش هواخواهم بر عطرِ باصفایش صفایش در ضمیرم پر تلاطم نوایش در خمـیرم عطـرِ گندم ز نورش گـرم شـد، قلـبِ تنورم چه مستانه تپش‌هایی ز نورم ز شب مانده ترانه یادگاری سحـر رانده بهـانه بهرِ یاری جهان سرگرم این راز و نیاز است که جـان آمـاده‌ی وقت نماز است نیمه‌شب دوشنبه ۱۴٠۲/۱٠/۱۱ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
ای شـرابِ زنجبیلی در لبت شورآفرین شعرهای بی‌بدیلی چون تبت شورآفرین دل ز غوغای وصالت تا سحـر شـوریده‌سـر سر ز سوادی خیالت چون شبت شورآفرین تارِ گیسویت به هر زخمه نشانده نغمه‌ای هـر دلـی با ذکـرِ یا رب یا ربت شـورآفـرین هم‌کلامـی با تو از عهــدِ ازل، آهـی دمَـد چون دمِ گیرایِ عالی مشربت شورآفرین نیـک می‌تازی بر احوالِ غریبِ هر غـزل راکبِ خوش‌منظری و مرکبت شورآفرین کهکــشانی در نگاهـت جانفـشانی مـی‌کند مهر و مه با چشمک هرکوکبت شورآفرین ۱۴٠۳/٠۹/۱۳🌱 -❀✍️رشوند ﴿
رسم دلدادگی، حوصله‌ی بحر.mp3
5.36M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 رسـمِ دلدادگـی نمی‌دانی بر سرِ عهدِ خود نمی‌مانی 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ آهنگ: تار، فریدون حافظی✓ مایه‌ی اصفهان ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ 🏴🏴🏴🏴🏴 نخـی از چـادر تو رشــته‌ی تسـبیح مـلک ذکر، پیوسته به انفاسِ تو در هفت فلک نفـسِ پاک تو را جـان جهـان غرقِ نیاز روز و شب چون گذرد از گذرِ حقّ نمک تا زمـین از تب لـبریز زمـان، سـوختنی است خاک، ماهی به دلش دارد و مهری به فدک نقشِ هستیِ دو عالم به نگاهت مشغول آه اگر حلقه‌ی اشکِ تو شود بابِ محک رشوند ﴿
چرا از من پنهان است؟ و دلگویه‌های تو از تو نالان؟ که دمی نه پیِ اینی و نه در بندِ آن! ای بی‌خبر از ضجّه‌های هر شبم از دوریِ ماهِ رویت... چندی از ابر برون آ و رخ بنما که چشمم از انتظارت، دیده‌ور است و گوشم از نوایِ سیمِ سه‌تارت، پُر شور و شر. دستی بر سَرم بکش تا لبم از طعمِ پاینده‌ی نامت، کام یابد و در اوهام، تابد. می‌بینی و در پرده نشستی که مگر از یافته‌های دیرینه‌ی خود، جرعه‌ای معرفت از جامِ لبانی نوشی...🪴 ۱۴٠۳/٠۹/۱۴ -❀✍️رشوند ﴿