eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
110 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
650 ویدیو
230 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
۞🌷به یاد شهدا🌷۞ با صـبا در چمـن لاله، سـحـر می گفـتم که شهیدان که اند؟ این همه خونین کفان ‌『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ⃟✍️❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
💛 نشانِ یار •ꕥ◍🌙◍‌‌ꕥ• بی‌توآوارم‌وبرخویش‌فروریختہ‌ام اےهمه‌سقف‌وستون‌وهمه‌آبادےما... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱
‹💖📓›❀ ⃟ ⃟ شعر و حکمت༺‌‌‌• ‌اگـر لذت ترک لذت بدانی دگر شهوت نفس، لذت نخوانی هزاران در از خلق بر خود ببندی گـرت باز باشـد دری آسـمـانی سفـرهای علـوی کند مرغ جانت گـر از چنبر آز بازش پرانی ولیکن تو را صـبر عنقـا نباشد که در دام شهوت به گنجشک مانی ز صورت پرستیدنت می‌هراسم که تا زنده‌ای ره به معنی ندانی گر از باغ انست گیاهی برآید گیاهت نماید گل بوسـتانی دریغ آیدت هر دو عالم خریدن اگـر قـدر نقـدی که داری بدانی به مُلکی دمی زین نشاید خریدن که از دور عمـرت بشد رایگانی همین حاصلت باشد از عمر باقی اگـر همچنینش به آخـر رسانی بیا تا به از زندگانی به دستت چه افتاد تا صرف شد زندگانی چنان می‌روی ساکن و خواب در سر که می‌ترسم از کاروان باز مـانی وصیّت همین است جـان برادر که اوقات ضایع مکن تا توانی صـدف وار باید زبان درکشـیـدن که وقتی که حاجت بود دُر چکانی همه عمر تلخی کشیده است سعـدی کـه نامـش برآمد به شیرین زبانی «سعدی» ‌‌ ‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 زنده یاد (۱۷ دی ۱۳۲۵ – ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳) ردیف‌دان، موسیقی‌دان و آهنگ‌ساز ایرانی بود. او نوازنده‌ی برجسته‌ی تار، سه‌تار و کمانچه و نیز پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود. او از چهره‌های تأثیرگذار موسیقی ایرانی بود که با خلق آثاری چون 🇮🇷 🌷 در تاریخ موسیقی ایران، ماندگار شد. روحش شاد و یادش گرامی... پی‌نوشت: این آهنگ بسیار دلنشین، بر اساس شعر زیبایی از در دستگاه اجرا شده است.
غم، سوی من آ دلش میازار دمی در طبعِ لطیفِ او طرب دیده غمی هشدار که احـوالِ هـنرپرورِ او بر بال خیال خویش، گردیده نمی -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
Jalil ShahnazJalil_Shahnaz-Cheharmezrab_Dashti-SONG95IR.mp3
زمان: حجم: 2.3M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ تار و ترمه بداهه نوازی نوازنده تار: جلیل شهناز چهارمضراب دشتی✓ ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
خـمِ گیســویِ تو تا دید گرفـتار مرا سوی‌خودمی‌کشداین حلقه‌ی دوّار مرا نوک مژگان زراندوز، که خون‌ریز دل است درّ و لعـلی دهـد از چشـم گهـر بار مرا تا سرانگشت‌هنرمند تو در این غزل است نقــشِ مـسـتی زند از عـالـم اسـرار مرا جرعه‌ای از لبِ نوشینِ تو در کامِ دلم عالمـی مـسـت ، برآرد ز دلِ نار مرا نغمه‌ای‌کزغم‌جانکاهِ‌تو برلب‌جاری‌است مـی‌کـشــاند به سـراپرده‌ی پنـدار مرا حسّ لبریزِ سحر با نفحاتِ دمِ صبح شـور باریده بر احوالِ شـرر بار مرا ۱۴٠۲/۱٠/۱۷ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
خـمِ گیســویِ تو تا دید گرفـتار مرا سوی‌خودمی‌کشداین حلقه‌ی دوّار مرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••♡••🔷🔶🔹🦋🔹🔶🔷••♡•• ‌ ❀ ⃟ ⃟ ❅سیر در یک آیه𑁍༺‌‌‌• پروردگارا! آنچه [ظرفیت و] طاقتش را نداریم... بر دوشمان نگذار! 📖 آیه ۲۸۶، سوره بقره 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه معرفت✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 رفیقی داشتم که سالها با هم سفر کرده بودیم و نمک خورده و بی کران حقوق صحبت ثابت شده. آخر به سبب نفعی اندک، آزار خاطر من روا داشت و دوستی سپری شد و با این همه از هر دو طرف دلبستگی بود که شنیدم روزی دو بیت از سخنان من در مجمعی همی‌گفتند: نگار من چو در آید به خنده نمکین نمک زیاده کـند بر جـراحت ریشان چه‌بودی‌ار سرزلفش به‌دستم‌افتادی چوآستین‌کریمان به دست‌درویشان طایفه درویشان بر لطف این سخن نه که بر حسن سیرت خویش آفرین بردند و او هم در این جمله مبالغه کرده بود و بر فوت صحبت قدیم تأسف خورده و به خطای خویش اعتراف نموده. معلوم کردم که از طرف او هم رغبتی هست، این بیتها فرستادم و صلح کردیم: نه ما را در میان عهد و وفا بود جفـا کـردی و بد عهـدی نمـودی به‌یک‌بار ازجهان دل در توبستم ندانسـتم که برگـردی به زودی هنوزت گر سر صلح است بازآی کـز آن مقـبولتر باشـی کـه بودی «گلستان سعدی» ‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini