امان از دوری و چشم انتظاری
که جان افتاده در دام خماری
پریدن در هوای عشق بازی
خیالی ساخـته جانم نگاری
ز گیسوی پریشانش پریشان
غمـش از دل برآورده دمـاری
دل از بالِ خیالش تا بیاویخت
به کوی عاشـقی کـرده گـذاری
تراوش کرده در ذهن پریشان
کلامــی از لبانِ میگسـاری
به وقت بوسههای جانفشانش
تنیـده در وجودم سـوزِ تاری
که شهنازی زده صد زخمهی عشق
از الطافِ نهـــانِ غمــگســـاری
جهانی جاودان در جان، جهان است
امیـدی بی کــران در هـر مـداری
تلاقـی کرده امواج محبّت
تپشهای دلی در بیقراری
۱۴٠۳/٠۴/۲۳
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
ای نورِ ما ای سورِ ما ای دولتِ منصورِ ما
جوشی بِنِه در شورِ ما تا مِی شود انگورِ ما
🍇
#مولوی
📿
تو از #معجزه چه میدانی؟!
همین کلامِ من معجزه است و همین شنیدنِ تو...
اصلاً زندگی، بزرگترین معجزه است که انسانها بیتفاوت در آن سرگرم هستند و از دَم و بازدَمِ اعجازگرِ خود بیخبرند...
کمی آرامتر بیندیش که شلوغیهای ذهنت،
راهِ هموارِ خواستن و رسیدن را ناهموار و دور نکند.
#حوصلهی_بحر
منّت خدای را عزّوجلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که بر آید؟
کز عهدهی شکرش به در آید
🌱
#دیباچه_گلستان_سعدی
••♡••🔷🔶🔹🦋🔹🔶🔷••♡••
❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺•
وقتی از نعمتهایت یاد میکنی...
و يا آنها را میبینی...
بگو ماشاءاللّه
📖 سوره کهف آیه ۳۹
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#قرآن
#آیه_نگار
📿
تو عطرافشانْ صفای هر هوایی
نوایـی در ضـمیـرِ بی نوایـی
نفسهایت نسیمِ بی بدیل است
گـره از کارِ خلـقـی میگـشـایـی
-❀✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
Hojat Ashraf Zade ♫ سایت مختلف موزیک ♫17790_03 Koucheh Bagh-haye Neishabour 320.mp3
زمان:
حجم:
11.78M
⛱💙💚🤍❤💛⛱
🎵 کوچه باغهای نیشابور...
🎙خواننده: حجت اشرف زاده
شاعر: علیرضا بدیع
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه معرفت✓༺•
مهر خوبان، دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شـطـرنج نبـرد آنـچـه رخ زیـبا برد
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
ز سـمـک تا به سـمـاکـش کشـش لیلا برد
من به سرچشمهی خورشید نه خود بردم راه
ذرهای بودم و مـهـرِ تو مـرا بالا برد
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که میرفت مـرا هم به دل دریا برد
جام صهبا به کجا بود و مگر دست که بود؟
که در این بزم بگـردید و دل شیدا برد
خمِ ابروی تو بود و کفِ مینوی تو بود
که به یک جلوه ز من نام و نشان یک جا برد
خودت آموختیام مهر و خودت سوختیام
با برافـروخـته رویی کـه قـرار از ما برد
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خم ابروت مرا دید و زمن یغما برد
همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد
#علامه_طباطبایی