eitaa logo
قرارگاه منتظران
470 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3هزار ویدیو
71 فایل
موکب قرارگاه منتظران (جمعی از خادمان صحن حضرت زهرا سلام الله علیها) که هرساله اربعین در نجف اشرف خدمت می‌کنند.😍 شمارا باحال وهوای آن بهشت برین وفعالیت هاو خدماتشان در ایران آشنا می‌کنند. ارتباط با ما جهت شنیدن نظرات شما 😇 @fadaye_hosein
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🍃 مهربان پروردگارم ... الهی به امید تو به نام تو به یاد تو و برای تو شنبه را آغاز می‌کنیم خـــــدایا ... در آغازین روز هفته حال خوب، رزق بسیار برکت زیاد، موفقیت و آرامش را به ما عطا فرما آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین ای پروردگار جهانیان ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ما سامرا نرفته گدای تو می‌شويم ای مهربان امام فدای تو می‌شويم هادیِ خلق، کوریِ چشمان گمرهان پروانگان شمع عزای تو می‌شويم 🕯 شهادت امام هادی علیه‌السلام بر همه شیعیان تسلیت باد ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
06.Anaam.110.mp3
2.38M
🔸سوره انعام-آيه110: وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَرَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤمِنوُاْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِى طُغْيَنِهِمْ يَعْمَهُونَ 🔹ترجمه فارسي: همان‌گونه كه در آغاز ایمان نیاوردند، این بار نیز دلها و چشم‌هایشان را دگرگون و واژگون مى‌كنیم و آنان را در طغیانشان رها مى‌سازیم تا سرگردان بمانند. 🔸نكات آيه: گناه و لجاجت، دید و بینش انسان را دگرگون مى‌سازد. «و نُقَلِّبُ أفئدتهم» 🔹تفسير آيه: 1- وارونه شدن دل افراد لجوج، سنّت خداوند است. «و نُقَلِّبُ أفئدتهم» 2- ایمان به خدا و رسالت نیاز به قلب سالم دارد. «و نُقَلِّب أفئدتهم» ━━━━⊱♦️⊰━━━━ ☘ اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
💠 امام هادی«ع» و تبیین دوران غیبت و ظهور فرزندش حضرت مهدی«عج» 🔅شاید مطالعه کتابهای روایی و حدیثی برای عموم ما سخت باشد و حتی اکثرا به این منابع دسترسی نداشته باشیم. اما قطعا در منزل همه ما «مفاتیح الجنان» هست و بارها هم به آن مراجعه کرده ایم. در زیارت شریف «جامعه کبیره» که در این کتاب وزین آمده و یکی از سه میراث ارزشمندی است که از امام دهم برای ما به یادگار مانده، فرازهایی است که امام هادی«ع» مسئله مهدویت ودوران ظهور حضرت مهدی (ع) و رهاورد حکومت ایشان را مورد اشاره و توجّه قرار داده است تا زائر اهل بیت «ع» از این طریق معرفت و تربیت مهدوی یابد. برخی از این فرازها عبارتند از: - خبر از غیبت امام دوازدهم و لزوم ایمان به آن: مُوءْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُم - انـتظار ظهور دولت حق: مـُنْتَظِرٌ لِاَمـْرِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ - دعا برای حضور در حکمرانان، کارگزاران و یاران اصلی حضرت مهدی«ع»: وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ... وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِکُمْ وَ یُشَرَّفُ فِی عَافِیَتِکُمْ وَ یُمَکَّنُ فـِی أَیـَّامِکُم - موضوع رجعت: مـُؤْمِنٌ بِاِیابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ وَ یَکُرُّ فِی رَجْعَتِکُمْ - زنده شدن دین در حکومت مهدوی: حَتّی یُحیِیَ اللّهُ تـَعالی دِیـنَهُ بِکُمْ -مکنت و قدرت یافتن امامان الهی یُمَکِّنَکُمْ فِی اَرْضِهِ -فراگیری عدالت: وَ یُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ و... انس با زیارت جامعه کبیره، زیارتی که از لسان امام هادی«ع» صادر شده و حضرت حجت«عج» بر مداومت به خواندن آن سفارش کرده اند، ان شاالله ما را به سمت و سوی آماده سازی ظهور آخرین ذخیره الهی رهنمون ساخته و معرفت مارو نسبت به جایگاه و مقام اهل بیت در عالم بیش از گذشته افزایش میدهد. پیشنهاد میشود در روز شهادت امام هادی«ع» با خواندن این زیارت به حضرت توسل نموده و آن معرفت و آماده سازی را از ایشان درخواست کنیم. 🌸 در نشر این پیام بعنوان صدقه جاریه کوشا باشید که هرکس به این پیشنهاد عمل کند شما نیز در ثوابش شریک خواهید بود ان شاءالله... «ع» ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«وَیَا قَوْمِ مَا لِی أَدْعُوکُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِی إِلَى النَّارِ» ترجمه: و ای قوم، چرا من شما را به راه نجات (و طریق بهشت) دعوت می‌کنم و شما مرا به سوی آتش دوزخ می‌خوانید؟ آیه ۴۱ سوره غافر راه رستگاری را انتخاب کن؛ گاهی آن‌چه سخت به نظر می‌آید، درست‌ترین است. ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ترجمه: هر نفسی شربت مرگ را خواهد چشید و محققاً روز قیامت همه شما به مزد اعمال خود کاملاً خواهید رسید، پس هر کس را از آتش جهنم دور دارند و به بهشت ابدی درآرند چنین کس سعادت ابد یافت، که زندگی دنیا جز متاعی فریبنده نیست. آیه 185 سوره آل عمران زندگی فرصتی است کوتاه برای مهر ورزیدن، درست زیستن و ساختن یادگاری‌های ماندگار. همه ما روزی طعم مرگ را خواهیم چشید و آنچه باقی می‌ماند، نه مال و مقام، بلکه محبت و اعمال نیک ماست. پس بیایید هوای هم را داشته باشیم و از این دنیای فریبنده، راهی به سوی رضای الهی بسازیم. 💫 ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از نماز دوباره خواست برایش قرآن بخوانیم گاهی به دلیل اینکه حواسم به دور و برم بود یک آیه را جا می انداختم اما او با هوشیاری آن قسمت را اصلاح میکرد کاملاً پیدا بود که با دقت گوش میدهد و این سوره ها را از حفظ است. سربازی که از صبح نگهبان ما بود رفت و جایش را به یک سرباز جدید داد. سرباز جدید یا پخمه بود یا خودش را به پخمگی زده بود بعد از اینکه چهار پنج عدد کنسرو لوبیا را با قوطی سرکشید و قوطیها را این طرف و آن طرف پرت کرد سیگاری آتش زد و مشغول قدم زدن شد. شب بود. از ترس جرأت نداشتم پلک هایم را روی هم بگذارم چشمانم خشک شده بود. با کنجکاوی فراوان حرکات دور و برم را زیر نظر داشتم که ببینم چه خبر است. مرتب از دکتر عظیمی به دلیل اینکه ساکن خرمشهر بود و زبان عربی را بهتر از ما میدانست می پرسیدیم: - دکتر چی میگن؟ و او هم از ما در مورد تعداد و موقعیت عراقی ها سؤال میکرد. هر سه نفرمان گویی نیازهای فیزیولوژیکی را از یاد برده بودیم؛ نه احساس گرسنگی میکردیم نه تشنگی و نه حتی قضای حاجت ساعت از دوازده گذشته بود. با وجود دقت و توجهی که به اطراف داشتیم و حرکت هر جنبنده ای را زیر نظر میگرفتیم متوجه نشدیم سرباز بعثی با آن هیکل گنده کجا رفت و چه شد؟ رفت و آمدها خیلی کم شده بود از مریم خواستم جایمان را عوض کنیم خودم را یواش یواش روی زمین کشاندم تا به نبش دیواری که به آن تکیه زده بودیم رسیدم از نبش دیوار دیدم سرباز بعثی اسلحه اش را کنار دیوار تکیه داده و خودش هم پهن زمین شده است. بیشتر شبیه یک آدم مرده بود تا خوابیده در حالی که به ضلع مجاور دیوار تکیه زده بود به خواب عمیقی فرو رفته بود و صدای خروپفش به راحتی شنیده میشد دکتر مشغول نماز شب و ذکر و دعا بود. آهسته به مریم گفتم موافقی اسلحه اش را برداریم و بی سر و صدا سه تایی از اینجا برویم این خواب خواب دیو است و تا صبح تکان نمی خورد. قبل از اینکه مریم جواب دهد دکتر وسط نماز پی در پی گفت: الله اكبر، الله اكبر.... مریم گفت:« با کدوم مهارت؟ مگه ما چقدر بلدیم از اسلحه استفاده کنیم؟ فکر میکنی همون هشت ساعت آموزش دفاعی آقای صدر کافیه؟ چریک بازی در نیار دختر.» دکتر که دید در تصمیمی که گرفته ام جدی هستم نمازش را شکست و گفت:« این عراقی تنها نیست. دوروبرش این گوشه کنارها پر از سرباز است، او هم خودش را به خواب زده است.» گفتم:« دکتر اسلحه اش کلاش است. شما کار با اسلحه ی کلاش را بلدی؟» جواب داد:« من که چشم ندارم جلوی پایم را ببینم. عاقل باشید تسلیم تقدیر الهی شوید و کارتان را به خدا واگذار کنید. سرنوشت شما اسارت بوده است. هیچ کدام از ما به اختیار خودمان اسیر نشده ایم. شما برای این راه انتخاب شده اید. مگر نه اینکه به خاطر مشتی بچه یتیم و بی سرپرست در این راه آمده بودید؟ نیت شما خیر بوده است. بعد هم برای کمک به منطقه میرفتید شما برای کار خیر قدم برداشته اید و در این راه هر حادثه ای که پیش آید، خیر است. این کام ماست که تلخ شده. خداوند فقط منشأ خیر است. در خیر بودن کارتان شک نکنید. هیچ تقدیری از مشیت الهی دور نیست.» گفتم:« دکتر ما اگر برویم با هم میرویم. هر تصمیمی که بگیریم با توافق هر سه نفرمان خواهد بود.» کمی با هم مشورت کردیم اما نه دکتر و نه مریم راضی به این کار نبودند حدود دو ساعت طول کشید تا دیو از خواب بیدار شد از دود سیگارش متوجه شدم بیدار شده است. اسلحه را روی دوشش گذاشت و دوباره شروع به قدم زدن کرد سه سرباز جدید به آنها اضافه شدند و دوباره پچ پچ و نگاه های سنگین و کلماتی که نمیدانستم چه معنی و مفهومی دارد شروع شد سربازان بعث عراقی جدید اشاره کردند که بلند شویم و به طرف آنها برویم. بی اعتنا به اشارات و حرفی که میزدند، دست مریم را محکم گرفتم و گفتم:« من و تو دیگه خواهر شدیم. تحت هیچ شرایطی از هم جدا نمیشیم.» بانوان_بهشتی ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran