از بزرگی، از شرف، از غیرت، از ایمان بخوان
از شکوه مردمی با عشقِ بیپایان بخوان
گوش کن! هر ذره از این خاک، میگوید: حسین
حاج محمود کریمی! امشب «از ایران بخوان»
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
#امام_سجاد #زینالعابدین علیه السلام
هیچکس مثل من، در این عالم،
وسط شعلهها امام نشد
در شروع امامتش چون من،
اینقَدَر دورش ازدحام نشد
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
#امام_سجاد #زینالعابدین علیهالسلام
هیچکس مثل من، در این عالم، وسط شعلهها امام نشد
در شروع امامتش چون من، اینقَدَر دورش ازدحام نشد
لشکری نانجیب میآمد، خیمه غارت شد و در آتش سوخت
غیرِ زهرا، به هیچ معصومی، اینقَدَر گرم، احترام نشد
روضه از این شدیدتر هم هست؟ لحظهای که حسین یاری خواست
و علی بود اسم من، اما خواستم پا شَوم ز جام نشد
به لب تشنهی علی اصغر، به لب تیز ذوالفقار قسم
تا به امروز، هیچ شمشیری، اینقدر تشنه در نیام نشد
رفتنِ شاهزادهای چون من، به اسیری به یک طرف، اما
در سفر، اینقَدَر غُل و زنجیر، گردن بنده و غلام نشد
آه! زینب کجا و بزم یزید؟ او کجا و جواب ابنزیاد؟
باز هم صد هزار مرتبه شکر، چون که با شمر همکلام نشد
این چهل سال گریهام، شاید از همان روز اربعین باشد
هر قَدَر عمه، سعی کرد صبور به حسینش کُند سلام نشد
دیدم از زیر چادرش زینب، گفت، طوری که نشنود عباس:
رنجها دیدهام حسین! اما هیچ جایی شبیه شام نشد
گفت: شرمندهام برادر جان! رفتم و بی سهساله برگشتم
روی آن زخمهای بیحدش، دست زینب هم التیام نشد
منِ سجاد، اینقَدَر خواندم در مدینه نماز و هیچکدام
آخرش مثل آن نمازی که عمهام خواند، بیقیام نشد
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفت برخیز
همانگونه که #حر خواست و برخاست
به خودش گفت، کجایی!؟
حق که پیداست
شرم کن حر
پسر فاطمه (س) تنهاست
مُجال - دوراهی
شاعر: #قاسم_صرافان
@mojallofficial
@GhasemSarafan
22.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی:
با ماست، بگویید که بالا بنشیند
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
تقدیم به کریم آلطاها، امام مجتبی علیهالسلام:
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند
باید که چنین در دل دنیا بنشیند
ای عرش نشین! شأن قدمهای تو تنها
این است که بر شانهی طاها بنشیند
بر دوش نبی، عطر تو، با موجی از اعجاز
برخیزد و بر قلب دو دریا بنشیند
حالا که تویی آیهای از سورهی کوثر،
باید که به تفسیر تو مولا بنشیند
آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی:
از ماست، بگویید که بالا بنشیند
آقای جوانان بهشت است، جماعت!
دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند
اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند،
جای پسر امّ ابیها بنشیند
شاید پسر فاطمه از پای بیفتد،
اما که شنیده است که از پا بنشیند؟
صلح تو، چنان تیر که در چله نشسته ست
گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند
در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد،
آن زهر، به کام تو دلآرا بنشیند؟
لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد
داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند
این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت
فرداست که بر دیده سقا بنشیند
شیرین دهن کرببلا، گلپسر توست
از توست که اینگونه به دلها بنشیند
میگفت: عمو! نامهی باباست به دستم
برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟
با اذن عمویش، شب آخر، قمر تو
برخاست که خیمه به تماشا بنشیند
جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد
تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
گوش کن،
اینجا دلِ هر سنگ، میگوید: رضا(ع)
سینهی نقّاره با آهنگ میگوید: رضا(ع)
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
دلم به عشق تو، تا آسمان هشتم رفت
نماز در حرمت، «اهدنا» نمیخواهد
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan
در رثای علی ابن موسی الرضا
علیه آلاف التحیة و الثناء
نفسهای آخر، عطش، روضهخوان شد
که لبهای تشنه، به یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرار است امشب، جوادم بیاید
قرار است امشب، شود طوس، مشهد
شود قبلهگاه غریبان، مزارم
اگر چه غریبی، شبیه حسینم
ولی خواهری نیست اینجا کنارم
به دِعبِل بگو: شعر کامل شد اکنون
«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش
بگو: این نفسهای آخر هم، اشکم
روان است، از ابیات کرببلایش
از آن زهر بیرحم، پیچیدهام من
به خود، مثل زهرای پشت در، از درد
شفابخش هر دردم، از بس که خواندم
در آن لحظهها، روضهی مادر از درد
بلا نیست جز عافیت، عاشقان را
تسلای دردم، نگاه طبیب است
من آن ناخدایم، که غرق خدایم
«رضا»یم، رضایم، رضای حبیب است
رئوفم، شهیدم، امامم، امیدم
من آن شمس عشقم که بخشیدهام نور
شود هر کسی، هر کجا، بیقرارم
دلش را در آغوش میگیرم از دور
شدم آسمان، تا کبوتر شوی تو
رسیدم که آهویی آزاد باشی
بیاور غمت را، بیا زائر من!
که مهمان صحن گهرشاد باشی
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
به یادِ سواری که با ذوالفقارش
بیاید سحر، تا بگردند دورش
خراسان و یاران چشم انتظارش
#قاسم_صرافان
@GhasemSarafan