۴ (حضرت زهرا س) ای دختر خیر البشر،زهرای من زهرای من ای بر علی نور بصر،زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من ای همسر والای من یثرب ز داغ فاطمه،بس تیره و غمبار بود شب ها به قبرستان یکی،تا نیمه شب بیدار بود اشکش روان از دیده و محزون ز هجر یار بود می گفت با چشمان تر،زهرای من زهرای من زهرا که بودی همسر و آرام جان مرتضی درد فراقش متصل،آمد به جان مرتضی ای کاش می آمد به سر،اکنون زمان مرتضی مانده علی با چشم تر،زهرای من زهرای من تا بود زهرا در برم،آرام جانی داشتم با بودن آن مهربان،روح روانی داشتم پشت و پناهم بود و من،تاب و توانی داشتم ای همسر والا گهر،زهرای من زهرای من بعد از تو تنها شد علی-مدغم به غم ها شد علی از بعد زهرای بتول،بیت الحزن شد خانه ام بعد از گل باغ رسول،دار المحن شد خانه ام تاریک و تار از رفتن،آن مؤتمن شد خانه ام ای مطلع شمس و قمر،زهرای من زهرای من می گفت با آه و فغان،ای مهربان یار علی در محنت و غم بوده ای،هر جا مددکار علی رفتی و بعد از رفتنت،دشوار شد کار علی کردی ز من قطع نظر،زهرای من زهرای من شب ها امیرالمؤمنین،با حال زار و مضطرش در مضجع پاک بتول،می بود اندر محضرش رخ می نهاد اندوهگین،بر روی قبر اطهرش می گفت با سوز جگر،زهرای من زهرای من بی یار و یاور شد علی-چشمش ز خون تر شد علی ای عصمت پروردگار،بین حال و احوال علی بی یاور و تنها شدم،برخیز و بین حال علی بعد از گل روی تو شد،بر باد آمال علی ای همسر نیکو سیر،زهرای من زهرای من کردی غروب ای مهر من،روزم چو شام تار شد ماتمسرا این خانه ام،بی آن گل رخسار شد گاهی که حیدر را نظر،بر آن در و دیوار شد می سوخت جانم از شرر،زهرای من زهرای من رفتی و من در خانه با،آه یتیمان چون کنم جای تو را خالی نظر،با این دل پر خون کنم یاد از مصیبت های تو،با خاطر محزون کنم ریزد سرشکم از بصر،زهرای من زهرای من گاهی حسن گاهی حسین،نالند از هجران تو کلثوم و زینب در عزا،بنشسته در احزان تو ای کاش ملحق می شدم،در روضه ی رضوان تو نبود مرا شوقی دگر،زهرای من زهرای من شیعه بریز اشک از بصر،امشب برای فاطمه بر تو شود روز جزا،شامل عطای فاطمه باشد جوادی نوحه گر،اندر عزای فاطمه گفتا علی فخر بشر،زهرای من زهرای من زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین #حیدر_جوادی ﷽🍁 ﷽🍁 @Ghateelolabaraat ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨

۴ (حضرت ام البنین س) من همسر مولایم و هم مادر عباس هم مادر عباس و ز جان بهتر عباس منم مادر عباس ز جان بهتر عباس من ام بنینم که سر راه نشستم با اشک و غم و ناله ی جانکاه نشستم تا آن که شوم از خبر آگاه نشستم شاید که بیاید خبر از مخبر عباس من منتظر عترت اطهار حسینم من منتظر زینب افگار حسینم من منتظر میر علمدار حسینم بیمارم و بی مونس و غمپرور عباس روزی که اباالفضل جدا شد ز بر من از دوری او خشک نشد چشم تر من ناورد کسی قول و خبر از پسر من هر جا که بود یار ورا داور عباس یا رب برسان از ره احسان پسرم را آید نگرد حالم و اشک بصرم را بینم به علن آن پسر نامورم را آرام بگیرم چو نشینم بر عباس گویم به اباالفضل که ای سرو رشیدم چندی است که رخسار نکوی تو ندیدم اکنون که تو را دیدم و صوت تو شنیدم گویم به فدای تو شود مادر عباس بوده است حسین را همه جا یار اباالفضل بر لشکر او ساقی و سالار اباالفضل بر عترت اطهار مددکار اباالفضل هم بوده حسینم همه جا سرور عباس من مادر عباسم-غمپرور عباسم خواهم که ببینم به عیان روی حسینم خواهم به مشامم بوزد بوی حسینم هم با دل آرام روم سوی حسینم بوسه بزنم دست حسین و سر عباس خواهم که خبردار شوم از دل زینب خواهم که ببینم به عیان محمل زینب دانم که به غم هست سرشته گل زینب من منتظر زینبم آن یاور عباس دارم به دلم آرزوی دیدن اکبر فرزند حسین ابن علی شبه پیمبر چشمم چو فتد بر رخ آن ماه منور بینم رخ او چون رخ پیغمبر عباس عباس فرزند من است-فرزند دلبند من است خواهم که ببینم رخ کلثوم و سکینه آن دو که یکی مهر و یکی ماه مدینه باشند بسی از غم ایام حزینه یک دخت حسین است و یکی خواهر عباس دارم به دلم شوق لقای علی اصغر آن طفل رضیعی که بود همدم مادر او را چو در آغوش بگیرم من مضطر یاد آیدم از کودکی و منظر عباس یا رب بده توفیق که باشیم عزادار هم بهر حسین و به اباالفضل علمدار لطفی به جوادی کن ایا قادر غفار هم عبد حسین باشم و هم نوکر عباس زمینه:دست بالا #حیدر_جوادی ﷽🍁 ﷽🍁 @Ghateelolabaraat ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨