eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر دریا🐳🦈🐬🐟🐙🐡🐚🦀🦐 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 (ع)💐 🏴 شهادت امام علی النقی(ع) بر تمام شیعیان تسلیت باد🏴🕯 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌸 مامان و بابای مهربون 🌸 مربی شیرین زبون 🌸 از حالا که یک کودکم 🌸 مثل یه غنچه کوچکم 🌸 یادم بدید راز و نیاز 🌸 شیوه ی خواندن نماز 🌸 خدا نماز و دوست داره 🌸 راز و نیاز و دوست داره 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🦁 شیرهای درنده و زن دروغگو در زمان متوکل عباسی زنی نزد او آمد و گفت : من حضرت زینب هستم و به خواست خدا هر چهل سال یک بار جوان می‌شوم. متوکل ، بزرگان و علما را جمع کرد و به آن‌ها گفت: دلیلی برای دروغ گویی او دارید؟ گفتند : نه. آنان به متوکل گفتند: امام هادی (علیه السلام) را بیاور شاید بتواند دروغ گویی این زن را ثابت کند. امام حاضر شد و فرمود: این زن دروغ می گوید و حضرت زینب (سلام الله علیها) در فلان سال وفات یافت. متوکل گفت: دلیل دیگری برای ثابت کردن دروغ گویی او داری؟ امام (علیه السلام) فرمودند: بله، گوشت فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بر درندگان حرام است. متوکل خواست زن را در قفس شیر بیندازد که دروغ او معلوم شود. بعضی دشمنان امام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام داخل قفس برود. متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟ امام داخل قفس شیرها رفت وقتی امام داخل شد شیرها آمدند و در کنار امام خوابیدند و امام آن‌ها را نوازش کرد و با دست اشاره می‌کرد و هر شیر به کنار می‌رفت. وزیر متوکل به او گفت: زود او را بیرون بیاور وگرنه آبروی ما می‌رود. متوکل از امام هادی (علیه السلام) خواست بیرون بیاید و امام بیرون آمد. امام فرمود: هر کس می‌گوید فرزند حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود. متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت: من دروغ می‌گفتم . به این صورت دروغ آن زن به همه ثابت شد. 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« تسبیحات »📿 حتما این کلیپ رو تو شبکه پویا زیاد دیدین بچه هاتونم خیلی دوسش دارن حتما تو گوشی ت ذخیره ش کن 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
گوشه ی یک باغچه ی زیبا، مراسم جشن تولد به پا شده بود. گل سرخ، گل یاس ، شاپرک، زنبور عسل و سنجاقک... مهمون های این جشن تولد بودند. جشن تولد برای یک پروانه ی کوچولو بود که یک ساعت پیش از پیله ی خودش بیرون آمده بود. پروانه تازه چشماشو باز کرده بود و داشت دنیای زیبا را تماشا می کرد. و با دوستانش آشنا می شد. دنیای پروانه از همان اول پر از کادو های قشنگ شده بود. گل سرخ برای پروانه یک گلبرگ زیبا هدیه آورده بود. تا پروانه هر وقت دوست داشت روی آن بخوابد. گل یاس هم یک شیشه عطر یاس آورده بود. شاپرک یک لاک طلایی برای رنگ کردن دایره های زیبای روی بالهای پروانه تهیه کرده بود. زنبور عسل هم با بهترین عسلش از پروانه و همه ی مهمانها پذیرایی می کرد. سنجاقک هم برای پروانه بهترین آوازش را می خواند. خلاصه جشن تولد پروانه خیلی قشنگ بود. تا اینکه ... یک دفعه دود علیظی همه چیز را خراب کرد. همه شروع به سرفه کردند. پروانه حالش بد شد.گل سرخ نفسش گرفته بود. سنجاقک رفت تا ببیند چه خبر شده. اما زود سرش گیج رفت و افتاد. زنبور عسل فقط توانست پروانه کوچولو را کمی از وسط دودها کنار ببرد... جشن تولد حسابی به هم ریخت و همه چیز خراب شد. دل نازنازی ها، پر از ترس و نگرانی شده بود. اما بعد از نیم ساعت دود کم شد. و مهمانها توانستند نفس راحتی بکشند. اما چه کسی مسئول این همه خراب کاری بود. واقعا چه کسی می توانست این همه بی انصاف باشد و شادی ذیگران را اینطوری خراب کند؟ طفلکی ها بعدا متوجه شدند که این همه خراب کاری فقط به خاطر یک ته سیگار بوده که کاملا خاموش نشده و نزدیک آنها روی زمین افتاده بود. باور کنید این نازنازی ها، نه تنها هیچ حرف بدی نزدند و آرزوی بدی برای آن سیگاری بی انصاف نکردند، بلکه خیلی هم خدا را شکر کردند . آنها خدا را شکر کردند که این ته سیگار روی سر کسی نیفتاد و باعث سوختن کسی نشد. آخه گلها، پروانه ها و شاپرکها دلهای مهربانی دارند. اما بعضی ها که فکر می کنند از همه بزرگتر و مهمترند چقدر ... کارهای بد می کنند. 🦋🌼🌸🦋 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
InShot_۲۰۲۴۰۲۰۱_۱۴۰۰۰۹۱۳۵_۰۱۰۲۲۰۲۴.mp3
11.1M
👑 ༺◍⃟👧🏻👦🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: همیشه از هوشمان استفاده کنیم👏 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🔸 ﴿ پاکیزگی‌ و بهداشت ﴾ 🌸🌼🍃🌼🌸 🌸 دلم ‌میخواد خونه‌مونو 🌱 همیشه جارو کنم 🌸 با بویِ‌ خوش‌ اتاقا و 🌱 فضا رو خوشبو کنم 🌱🔸 🌸 به گلهایِ توو گلدونا 🌱 به وقتِ‌خود آب بدم 🌸 پروانه‌‌هایِ خوشکل‌و 🌱 رو شاخه‌‌ها تاب‌بدم 🍃🔸 🌸 دلم‌میخوادتمیزباشه 🌱 خیابونا خونه‌ها 🌸 بارونِ‌ پاییزی‌ بیاد 🌱 دونه دونه ازهوا 🌱🔸 🌸 کوچه‌‌ها و خیابونا 🌱 نداشته باشه چاله 🌸 این ‌ور و اون ورنباشه 🌱 حتی یه کم زباله 🔸🍃 🌸 زباله‌ها بیماری و 🌱 درد و مرض میارن 🌸 شادیِ‌بچه‌های‌ِ شهرِ 🌱 ما رو دوست ندارن 🌸🌼🍃🌼🌸 🔸 📎 📎 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌸پادشاه و وزیر 🌼در زمان قدیم پادشاهی بود که به خدا ایمان نداشت اما وزیری داشت که خدا پرست بود هر چه وزیر برای اثبات خدا دلیل می آورد شاه قبول نمی کرد تا این که وزیر دستور داد در یک بیابان دور افتاده که هیچ ساختمان و درختی نبود یک ساختمان خیلی خوبی ساختند و اطراف آن را درخت کاری کرده و جویهای آب در زیر درختان جاری ساختند. یک روز وزیر پادشاه را به شکار دعوت کرد پادشاه نگاهش به آن ساختمان افتاد و از وزیر پرسید در زمانهای گذشته که برای شکار به این جا می آمدیم چنین ساختمانی نبود چه کسی این ها را ساخته است؟ وزیر پاسخ داد اینها خود به خود به وجود آمده اند. پادشاه گفت: مرا مسخره میکنی؟ این چه حرفی است که می زنی؟ آیا می شود که این ساختمان زیبا خودش ساخته شده باشد؟ وزیر گفت: وقتی بنای این ساختمان محقر و كوچك بدون بنا غیر ممکن باشد، چگونه می شود که بنای آسمانها و زمین و موجودات بسیاری که روی آن هستند، بدون آفریدگار باشد؟ پادشاه متوجه شد و به وجود خدا اعتراف کرد. 🦋🌼🌸🦋 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
29.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پویانمایی زیبای مهارت های زندگی 📼 قسمت ۶۰ : هدیه روز پدر 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6