#قصه_کودکانه
🐮🌳 گاوه گم شده! 🌳🐮
گاوه هر روز چیزی گم می کرد. یک روز هم خودش را گم کرد.
رفت پیش الاغه و پرسید: من گم شده ام. تو ندیدی؟ الاغه کله اش را خاراند و جواب داد: نه ندیدم.
خوب شد با تو نبودم. اگر نه من هم گم می شدم.
گاوه رفت پیش گوسفنده و پرسید :من گم شده ام. تو ندیدی؟
گوسفنده که هزار تا کار داشت تند و تند جواب داد: من الان کار دارم. تو اگر کار نداری. از این جا برو!
گاوه هم رفت.
همین طور که داشت می رفت یک مرتبه صدای کلاغه را شنید که گفت : آهای گاوه خوب شد پیدایت کردم
کجایی تو؟ همه دارند دنبالت می گردند.
گاوه خوش حال شد و گفت : تو که پیدایم کردی برو بگو دیگر دنبالم نگردند!
آن وقت دو تایی یکی بدو یکی بپر کردند و رفتند.
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🏴🏴🏴🌈🕌🏴🏴🏴
🏴
🏴
#رنگین_کمون_کربلا🕌🏴🌈
حضرت علی بن الحسين(علیه السلام)☀️
سلام کربلایی ها🕌
ماه محرم🏴 هم رسید. امشب همه فرشتگان✨ پیامبران✨ و امامان☀️ همه و همه در بهشت کربلا🕌 هستند و برای امام حسین(علیه السلام)☀️ و يارانشون✨ عزاداری🏴 می کنند.
بیایید ما هم بچرخیم به سوی کربلا و حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) را زیارت کنیم.
☀️السلام علیک یا
سیدالشهدا(علیه السلام)☀️
قبل از اینکه قصه رو براتون تعریف کنم، اول بگم امام حسین مهربان☀️ اونقدر امام علی(علیه السلام)☀️ رو دوست داشتند که اسم همه پسرانشان را ✨علی✨ گذاشتند.
امشب می خوام از دومین پسر حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)☀️ براتون بگم.
اسمشون علی بن حسین(علیه السلام)☀️ است و به ✨سجاد✨ هم معروف هستند.
روز عاشورا خورشید کربلا☀️🕌
یعنی سيدالشهدا☀️
بعد از اینکه همه یاران و خانواده شون شهید شدند😔 به خیمه پسرشون حضرت سجاد(علیه السلام)☀️ رفتند.
می خواستند از ایشان خداحافظی کند.
حضرت زین العابدین☀️
نور زمان و زمین✨
فرزند امام حسين☀️
فرمودند: بابایی، شما با این آدم های ظالم و بد چه می کنی⁉️
حضرت شمس کربلا☀️
خورشید دشت بلا
امام حسين ماها☀️
فرمودند: پسرم؛ اینها بنده شیطان👺 شده اند. خدای مهربان را فراموش کرده اند.
امام سجاد مهربان☀️
زینت عبادت کنندگان
پرسیدند: پدرم؛ عمو عباس و بقیه کجا هستند❓
امام حسین مهربان☀️ فرمودند: همه شهید شده اند.
به جز من و تو هیچ مردی باقی نمانده است.
حضرت سجاد(علیه السلام)☀️ شروع به گریه کردند. به عمه زینب صبور کربلا فرمودند: عمه جانم، میشه شمشیر و عصای من را بیاورید.
امام حسین ماها☀️ حضرت سیدالشهدا☀️ فرمودند: پسرم؛ برای چه می خواهی⁉️
حضرت سجاد(علیه السلام)☀️ فرمودند: می خواهم با تکیه بر عصا و با شمشیرم در راه شما بجنگم.
امام حسین مهربان☀️ پسرشون را در آغوش گرفتند و بوسیدند. فرمودند:
پسرم؛ تو جانشین من هستی. بعد از من تو باید مردم را به کارهای خوب راهنمایی کنی.
خانواده مان هم که اینجا غریب هستند. من هم که شهید می شوم. اینها به جز تو کسی را ندارند.
بعد هم دست پسرشون☀️ را گرفتند و به همه کسانی که بودند فرمودند: این فرزند من سجاد، بعد از من امام شماست. از او اطاعت کنید.
بله عزيزاي من؛ بعدش حضرت
سيدالشهدای کربلا☀️
خورشید دشت بلا
یک پیغامی هم برای ما بچه شیعه ها دادند. فرمودند: پسرم به شیعیانم✨ سلام من را برسان. به آنها بگو پدرم غریب، شهید شد. حتما برایم عزاداری کنند
کربلایی ها؛ امام سجاد(علیه السلام)☀️ به تقدیر خداوند در کربلا بیمار بودند تا شهید نشوند و نسل امامت هم از ایشون ادامه پیدا کند.
🍃🍃🍃🍃💞💞💞🍃🍃🍃🍃
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
217-GoldoneNaznazi-www.MaryamNashiba.Com(1).mp3
2.23M
💠 گلدون نازنازی🪴
موضوع: رفتار مودبانه
🎼 با صدای بانو مریم نشیبا
#قصه #صوتی
#گلدون_نازنازی
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#شعر
آموزش مفهوم کودکانه حدیث :
《علیکم بالفکر 》
🌸من چشم دارم
🌱زیبا و پر نور
🌸من دست دارم
🌱پرکار و پر زور
🌸من میروم راه
🌱با هر دو تا پا
🌸آهنگ شادیست
🌱توی صدایم
🌸خوشحال هستم
🌱دارم دوتا گوش
🌸هم فکر دارم
🌱هم دقت و هوش
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 سرود حضرت رقیه سلام الله علیها
شعر:محمد عزیزی (نسیم)
#محرم
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#شعر
#محرم
#امام_حسین
ايحسین ای عاشقِ راز و نیاز
خواندهای تا آن دمِ آخر نماز
🍃🔸🍃
اي حسین اي سرورِ آزادگان
ایبشر را رهنما در هرزمان
🍃▪️🍃
اي حسین اي بندهیِ پاکِ خدا
ایکهکردیجان بهراهِ دینفدا
🍃🔸🍃
تو حسینی جدِ تو پیغمبراست
هم تورا زهرایِ اَطهَر مادر است
🍃▪️🍃
آمدیتا دینِ حق یاری شود
تا بشر دور از ستمکاری شود
🍃🔸🍃
دستِ رد بر سینهیِ دشمن زدی
روبروی سیلِ دشمن آمدی
🍃🔸🍃
ایستادی پیشِ رویِ کافران
جانِ خود کردی فدا ايمهربان
🍃▪️🍃
نورِ حقی و خدا را بندهای
بردلِ ما عاشقان تابندهای
🍃🔸🍃
کربلایت از همه دل میبرد
کَشتیَت ما را به ساحل میبرد
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
جنگ با امریکایی ها.mp3
13.12M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟠ماجرای سفر مخفیانه حاج قاسم به عراق برای جنگ با آمریکاییها🇺🇸
🔴 حاج قاسم به رزمنده های عراقی گفت: امام خمینی از به ما یاد داد که خدا از همه قوی تره و آمریکا هیچ غلطی نمیکنه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_دهم
🔹قصه قهرمان ها🔸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫داستان حضرت مسلم ابن عقیل(ع)
#انیمیشن
#محرم
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#محرم_متفاوت 🖤
💔آزادگی حرّ؛
♦️یکی بود، یکی نبود
زیر این سقف کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
خدا بود و خدا بود و خدا بود.
✍🏻کاروان کوچک امام حسین که وارد عراق شدند، محلی را برای استراحت انتخاب کردند و آنجا چادر زدند؛
حرّ بن یزید ریاحی، مردی نظامی بود و ابن زیاد ستمگر به او مأموریت داده بود تا خود را به امام برساند و او را دستگیر کند و پیش او ببرد؛
حر همراه با لشکر هزار نفره اش به محل استراحت امام حسین رسید؛ ظهر بود و گرمای هوا انسان و حیوان را اذیت میکرد.
با اینکه لشکر حر دور چادرهای امام حسین و همراهانش حلقه زده بودند، امام حسین با آنها با محبت رفتار کردند و به یارانشان فرمودند:«به این بندگان خدا و اسب هایشان آب خنک بدهید تا حالشان جا بیاید.»
بعد امام به حر فرمودند:«ما به دعوت مردم کوفه، به عراق آمدهایم.»
حر جواب داد:«من از دعوتی که می گویید، بی خبرم! و مأمورم شما را پیش ابن زیاد ببرم.»
امام حسین فرمودند:«اگر مردم کوفه از دعوتشان پشیمان شدهاند، ما به مکه برمیگردیم.»
اما حر قبول نکرد و گفت:«نمیشود. جای دیگری را انتخاب کنید و راه بیفتید تا من از ابن زیاد اجازه بگیرم.»
امام حسین مجبور به قبول کردن شد و کاروان امام با همراهی لشکر حر، به سمت مکانی نامعلوم به راه افتادند؛ تا اینکه در نزدیکی کربلا نامه ی این زیاد به حر رسید.
ابن زیاد دستور داده بود، حر به امام حسین سخت بگیرد و آنها را در بیابانی خشک و داغ نگه دارد تا امام بیعت با یزید بی دین را قبول کند.
حر از همه ی این کارهایی که مجبور بود به دستور ابن زیاد انجام بدهد، ناراحت بود و دلش نمی خواست امام حسین و خانوادهاش را اذیت کند؛ چون او می دانست امام حسین نوه ی پیامبر و فرزند حضرت زهرا است.
اما ابن زیاد ستمگر حر را مجبور کرد، اجازه ندهد آب به کاروان امام حسین برسد؛ تا اینگونه امام حسین تسلیم بشود.
حر خودش را بین بهشت و جهنم میدید؛
او می دید که امام حسین چقدر مهربان است، می دید در کاروان امام حسین زنها و بچه های کوچکی هستند که گناهی ندارند، او دیگر میدانست که حق با امام حسین است و یزید و ابن زیاد ظالم و ستمگر و بی دین و بدجنس هستند.
حر تصمیمش را گرفت؛ او پول و فرمانده ی لشکر بودن و همه ی امتیازهای دنیایی اش را دور انداخت و به سمت امام حسین رفت؛
شمشیر و سپرش را به زمین زد و سرش را پایین انداخت و گفت:«ای نوه ی رسول خدا؛ من را ببخش. من در حق شما بد کردم، اما پشیمانم.»
امام حسین با مهربانی حر را بغل کردند و فرمودند:«تو آزاده هستی، مثل اسمت. خدا به تو خیر بدهد.»
حر در آغوش امام حسین به بهشت رسید.
♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀قصههای عزیز
🎈قسمت اول
#قصه_شب
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#داستان_متنی
#امام_حسین
#محرم
یکی بود یکی نبود .امام حسین (ع) که امام سوم ماست در شهر مدینه زندگی می کردند. امام حسین (ع) همیشه مردم را به کارهای خوب دعوت می کردند و به مردم می گفتند: از آدمهایی که کارهای زشت می کنند و به مردم ظلم می کنند همیشه دوری کنید.
به خاطر همین حرفها یزید که خلیفه بود و به مردم ظلم می کرد و همیشه کارهای زشت انجام می داد با امام حسین دشمنی می کرد. یک روز از کوفه نامه های زیادی برای امام حسین(ع) رسید. نامه هایی که مردم آنجا از امام حسین (ع) دعوت کرده بودند که آنجا برود تا مردم از او یاری کنند.
برای همین امام حسین (ع) به سمت آنها حرکت کرد ولی وقتی به سرزمینی نزدیکی کوفه که اسمش کربلا بود رسید، دیدند به جای اینکه مردم به استقبالشان بروند سربازان دشمن به سمت آنها آمده اند تا با آنها بجنگند.
امام حسین (ع) و یارانشان چند روزی آنجا بودند و دشمن هم آب را بر روی آنها قطع کرده بود و همه تشنه بودند.
یک شب امام حسین (ع) به یارانشان گفتند که دشمنان با من کار دارند شما می توانید بروید ولی همه یارانش گفتند ما با تو هستیم. روز بعد که روز عاشورا هست جنگ شد و امام حسین (ع) و یارانشان بادشمن جنگیدند و به شهادت رسیدند.💔
بچه های عزیزم
برای همین ما هر سال روزعاشورا توی هیئت ها می رویم و برای امام حسین (ع) عزاداری می کنیم و سینه می زنیم و گریه می کنیم… پس یادتون نره توی عزاداریها شرکت کنید تا امام حسین (ع) هم همیشه از خدا برای شما خوبی طلب کند🤲
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6