eitaa logo
قصه های کودکانه
34.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
917 ویدیو
324 فایل
قصه های زیبا،تربیتی و آموزنده کودکانه 🌻مطالب کانال را با ذکر آدرس کانال ارسال نمایید 🌻ارتباط باما: @admin1000 🌸 کانال تربیتی کودکانه 👇 @ghesehaye_koodakaneh کتاب اختصاصی کودکانه👇 https://eitaa.com/ketabeh_man تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabligh_1000
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼اعتکاف در یک شهر کوچک، دانش‌آموزی به نام علی زندگی می‌کرد. علی همیشه در مدرسه درس‌هایش را با جدیت می‌خواند و به یادگیری علاقه زیادی داشت. اما او همچنین به معنویت و عبادت نیز اهمیت می‌داد. هر ساله، وقتی ماه رجب فرا می‌رسید، علی به یاد اعتکاف می‌افتاد و آرزو می‌کرد که بتواند در این ایام مقدس در مسجد بماند و به عبادت و تفکر بپردازد.اما خانواده علی وضعیت مالی خوبی نداشتند و هزینه‌های اعتکاف برای آن‌ها سنگین بود. علی هر بار که دوستانش را می‌دید که در اعتکاف شرکت می‌کنند، دلش می‌گرفت و آرزو می‌کرد که او هم بتواند در کنار آن‌ها باشد. یک روز، علی تصمیم گرفت که به معلمش، درباره آرزویش بگوید. او با دلی پر از امید به کلاس رفت و در پایان درس، به معلمش گفت: "آقای معلم، من خیلی دوست دارم در اعتکاف شرکت کنم، اما خانواده‌ام نمی‌توانند هزینه‌اش را تأمین کنند." معلم با محبت به علی نگاه کرد و گفت: "علی جان، اعتکاف فقط به هزینه نیاز ندارد، بلکه به نیت و اراده تو بستگی دارد. من می‌توانم به تو کمک کنم تا در این مسیر قدم برداری." معلم با همکاری دیگر معلمان و والدین دانش‌آموزان، تصمیم گرفتند که یک برنامه جمع‌آوری کمک مالی برای تأمین هزینه‌های اعتکاف علی و چند دانش‌آموز دیگر برگزار کنند. آن‌ها با برگزاری یک پویش خیریه، توانستند هزینه‌های لازم را جمع‌آوری کنند. سرانجام، روز اعتکاف فرا رسید و علی با دل پر از شوق به مسجد رفت. او در کنار دوستانش نشسته بود و از لحظه لحظه‌ی عبادت و دعا لذت می‌برد. در این ایام، علی یاد گرفت که اعتکاف تنها یک عمل عبادی نیست، بلکه فرصتی برای نزدیکی به خدا و تفکر در زندگی است. علی در این مدت با دوستانش درباره‌ی آرزوها و اهدافش صحبت کرد و تصمیم گرفت که در آینده به دیگران کمک کند تا آن‌ها هم بتوانند از این فرصت‌های معنوی بهره‌مند شوند. پس از پایان اعتکاف، علی با قلبی پر از آرامش و روحیه‌ای تازه به خانه برگشت. او فهمید که با تلاش و همکاری می‌توان به آرزوها رسید و این تجربه برای او تبدیل به یک یادگاری ارزشمند شد. از آن روز به بعد، علی نه تنها به یادگیری ادامه داد، بلکه به عنوان یک الگو برای دیگران نیز شناخته شد و همیشه در تلاش بود تا به دیگران کمک کند تا از فرصت‌های معنوی بهره‌مند شوند. پایان. 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
قصه های کودکانه
ضمن عرض سلام خدمت همه ی شما بزرگواران و دوستان عزیز کانال قصه های کودکانه امسال در نظر دارد با همک
مبلغ یک میلیون دیگه هم بابت اعتکاف دانش آموزان بی بضاعت واریز شد. خدا خیرتون بده قبول باشه انشاالله
سلام وقتتون بخیر هرچیزی که در راه خداوند داده میشه حتی اگر اندک هم باشه با ارزشه مهم نیت شما بوده که در این کار خیر شریک شدید خدا خیرتون بده ان شاء الله وبه خانواده هاتون سلامتی بده
🌹 شعر امام جواد علیه السلام 🌹 🌸 در نگاهش آفتاب 🌼 بر لبش لبخند بود 🌸 علمِ او بالاتر از 🌼 هر چه دانشمند بود 🌸 ساده و بخشنده بود 🌼 مثلِ ابری مهربان 🌸 با همان سنّ‌ِ کمش 🌼 شد امامِ شیعیان 🌸 چهره‌ای پر نور داشت 🌼 او شبیهِ ماه بود 🌸 بنده‌ی خاص خدا 🌼 او ولی الله بود 🌸 مشهدیم ماهِ رجب 🌼 زایرِ بابایِ او 🌸 ای خدا قسمت نما 🌼 مرقدِ زیبای او 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
سعید کوچولوی بی‌ انضباط_صدای اصلی_504181-mc.mp3
12.41M
🌼 سعید کوچولوی بی انضباط سعید پسر کوچولوی قصه ی ماست اون خیلی اهل نظم و تمیزی نبود، یه روز توی کوچه با دوستاش فوتبال بازی میکرد؛ اون دلش میخواست شبیه ستاره های فوتبال باشه، به همین دلیل خودش رو بی جهت به زمین می انداخت، لباسای سعید خیلی کثیف شده بودن... 🌼کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که رعایت بهداشت و تمیزی برای سلامتی انسان لازمه. 🌸🌸🌼🌸🌸 🍃کانال تربیتی کودک👇 https://eitaa.com/joinchat/2683174928C8bc96844d4 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 @Ghesehayekoodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: "احترام به پدر و مادر" در شهرکوچکی، پسری به نام احسان زندگی می‌کرد. احسان پسر فعالی بود و همیشه در حال بازی و خوش‌گذرانی بود. او پدر و مادرش را خیلی دوست داشت، اما گاهی اوقات به حرف‌های آن‌ها گوش نمی‌داد و بیشتر به فکر بازی کردن بود. یک روز، پدرش به او گفت: "احسان جان، قبل از اینکه به بازی بروی، لطفاً اتاقت را مرتب کن." اما احسان به جای گوش دادن، جیک جیک کنان خارج شد و به بازی با دوستانش رفت. بعد از چند ساعت، احسان متوجه شد که همه دوستانش به خانه‌هایشان رفته‌اند و او تنها مانده است. احساس تنهایی کرد و به خانه برگشت. وقتی وارد خانه شد، دید که مادرش در آشپزخانه مشغول درست کردن شام است. او به احسان گفت: "احسان جان، اگر اتاقت را مرتب کرده بودی، می‌توانستی به من کمک کنی." خدا در قرآن می‌فرماید: «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» احسان، احساس شرمندگی کرد و فهمید که همیشه باید به پدر و مادرش احترام بگذارد و به حرف‌های آن‌ها گوش کند. او به اتاقش رفت و با سرعت اتاقش را مرتب کرد. سپس به مادرش کمک کرد تا شام را آماده کند. بعد از شام، احسان به پدر و مادرش گفت: "متأسفم که به حرف‌هایتان گوش نکردم. من یاد گرفتم که باید به شما احترام بگذارم و کارهای خانه را جدی بگیرم." پدر و مادرش از او تشکر کردند و گفتند: "احسان جان، احترام به والدین بهترین راه برای نشان دادن محبت است. ما همیشه برای تو بهترین‌ها را می‌خواهیم." از آن روز به بعد، احسان همیشه به حرف‌های پدر و مادرش گوش می‌داد و با احترام رفتار می‌کرد. او فهمید که احترام به والدین نه تنها وظیفه‌ای مهم است، بلکه باعث شادی و محبت بیشتری در خانواده‌اش می‌شود. و بدین ترتیب، احسان و خانواده‌اش زندگی شاد و رضایت‌بخشی را ادامه دادند. 🌼این داستان به کودکان یادآوری می‌کند که احترام به پدر و مادر نه تنها برای ایجاد روابط بهتر در خانواده مهم است، بلکه باعث می‌شود همیشه خوشحال و موفق باشند. 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
بهترین تولد دنیا_صدای اصلی_447349-mc-mc (۱)(1).mp3
3.17M
🌼 بهترین تولد دنیا 🌸این برنامه به مناسبت میلاد امیرالمومنین علیه السلام تهیه و تولید شد 🌸🌸🌼🌸🌸 🍃کانال تربیتی کودک👇 https://eitaa.com/joinchat/2683174928C8bc96844d4 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 @Ghesehayekoodakane
🌼«میلادِ مولودِ کعبه مبارک» 🌷شده روزِ میلادِ مولا علی 🌼 علیِ ولی جانشینِ نبی 🌷همه اهلِ عالَم شده در عجب 🌼ز میلادِ حضرت به ماهِ رجب 🌷چوهنگامه‌ی‌وضعِ‌حملش رسید 🌼سوی‌کعبه شدمادرش با امید 🌷گرفت آن زمان پرده‌ی‌کعبه را 🌼بسی گفت حمد و ثنایِ خدا 🌷بگفتا که آسان نما کارِ من 🌼خداوندگارا تویی یارِ من 🌷چنین گفت پروردگارِ جهان 🌼شمایید در خانه‌ام میهمان 🌷به ناگاه دیوارِ کعبه شکافت 🌼بدان‌خانه‌مادرچه‌خوش‌راه یافت 🌼از اینجا شود قدر و جاهش عیان 🌷که شد تا سه روزش خدا میزبان 🌷مددکارِ او گشت خیلِ مَلَک 🌼بگشتند گِردش چو چرخ و فَلَک 🌷چو مولا علی پا به عالَم نهاد 🌼دلِ جِن و اِنس ومَلَک گشت شاد 🌷به مهمان خدا چونکه حرمت گذاشت 🌼به کعبه سه روزش پسِ پرده داشت 🌷یکی لوحِ سبز آمد از آسمان 🌼در آن بودیک بیت‌شعری عیان 🌷برآن لوح بنوشته نامِ علی 🌼علی آنکه قرآن بخوانْدش ولی 🌷علی نامِ زیبای نوزاد بود 🌼زنامش دلِ عالَمی شاد بود 🌷چه قُربی علی نزدِ الله داشت 🌼که بر او خدا نامِ خود را گذاشت 🌷علی کیست او خانه زادِ خداست 🌼علی مَظهرِ عدل و دادِ خداست 🌷علی‌کیست او نفْس و جانِ رسول 🌼به یُمنِ نمازش نمازم قبول 🌷خدا میزبانِ چنین مادر است 🌼عجب بانویی مادرِ حیدر است 🌷ابوطالب ای مردِ پاکِ خدا 🌼به فرزند و بر همسرت مرحبا شاعر سلمان آتشی 🌼🌸🍃🌸🌼 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4