#یک_قصه_یک_حدیث
🌸عنوان:لقمه
بسیم بچهی خوبی بود. پدرش ثروتمند بود بنابراین او هر چه را میخواست داشت. اما او نمی دانست که مردم فقیر چگونه زندگی میکنند.
یک روز، زمانی که داشت میرفت تا فوتبال بازی کند، سگی به دنبال او افتاد. او به سرعت دوید اما سگ، او را در کوچه ای باریک به دام انداخت. در همان زمان، بسیم پایش را روی سنگی گذاشت و زمین خورد.
زمانی که چشمانش را باز کرد پسری هم سن خود و مادر آن پسر را دید. مادرپسر داشت زخمهای او را میبست. آن دو بسیم را از دست سگ نجات داده و به منزلشان برای تمیز کردن زخمش برده بودند.
بسیم از آنها تشکر کرد. او زمانی که خانهی آنها را دید بسیار تعجب کرد. وسایل خانهی آنها بسیار ساده و عادی بود.
هنگامی که او برای خوردن غذا کنار آنها نشست احساس ناراحتی زیادی میکرد. احساس میکرد که هر لقمه که میخورد در گلویش گیر میکند.
روز بعد بسیم مقداری غذا که توسط مادرش آماده شده بود را برای آن پسر و مادرش برد. سپس او با آنها غدا خورد. این دفعه او هنگام خوردن حس بهتری داشت. خیلی زود این دو پسر با هم دوست شدند.
بسیم بچهی بسیار مهربانی بود. او در راستای حدیث بعدی از پیامبر عمل میکرد:
"کسی که سیر است در حالیکه همسایه اش گرسنه است مسلمان نیست. "
(ما آمن بی من بات شبعان و جاره جائع الی جنبه و هو یعلم به)
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)_فصل دوم_429041-mc.mp3
17.66M
#قصه_شب
🌼نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)
#فصل_دوم
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌱 از راه که میرسید، پدر را میبرد حمام. خودش لباسهای پدر را میشست. مینشست کنار بابا، دستهای چروکیدهاش را نوازش میکرد و میبوسید. جورابهای پدر را میآورد و موقع پوشاندن، لبهایش را میگذاشت کف پای پدر.
🌱 مادر هم که در بیمارستان بستری بود، از سوریه که آمد بیمعطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند؛ حتی برادر و خواهرها. وقتی با مادر تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را میکشید روی پاهای خستۀ مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود کف پای مادر، اشکهای چشمش پای مادر را شستوشو میداد.
🌱کسی از حاجقاسم توصیهای خواسته بود. چند بندی برایش نوشت که یکیاش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده بدون شرم، دست پدر و مادرت را ببوسی. هم آنها را شاد میکنی، هم اثر وضعی بر خودت دارد.»
📚 از کتاب #سلیمانی_عزیز | گذری بر زندگی و رزم شهید حاجقاسم سلیمانی
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
رفاقت تا شهادت
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته
🔵سن مناسب کودکان برای تنها گذاشتن در خانه چه سنی است؟
حتی اگر والدین احساس کنند که فرزندشان آمادگی تنها ماندن در خانه را دارد، توصیـــه میشود تا زمانی که خود کودک تمایلی به این کار ندارد و از تنها ماندن راضی نیست، او را در خانه تنها نگذارید. در واقع، خواست و میل کودک در این مورد نقشی تعیینکننده دارد.
برای بسیاری از خانوادهها اتفاق میافتد در موقعیتی قرار بگیرند که ناچار شوند فرزند خود را برای مدتی در خانه تنها بگذارند. البته، تنها گذاشتن کودک در خانه راه حلی است که معمولا توصیه نمیشود. بنابراین، آن را تنها به عنوان آخرین گزینه ببینید.
🔶از چه سنی؟
یکی از مهمترین سوالها در این زمینه این است که از چه سنی می توان کودک را در خانه تنها گذاشت. برخی کارشناسان بالاتر از 8 سال و بسیاری بالاتر از 10 تا 12 سال را سن شروع تنها گذاشتن کودک در خانه میدانند. بنابراین، اگر فرزند شما کمتر از 8 تا 10 سال دارد، به هیچ عنوان به تنها گذاشتن او در خانه فکر هم نکنید. اگر سن او بیشتر است، میتوانید سایر شرایط لازم را در نظر بگیرید.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#بازی
نشست و برخاست
⚃هدف بازی: مهارت های حفظ تعادل
⚅سن بازیکنان: 6 تا 11 سال
⚁تعداد بازیکنان: 2 نفر به بالا
شروع بازی:😍
همه کودکان به صورت چهار زانو و دست به سینه روی زمین می نشینند.
هدف بازی این است که ببینیم چند نفر از کودکان می توانند بدون جدا کردن دست از سینه سرپا بایستند.
هنگامی که یکی از کودکان موفق شد سرپا بایستد، بازی از ابتدا شروع می شود.
#بازی
🍄
🌼🍄
🍄🌼🍄
🌼🍄🌼🍄
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#داستانهای_مثنوی
🌸عنوان : شغـال و خُم رنگـرزی
روزی روزگاری شغالی میخواست مانند طاوس زیبا شود برای همین به دکان رنگرزی رفت و خود را درون خُم رنگرزی انداخت و یک ساعتی آنجا ماند تا رنگها در موهایش نفوذ کند و رنگین شود. وقتی شغال از خُم بیرون آمد و در نور آفتاب قرار گرفت، بدنش پر از رنگهای سبز،سرخ،سرمهای و زرد بود که میدرخشید. شغال تصمیم گرفت زیباییاش را به شغالهای دیگر نشان دهد. شغال نزد دیگر شغالها رفت. شغالها به او گفتند:
«این رنگها از کجا آمده و چه کسی تو را به این صورت در آورده است؟ این تکبر و خودستایی از چیست؟»
یکی از شغالها جلو آمد و گفت:
«ریاضت کشیدهای یا این که به کسی رحم کردهای که به تو این مقام و زیبایی اعطا شده است؟ آیا ریاضت کشیدهای که این زیبایی به تو داده شود و با آن زیبایی به شغالها دیگر فخر بفروشی و با این کارت ارزش ریاضتهای خود را از بین ببری»؟
شغال رنگین از روی سکویی که ایستاده بود پایین آمد و با پنجه خود محکم به گردن شغال زد و گفت:
«مگر این همه رنگ را که مانند لوح و کتیبه تمام زیباییهای دنیا را در خود دارد و مانند گلستانی از رنگ است نمیبینی به پای این همه زیبایی که در بدن من است بیفت تا تو را ببخشم.»
شغال هم به ناچار تعظیمی کرد و پیش دیگر شغالها برگشت. شغال رنگین رو به بقیه شغالها گفت: «شغالها از این به بعد من را شغال ننامید زیرا کدام شغال رنگها و زیبایی مرا دارد؟»
شغالها دور او را گرفتند و گفتند: «پس از این به بعد تو را چه بنامیم.؟»
شغال گفت:
«از این به بعد مرا طاووس نام نهید.»
شغالها به شغال رنگین گفتند:
«طاووس نر وقتی در گلستان میرامد جلوه خاصی به گلستان میدهد آیا تو هم وقتی راه میروی آن طور راه میروی و مانند او زیبا هستی؟»
شغال گفت:
«نه من نمیتوانم مانند او با ناز راه بروم.» شغالها از شغال رنگین پرسیدند:
«آیا میتوانی مانند طاووس صدا در آوری؟»
شغال گفت:
«نه نمیتوانم.»
شغالها که این پاسخها را از شغال رنگین شنیدند گفتند:
«سرور ما وقتی نه میتواند مانند طاووس راه برود و نه میتواند مانند او صدا کند پس چطور ادعای طاووسی میکند؟ تو با این رنگهای دروغین و ادعاهای بیاساست چطور میخواهی به درجه و مقام طاووس در زیبایی برسی؟»
شغال که دید جوابی برای گفتن ندارد، دمش را گذاشت روی کولش و خجل و سر افکنده از شغالها دور شد و از آن سرزمین رفت و دیگر به آنجا برنگشت.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸شعر
﴿چادرحجابِبرتر﴾
یه شب توو مشهد دیدم
خوابِ امامِ زمان
آقا به من فرمودند:
ای دخترِ مسلمان
🌸🔸🌸
اگر میخوای تا آخر
یارِ خدا بمونی
این چادرو نگهدار
تا جاییکه میتونی
🌸🔸🌸
چادر حجابِ زهراست
که هدیهای به ماهاست
تویِ زمونهیِ ما
حجاب یه رسمِ زیباست
🌸🔸🌸
چادر حجابِ برتر
تاجِ خدایی برسر
دوسِتمیدارههرکه
میگه اللهاکبر
🌸🌼🍃🌼🌸
#حجاب
#چادر_حجاب_برتر
#شعر_کودکانه
#پیش_دبستانی
#ابتدایی
🍃برای دوستان با ذکر نام کانال قصه های کودکانه ارسال کنیم.🔶
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
🔢آموزش ریاضی🥳
🧐یادگیری کسر از طریق بازی🥳
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پاکتنامه
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فصل سوم-mc.mp3
15.28M
#قصه_شب
🌼نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)
#فصل_سوم
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_شب
🌼نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)
🌸فصل اول
🌸فصل دوم
🌸فصل سوم
🌼برای آشنایی با زندگی کریمهی اهل بیت، از تولد تا وفات ایشان، این کتاب یکی از منابع خوب برای ردهی سنی کودک و نوجوان است.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
💐#شعرکودکانه
🇮🇷 ویژه #سالروز_آزادسازی_خرمشهر
🌷🌷🌼🌷🌷
روز با شکوهی بود
روز سوم خرداد
کاروانی از شادی
در وطن به راه افتاد
🌷🌷🌼🌷🌷
کیک و نقل و شیرینی
زد به روی ما لبخند
باغ زرد دلها خورد
با بهار و گل پیوند
🌷🌷🌼🌷🌷
شد دوباره خرمشهر
از تمام غم آزاد
جاودانه شد نامش
روز سوم خرداد
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4