درنگی در عوامل تعارض در روایات، و قاعده «الجمع مهما امكن اولی من الطرح»
✍️ عمیدرضا اکبری
از اشتباهات رایج در مواجهه با منابع روایی منتسب به شیعه این است که تلاش میشود در حد توان اختلافات اخبار بر وجوهی مانند تقیه حمل شود، تا این اختلافات به هیچ وجه از میزان اعتبار کتب روایی شیعه نکاهد. صد البته بسیاری از اختلافات با وجوه عرفی قابل جمع است. ولی واقع آنکه دسته زیادی از اختلافات جهاتی دیگر دارد، که توضیح آن در روایات نیز آمده، و در پژوهشهای تطبیقی جدید نیز نمونههای بسیاری برای آن معرفی و تبیین شده است؛ وجوهی مانند: 1- تفاوت قیود و ظروف اخبار و امکان جمع؛ 2- نَسخ اخبار؛ 3- سهو و ضعف در نقل به معنا؛ 4- وضع و جعل؛ 5- و در آخر تقیه با شرایط خودش.
نقد قاعده «الجمع مهما امكن اولی من الطرح»
همچنین در سدههای اخیر قاعدهای در میان جمعی از عالمان رایج شده که بر اساس آن بسیاری اوقات جمع حداکثری میان اخبار مختلف را ترجیح میدهند، و حتی اگر یک طرف از اخبار روایاتی بسیار ضعیف و غریب داشته باشد، برای رفع تعارض آنها تلاش میکنند. به تعبیر مشهور «الجمع مهما أمكن بارتكاب خلاف ظاهر لازم». این رویکرد در واقع متکی به این انگاره است که ریشه این روایات همواره به یک جا میرسد، و به تعبیری اصالت و اعتبار همگی یکی انگاشته میشود. اما روش صحیح این است که...
تفصیل مقاله:
🔹 deraayaat.ir/elale_taaroz/
@gholow
تاریخی ساختگی
فقیه دانشمند سید موسی شبیری زنجانی درباره تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها) در کتاب «جرعه ای از دریا» میگوید:
«تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها) مجعول است. شخص جاعلی تاریخ ولادت آن حضرت(سلام الله علیها) را سال ۱۸۳ هجری ذکر کرده است.
آقای حاج شیخ علی نمازی حساب کرده بود، چون سال شهادت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) سال ۱۸۳ هجری است و تا آن موقع حضرت(علیه السلام) در زندان بود، چگونه ممکن است که حضرت معصومه(سلام الله علیها) در این سال به دنیا آمده باشد؟! لذا گفته است که تصحیف شده و تاریخ درست سال ۱۷۳ هجری است و دیگران هم این تاریخ را از آنجا نقل کردند.
در حالی که هر دو تاریخ نادرست و تاریخ ولادت به دست ما نرسیده است.
این تاریخ را یکی از جعّالین که ویژگی هایش هم نقل شده جعل کرده است.
داستان جعلی از این قرار است که؛
مرحوم «متوّلی باشی» اعلام میکند که اگر کسی تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها) را پیدا کند، دستور می دهم که در آن روزها بازار قم را تعطیل کنند.
آدم کلّاشی ادعا میکند که در فلان کتاب از کتابخانه مدینه این تاریخ ذکر شده است.
متولی باشی آدم زرنگی بود.
گفته بود که متولی کتابخانه مدینه با من آشناست و من آن کتاب را از کتابخانه میخواهم و چاپ میکنم و به این شکل مشتِ آن شخص باز میشود.
متولی باشی مسافرتی تاریخی به حجاز کرده بود و رجال آنجا را میشناخت.»
📚 جرعهای از دریا، ج۲، ص۵۱۹
عرضه کتب روایی اصحاب بر اهل بیت علیهم السلام
بررسی حدود و مستندات:
https://deraayaat.ir/arze-kotob
@gholow
جشن بزرگ خانوادگی به مناسبت عید سعید غدیر
با برنامههایی متنوع (نمایش، سرود، پرده خوانی، ارائه محصولات فرهنگی
و…)
زمان: از دوشنبه ۲۰ تیرماه تا پنج شنبه ۲۳ تیرماه
ساعت ۲۱ تا ۲۳
آدرس: قم، خیابان هنرستان، نرسیده به چهارراه گلزار، نبش کوچه۳۹
لینک رزرو رایگان:
http://evnd.co/B8kNj
معرفی مقالاتی در اعتبارسنجی دعای عرفه و ذیل آن
مهروش، «دفاع از اصالت ادعیه اهل بیت، مطالعه موردی دعای عرفه»، (حدیثپژوهی10، 1392ش)
این مقاله به ویژه با بررسیهای زبانی و تاریخی نشان داده بدنه دعا (برخلاف ذیل آن) اصیل و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است.
مقالات دیگری نیز با پژوهشهای نسخهشناسانه نشان دادهاند ذیل دعا در نسخ متقدم دعا نیامده و از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) است:
إبراهیم جواد، دراسة حول نسبة ذيل دعاء عرفة إلى سيّد الشهداء (عليه السلام)
در این تحقیق تصاویر نسخ خطی مربوطه نیز ارائه شده است. نیز نک:
شبیری، جرعهای از دریا (ج3، ص256)؛ ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه (میقات حج51، 1384ش)؛ مختاری، دعاء یوم عرفة للإمام سیدالشهداء علیه السّلام و ذیله (کتاب شیعه 17، 1397ش)؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه (ارائه نسخههای خطی مرتبط، 2021م).
@gholow
سؤال از ولایت علی (علیه السلام) در قبر
عباد مهلّبی میگوید:... از یونس بن خباب [۱] درباره حدیث قبر پرسیدم. آن را برایم روایت کرد و سپس گفت: در این روایت چیزی است که مرجئه [۲] فاسق کتمان کردهاند. گفتم: چیست؟ گفت: پرسیده میشود: ولیّ تو [۳] کیست؟ پس میگوید: ولیّم علی (ع) است... [۴] (ابو جعفر عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج۴، ص۴۵۸)
——————————-
۱. یونس بن خباب تنها به علّت شیعه بودن نزد اهل سنّت مطعون است و رجالیان اهل سنّت نتوانستهاند به جز سبّ عثمان و شیعه بودن، اشکالی به وثاقتِ او بگیرند، بلکه برخی از آنان به وثاقتش تصریح کردهاند.
۲. مقصود از مرجئه در این جا مخالفان شیعه است؛ چنان که در برخی تحریرهای روایت به جای مرجئه، ناصبه آمده است.
۳. «اولئک» تصحیف «ولیّک» و «ولی» تصحیف «ولیّی» است؛ چنان که در منابع دیگر مانند العلل احمد بن حنبل و الکامل ابن عدی و... درستش ضبط است. المبارة نیز تصحیف المنارة است. «بنی» نیز تصحیف «بنتی» است.
۴. در ادامه روایت، اتّهام عثمان به قتل دختر پیامبر ص بیان شده است که دست کم در نیمه اول قرن دوم مشهور بوده و شواهد متعدّدی در منابع اهل سنّت و شیعه بر آن وجود دارد.
https://t.me/Alasar_1
@Gholow
ملا_آقا_دربندی_و_مقتل_نگاری_رسول_جعفریان.pdf
1.87M
ملا آقا دربندی و مقتل نگاری
رسول جعفریان
@Gholow
بررسی_و_نقد_روایتانگارهها_و_گزارههای_متفرد_عاشورایی_در_أسرار.pdf
3.62M
بررسی و نقد روایتانگارهها و گزارههای متفرد عاشورایی در أسرار الشهادة ملاآقا فاضل دربندی
محسن رفعت، فاطمه ژیان
چکیده:
کتاب اسرار الشهادة دربندی از آثاری است که از هنگام نگارش تاکنون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مسئله پژوهش پیش رو، بررسی و نقد رویکردها، تحریفها و متفرّدات برجسته روایی دربندی است که نخستین بار از این کتاب برخاسته و پایه نقل عالمان شیعه در قرن اخیر شده است. روایات أسرار الشهادة و نیز توجیهات و دخل و تصرفهای نویسندهاش، بعضاً با سنّت، عقل، عرف، وقایع مسلّم یا روایات تاریخی دیگر ناسازگار یا ناپذیرفتنی است و حتی گاه شأن امام معصوم یا خاندان ایشان خدشهدار شده، به گونهای که رکاکت معنوی سبب بیپایهدانستن گزارش وی خواهد بود.
...............................
🔹این مقاله برای آشنایی با بیاعتباری کلی و اسطورهای بودن مقتل دربندی مفید است؛ گر چه برخی نقدهای آن دقیق نیست. مثلاً حضور فضه در کربلا را از منفردات دربندی شمرده، در حالی که در حکایتی ضعیف در کافی کلینی نقل شده است.
@Gholow
🔸سخنگوی حقائق تلخ
یکی از فرمانهای امیرالمؤمنین (ع) در عهد مالک اشتر نخعی برای فرمانداری مصر این است که:
«ثم لیکن آثرهم عندک اقولهم بمر الحق لک... و الصق باهل الورع و الصدق ثم رضهم علی الا یطروک.»
اما برترین برگزیدگانت، باید آن کس باشد که در بیان تلخ حق، گویاتر باشد... با زاهدان صادق بپیوند، اما آنان را عادت ده که در مدح تو نکوشند. (نهج البلاغه، نامه 53)
اگر جامعه ای این فرامین را سرلوحه خود قرار دهد، سعادتمند خواهد بود، ولی اگر خدای ناکرده اینطور باشد که هر کسی چاپلوسی و تملق بیشتری نماید مقربتر باشد، آن جامعه روز به روز به سفال و سقوط نزدیک تر خواهد شد، چراکه به عیوب خود آگاه نخواهد شد.
@Gholow
میلاد امام کاظم علیه السلام
در قدیمیترین منبع (احتمالی) در یادکرد از زمان دقیق میلاد امام کاظم ع آمده است: «امام موسى كاظم عليه السّلام بابوا سنه ثمان و عشرين و مائه در وجود آمده است و بروايتى ديگر روز يكشنبه هفت روز از ماه صفر گذشته سنه تسع و عشرين و مائه» (ترجمه تاریخ قم، ص198)
گرچه از سده ششم، تاریخ اخیر (شاید به تأثیر از همین روایت بالا)، در آثار مؤلفان نواحی شمال ایران رایج شده (إعلام الوری؛ تاج الموالید؛ روضة الواعظین؛ مناقب ابنشهرآشوب؛ راحة الأرواح. نگر: مقدسی، بازپژوهي تاريخ ولادت وشهادت معصومان ع، ص401)، اما خود صاحب تاریخ قم روایت دوم را در حد روایتی مرجوح آورده است.
چنانکه دیگر روایات نیز مؤید روایت نخست که تنها سال میلاد را 128 دانسته است (مقدسی، ص398-401). منبعی بعدی در سالروز میلاد از امام عسکری ع نقل کرده که فرمودند: «امام کاظم ع در ابواء بین مکه و مدینه در ماه ذی الحجه سال ۱۲۷ ق به دنیا آمدند» (دلائل الإمامة، ص303).
اشاره به مکان و سال در کنار هم در منابع دیگری هم آمده است (الکافی، ط الإسلامية، ج1، ص476؛ المقنعة، ص476؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص81). مجموعه روایات دیگری نیز مؤید این ماه است:
… عن أبي بَصير قال: حَجَجنا مَعَ أبي عَبدِ اللهِ عليه السّلام في السَّنَةِ الَّتي وُلِدَ فيها اِبنُهُ موسَى ع فلَمّا نَزَلنا الأَبواءَ وَضَعَ لَنا اَلغَداءَ وَ كانَ إِذا وَضَعَ الطَّعامَ لِأَصحابِهِ أَكثَرَ وَ أَطابَ قالَ فَبَينا نَحنُ ناكُلُ إِذ أَتاهُ رَسولُ حَميدَةَ… قالَ لَهُ أصحابُهُ سَرَّكَ الله وَ جَعَلَنا فِداكَ فَما أنتَ صَنَعتَ مِن حَميدَةَ قال سَلَّمَها اللهُ وَ قَد وَهَبَ لي غُلاَماً وَ هو خَيرُ مَن بَرأ الله… (الکافی، ج۱، ص۳۸۵)
● ابوبصیر از تولد امام کاظم ع در منزل ابواء، در سال همراهیش با امام صادق ع در حج خبر داده است.
ابواء روستا و منزلگاهی بین مکه و مدینه بوده است. در گزارش ابوبصیر عبارت «فلمّا نزلنا» پس از «حججنا» آمده که نشانگر نزول در ابواء پس از اتمام حج است. هنگام تولد امام کاظم علیه السلام پس از حج و بعد از بازگشت از مکه در منزل ابواء بوده است. پس با توجه به فاصله چند روزه مکه تا ابواء (مطابق با سرعت سیر کاروانها) میلاد امام کاظم علیه السلام در روزهای آخر دهه دوم ذی الحجه خواهد بود.
عن علي بن حديد عن منصور بن يونس و داود بن رزين عن مِنهال القَصّابِ قال: خرَجتُ مِن مَكّةَ و أريدُ المَدينَةَ فَمَرَرتُ بِالأَبواءِ و قَد وُلِدَ لِأبي عَبدِ الله موسَى ع فسَبَقتُهُ إلَى المَدينَةِ و دَخَلَ بَعدي بيومٍ فأطعَمَ النّاسَ ثَلاَثاً… (المحاسن، ج۲، ص۴۱۸)
● منهال نیز میلاد را پس از خروجش از مکه به سمت مدینه در ابواء، و همچنین ورود امام صادق علیه السلام را به مدینه تنها یک روز پس از رسیدن خود به مدینه گزارش کرده است.
برخی در نقد چنین برداشتی از روایت میلاد امام در ابواء نوشتهاند: «[استنادکنندگان] به این گزارش، نظر شخصیشان را ضمیمه کردند که حتما امام صادق(ع) بعداز حج بدون درنگ از مکه به مدینه بازگشتهاند و این احتمال را در نظر نگرفتند که امام بعد از حج مدتی در مکه اقامت داشتند» (مسائلی).
اما این احتمال چندان پذیرفتنی نیست؛ زیرا در روایت آمده «حججنا… فلما نزلنا» و دستکم سخنی از اقامت در مکه پس از حج ندارد. مهمتر اینکه روایات متعدد در ناپسندی ماندن در مکه پس از حج، میتواند نشاندهندهٔ این باشد که اهل بیت بعد از حج زیاد در مکه نمیماندند:
١. محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن علي بن الحكم وصفوان، عن العلاء، عن محمد بن مسلم: عن أبي جعفر ع، قال: لا يَنبَغي لِلرَّجُلِ أَن يُقيمَ بِمَكَّةَ سَنَةً. قُلتُ: كَيفَ يَصنَعُ؟ قال: يَتَحَوَّلُ عَنها، ولايَنبَغي لِأحَدٍ أن يَرفَعَ بِناءً فَوقَ الكَعبَة.
٢. وروي: أن المقام بمكّة يُقسي القلوب.
٣. علي عن أبيه عن ابن أبي عمير عمن ذكره عن ذريح، عن أبي بصير: عَن أبي عَبدِ الله ع، قال: إذا فَرَغتَ مِن نُسُكِكَ فارجِع؛ فانَّهُ أشوَقُ لَكَ إلَى الرُّجوعِ (الکافي، ج4، ص230).
کلینی مضمونی مشابه و صدوق نیز چهار روایت در همین معانی آوردهاند (الکافي، ج۹، ص۲۶۶-۲۶۷؛ علل الشرائع، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶).
به ویژه با وجود تعبیر جمع ابوبصیر در حج و خروج به سمت ابواء و نیز تعبیر «وضع لنا الغداء و کان إذا وضع الطعام لأصحابه اکثر و أطاب» برای میانه راه، این احتمال بسیار مرجوح است که هم جمعی از اصحاب و هم اهل بیت ع -که مشاغلشان در مکه نبوده- به خاطر مشکلاتی همگی ناچار مدتی در مکه مانده باشند.
در روایت منهال نیز او جداگانه از مکه خارج، و در ابواء با حضرت هممنزل شده، اما به خاطر عجله و یا امری دیگر، یک روز زودتر وارد مدینه شده است. خروج جداگانه و با تأخیر منهال از مکه و هممنزلیش در ابواء نیز مؤید بازگشت عادی حضرت و اصحاب است (خرجت من مکه و ارید المدینه فمررت بالابواء...)
@gholow
... نتیجه: بر خلاف برخی از اقوال متأخر و بر خلاف نظر پژوهشگر گرامی جناب آقای مقدسی، بعید است میلاد امام کاظم علیه السلام در ماه صفر باشد؛ بلکه با توجه به این روایات متقدم و معتبر، میلاد حضرت در دهه دوم ذی الحجه و تقریباً مطابق با قولی است که آن را برابر با 20 ماه ذی الحجه دانسته است. همچنین قول متأخرتر میلاد در جمادی نیز اشکالش بیشتر است (زیج مفرد، ص63، به نقل کتاب مقدسی).
توضیحاتی دیگر از آقای یوسفی غروی
همچنین دیدگاه شهادت امام مجتبی ع در هفتم صفر نیز مرجوح است (بحث مرتبط).
@gholow
درباره تاریخ شهادت امام حسن علیه السلام
چنان که میدانیم در تاریخ شهادت امام حسن مجتبی (ع) اختلافاتی شده است و گروهی شهادت ایشان را در آخر ماه صفر و گروهی دیگر در هفتم صفر دانستهاند. گروه اوّل به منابع متقدّم مانند کافیِ کلینی، فرق الشيعة نوبختی، مسار الشيعة، مصباح المتهجد و... استناد میکنند و گروه دوم به منابع متأخّر مانند الدروسِ شهید اوّل. و البته قرائن متعددی در ترجیح دیدگاه نخست ارائه شده است (نک. نوشتههای: مقدسی، ملکی معاف، موسوینژاد، جعفریان).
به نظر میرسد این اختلاف ریشه در یک تصحیفِ ساده دارد. چنان که میدانیم در عربی از پایان ماه به «سلخ» تعبیر میشود. در بعضی کتب مانند دلائل الامامة (ص59) از تاریخ وفات امام حسن (ع) با تعبیر «سلخ صفر» -یعنی پایان ماه صفر- یاد شده است. «سلخ» از نظر شکل ظاهری -در دستنویسها- بسیار شبیه «سابع» است؛ از این رو «سلخ صفر» به «سابع صفر» تصحیف شده است. (کافی است شهید اول اشتباها سلخ را سابع خوانده باشد یا در منبع او چنین تصحیفی رخ داده باشد یا در نسخه اصلی دروس تصحیف رخ داده باشد و این به آثار بعدی نیز سرایت کند.)
و لذا ظاهراً گزارش منابع متقدم از جهات مختلف ترجیح دارد.
هم چنین برخی به نادرست نقل شهادت حضرت مجتبی ع را به کتاب قاسم رسی زیدی (م246) نسبت دادهاند، که البته خطا است، و این افزودهای متأخر است. (نک: مطالب آقای کاشانی)
همچنین دیدگاه میلاد امام کاظم ع در هفتم صفر نیز اشکالات مهمی دارد.
@gholow