..
تا شب حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. وقت خواب، آمد کنارم و گفت: «دیگه به من بى معرفت نگو. من تمام وجودم را براى همه شما میگذارم. هر چى میخواهى بگى بگو، #ولى_به_من_بى_معرفت_نگو.»
با این حرف حسن، من گراى او را پیدا کردم. بعد از شهادتش، هر وقت کارش داشتم بهش متوسل میشدم و میگفتم: «اگر جواب من را ندهى خیلى بىمعرفتى.»
#شهیدبامعرفت
#شهیدحسن_قاسمی_دانا
♡🌱