🔹 رابرت اچ نلسون درکتاب اقتصاد بهمثابۀ دین،باموشکافی عقایدمکاتب مختلف اقتصادی حاکم برآمریکا ازجنبش پیشرفتگرایی آمریکادرپایان قرن نوزدهم گرفته تانظریات ساموئلسن ومتفکران مکتب شیکاگوونهایتاًاقتصادنهادی جدید،استدلال میکندکه اگرچه اقتصاددانان درایجاددانشی کاربردی در زمینۀ رفتارایالات متحده آمریکاونظامهای اقتصادی جهانی نقش مهمی ایفا کردهاند،نقش مهمتر آنان«دفاع ازبرخی ارزشها»درجامعۀ آمریکابوده است.
🔹 نگارنده بارداین ادعاکه تمایزروشنی میان قلمروهای اقتصادوشکلگیری #ارزش وجوددارد،به بررسی مبانی الهیاتی اقتصادپرداخته است وتصریح میکندکه اعضای مکاتب اقتصادی اززمان آدام اسمیت به جای اینکه متخصصانی فارغ ازپیشداوریهای ارزشی باشند،بانفوذترین #کاهنان_عصر_مدرن بودهاندووظیفۀ دینی ویژۀ آنان،یافتن راهحل اخلاقی رضایتبخشی برای «تناقض بازار»بوده است.
🔹 نویسندۀ کتاب براین باوراست که بهرغم ادعای اقتصاددانان که نقش خودرا درجامعه صرفاًتأمین شناخت فنی دربارۀ نحوۀ عملکرد نظام اقتصادمیدانند،آنها نقش مهمتری رابه مثابۀ #کشیشان_دین_سکولارجدیدایفا میکنندکه همانندادعاهای مسیحیت اولیه،به دنبال پیشرفت اقتصادی بودهاند.
🔹 ازجملۀ محوریترین ارزشهایی که اقتصاددانان درقالب دین سکولارخودازآن بهشدت حمایت میکنندمیتوان به #اخلاق_فردگرایانه و#آزادیخواهانه و #پیگیری_منافع_فردی دربازاراشاره کردکه اقتصاددانان بدون توجه به اصول و روشهای علمی خود،آنهاراپیشفرض همۀ تحلیلهاوسیاستهای پیشنهادی خودقراردادهاند.
🇮🇷
🇮🇷🇵🇸✊😡👈🇺🇸🏴به کانال قطب نما بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2726559976Cd339c9a34c