.
شب محو انتظار تو بودم دمید صبح
گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب۰۰۰
@Glorious_poem
#بیدل_دهلوی
۲۴ مهر ۱۴۰۳
.
ندانمت که چه گویم، "تو" هر دو چشم منی
که بی وجود شریفت ، جهان نمی بینم
@Glorious_poem
#سعدی
۱۵ اکتبر، روز جهانی "عصای سفید"😎🦯
۲۴ مهر ۱۴۰۳
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانۀ چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
غرق خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانۀ شیرین و بخوابش کردم
دل که خونابۀ غم بود و جگرگوشۀ درد
بر سر آتش جور تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم
@Glorious_poem
۲۴ مهرماه،
درگذشت #محمد_فرخی_یزدی
۲۴ مهر ۱۴۰۳
به دل گفتم:
"كدامین شیوه دشوار است در عالم؟"
نفس در خون تپید و گفت:
"پاسِ آشناییها"
#بیدل_دهلوی
@Glorious_poem
از خوباي ليگِ ادب پارسي😁⚽️
#پاس_گل
#ایران_قطر_2024
۲۴ مهر ۱۴۰۳
اندر فضیلت سیه چشمون😎:
چشمِ مخمورِ تو را حاجتِ مِی نوشی نیست
سرمه در چشم، کم از داروی بیهوشی نیست
@Glorious_poem
دکتر #صائب_تبریزی
پرچمِ سیه چشم ها بالا 😊
۱۶ اکتبر، روز جهانی "بیهوشی"😁
۲۵ مهر ۱۴۰۳
.
سرآشپز:
حواست به کار نیست، تو عاشقی، یه عاشق غمگین
سابرینا:
از کجا معلومه؟
سرآشپز:
یه خانم عاشقِ شاد غذا رو می سوزونه،
یه عاشق غمگین یادش میره اجاق رو روشن کنه
@Glorious_poem
🎥 فیلم: #سابرینا
۱۶ اکتبر، روز جهانی غذا 🥗🥙🧆
۲۵ مهر ۱۴۰۳
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
هر آدمی درون خودش دو تا گرگ داره.
هر دوشون گرسنه ان .
یکی از اونها تاریکی و ناامیدیه.
اون یکی روشنایی و امید.
اونا هر روز همدیگه رو تیکه پاره میکنن.
ولی این جوری نیست که گرگ بهتر برنده بشه. اونی که بهش غذا میدی برنده ست.
@Glorious_poem
۱۶ اکتبر، روز جهانی غذا🥗🌮
مراقب غذای روحتون هم باشید💐😊
۲۵ مهر ۱۴۰۳
.
گرچه آشوبم ولی آرامشِ جانِ مرا
شانه های مُحکمَت حتما کفایت می کند
@Glorious_poem
#طاهره_اباذری_هریس
خیلی زیرپوستی داره سفارش می کنه به ورزش کردن 🏋♀⛹🏇🏌♂🏊♂🚴
۲۶ مهر ماه، روز "ورزش و تربیت بدنی"
۲۶ مهر ۱۴۰۳
.
زیباترین نبودی و من ماه خواندمت
این است عشق، عشق بدی را ندیدن است
دنیا پر از صداست، تو گاهی سکوت کن
گاهی سکوت گام نخست شنیدن است
@Glorious_poem
#مجید_ترکابادی
۲۶ مهر ۱۴۰۳
.
دل به دل راه ندارد که اگر داشت، دلت
لحظه ای یادِ من و این همه دلتنگی بود
@Glorious_poem
#معصومه_صابر
دلتنگیم، همین!
۲۶ مهر ۱۴۰۳
یه ژانری هم هست در شعر کلاسیک به نامِ
"شعرِ واسوخت".
شعری در اِعراض(دوری) از معشوق و اظهار بینیازی از او و اینکه بابا همچین مالی هم نیستی و اینا😒
حالا ته دلش داره بال بال میزنه برا طرف؛ نمیدونم چه دردی بوده😂
هرچی بود که یه زیبایی هایی فقط به شعر اضافه کرده:
خبر دهید به صیادِ ما که ما رفتیم
به فکرِ صیدِ دگر باشد و شکارِ دگر
@Glorious_poem
#وحشی (الان میخواسته بگه تو رو قرااااااان نذار برم)😁
این ژانر فقط جنبهی ادبی داره
Don’t try at home😂😂
۲۶ مهر ۱۴۰۳
جمعه ها طبعِ من
احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمتِ تو
تمایل دارد...
@Glorious_poem
#سید_حمیدرضا_برقعی
۲۷ مهر ۱۴۰۳