eitaa logo
کلک خیال انگیز
100 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
215 ویدیو
1 فایل
ادبيات بهترين راه براي ناديده گرفتن زندگي ست. "برناردشاو" لینک در تلگرام👇 https://t.me/Glorious_Poem لینک در ایتا👇 https://eitaa.com/Glorious_Poem
مشاهده در ایتا
دانلود
یک جرعه می، ز ساغر جانانم آرزوست @Glorious_poem آرزوهای بزرگ رو جواب داده: لبت را بر لبم بگذار ڪز این ساغر پُر مِی چنان مستت ڪُنم تا خود بدانی قدر مستی را 🤪🥰 فیضت بشم فروغ شدن بلدی؟!😆 خواجومون اما به یک جرعه راضی نبودن،  😁اونجا که می فرمان: خرّم آن روز که مستم ز در حجره درآئی وز لبت بوسه شمارم بشماری که تو دانی @Glorious_poem به به!!
. عشق‌بازی کارِ بازی نیست ای دل! سر بِباز زان که گویِ عشق نَتْوان زد به چوگانِ هوس @Glorious_poem
. به یاد زلفِ تو دوشینه دیده‌ام خوابی که صد رسالهٔ آشفتگیش تعبیر است... @Glorious_poem
. پرستاری ندارم بر سرِ بالینِ بیماری مگر آهم از این پهلو به آن پهلو بگرداند... @Glorious_poem
‌ صَباح الخَیر لعینیکّ ؛ التی هزمت ثبات قلبی صبح بخیر به چَشمانَت ؛ که مقاومت قلبِ مَرا شکسته اَند... @Glorious_poem
. جان رفت در سرِ می و حافظ به عشق سوخت عیسی‌دَمی کجاست که احیایِ ما کند؟ @Glorious_poem
چیزی از عشق‌های ناب می‌دانی؟ بدونِ بوسه و نه هیچ چیزِ اضافه دیگری به همین خاطره که خیلی بزرگن «احساساتِ بیان نشده هیچ وقت فراموش نمی‌شن...» @Glorious_poem ۲۹ دسامبر، سالروز درگذشت نویسنده روس
24.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. همه نقاشی شدیم با دستای تو مهربون دوتا رو با هم کشیدی یکی رو بی همزبون به یکی نونوایی دادی به یکی یه لقمه نون به یکی صد تا نشونه یکی بی نام و نشون ♪♪♪ به یکی قصر طلایی به یکی گوشه ی پارک یکی دوتا چتر داره یکی مونده زیر بارون بالای نقاشیتو دادی به هرکی پول داره ولی با این همه پول هیچکی محبت نداره ♪♪♪ پایین نقاشیتم دُرسته پولی ندارن امّا چهره‌ی اونا عشقو به یادم میاره ای خدا کاری بکن از آدمای نقاشیت یکی هم پیدا بشه بذر محبت بکاره @Glorious_poem ۱۰ دی، زادروزِ زنده‌یاد
. تا صدایت گوش هایم را نوازش میکند تار و سنتور و نی و آواز میخواهم چکار @Glorious_poem ۱۱ دی، زادروز
. "چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود تا جهان باقی و آئین محبت باقی است"   @Glorious_poem
پشت شیشه باد شبرو جار می‌زد برف سیمین شاخه‌ها را بار می‌زد پیش آتش یار مهوش نرم نرمک تار می‌زد جنبش انگشت‌های نازنینش به چه دلکش،  به چه موزون نقش‌های تار و گلگون بر رخ دیوار می‌زد جام‌های مِی تهی بودند از بزم شبانه لیک لبریز از ترانه چون دل من پنجه نرم نگار خوشگل من بسته می‌شد باز می‌شد جان من لرزنده از ماهور و از شهناز می‌شد @Glorious_poem ۱۱ دی، زادروز
. سرخی چشم کبوتر هیچ می‌دانی ز چیست؟ نامه‌ام می‌بُرد و بر حال دلم خون می‌گریست @Glorious_poem