eitaa logo
گلچین تجربه ✍ 📚 🎬
1.1هزار دنبال‌کننده
952 عکس
2.4هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 بهلول عاقل روزي بهلول بر هارون وارد شد هارون گفت ای بهلول مرا پندی ده بهلول گفـت ای هـارون اگر در بیابانی که هیچ آبی در آن نیست و تشنگی بر تو غلبه نماید و نزدیک مرگ شوی ، آیا چه میدهی که تو را جرعه ای آب دهند که عطش خود را فرو نشانی؟ هارون گفت : صد دینار طلا بهلول گفـت : اگـر صـاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی ؟ گفت : نصف پادشاهی خود را می دهم بهلول گفت پس از آنکه آب را آشامیدي ، اگربه مرض حبس الیوم مبتلا گردي و رفع آن نتوانی باز چه میدهی که کسی علاج آن درد را بنماید ؟ هارون گفت نصف دیگر پادشاهی خود را بهلول جواب داد : پس مغـرور بـه ایـن پادشـاهی مبـاش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکویی کنی ؟! @Golchintajrobeh 🎬
💢در قبرستان چه میکنی از بهلول پرسیدند درقبرستان چه میکنی؟؟؟ او در جواب گفت: با جمعی نشسته ام که به من آزار نمیرسانند حسادت نمی کنند دروغ نمی گویند طعنه نمیزنند خیانت نمی کنند قضاوت نمی کنند مرا به یاد سرای آخرت می اندازند و بالا تر از همه ی اینها اگر از پیششان بروم... پشت سرم بد گویی نمی کنند. @Golchintajrobeh 🎬
💢خدا خودش شنید فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ولی من صدای دعای تو را نشنیدم ..؟ بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای، خدا خودش صدای شکستن گردوهارا شنیده است... "امثال و حکم" @Golchintajrobeh 🎬
هدایت شده از گلچین تجربه ✍ 📚 🎬
💢خدا خودش شنید فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ولی من صدای دعای تو را نشنیدم ..؟ بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای، خدا خودش صدای شکستن گردوهارا شنیده است... "امثال و حکم" @Golchintajrobeh 🎬
🍇 بهلول و آب انگور ! روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟ بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!! @Golchintajrobeh 🎬