روزی دو روباه در وسط روستا با هم دعوا می کردند، مردم هم جمع شده بودند
به تماشا همه تعجب می کردند
و جویای علت بودند
جغدی از بالای درخت تماشا می کرد
و می خندید یکی پرسید تو چرا می خندی ؟
جغد گفت : پشت این دعوا جریانی هست
این ها همگی در یک منطقه هستند و هرگز با هم دعوا نمی کنند
این دعوا ساختگی است
آنها شما را مشغول کرده اند
تا بقیه بتوانند
راحت مرغ و خروس هایتان را ببرند.
وقتی مردم به خانه هایشان برمی گردند
داد و بیداد بلند می شود
یکی می گوید خروسم نیست
دیگری فریاد می زند مرغم کو ؟
از هر گوشه ای صدای داد و بی داد بلند می شود،
جغد هم سرش را تکان می دهد
و به باورشان افسوس می خورد
چون اینکار چند بار تکرار شده بود.
نا آگاهی، زود باوری و گول خوردن
تاوان بزرگی دارد.
فریب روباه های زندگیتون را نخورید.
#دانا_باشیم
✍ @Golchintajrobeh 🎬