eitaa logo
گلچین تجربه ✍ 📚 🎬
1.1هزار دنبال‌کننده
931 عکس
2.4هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢پندانه شخصی در بیابانی می رفت.ناگهان در چاهی افتاد.چوبی در وسط چاه بود,آن را گرفت تا به ته چاه سقوط نکند.دید در قعر چاه اژدهایی دهان باز کرده است.یک طرف موش سفید و یک طرف دیگرش موش سیاه از دو طرف چوب را می جوند و آن را باریک می کند.راستی که چه ترسی دارد.در همین هنگام چشمش به گوشه چاه افتاد و دید مقداری عسل در خاک ها ریخته شده,زنبورها هم رفت و آمد می کنند.اژدها و موشها را فراموش کرده با نیش زنبورها و خاک آلود بودن عسل می سازد و مشغول خوردن می شود.خیلی هم خوشوقت است که اقبالش یاری کرده است به چنین نعمتی رسیده است. چاه عالم طبیعت,دنیاست.اژدها همان مرگ است و چوبی که وسط چاه به دست گرفته,عمر است و شب و روز همان دو موش سیاه و سفید هستند که عمر را کم می کند تا بیافتد در دهان مرگ.عسل همان شهوات دنیاست که هر نوشش با هزار نیش و ناراحتی همراه است. @Golchintajrobeh 🎬
هدایت شده از گلچین تجربه ✍ 📚 🎬
💢پندانه شخصی در بیابانی می رفت.ناگهان در چاهی افتاد.چوبی در وسط چاه بود,آن را گرفت تا به ته چاه سقوط نکند.دید در قعر چاه اژدهایی دهان باز کرده است.یک طرف موش سفید و یک طرف دیگرش موش سیاه از دو طرف چوب را می جوند و آن را باریک می کند.راستی که چه ترسی دارد.در همین هنگام چشمش به گوشه چاه افتاد و دید مقداری عسل در خاک ها ریخته شده,زنبورها هم رفت و آمد می کنند.اژدها و موشها را فراموش کرده با نیش زنبورها و خاک آلود بودن عسل می سازد و مشغول خوردن می شود.خیلی هم خوشوقت است که اقبالش یاری کرده است به چنین نعمتی رسیده است. چاه عالم طبیعت,دنیاست.اژدها همان مرگ است و چوبی که وسط چاه به دست گرفته,عمر است و شب و روز همان دو موش سیاه و سفید هستند که عمر را کم می کند تا بیافتد در دهان مرگ.عسل همان شهوات دنیاست که هر نوشش با هزار نیش و ناراحتی همراه است. @Golchintajrobeh 🎬
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ با دقت ببنید... فراموش میشیم جوری ک اصلا نبودیم… یادت باشه فقط برای خودت و خدای خودت زندگی کنی … تنها چیزی ک از انسان می مونه یه خدا بیامرزه هست و تمام پس با وجود و با معرفت زندگی کن.. سعی کنیم کاری کنیم با مرگ فراموش نشیم... @Golchintajrobeh 🎬
هدایت شده از گلچین تجربه ✍ 📚 🎬
💢پندانه شخصی در بیابانی می رفت.ناگهان در چاهی افتاد.چوبی در وسط چاه بود,آن را گرفت تا به ته چاه سقوط نکند.دید در قعر چاه اژدهایی دهان باز کرده است.یک طرف موش سفید و یک طرف دیگرش موش سیاه از دو طرف چوب را می جوند و آن را باریک می کند.راستی که چه ترسی دارد.در همین هنگام چشمش به گوشه چاه افتاد و دید مقداری عسل در خاک ها ریخته شده,زنبورها هم رفت و آمد می کنند.اژدها و موشها را فراموش کرده با نیش زنبورها و خاک آلود بودن عسل می سازد و مشغول خوردن می شود.خیلی هم خوشوقت است که اقبالش یاری کرده است به چنین نعمتی رسیده است. چاه عالم طبیعت,دنیاست.اژدها همان مرگ است و چوبی که وسط چاه به دست گرفته,عمر است و شب و روز همان دو موش سیاه و سفید هستند که عمر را کم می کند تا بیافتد در دهان مرگ.عسل همان شهوات دنیاست که هر نوشش با هزار نیش و ناراحتی همراه است. @Golchintajrobeh 🎬