eitaa logo
گنبد فیروزه
59 دنبال‌کننده
547 عکس
169 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️قدرت پانترکها در نظام 🔸حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی امام جمعه قزوین که دو هفته پیش در دفاع از ایران و حجت الاسلام عاملی در نمازجمعه جواب توهین‌ها و هتاکی‌های درازگوشی مثل الهام علیف را داده بود امروز از مقام خود استعفا داد! 🔹آن هفته فقط یک مرد پیدا شده بود جواب یاوه‌گویی‌های رژیم باکو را بدهد آن هم همین امام جمعه قزوین بود! 🔴 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌الخیر فی ما وقع متأسفانه نسبت به بی‌عدالتی‌هایی که در استان صورت می‌گرفت، کاملاً بی‌تفاوت بودند و چندان علاقه‌ای به ورود به مسائل نداشتند! بعنوان و ، فاقد لازم بودند. امیدوارم شخص مناسب‌تری جایگزین شوند.🤲 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺ریشه‌ی بی‌سوادی در ایران چطور خشک شد ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌آمارهای اعوجاجی! رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفت: حدود ۹۶ درصد افراد در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال با سواد و ۴ درصد بی‌سواد هستند. ⁉️ اگر آمارهای ادعائی این گزارش و خود رئیس ، راست و صحیح است و واقعاً برای ریشه‌کنی مطلق در ، فقط ۳٪ الی ۴٪ جمعیت (حدود ۳ میلیون نفر)، باقی مانده است، آیا وقت آن فرا نرسیده که «سازمان نهضت سوادآموزی» طی مراسم رسمی افتخارانگیزی، منحل و بودجه آن از بیت‌المال، قطع شود؟ و الباقی بی‌سوادها (احتمالاً کهن‌سالانی که مشاعر مغزی آن‌ها دیگر فاقد هرگونه فراگیری ذهنی است و جد و آباء سازمان سوادآموزی هم قادر به باسوادسازی آن‌ها نیست و نخواهد بود!) رها شود و مجموعه عظیم کادر آموزشی و اداری بویژه هیئت تحریریه کتب سوادآموزی ذی‌ربط را بیش از این، معطل آن نکنیم؟ و آن‌ها را به کارهای واجب‌تر مملکت هدایت کنیم؟ وقتی که بنده (بعنوان مبتکر «طرح » پیشنهادی) طی نشستی که با یکی از رؤسای سازمان داشتم و وی ادعا کرد؛ «از نظر ما کسی که حتی باندازه یک ساعت در یک کلاس آموزشی، وقت گذاشته باشد، دیگر بیسواد محسوب نمی‌شود»! معلوم شد که طبق تعریف عجیب وی، حدود ۲۰ میلیون بیسوادی داریم که قادر به «خواندن و نوشتن اسامی نامزدهای انتخاباتی ملی و محلی» نیستند! ⁉️چرا «انحلال نهضت سوادآموزی» (که می‌تواند «موجب افتخار جمهوری اسلامی ایران» باشد)، بیهوده به تعویق می‌افتد؟! ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اژه‌ای: نمیتوانیم جلوی ظریف را بگیریم⁉️‼️ ✍ جناب اژه‌ای این نتوانستن که احتمالا ارتباطی به که نداره؟ چون طبق شنیده‌ها هر دو بزرگوار درس‌خوانده مدرسه علوی هستید؟ 🤔 اینکه شما به عنوان قاضی القضات نمی‌توانید جلوی یه شخص که صرفا در برهه‌ای وزیر بوده را بگیرید ولی در مواردی معاون اول را به زندان انداختید، کمی برای مردم قابل هضم نیست، راستی هنوزم سوت بلبلی میزنین؟! 🆔@pedarefetneh | پدرفتنه ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌اصطلاحات مدیریتی در این‌جا کاری به این ندارم که ، متعلق به (بلای جان ملت) بوده و...! اژه‌ای در جای‌گاه ( بودن آن عجالتاً محل تأمل است!)، در این ، دو کلمه مدیریتی؛ و را بر زبان آورد آن‌هم با کلمه تفکیکی «یا» (گویی که اهمیت و ضرورت دو کفه یک ترازو به شمار می‌روند!) بنده بعنوان رشته ، لازم به تذکر می‌دانم که؛ ۱) ضرورت بر اهمیت تقدم دارد نه بالعکس! زیرا «اهمیت»، همچون «اولویت»، زیرمجموعه مبحث ضرورت است. فلذا می‌توان گفت: و ۲) ضرورت، دارای دو رکن اصلی؛ اهمیت و اولویت است (که در ترسیم نموداری آن، شاخص اهمیت، عمودی و شاخص اولویت، افقی است). لذا هر گاه سخن از اهمیت برود، به اولویت هم باید اشاره بشود. نکته اختلافی این دو هم در اینست که؛ اهمیت؛ با سنجیده می‌شود و اولویت؛ با (درجه اهمیتی/فوریت اولویتی) ۳) سزامند نیست که برای توجیه از این کلمات، استفاده شود. ✍حسینی منتظر | حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «مُنتظِر» یا «مُنتظَر»؟ کدام‌یک صحیح است؟! وقتی وارد حوزه علمیه شرق تهران شدم (۱۳۶۲)، حسینی‌های دیگری هم به جمع طلاب آن اضافه شدند. حجره‌های ما طبقه چهارم احمدیه بود و حاجب از طبقه همکف فریاد می‌زد؛ حسینی .. تلفن! ... حسینی ... ملاقاتی! (صدایش بعد عبور از راه‌پله به ماها می‌رسید!) برای تلفن معمولاً ناچار بودیم هر چند نفرمان باهم برویم دفتر همکف و برای ملاقاتی حداقل یک‌نفرمان می‌رفت تا بپرسد کیست؟ و قصد ملاقات با کدام حسینی را دارد؟ تا اینکه بنده همه حسینی‌ها را جمع کردم و گفتم؛ چاره‌ای جز این نداریم که هر کدام‌مان اسم مستعاری برای خودمان انتخاب کنیم! وگرنه ممکنه گاهی سوءتفاهم هم رخ بدهد. همگی استقبال کردند و فی‌المجلس پسوند شهرستانی خود را انتخاب کردند ولیکن بنده نتوانستم به «حسینی تهرانی» قانع بشوم و لذا اجازه خواستم که انتخاب خودم را چند ساعت بعد اعلام بکنم! وقتی عمیق فکر کردم به این نتیجه رسیدم؛ اسم مستعاری را باید برگزینم که: ۱) هیچگاه از انتخاب آن، نادم نشوم. ۲) در هر جمعی، ارزشمند و فاخر تلقی شود. ۳) خود کلمه، تذکر رسالت اصلی‌ بنده باشد. ۴) خود کلمه، برای شنونده هم سازنده باشد. ۵) مرا به فرهنگ و مذهب متعلقه‌ام پیوند بزند. ۶) با جوهره آباء و اجدادی بنده، هم‌خوان باشد. ۷) از لحاظ هنری و زیبائی‌شناسی، مشوش نباشد. و از اینگونه ضوابطی که در ذهنم بود نهایتاً به عبارت «منتظر المهدی» رسیدم اما از همان اول، همگی به عنوان «حسینی منتظِر» اکتفاء کردند! و تنها مشکلی که پیش آمد لهجه مدیر داخلی حوزه (اهل آذربایجان) بود و مرا حسینی منتظَر صدا می‌زد! هرچه برایش توضیح می‌دادم که معنا و مفهوم اسم فاعل و اسم مفعول، متفاوت از همدیگر هستند، بی‌فایده بود و از لحاظ علمی و منطقی، قبول می‌کرد اما هنگام تلفظ، لهجه او غالب‌تر بود! تا اینکه یواش یواش به مرحله‌ای رسید که اول طبق عادتش صدا می‌زد حسینی منتظَر و بلافاصله اصلاح کرده و تکرار می‌کرد حسینی منتظِر! (حرف ظ را اول مفتوح و آنگاه مکسور) و همین چالش باعث شد که بنده به این نکته هم بیاندیشم که نکند حکمتی دارد!؟ آری! دیدم قلب حقیقت اینست که منتظِر (اسم فاعل) واقعی و اصلی، خود امام زمان(عج) است و این ماها هستیم که اگر لایق و قابل باشیم، می‌توانیم منتظَر به شمار برویم! زیرا آن‌حضرت (سلام‌الله علیه)، «قائم» و ایستاده است و انتظار یاران خود را می‌کشد. او قرن‌هاست که برخاسته و این مائیم که نشستگانیم و‌ باید به مسئله انتظار، پایان بدهیم. او صدها سال است که ایستاده و منتظر است و ما هستیم که خود را به او نرسانده‌ایم. (منظور از ما ۳۱۳ نفری هستند که باید خود را به امام علیه‌السلام برسانند) آری! اشتباه از ماست که گمان می‌کنیم، ما منتظر او هستیم که باید از پرده غیب به در آمده و ظهور نماید. گویا که ما در صحنه «مبارزه جهانی حق و عدالت با ظلم و باطل»، حاضریم و اوست که غایب است و حاضر نیست! آیا واقعا ما هستیم و او نیست؟! حاشا و کلا!! تصور ما (غایب بودن و حاضر نبودن او و حاضر بودن و غایب نبودن ما!) تهمت و بهتان و افتراء به ساحت مقدس حضرت ایستاده نیست؟ حضرت ایستاده، قرن‌هاست که قائم است و این مائیم که از قاعدین هستیم و نتوانسته‌ایم خود را به او برسانیم و «فَضّل الله المجاهدین علی القاعدین أجراً عظیما» خدای متعال، در پاداش بزرگ خود، برتری داده است جهادگران را بر نشستگان وقتی که او سالهای سال و قرن‌های قرن است که «چشم براه» ماست، چگونه می‌توانیم ادعا کنیم که ما چشم براه او بوده و هستیم؟! او از سال ۲۶۰ قمری لغایت ۳۲۹ ق. منتظر یاران خود بود که اجابت نشد مگر همان چهار نفری که مستقیماً با آن‌حضرت ارتباط داشتند و از آن سال تاکنون ۱۰۷۳ سال است که منتظر و ایستاده است. او فرزند زمان است و امام همه این‌همه زمان! او ولی عصر همه این‌همه عصرها! خلاصه اینکه بنده تصمیم گرفتم به جای‌گاه واقعی خود عدول کنم و خود را در نقش اصلی منتظَر ارزیابی نمایم. به آن مدیر حوزه (که بعد از سال‌ها تمرین، بالاخره موفق شده بود حقیر را منتظِر صدا کند!) گفتم که حق با تو بود و من در اشتباه بودم! و همان بهتر که بعد از این هم همچنان مرا منتظَر صدا کنید تا شاید اندکی به خود آیم! منتظِر بودن غفلت‌آور است! زیرا که مفهومی از آمادگی موهوم ما دارد و فقط کافیست که او بیاید و البته هم خواهد آمد و چه بهتر که زودتر بیاید تا ما هم جمال جمیل او را زیارت بکنیم! ولیکن منتظَر بودن، غفلت‌زدایی‌کننده است و نهیبی که به چه مشغولی؟! چرا خود را نمی‌رسانی به امامی که منتظر رسیدن توست؟! آری! این مأمون است که باید خود را به امام برساند نه اینکه امام باید خود را به مأموم برساند. 👌 مسجد؛ پایگاه متمرکزی است برای رسیدن مأمومین متفرق به امام قائم. والسلام ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظَر) نیمه شعبان ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
۱) دعای فرج (اللهم کن لولیک الحجة ...) با صدای محسن فرهمند ۲) مداحی «به طاها به یاسین» با اجرای آقای محمود کریمی (در سال ۱۳۹۰ در امامزاده علی اکبر چیذر) ۳) مداحی «به طاها به یاسین»۱ با اجرای آقای علی فانی ۴) مداحی «به طاها به یاسین»۲ با اجرای آقای علی فانی ۵) مصاحبه با آقای «مجتبی روشن‌ضمیر»؛ سراینده شعر «به طاها به یاسین» در قالب بحر طویل و... التماس دعا🙏 ✍️حسینی منتظر | حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۶ جواب سؤالی که تکرار می‌شود: 👌«منتظر» اسم مستعاری است که بنده از ابتدای طلبگی (۱۳۶۳) در برای خود برگزیدم (بلحاظ بازشناسی از دیگری که آن‌ها هم بودند) اما «عزرائیل»؛ لقبی بود که دبیر اسبق (۱۳۸۳) به بنده دادند (بلحاظ آنکه عملکرد مدعو به جلسات - اعم از وزرای دولت‌ها و وکلای مجالس و...- را مورد نقادی‌های تندوتیزی قرار می‌دادم!) و قبل از ایشان، یک در شهر بعد از یک و لذا برخی از دوستان و روحانیون محترم بنده را «حسینی عزرائیل» می‌نامند! البته انکار نمی‌کنم که در مواجهه با پلیدی‌ها و پلشتی‌ها چندان اهل ملاحظه نبوده و نیستم و مدیرانی هم که (اعم از چپ و راست و...) مرتکب آن‌ها شده و می‌شوند، مرا در مقابل خود عزرائیل می‌پندارند و توصیف می‌کنند! و بعضاً به دبیران جامعه وعاظ پیام داده‌اند که دیگر حاضر به شرکت در جلسات تهران نیستند! فلذا از بنده هم استدعا شد که قدری ملایم‌تر ملاطفت بورزم! و اما علت گزینش کلمه بعنوان 👈اسم مستعار (و ماجراهای آن)، قبلاً توضیح داده‌ام.👉/حم(حسینی منتظر) 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نفر آخر کنکور... 😱😤🤯 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 کانا و بلکه کالیو شدن و حتی کودنی هم هوش‌مندی می‌خواهد! نفر آخر شدن واقعاً هوشمندی می‌خواهد! در مقطع دبستان، نمرات درسی بنده معمولاً بالای ۱۷ و اکثراً ۲۰ بود و یکروز معلم فارسی ما (خانم رسولی در سال ۱۳۵۳) نمی‌دانم چرا به من گفت: تو یکی اگه زیر ۱۰ بگیری جایزه داری! من هم تعمداً تا توانستم در دیکته، کلمات را غلط غلوط نوشتم! اما با این‌حال، نمره‌م شد ۱۰ خانم معلم نه تنها جایزه نداد بلکه تنبیهم کرد! (زمستون بود و‌ یک لنگه پا هوا و هر دو دست بالا و دو تا گلوله برفی هم در دستها تا زمانی که برف‌ها آب بشوند!)، گفتم: خب! خودتون گفتید اگه نمره کم بگیرم جایزه می‌دید! گفت: من گفته بودم زیر ۱۰ اما تو ۱۰ گرفتی و مستحق مجازاتی! چرا آنقدر باهوش نیستی که بتونی زیر ۱۰ نمره بگیری؟! آن‌جا بود که فهمیدم، سبک‌مغزی هم چندان ساده نیست! الان که این کلیپ را دیدم یاد آن خاطره ۵۰ سال پیش افتادم! ؛ کانا = کمتر از ۲۵ کالیو = ۲۵ الی ۵۰ کودن = ۵۰ الی ۷۰ مستعد = توان هوشی ۷۰ الی ۱۱۰ (IQ)؛ باهوش = از ۱۱۰ تا ۱۳۰ تیزهوش(نخبه) = بالاتر از ۱۳۰ = فراتر از سنجه‌های هوشی؛ (نوابغ = ۲٪ جامعه هوشمندان) ✍️حسینی منتظر | حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و دانش‌آموزان 🔺مطالبی که از دیدنش خواهید کرد 🔹دریافت فایل با کیفیت جهت نمایش در دانشگاه‌ها و...‌ سایر قسمت‌های مجموعه آمریکای زیبا را اینجا ببینید اندیشکده راهبردی سعداء @soada_ir ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌غرب وحشی بنده توفیق(!) نداشتم، قدم در خاک بگذارم اما وقتی که وارد ونکوور شدم، احساس کردم وارد یک باغ وحشی شده‌ام که دست‌کمی از باغ وحشی بنام (و سایر کشورهای اروپایی که قبلاً دیده بودم) نداشت! البته آرام‌ترین قسمت آن کلان‌شهر، بود که بوی می‌داد! زیرا ده‌ها هزار (۷۰٫۰۰۰ الی ۱۴۰٫۰۰۰ نفر) و ضدانقلاب و... در آن‌جا زندگی می‌کردند و گویی که یکی از محلات است! اما وحشی‌ترین محله، متعلق به رنگین‌پوستان بود که فاقد حداقلی بود و هر کسی از غروب به بعد، جرأت تردد در آن‌جا را نداشت! زیرا مشهور بود که اول انسان را می‌کشند و سپس جیب‌هایش را خالی می‌کنند! با این‌حال نمایشگاه عکسی از که در کشتی محل خدمت خود برپا کرده بودم (همراه با کاریکاتورهایی که فرهنگی چاپ کرده بود)، وقتی مورد تماشای کانادایی‌ها قرار می‌گرفت، استقبال کرده و صریحاً می‌گفتند: توحش یانکی‌ها را خیلی خوب به تصویر کشیده‌اید! وقتی می‌گفتم؛ برایم خیلی عجیب است که شما آمریکایی‌ها را نماد و تجسم وحشی‌ها می‌دانید! و حال آنکه من کادانا را هم وحشی می‌بینم! می‌گفتند: معلومه که آمریکا نرفته‌اید، وگرنه باید می‌فهمید که ما کانادایی‌ها خیلی متمدن هستیم! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏