eitaa logo
دختر اسنپی💚👱‍♀️
5.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.4هزار ویدیو
1 فایل
﷽ 💚رمان آنلاین دختر اسنپی🦠 🌱روزانه ۱ الی ۲ پارت🐢 🌿🍀تبلیغات👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074
مشاهده در ایتا
دانلود
°💖°🌸°💖°🌸° °🌸°💖°🌸° °💖°🌸° °🌸° رضا که اصلا بهم نگاه نمیکرد باهمون نگاه گمراه گفت: _شهر رو اشتباه اومدی چون اینجا نیست و باید همون تهران دنبالش میگشتی! _اما.. اما اون خودش گفت اینجاست وحتی قرار بود امروز ببینمش! بهار بجای رضا جواب داد: _خب آخه قربونت برم هرکی هرچی بگه روکه نمیشه باورش کرد! اون اگه قرار بود حقیقت رو بگه که اون عکس هارو دروغ هارو سرهم نمیکرد و همه رو به این حال و روز نمی انداخت.. پاشو.. پاشو جمع کن زودتر برگردیم که رضا رو توی سخت ترین شرایط دنبال خودم کشوندم تا اینجا و باید فورا برگرده به کارهاش برسه.. دوباره سرم رو پایین انداختم وگفتم: _معذرت میخوام.. باعث دردسرتون شدم! رضا همزمان که چمدونم رو برمیداشت درجواب معذرت خواهیم گفت: _وقت واسه عذر خواهی زیاده.. فعلا کارهای مهم تری داریم و بهتره که تا اتوبوس حرکت نکرده خودمونو بهش برسونیم! 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍀@tabasome_mehr🍀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃‌ °🌸° °💖°🌸° °🌸°💖°🌸° °💖°🌸°💖°🌸°