eitaa logo
جستارهای روزانه
2.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
107 فایل
هدوا الی الطیب...و هدوا الی صراط الحمید ✍️ قلم‌نوشته‌ها و کیبورد نگاشته‌های یک بیش‌فعال سیاسی و فرهنگی ✅️ به همراه جمع پرآکنده ای از: جستارها،یادداشت‌ها،اخبار و تحلیل‌ها و بازنشرهای مفید از نویسندگان، اساتید، نخبگان ارتباط: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 افراط در نفهمیدن! ▪️نقیضه‌ای بر سه یادداشت اخیر مهدی نصیری با عنوانِ «آری؛ من یک افراطی بودم» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 مهدی نصیری اخیرا نوشته است اگر من، در دورۀ مدیریت روزنامۀ کیهان، افراطی بوده‌ام ـ که بوده‌ام ـ معلوم می‌شود رهبری هم افراطی بوده‌اند؛ زیرا عملکرد من در آن دوره، مورد تأیید و حمایت ایشان بوده است. اما: 🔹 اولا، این‌که رهبری ـ به‌مقتضای جایگاه خود و ضرورت‌های ادارۀ جامعه ـ از جهت‌گیری اصلی او حمایت می‌کرده‌اند، هیچ منافاتی با این ندارد که بعضی از کارهایش را هم صحیح نمی‌دانسته‌اند. 🔸 ثانیا، اصل افراط نصیری، نه مربوط به دورۀ فعالیت او در کیهان، که اتفاقا مربوط به دوره‌های بعد از آن است؛ دورۀ کناره‌گیری از سیاست، دورۀ اخباری‌گری، دورۀ غرب‌ستیزی، دورۀ مخالفت با فلسفه و عرفان و دورۀ تضاد با اساس انقلاب اسلامی؛ همان دوره‌هایی که در هیچ‌کدام، از حمایت رهبر معظم انقلاب خبری نیست. 🔹 و ثالثا، این سخن، شاهد دیگری است بر این‌که نصیری، نه تصور درستی از جایگاه رهبری در جامعه دارد، نه تلقی کاملی از واقعیت‌های ادارۀ کشور. یعنی واقعا نمی‌فهمد که نه دفاع رهبری از یک نیروی فعال در بدنۀ اجرائی، به‌معنای تأیید همۀ کارهای اوست و نه ادارۀ امور کشور، جز با مدارا، تعامل، واقع‌بینی، مصلحت‌اندیشی، بهره‌گیری از توان موجود و تربیت تدریجی نیروها ممکن است. 🔸 آری؛ واقعیت آن است که گاه به‌خاطر بعضی از ضرورت‌ها و مصلحت‌ها، باید با کسی مثل مهدی نصیری هم کار کرد؛ همو که پایه‌های فکری و روحی محکمی نداشت، اهل استقامت در راه خدا نبود، قدر حمایت‌ها و هدایت‌های رهبری را ندانست، خودش را به‌دست تردیدها سپرد، قدم به قدم از جبهۀ انقلاب فاصله گرفت، با دشمنان کینه‌توز اسلام و جمهوری اسلامی هم‌پیاله شد، گوی التقاط و سقوط را از همگان ربود، زیر علم لیبرالیسم و پلورالیسم سینه زد و این روزها متوهمانه در اندیشۀ برپایی یک جمهوری سکولار است. 🔹 پناه می‌بریم به خدا ... @HOWZAVIAN
🔰 وقتی کینه کورت می‌کند ▪️ نگاهی گذرا به دفاعیۀ «مهدی نصیری» از «فیروز نادری» ✍ سید محمدحسین دعائی ۱. همان‌طور که قبلا گفتم، «مهدی نصیری» مسخ شده؛ و هرچه می‌گذرد، این مسخ‌شدگی در او رسوخ بیشتری پیدا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که این روزها، در گاه‌شمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، از شرّ هیچ اتفاق کوچک یا بزرگی برای لگد زدن به جمهوری اسلامی و البته رسوا کردن خود نمی‌گذرد. ۲. دفاع اخیر نصیری از «فیروز نادری»، به‌قدری سست و سطحی است که با هیچ منطقی جز «کینه‌ورزی نسبت به انقلاب اسلامی» نمی‌توان آن را توجیه کرد. او از یک سو با بی‌دقتی یا غرض‌ورزی تمام، مخالفت نادری با «اساس اسلام» و «نهاد روحانیت» را به مخالفت با «جمهوری اسلامی» تقلیل داده و از سوی دیگر زمین و زمان را برای اثبات حقانیت و برائت او به یکدیگر می‌دوزد. به میان کشیدن بحث از اقسامِ «کفر»، ارائۀ تحلیلی خام از مقولۀ «استضعاف» و ارائۀ یک بسته‌بندی دینی از «تکثرگرایی» و «اباحه‌گری» در قالب انگارۀ التقاطیِ «عصر حیرت»، بخشی از تلاش مذبوحانۀ نصیری برای دفاع از «شخصیت فیروز نادری» است. آری؛ اشتباه نشود! این‌که «شخص فیروز نادری» و ذات او چه موقعیتی دارد یا این‌که پروندۀ عمر او با چه وضعیتی بسته شد، مورد بحث نیست؛ بلکه سخن در تحلیل آراء و افکاری است که شخصیت او را شکل داده و در آیینۀ گفتار و رفتار او بروز و ظهور پیدا کرده‌اند. ۳. شخصیت فیروز نادری، حتی اگر مستحق مذمت نباشد ـ که هست ـ قطعا شایستۀ تجلیل نیست. زیرا او نه فقط به‌مقتصای مبانی متقن معرفتی، بلکه بر اساس انگاره‌های سست نصیری نیز وضعیت قابل‌دفاعی ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر ملاک قضاوت دربارۀ انسان‌ها، فقط «انسانیت و ارزش‌های اخلاقی» باشد هم نمی‌توان نادری را انسان شایستۀ تجلیلی دانست. زیرا او نه تنها هیچ احترامی برای صاحبان عقیده‌ای غیر از عقیدۀ خود ـ یعنی متولیان نهاد دین ـ قائل نیست، بلکه به‌دنبال شکنجه و کشتن آن‌ها در سیاره‌ای دیگر است؛ و این یعنی اگر دستش برسد و قدرتش را داشته باشد، هم دیکتاتور است و هم مردم‌آزار. ۴. در پایان، این نکته نیز گفتنی است که: دفاعیۀ «نصیری» از نادری، عرصه‌ای است برای رصد تناقض‌های فکری و ریاکاری‌های رفتاری او. به‌راستی چگونه می‌توان نگران دست کوتاه نادری از دنیا، شخصیت او، احترام او و حقوق انسانی و طبیعی او بود، اما در هجمه همه‌جانبه به مخالفان فکری و سیاسی خود، ذره‌ای از این نگرانی‌ها را نداشت؟ یا چگونه می‌توان به «حیرت حداکثری» معتقد بود، اما به‌جای «احتیاط حداکثری»، به «ولنگاری و وادادگی حداکثری» رسید؟ و بالاخره این‌که چگونه می‌توان در مسائل اعتقادی و در مواجهه با دین‌گریزی‌ها و دین‌ستیزی‌های صریح، از آزادی‌خواهی، تکثرگرایی و رواداری دم زد، اما در عرصۀ تقابل‌های سیاسی با جبهۀ انقلاب، اهل موضع‌گیری‌ها و کنشگری‌های بنیادگرایانه، تندورانه و جزم‌اندیشانه بود؟ درست است؛ این‌ها همه نتیجهٔ «کینه‌ورزی» و «مسخ‌شدگی» است. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا. 🏷 @Smh_Doaei 🆔@Dailynotes20
34.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیست دقیقه درباره تناقضات عجیب مهدی نصیری نماد یکی از کسانی است که در سالهای گذشته تناقضات زیادی داشته، بدون آنکه توضیح قانع کننده ای در این باره به مخاطب بدهد. در قسمت ۷۰ برنامه حافظه تاریخی ایرانی تناقضات او را بررسی کرده و ضمن مقایسه شخصیت او با توضیح داده ایم که چگونه یک فرد مدعی انقلابی گری به این نقطه رسید و در مقابل  یک جوان لوطی جنوب شهری که نصف او سن داشت، به مقام شهادت رسید. امیرحسین ثابتی 🆔@Dailynotes20