🏴 علمدار حق
◾️ رهبر معظم انقلاب: امام حسین باید تا ابد به عنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد. این بود که سید الشهدا فرمود: «هیهات منّا الذّلّة». افتخار متعلّق به آن انسان، ملت و جماعتی است که پای حرفشان بایستند و نگذارند پرچمی را که آنها بلند کردهاند، توفانها از بین ببرد و بخواباند. امام حسین این پرچم را محکم نگه داشت و تا پای شهادتِ عزیزان و اسارتِ حرم شریفش ایستاد.
🏴 لا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ...
🔻
@hdsharif
hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
شماره(۲۳) 💠 سلفیت در عصر نوین
🔹 امروزه شناخت اقسام و انواع گروه های سلفی به همراه ویژگی ها و خواستگاه هایشان، امری ضروری است، چرا که این تقسیمات بخش خوبی از هویت یک سنی امروزی را تشکیل می دهد و بدون آنها امکان شناخت میلیون ها نفر از جمعیت جهان وجود ندارد.
🔸همانطور که گفته شد، دو دغدغه اصلاح اعتقادات افراد و اصلاح سیاسی حکومتها، دغدغه های اساسی سلفیت هستند و بر همین اساس سلفیت به دو دسته تقسیم می شود. سلفیون سنتی و نو سلفی ها. نکته قابل توجه این است که این تقسیم بندی صرفا بر اساس اولویت ها بوده و هر دو دغدغه با درصد های مختلفی در هردو گروه موجود می باشد. لکن اولویت ها فرق می کند.
🔹 سلفیه سنتی
وقتی گفته می شود سلفی، یعنی کسی که تصمیم گرفته است از تبعیت علمای گذشته دست بکشد و به خود اجازه بدهد تا به اجتهاد های جدید فکر کند. تبعیت از آن احکام، تبعیت از آن شیوه های فقه چهارگانه، تبعیت از آن صوفی گری ها و حتی تبعیت از برخی اعتقادات گذشته. آری، یکی از مسئله های اصلی در سلفیت، اصلاح شیوه های قرن چهارم به بعد جهان اهل سنت مخصوصا در حوزه اعتقادات می باشد. این یکی از دو دغدغه اصلی سلفیت است. در میان سلفی ها، آن گروهی که اولویت اولشان اصلاح اعتقادات و احکام می باشد و در این راستا حاضرند زیارت قبر پیامبر اکرم ص را هم حرام اعلام کنند و مخالفین را تکفیر کنند، سلفیون سنتی هستند.
🔸 سلفیون سنتی بر چند گروه اند: وهابیون، سلفیون البانی، دیوبندیه، سلفیه حزبی.
برخی از سلفیون سنتی نه تنها اصلاح سیاسی- اجتماعی جزو اولویت های اولشون نیست، بلکه اساسا برخی ابعاد حرکت های سیاسی همچون خروج بر خلیفه را قبول ندارند و آن را کاری حرام می شمارند؛ حتی اگر خلیفه وقت فاسد و فاجر باشد و بر مسلمین ستم بسیار کند. اما برخی از آنان که از اعتدلال بیشتری بخوردار اند، برخی حرکت های سیاسی را جایز می شمارند.
#تاریخ_همگرایی_و_واگرایی_مذاهب_اسلامی
#استاد_قطرانی
🔻
@hdsharif
hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
شماره (۲۴) 💠 نوسلفی ها
🔹 با شکست حکومت عثمانی در ۱۹۲۴، آن دسته از جماعت اهل تسنن که دغدغه حکومت اسلامی داشتند و پرچم حکومت عثمانی را پرچم اسلام و زمامدار آن را خلیفه مسلمین می دانستند، دچار چالش و وارد مرحله جدیدی از زندگی شدند. در آن ها دغدغه تشکیل دوباره حکومت اسلامی ایجاد شده بود. آنان مقصر این فاجعه را صوفی ها و علمای سنتی که انزوا را به اجتماع و عبادات فردی را به فعالیت های سیاسی- اجتماعی ترجیح می دادند، می دانستند.
🔸 آن ها که از این انزوا و دوری جستن از صحنه عمل اجتماعی تنفر پیدا کرده بودند و دغدغه اصلاح سیاست در وجودشان موج می زد، با سلفیت گره خوردند.
چرا سلفیت؟ چون سلفیت از همان لحظه ای که با ابن تیمیه شروع شد، بر پایه ی اصلاح بر آمده و یکی از دغدغه های اصلی اش را اصلاح سیاسی گذاشته است.
ابن تیمیه نیز همچون این دسته از اهل تسنن با آن انزوا و صوفی گری ها مشکل داشته و در صدد اصلاح بر آمده بود. آنان که این نوع تفکرات سلفیت را دیده بودند، به آنان پیوستند تا در این هدف مشترک حرکت کنند. در واقع سلفیت بهترین فرصتی بود که می توانستند پیدا کنند.
🔹 نکته ای که در نوسلفی ها باید به آن توجه کرد، این است در این جریان خیلی دغدغه اصلاح اعتقادات و رجوع به اعتقادات سلف و ابن تیمیه پر رنگ نبوده و آنان بیشتر در پی مسائل سیاسی- اجتماعی می گشتند.
آرمان های یک نو سلفی در دو چیز خلاصه می شود:
1️⃣ اصلاح اجتماعی- سیاسی
2️⃣ احیای خلافت اسلامی
🔸فراموش نشود که نوسلفی ها نیز دغدغه اصلاح اعتقادات را دارند، لکن نه مثل سلفی های سنتی که اولویت آنها بر اصلاح اعتقادی می باشد.
نو سلفی ها راه رسیدن به این دو آرمان را دعوت و کار های فرهنگی- تربیتی نمی دیدند. آنها فکر می کردند که اگر یک مرکز فرهنگی- تربیتی تأسیس کنند، ممکن است حکومت بیاید و به راحتی آن را از بین ببرد و نطفه را در همان ابتدا خفه کند، مگر اینکه هوای آنها را داشته باشند و دست از اصلاح حقیقی بکشند. از همین رو آنان راه اصلی را در استفاده از ابزاری به نام جهاد دیدند.
🔹 استدلال آنها چه بود؟
استدلال آنها رجوع به ما سلف بود. بهترین سلف، یعنی پیامبر اکرم (ص).
آنها میگفتند مگر پیامبر اکرم (ص) اهل مذاکره و از این دست کار ها بود؟ خیر، می رفت می جنگید. اصحاب بعد از ایشان نیز در دوره دو خلیفه اول همین کار را کردند. مگر خلیفه اول و دوم به کشور های دیگر حمله نکردند؟
🔸وقتی ابزار احیای خلافت اسلامی، جهاد شناخته شد، در میان نو سلفیون یک انشعابی پدید آمد. نو سلفیونی که وجهه جهاد و قیام در میان آنها بسیار پر رنگ بود. نام این دسته سلفیه جهادی نام گرفت تا بارز ترین محصول آن، گروهک هایی به نام های القاعده و داعش باشد. البته نا گفته نماند که گروهی همچون داعش تنها رشد یافته در تفکر سلفیه جهادی نبوده و پیوند هایی را با سلفیه سنتی نیز داشته است. از همین رو است که می تواند شیعه بکشد و به راحتی عده ای را تکفیر کند.
#تاریخ_همگرایی_و_واگرایی_مذاهب_اسلامی
#استاد_قطرانی
🔻
@hdsharif
hd.sharif.ir
🏴 کاروان زیارتی #اربعین
🔰 ویژهی خواهران
💠 تاریخ برگزاری: ۱۴ تا ۲۳ شهریور ۱۴۰۱
📆 مهلت ثبتنام: ۱۷ تا ۲۲ مرداد
📌 ثبتنام در سایت:
🌐 account.azzahraa.ir
#اربعین۱۴۰۱
#و_نصرتی_لکم_معده
#برای_یاریتان_آمادهایم
https://t.me/AzzahraaArbaeen
حوزه دانشجویی شریف
شماره (۲۵) 💠 تلاطم گروههای مختلف در میان امواج سنتیها و نوسلفیها
🔹 وهابیت، دیوبندیه، سلفیه البانی، سلفیه حزبی، نوسلفیون جهادی و سایر نوسلفیون، گروههایی هستند که از منشأ پیدایش، با تفکرات ابنتیمیه رشد کردند و قد کشیدند.
در کشاکش اصلاح اعتقادات و اصلاح سیاسی حکومتها، تکان تکان خوردند و هر کدام کم یا زیاد به یک سمت گرایش پیدا کردند. گروههایی که برخی از جهاتی به یکدیگر نزدیک و از جهاتی از هم دورند.
🔸 در آزمایشگاه سلفیت، سه عنصر اصلی به میزانهای مختلف در گروهها وجود دادهاند. این سه معیار از این قرارند:
1⃣ سلفیت: میزان اصلاحگرا بودن در حوزه اعتقادات، احکام، اخلاق.
گروههایی که در هر سه حوزه تبعیت از علمای قرن چهارم به بعد را جایز ندانند و در هر سه زمینه قائل به امکان اجتهاد شخصی شوند، در اوج این سلفیت قرار دارند و بالاترین میزان از این عنصر را دارا می باشند.
2⃣ صوفیه: میزان وجود معنویت. ابنتیمیه از همان ابتدا با صوفیگری مخالف بود و با آنها دشمنی میکرد. اما میزان این دشمنی در میان گروههای سلفی به یک میزان نبوده و برخی معنویتگراتر و برخی آن را تا حدودی حرام دانستند.
3⃣ بنیادگرایی: میزان مصلحت اندیشی در تصمیمات امروزی.
با ظهور عصر مدرنیته، بسیاری از قوانین و مسئلههای حیاتی انسانها دچار تغییر و تحول شد. سلفیون نیز که در این عصر زندگی میکردند و با این تغییرات روبرو شده بودند، لازم داشتند که با جهان اطرافشان ارتباط بگیرند و تعامل کنند. حال باید تصمیمی سخت میگرفتند؛ یا باید به خاطر بسیاری از تفکرات سنتی سلفی خود با خیلی از این تغیرات مبارزه می کردند و دایره خود را جدا می کردند، یا میبایست مصلحتسنجی کرده و تن به انجام برخی کارها در خلاف جریان سلفیت میداندند.
این سه ملاک همچون عناصر تشکیل دهنده یک ماده به میزانهای مختلفی در این گروه ها وجود دارند و کم و زیاد میشوند.
#تاریخ_همگرایی_و_واگرایی_مذاهب_اسلامی
#استاد_قطرانی
🔻
@hdsharif
hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
شماره (۲۶) 💠 گروههای عصر حاضر جهان سلفیت و ویژگیهای آنها
🔹 پس از شناخت عناصر تشکیلدهنده گروههای سلفی، لازم است که هر گروه یک به یک مورد بررسی قرار بگیرد.
◀️ وهابیت (سلفیه نجدی)
ساخته و پرداخته دست محمد بن عبدالوهاب. آنها که بخش دینی و شرعی عربستان را تأمین میکنند، همیشه بر این تلاش بودند که عربستان را کاملا یک کشور دینی کنند. آنان به راحتی تکفیر میکردند و به راحتی دست به کشتار میزدند. برخی از آنان نه تنها علمای شیعه را، بلکه عوام شیعیان را نیز تکفیر میکردند. وهابیون از حیث سلفیت و بنیادگرا بودن به میانه نزدیکترند و معنویت گراییشان چندان به چشم نمیآید.
◀️ دیوبندیه
آنان که در روستایی به نام دیوبند شروع بکار کردند، حال دارای سیستم آموزشی قدرتمندی می باشند. آنها کمترین میزان از معیار سلفیت را برخوردارند و در معنویتگرایی مقداری به میانه نزدیک میشوند.
◀️ سلفیه البانی
وهابیون با وجود سلفی بودنشان، اما همچنان در حوزه اعتقادات از حنبلیها تبعیت میکنند و این در حالی است که سلفیه البانی که مؤسس آن شخصی با نام البانی بوده است، در تمامی حوزهها اعم از اعتقادات و فقه و اخلاق، قائل به سلفیت میباشند. آنان وهابیون را علمای درباری و خودشان را گروهی مستقل و تنها که مشغول کارهای علمی میباشد، میدانند.
سلفیه البانی در میان تمامی گروههای سلفی، بیشترین میزان از معیار سلفیت و بنیادگرایی را دارا میباشد و در مقابل خیلی معنویتگرا نمیباشد. آنها اجتهاد شخصی را در تمامی حوزهها قبول دارند و اساسا هیچگونه مصلحتسنجی را نمیپذیرند.
◀️ سلفیه حزبی
اساسا حزب در نگاه شیعه و سنی چندان أمر ممدوح و ستایش شدهای نیست. از آنجایی که سلفیه حزبی جزو دسته سنتی از سلفیون بودند، نباید طبق قاعده چندان تمایلی به ایجاد حزب و ورود به سیاست نشان میدادند. اما آنها خلاف جریان آب حرکت کرده و برای خود حزبی تشکیل دادند. در این گروه نیز سلفیت و بنیادگرا بودن پر رنگ میباشد و اساسا معنویتگرایی چندان به چشم نمی خورد.
#تاریخ_همگرایی_و_واگرایی_مذاهب_اسلامی
#استاد_قطرانی
🔻
@hdsharif
hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
شماره(۲۷) 💠 ضعیف شدن حکومت های اسلامی در عصر پیدایش انقلاب صنعتی
🔹 در عصری که همه سرگرم و شگفتزده ابداعات و اختراعات دانشمندان بودند، حکومتهای بزرگ ایرانی و عثمانی حرکتی رو به زوال را آغاز کردند.
نه دیگر شکوه عظمتی از حکومت عثمانی در میان بود و نه نام و نشانی از قدرت صفوی. در آخر حکومت عثمانی در ۱۹۲۴ میلادی سقوط میکند و اهل تسنن را وارد عصری جدیدی میکند.
🔸 با فروپاشی حکومت عثمانی و از بین رفتن قدرت حکومتهای ایرانی، سرزمینهای اسلامی به تاراج غربیها میروند و طعم تلخ استعمار را میچشند.
با این تحول، دغدغهها نیز متفاوت میشود. اهل تسننی که تا به دیروز حکومت قدرتمند اسلامی داشتند و در اوج شکوه و اقتدار به سر میبردند، امروز نه تنها آن حکومت را ندارند، بلکه برخی از آنها حتی دیگر سقف بالای سر و دیواری که آنان را از سوز سرما محافظت کند نیز ندارند.
شیعیان نیز بعد از سالیان دراز در اوج قدرت و عزت بودن، حال ضعیف شده و رد پای کفار اجنبی را در زندگیشان احساس می کنند. البته ناگفته نماند که این درد مشترکی بود که شیعه و سنی با هم تجربه اش میکردند و از همین رو سؤالات مهم جدیدی ذهنشان را پر میکند.
چه شد که کار به اینجا کشید❓
چه شد که ما حکومت اسلامی را از دست دادیم❓
وجه ضعف ما در کجا بود❓
اما سؤال مهم تری که ذهن ها را به خود مشغول می کند، این است که حال در این شرایط باید چه کرد❓
چطور می توان دوباره به آن عظمت قبل باز گشت❓
سؤالاتی که صد سال است ذهن مسلمانان را به خود مشغول کرده است.
🔹 غرور و عزت آنها از هم پاشیده بود و هر کسی که میتوانست ذرهای از این ضخم را التیام ببخشد و به سؤالات آنها پاسخ دهد، مورد توجه قرار میگرفت. از طرفی جایگاه آنان در میان این نظم جهانی مشخص نبود و ارزششان نامشخص مانده بود.
🔸در این میان، افراد زیادی به این سؤالات پاسخ دادند. از ماجرای ۱۱ سپتامبر اسامه بن لادن گرفته تا انقلاب اسلامی ایران و بهار عربی. پاسخ دهندگان به این سؤالات به ۳ دسته تقسیم شدند:
غرب گرایان:
غرب گرایان استدلال ساده ای داشتند. باید از تجربه دیگران استفاده کرد و راه رفته را دوباره نرفت. غربی ها مسیری را رفتند، جواب گرفتند و پیشرفت کردند. حال چرا ما نرویم؟
نژاد پرستان:
آنها که عامل قدرت و به هم پیوستگیشان را نژاد می دانستند، حکم کردند که راه چاره در اتحاد نژادی است و این نژاد است که می تواند عزت و قدرت را برگرداند. بر همین مبنی ابتدا پانترکیسم در فضای ترکیه و سپس عربگراها در فضای کشور های عربی ایجاد شدند.
اسلام گرایان:
سومین دسته از پاسخ از سوی اسلامگرایان بود. کسانی که نجات را در اسلام اصیل میدیدند و علت شکست و عقب افتادگی امروز را در دور شدن از آن.
❇️ نکته قابل توجه این است که این تقسیم بندی ها هیچ ربطی به نوع مذهب ندارد و اساسا هر کدام از مذاهب میتوانند به این سه قسم، تقسیم شوند. یعنی هم میتوان شیعه لیبرال و غرب گرا، نژادپرست، و شیعه اسلامگرا داشت.
#تاریخ_همگرایی_و_واگرایی_مذاهب_اسلامی
#استاد_قطرانی
🔻
@hdsharif
hd.sharif.ir