بهم گفت تو واسم مثل گوگلی
گفتم چرا
گفت
تا میگم " پ "
میگی پیتزا؟
پاریس؟
پول؟
پدرشو در بیارم ؟
"حالا بخند
مرگِ من بخند
بیشتر
یکم بیشتر
آهاااان حالا شد..."
این کلمهها رو وقتی شنیدم
که رانندهی اسنپ داشت با تلفن حرف میزد.
حدودا چهل و پنج سال داشت
بعد از اینکه تلفن رو قطع کرد بهم گفت:
ببخشید داداش شرمنده
دست خودم نیست
خانومم که دلش میگیره اصلا دیوونه میشم.
یه چیزایی میگم که جوونا نمیگن.
ولی خداییش عجقم و عجیجم نمیگم
بعد زد زیر خنده...
خندیدم و گفتم : دمت گرم ، کارت خیلی درسته
گفت : خدا پیغمبری نمیخوام لاف بزنم
ولی با اینکه سواد درست حسابی ندارم
دکترای عاشقی دارم.
میدونی مهم ترین نشونه عشق چیه!؟
گفتم : نه
بعد همینطور که بوق میزد تا ترافیک باز بشه گفت :
خنده...
گفت : تو وقتی که عاشق یکی باشی عاشق خندههاش میشی
اون وقت هر کاری میکنی تا بخنده
اگه خنده یه نفر دلتو آب نکرد
یعنی هیچ حسی بهش نداری
اگه خندهش یادت موند
و صبح تا شب جلوی چشمت اومد
یعنی دلباختی حتی اگه نخوای قبول کنی..
وقتی پیاده شدم و کرایه رو حساب کردم بهش گفتم :
میدونی تو نشونههای عشق،چی از خنده مهمتره!؟
گفت : نه ، چی!؟
گفتم : هیچی
هیچی از خنده کسی که دوسش داری مهمتر نیست
خودت و خانومت خوش خنده باشید همیشه
دوتا بوق زد یعنی تو هم همینطور..
#مناسب_پادکست