eitaa logo
نویسندگان حوزوی خراسان
422 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
213 ویدیو
27 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان خراسان رضوی است. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✒✒✒ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @Saleh117 #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 آثار منفی بگو مگو کردن 💐 امام هادی (علیه‌السلام): الْمِرَاءُ یُفْسِدُ الصَّدَاقَةَ الْقَدِیمَةَ وَ یَحُلُّ الْعُقْدَةَ الْوَثِیقَةَ وَ أَقَلُّ مَا فِیهِ أَنْ تَکُونَ الْمُغَالَبَةُ، وَ الْمُغَالَبَةُ أَمْتَنُ أَسْبَابِ الْقَطِیعَةِ 💐 بگو مگو و مجادله، دوستی طولانی را از بین می‌بَرد و رابطه محکم را به جدایی می‌کشاند و کمترین اثر بگو مگو این است که هر کدام از دو طرف، می‌خواهد بر دیگری پیروز شود و همین در پی پیروزی بودن، مهم‌ترین عامل قطع رابطه است. 📚 بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۳۶۹ ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
حلولِ ماهِ ربیع مبارک🌹 امضایِ تایید حضرت زهرا سلام‌الله علیها پای عزاداری‌هایتان ان‌شاءالله. ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰پیامبر اکرم(ص) را محدود به مسلمانان نکنیم 🔻نجمه صالحی، پژوهشگر حوزوی در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه: ◻️ حضرت محمد (ص)، رسول خدا و خاتم پیامبران بوده‌اند، به عبارتی پیامبر همه‌ جهان هستند و واژه "اسلام" پس از عنوان "پیامبر"، چه بسا محدود کردن ایشان فقط برای مسلمانان است و ظاهرا عنوان "پیامبر اسلام" از سوی مستشرقین در منابع ذکر شده و مترجمین در آثار خود نقل کرده‌اند و به تدریج کاربرد عمومی یافته است. ◻️در اسلام، رعایت استقلال ذاتی برای زن به منزله یک انسان که در عبودیت با حضرت حق هویت می‌یابد، تبیین می‌شود. یکی از عمده تلاش‌های پیامبر(ص) در اصلاح نگاه حاصل از افراط و تفریط‌های عصر جاهلی درباره زن بود. ◻️پس از اسلام پذیری، بیعت نوعی از مشارکت، اجتماعی، سیاسی و اعلام تعهد به مشارکت است و زنان در این مشارکت سهم داشتند. سیاست پیامبر (ص) درباره زنان، درگیر کردن آنان در امور اجتماعی بود. مشروح گفت‌وگو ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰ساعت سه صبح ✍ فاطمه خادمیان، طلبه سطح دو حوزه جامعه الزهراء (س) دورادور به خود نگاه می کنم از زوایای مختلف مانند فیلمی چندبعدی... تابه حال خود را این گونه ندیده بودم: دختری جوان، با موهایی پریشان بر روی تختی سفت و سرد. با حسرت به خود خیره می شوم، به جسمی که هنوز خیلی خوب است و می تواند سال ها پذیرای من باشد. مرا می برند به کجا می روم؟ طلبه ای بالای سرم حاضر می شود: اسمعی افهمی یا فاطمه بنت محمد... چه قدر صدایش آشناست... او همسرم است که این واژگان را برایم میخواند هل انت على العهد الذي فارقتنا عليه؟ این را می گوید و شدیدتر اشک می ریزد برگه ای در دست اوست و متنی را از روی آن با لهجه عربی می خواند یاد عقد محرمیتمان افتادم زمانی که از روی برگه می خواند زوجت موکلتی فاطمه نفسي... یادم می آید شب خواستگاری هم که با هم صحبت می کردیم برگه ای که تاشده بود از جیبش خارج کرد در آن مطالبی را که می خواست بدانم و سوالاتش را نوشته بود.یکی از سوالاتش این بود: دوست دارید شما را چگونه صدا کنم ؟ _همه مرا مهدیه خطاب می کنند اما در شناسنامه فاطمه نام دارم. دوست دارم فاطمه صدایم کنید تا بقیه هم عادت کنند.لبخندی بر لب هایش نشست. اکنون او بود که نام مرا صدا می زد و می خواست کمکم کند کمک برای چه؟ تازه کارت عروسی مان را چاپ کرده بودیم متن روی کارت را همسرم انتخاب کرده بود: منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر دوشیزه صادقی و سید محمد ایمانی دوباره شعر را زمزمه می کنم: منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر یعنی عمر من تمام شده؟ جمعیت زیادی که برای تشییع آمده بود به مرور کمتر و کمتر میشد تاجایی که همه رفتند حتی عزیزترین هایم. غصه ام گرفت، احساس تنهایی کردم. همسرم دوباره بازگشت، همانجا نشست و قرآن خواند، انگار به او الهام شد باید برگردد.به این آیه که رسید «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ» بغضش ترکید، با گریه مرا خطاب قرارداد:_فکر نمیکردم اینجوری بشه فاطمه، فکر نمیکردم به این زودی به خاک بسپارمت و تنها بمونم دست هایم را تکان دادم و گفتم_عزیزم من اینجام، کنارتم؛ نگاه کن... اما او به من نگاه نمیکرد _قرارمون باشه برای بعد..فاطمه یعنی رهاشده از آتش، امیدوارم در امنیت و آرامش باشی فاطمه من...برام دعا کن که خدا صبرم بده. من باید برم، شما هم همینطور پیامبر فرمودن قبر انسان اولین منزل از منازل آخرتی‌ش هست باید بری عزیزم،اینجا سرگردون نمون.خبری نیست...بازم بهت سرمیزنم. _نه من نمیرم... اینجا تاریکه،تنگه،تنهام میترسم... همیشه نازم را میکشید و نمیگذاشت سختی به من برسد، اما حالا انگار کاری از دستش برنمی‌آمد ایستادم و با حسرت دور شدنش را نگریستم، هر قدمی که برمیداشت روحم کنده میشد و کش می آمد به سمتش. فشار شدیدی را تجریه می کردم... گریه کردم و صدایش زدم اما او رفت من به راستی عاشقش بودم، او هم جزئی از تعلقاتم بود و باید از او کنده میشدم، باید به مرحله بعد میرفتم... نگاهی به قبرم می اندازم از بی کسی و بیچارگی دلم به حال خودم میسوزد شروع می‌کنم به داد زدن بابا...بیا... خودتون قول دادید شب اول قبر زائرتون کنارش هستید...من اومدم نجف اشرف زیارتتون همین چند روز پیش اربعین...زیارتمو قبول کردید؟ ایکاش زمان به عقب برمیگشت... اما می‌دونم جای برگشت نیست مولای من، خیلی تنها شدم، هیچکسی برام نموند میدونم درد تنهایی رو شما از همه بیشتر درک میکنید. تنهایی من رو همه ی مردم تجربه خواهند کرد اما جنس تنهایی شما باهمه ی عالم فرق می‌کنه... همیشه میگفتم تا وقتی که زنده ام داغ شما روی دلمه اما الآن که مُردَم هم داغ دلم ذره ای کم نشده لعنت به مردمی که تنهاتون گذاشتن و حق شمارو غصب کردن لعنت به مردمی که شما رو یار چاه کردن یاولی الله و یا امیرالمومنین... میخوام بدونم چه طور تونستید بدون ترس و واهمه برید و جای پیامبر بخوابید و واقعا خوابتون ببره؟ درحالیکه هرلحظه ممکن بود کشته بشید؟ منو هم مثل خودتون قوی کنید آقا تو دلم سکینه و آرامش قرار بدید کمکم کنید که این مراحل رو هم رد کنم همونطور که تو دنیا دستمو گرفتید و تنهام نذاشتید. من سخت به دست یاری شما محتاجم شهادت می‌دهم: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له اشهد ان محمدا رسول الله اشهد ان امیرالمومنیــــــــــــــــن علیا ولی الله نفس عمیقی میکشم و قصد قبرم را میکنم... روحم وارد مرحله قبر و برزخ می شود، ترس و وحشت شدیدی به جانم می ریزد. ضربان قلبم شدیدتر می شود به نحوی که بدنم تکان می خورد. چشمانم را باز میکنم،طپش قلبم آنقدر شدید است که نمیتوانم هیچ حرکتی انجام دهم سعی میکنم نام خدا را برزبانم جاری کنم بس...بسم الله...الرحمن...الرحیم دور و برم را نگاه میکنم برمی خیزم و می نشینم. در اتاقم هستم ساعت سه صبح را نشان می دهد. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
. 🌐 شبکه‌ی نویسندگان حوزوی از تا 🔸صفحه مرکزی «نویسندگان حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 🔸صفحه «افکار بانوان حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645 🔸صفحه «شاعران حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/3921805394C8402216852 🔸صفحه «هم‌نویسان» https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac 🔸 صفحه نویسندگان خراسان رضوی https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✔️ از حضور فضلا و نخبگان نویسنده در جمع نویسندگان حوزوی و کانون مدادالفضلاء استقبال می‌کنیم؛ تا را تجربه کنیم. @HOWZAVIAN ✍️✍️✍️و این پویش ادامه دارد ....
🔸حكايتي از علامه طهراني راجع به ارادت به امام رضا(علیه آلاف التحیة و الثناء) 🖋حضرت علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی اين حقير معمولاً قبل از اقامت در شهر مشهد مقدّس كه تا اين تاريخ كه پنجم شهر رجب ١٤٠٣ هجريّه قمريه است؛ سه سال و چهل روز به طول انجاميده است (چون ورود در اين ارض مقدّس در بيست و ششم جمادي الاولي ١٤٠٠بوده است)، معمولاً در تابستانها با تمام فرزندان و اهل بيت، قريب يكماه به مشهد مقدّس مشرّف مي‌شديم.  در تابستان سنه ١٣٩٣ كه مشرّف بوديم و آية اللَه ميلاني و حضرت علامه آية اللَه طباطبائي هر دو حيات داشتند، و ما منزلي را در منتهي اليه بازارچه حاج‌آقا‌جان در كوچه حمّام برق اجاره كرده بوديم، و معمولاً از صحن بزرگ هميشه به حرم مطهر مشرّف مي‌شديم. يك روز دوساعت به ظهر مانده مشرّف به حرم شدم، و حال بسيار خوبي داشتم، و سپس براي نماز ظهر به مسجد گوهرشاد آمده و با چند نفر از رفقا بطور فُرادي نماز ظهر را خواندم، همين‌كه خواستم از در مسجد به طرف بازار كه متّصل به صحن بزرگ بود و يگانه راه ما بود، خارج شوم، دَرِ مسجد را كه متّصل به كفشداري بود بوسيدم؛ و چون نماز ظهر جماعت‌ها در مسجد گوهرشاد به پايان رسيده ومردم مشغول خارج شدن بودند؛ چنان ازدحام و جمعيّتي ازمسجد بيرون مي‌آمد كه راه را تنگ كرده بود.  در آنوقت كه در را بوسيدم ناگاه صدائي به گوش من خورد كه شخصي به من مي‌گويد: آقا! چوب كه بوسيدن ندارد. من نفهيدم در اثر اين صدا به من چه حالي دست داد، عينًا مانند جرقّه‌اي كه بر دل بزند و انسان را بيهوش كند، از خود بيخود شدم، و گفتم: چرا بوسيدن ندارد؟ چرا بوسيدن ندارد؟ چوب حرم بوسيدن دارد، چوب كفشداريِ حَرَم بوسيدن دارد، كفش زوّار حرم بوسيدن دارد؛ خاك پاي زوّار حرم بوسيدن دارد؛ و اين گفتار را با فرياد بلند مي‌گفتم و ناگاه خودم را در ميان جمعيّت به زمين انداختم، و گَرد و غبار كفش‌ها و خاك روي زمين را بر صورت مي‌ماليدم؛ و مي‌گفتم: ببين! اين‌طور بوسيدن دارد! و پيوسته اين كار را مي‌كردم و سپس برخاستم وبه‌ سوي منزل روان شدم. آن مرد گوينده گفت: آقا! من حرفي كه نزده‌ام! من جسارتي كه نكرده‌ام!  گفتم: چه مي‌خواستي بگوئي؟! و چه ديگر مي‌خواستي بكني؟! اين چوب نيست؛ اين چوب كفشداري حَرَم است؛ اينجا بارگاه حضرت عليّ بن موسي الرّضاست؛ اينجا مطاف فرشتگان است؛ اينجا محلّ سجده حوريان و مقرّبان و پيامبران است؛ اينجا عرش رحمان است؛ اينجا چه! و اينجا چه! و اينجا چه است گفت: آقا! من مسلمانم؛ من شيعه‌ام؛ من اهل خمس و زكوةام؛ امروز صبح وجوه شرعيّه خود را به حضرت آية اللَه ميلاني داده‌ام! گفتم: خمْس سَرَت را بخورد! امام محتاج به اين فضولات اموال شما نيست! آنچه داريد براي خودتان مبارك باشد. امام از شما أدب مي‌خواهد! چرا مؤدّب نيستيد؟! سوگند به خدا دست بر‌نمي‌دارم تا با دست خودم در روز قيامت تو را به رو در آتش افكنم! در اين حال يكي از دامادانِ ما (شوهر خواهر) به نام آقا سيّد محمود نوربخش جلو آمدند و گفتند: من اين مرد را مي‌شناسم؛ از مؤمنان است؛ و از ارادتمندان مرحوم والد شما بوده‌است! گفتم: هر كه مي‌خواهد باشد؛ شيطان به واسطه ترك ادب به دوزخ افتاد! در اين حال من مشغول حركت به سوي منزل بوده؛ و در بازار روانه بودم؛ و اين مرد هم دنبال ما افتاده بود و مي‌گفت: آقا مرا ببخشيد! شما را به خدا مرا ببخشيد! تا رسيديم به داخل صحن بزرگ.  من گفتم: من كه هستم كه تو را ببخشم؟! من هيچ نيستم؛ شما جسارت به من نكرديد؛ شما جسارت به امام رضانموديد! و اين قابل بخشش نيست! بزرگان از علمآء ما : علاّمه‌ها، شيخ طوسي‌ها، خواجه‌ نصير‌ها، شيخ مفيد‌ها، و ملاصدراها، همگي آستانْ بوسِ اين درگاهند؛ و شرفشان در اين است كه سر بر اين آستان نهاده‌اند؛ و شما مي‌گوييد:‌ چوب كه بوسيدن ندارد! گفت: غلط كردم! توبه كردم! ديگر چنين غلطي نمي‌كنم! گفتم: من هم از تو در دل خودم به قدر ذرّه‌اي كدورت ندارم! اگر توبه واقعي كرده‌اي درهاي آسمان به روي تو باز است! و در اينحال مردم دَرْ صحن بزرگ از هر سو به جانب ما روان شده بودند؛ و من به منزل آمدم.  ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔸خط پایان «زن،زندگی،آزادی» کجاست؟ ✍ علی کردانی، عضو هیئت تحریریه نویسندگان حوزوی رسانه‌های بیگانه به همراه عناصر داخلی‌شان شعار «زن، زندگی، آزادی» را در دهان دختران و زنان نجیب ایرانی‌انداختند. مقصود از آزادی در چنین شعارهایی، هرگز حقیقت آزادی که مربوط به ارزش‌های والای انسانی است، نبوده است بلکه منظور آنها چیز دیگری است. فمینیست‌ها به‌دنبال حقوق زنان بودند و از این رو نظریه برابری را که عمده برابری جنسیتی بود مطرح کردند. آنان منشأ تبعیض علیه زنان را تبعیض‌ جنسیتی تلقی کرده و در غرب زنان را در جامعه رها کردند، تا آن‌جا که طبیعت و لطافت زنان پایمال شد. در صورتی که تفاوت‌های بشری جزء قوانین طبیعت بوده است و از جلوه‌های زیبایی‌ آفرینش همین تفاوت‌هاست. متن کامل در روزنامه کیهان B2n.ir/z56586 ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸طریقه خواندن نماز آیات 👆 🔹دقایقی پیش زلزله مشهد را لرزاند، در این شرایط نماز آیات بر اهل منطقه واجب است. 🔹در کمتر از ۲ دقیقه به صورت تصویری نماز آیات رو بیاموزید و برای دیگران ارسال کنید. ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔸ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان 🔹پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند ‍ ✍ زهرا رحمانی، کارشناس حوزه مشاوره امروزه در جهان، نه بت پرستی از بین رفته و نه برده داری مُلغا شده، بلکه فقط تغییر شکل داده اند. این بدان معنی است که پیشرفت های تکنولوژیک، تاثیری در رشد شعور آدمی و تعالی اش نداشته است. بیرونِ او در عصر تکنولوژیک، اما درونِ او هنوز در عصر جاهلیت است. امروزه جهان بیش از هر زمان دیگر نیازمند سیستم های کارآمد تعلیم و تعلّم جهت ارتقاء و تعالی فهم روحی است. و ارتقاء فهم تعالی با ازدیاد معلومات متفاوت است. 🌏 اینجاست که انسان نیازمند جامعه تمدن اسلامی توحیدی است. 💥واين جز با ظهور محقق نخواهد شد✨ لینک کانال👇👇 https://eitaa.com/Maktabe_eshgh_14 ─┅═༅𖣔📚𖣔༅═┅─ کانال مکتب عشق ─┅═༅𖣔📚𖣔༅═┅─ ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
┄┅═✧💠✧═┅┄ 🔻ثبت نام مهد قرآن و پیش دبستانی نورالزهرا(س) آغاز شد ✅با رویکرد تربیتی و سابقه ای درخشان✅ با شهریه کاملا استثنائی و اقتصادی 🎈با فضایی شاد ، باز و دلنشین🎈 ☎️ شماره تماس : حسامی 📞09058165557 آدرس کانال در ایتا📲: 👇👇 https://eitaa.com/noorozahra_2 ┄┅═✧💠✧═┅┄ ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b