هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ... يَا مُفَضَّلُ
وَاللَّهِ مَا اسْتَوْجَبَ آدَمُ أَنْ يَخْلُقَهُ اللَّهُ بِيَدِهِ وَ يَنْفُخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ إِلَّا بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ ع وَ مَا كَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيماً إِلَّا بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ ع وَ لَا أَقَامَ اللَّهُ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ آيَةً لِلْعَالَمِينَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِيٍّ ع ثُمَّ قَالَ اجْمَلِ الْأَمْرَ مَا اسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَيْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِيَّةِ لَنَا
امام صادق علیه السلام به مفضل فرمودند: بخدا قسم آدم شايسته آفريده شدن بدست خدا و دميدن روح خويش در او نشد مگر بواسطه ولايت على علیه السلام و خدا با موسى سخن نگفت مگر بولايت على علیه السلام وعيسى بن مريم را آيت براى جهانيان قرار نداد مگر بواسطه خضوع نسبت بعلى عليه السّلام سپس فرمود بالاتر بگويم احدی اهليت نظر کردن خدا به او را ندارد مگر بواسطه بندگى و عبوديت براى ما
بحار الأنوار ج۲۶ ص۲۴۹ به نقل از اختصاص شیخ مفید
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
روزى مأمون به حضرت رضا عليهالسلام گفت: بزرگ ترين فضيلت امیرالمؤمنین علیه السلام كه قرآن بر آن دلالت دارد، چيست؟
حضرت رضا عليه السلام به او فرمود: «فضیلتی که در مباهله است.زیرا خداوند عزّوجلّ می فرماید:
«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله، حسن و حسين عليهماالسلام را فرا خواند. پس اين دو، پسران او حساب شدند،
و فاطمه عليهاالسلام را نيز فرا خواند. که آن حضرت مصداق زنان مذکورِ او در آیه حساب شد.
سپس امیرالمؤمنین عليه السلام را فرا خواند. پس به حكم خدا، امیرالمؤمنین عليه السلام، نفسِ پيامبر صلى الله عليه وآله است.
وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لاَ يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِحُكْمِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
از طرفى مىدانيم كه هيچ يك از مخلوقات خداوند سبحان، بزرگوارتر و برتر از پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نيست.
پس لازم است كه به حكم خدا هيچ كس برتر از نفس پيامبر خدا صلى الله عليه وآله نباشد
بحارالأنوار ج١٠ ص ٣٥٠ به نقل از فصول المختارة
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیر المؤمنین صلوات الله علیه
امیر المؤمنین علیه السلام در ضمن حدیثی طولانی در باب معرفی خویش به حارث همدانی چنین فرمودند:
أَلَا إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ صِدِّيقُهُ الْأَوَّلُ
آگاه باش كه من بنده خدا، و برادر رسول خدا، و نخستين كسى هستم كه او را تصديق نمودم،
صَدَّقْتُهُ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ
من هنگامى او را تصديق نمودم كه آدم هنوز در بين روان و تن بود،
..... وَأُبَشِّرُكَ يَا حَارِثُ لَتَعْرِفُنِي عِنْدَ الْمَمَاتِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْحَوْضِ وَ عِنْدَ الْمُقَاسَمَةِ
بشارت مىدهم ای حارث که تو در هنگام مرگ و عبور از صراط و كنار حوض كوثر و در وقت مقاسمه مرا بازخواهى شناخت
حوض كوثر و در وقت مقاسمه مرا بازخواهى شناخت.
حارث گفت: مولايم مقاسمه چیست؟
قَالَ مُقَاسَمَةُ النَّارِ أُقَاسِمُهَا قِسْمَةً صَحِيحَةً أَقُولُ هَذَا وَلِيِّي فَاتْرُكِيهِ وَ هَذَا عَدُوِّي فَخُذِيهِ
حضرت فرمودند: قسمت نمودن آتش دوزخ است كه آن را بطور صحيح تقسيم مىكنم، مىگويم: آتش! اين مرد دوست و پيرو من است او را رها کن، و اين مرد دشمن من است او را بگير
بحار الأنوار ج6 ص 178 به نقل از امالى شيخ مفيد
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امير المؤمنين صلوات الله عليه
وَ قِیلَ لَهُ علیه السلام أَ لَا تَرْکَبُ الْخَیْلَ وَ طُلَّابُکَ کَثِیرٌ فَقَالَ الْخَیْلُ لِلطَّلَبِ وَ الْهَرَبِ وَ لَسْتُ أَطْلُبُ مُدْبِراً وَ لَا أَنْصَرِفُ عَنْ مُقْبِلٍ
وَفِی رِوَایَة أمالي الصدوق:
لَا أَکِرُّ عَلَى مَنْ فَرَّ وَ لَا أَفِرُّ مِمَّنْ کَرَّ
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بیشتر پیاده می جنگید و اگر هم سوار اسبی می شد، چندان برایش مهم نبود.
به حضرتش گفته شد که چرا سوار اسب نمی شود؟
پاسخ داد: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد و یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد و من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت تعقیبش کنم. پس اسب را برای چه می خواهم.
مناقب ابن شهر آشوب ، ج ٧ ، ص ٤٤٧ تحقيق السيد جمال الأشرف
برای رضایت امام زمانم از من، چه دعایی بخوانم؟......
✨ داوود رقی میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: چگونه به درگاه خداوند دعا کنم و از خدا بخواهم كه امامم را از من راضى كند؟
✨ حضرت فرمودند: میگویی:
اللَّهُمَّ رَبَّ إمامِي وَ رَبّي، و خالِقَ إمامِي وَ خالِقي، وَ رازِقَ إمامِي وَ رازِقِي، إِرضَ عَنَّي وَ أَرضِ عَنَّي إمامِي
✨ خداوندا ! ای پروردگار امام من و پرودگار من ! و ای آفريده امام من و آفريننده ی من ! و ای روز دهنده ی امام من و روزی رسان من ! از من راضی شو و امام مرا از من خشنود گردان.
📚 إعلام الوری بأعلام الهدي، ج ۱ ص ۵۴۵
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امير المؤمنين صلوات الله عليه
مقدمه اول
قرآن کریم می فرماید:
سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
طبق این آیه یکی از علت های معراج پیامبر این است: تا بخشی از آیات و نشانه های خدا را به نبی اکرم نشان دهند
مقدمه دوم
پیامبر وقتی در معراج به سدرة المنتهى رسيدند جبرئيل عرضه داشت يا رسول الله
فَقَالَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام هَذِهِ سِدْرَةُ الْمُنْتَهَی كَانَ یَنْتَهِی الْأَنْبِیَاءُ مِنْ قَبْلِكَ إِلَیْهَا ثُمَّ لَا یُجَاوِزُونَهَا وَ أَنْتَ تَجُوزُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لِیُرِیَكَ مِنْ آیَاتِهِ الْكُبْرَی
اینجا سدرة المنتهى است انبیاء قبل از تو به اینجا رسیدهاند ولکن از اینجا عبور نکردهاند و شما انشاالله از اینجا عبور خواهی کرد تا آیات بزرگ خدا را ببینید
مقدمه سوم
عنه عليه السلام أنَّه كانَ يقولُ:
ما للّه ِ عزّ و جلّ آيةٌ هِي أكبرُ مِنّي ، و لا للّه ِ مِن نبأٍ أعْظَمُ مِنّي
امیرالمومنین عليه السلام همواره مى فرمودند:
خداوند عزّ و جلّ را آيتى بزرگتر از من و «نبأ»ى «عظيم»تر از من نيست
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
امیرالمؤمنین (علیه السلام) جرعه ای آب نوشیدند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بلافاصله سجده شکر به جا آوردند؛ از آن حضرت پرسیده شد: این سجده برای چه بود؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هنگامی که علی (علیه السلام) آب نوشید، خداوند تعالی فرمود:
هنيئا مريئا يا وليّي و حجّتي على خلقي و أميني على عبادي
گوارایت باد ای ولیّ من و ای حجّت من بر آفریده هایم و امین من بر بندگانم
📚جواهر السنیه، شیخ حرّ عاملی، ص533
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
عنه صلى الله عليه و آله :
يا عليّ ، مثَلُكَ في اُمّتي مَثَل « قُلْ هُو اللّه ُ أحدٌ » ؛ فمَن أحَبّكَ بقلبِهِ فكَأنّما قَرأَ ثُلُثَ القرآنِ ، و مَن أحبَّكَ بقلبِهِ و أعانَكَ بلسانِهِ فكأنّما قَرأَ ثُلُثَـي القرآنِ، و مَن أحبَّكَ بقلبِهِ و أعانَكَ بلسانِهِ و نَصرَكَ بيدِه فكأنّما قَرأَ القرآنَ كلَّهُ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
اى على! مَثَل تو ميان امّتم مثل «قل هو اللّه احد» است ؛ هر كه در دلْ تو را دوست داشته باشد چنان است كه يك سوم قرآن را خوانده و هر كه تو را در دل دوست بدارد و به زبان يارى ات دهد گويا دو سوم قرآن را خوانده و هر كه تو را در دل دوست بدارد و به زبان يارى ات دهد و با عمل ياورى ات كند چنان است كه همه قرآن را خوانده باشد.
خصال مرحوم صدوق
هدایت شده از محسن جهاندیده
هر شب یک فضيلت از فضائل مولانا أميرالمؤمنين صلوات الله عليه
در زیارت هفتم امیر المؤمنین علیه السلام می خوانیم السَّلامُ عَلَىٰ ... مُكَلِّمِ الْجُمْجُمَةِ بِالنَّهْرَوانِ
سپاه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ، از نخیله به سوی «صفین» حرکت کردند، در مسیر راه به مدائن رسیدند. در این هنگام که آنان ویرانه های کاخ ها و تالارها را مشاهده می کردند، ناگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جمجمه پوسیده ای را در خرابه ای دید، به یکی از یاران فرمود: آن را بردار و به همراه من بیا.
سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ایوان معروف کاخ مدائن آمد و در آن نشست و طشتی طلبید، و مقداری آب در طشت ریخت و به آورنده جمجمه فرمود: آن را در میان طشت بگذار، او همان کار را انجام داد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به جمجمه فرمود: ای جمجمه! تو را سوگند می دهم بگو من کیستم و تو کیستی؟!
جمجمه با زبان رسا گفت:
أَمَّا أَنْتَ فَأَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ
ولی من بنده خدا و فرزند کنیز خدا، «کسری انوشیروان» هستم.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود: حالت چطور است؟
قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي كُنْتُ مَلِكاً عَادِلًا شَفِيقاً عَلَى الرَّعَايَا رَحِيماً لَا أَرْضَى بِظُلْمٍ وَ لَكِنْ كُنْتُ عَلَى دِينِ الْمَجُوسِ
یا امیرالمؤمنین من پادشاهی عادل و نسبت به زیر دستانم مهربان بودم و به ظلم راضی نمی شدم ولی در آئین مجوس بسر می بردم اینک از بهشت، محروم هستم و گرفتار دوزخ می باشم، اما به خاطر این که با رعیت مدارا میکردم از آتش دوزخ در امان هستم
فَوَا حَسْرَتَى لَوْ آمَنْتُ لَكُنْتُ مَعَكَ يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ ص وَ يَا أَمِيرَ أُمَّتِهِ
واحسرتا! اگر من ایمان می آوردم با تو بودم ای سرور خاندان محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم) و ای امیر امت پیامبر
سخن او به قدری جانسوز بود که همه حاضران صدا را به گریه بلند کردند.
بحار الأنوار ج41 ص213
هدایت شده از محسن جهاندیده
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
يوسف بن ابى سعيد گويد: روزى در محضر امام صادق (عليه السلام ) بودم و آنحضرت به من فرمود: چون روز قيامت شود، و خداى تبارك و تعالى خلائق را گرد آورد نخستين كسى را كه بخوانند نوح (عليه السلام ) است.
پس به او گويند: آيا تبليغ رسالت كردى ؟
در پاسخ گويد: آرى
به او گويند: كيست كه براى تو گواهى دهد؟
پاسخ دهد: محمد بن عبدالله (صلى الله عليه و آله )
امام صادق فرمود: پس نوح (عليه السلام ) بيايد و از بین مردم عبور کند تا به نزد نبی مکرم اسلام (صلى الله عليه و آله ) كه روى تلى از مشک قرار دارد و امیرالمؤمنین (عليه السلام ) نيز با او است برسد، و اين است گفتار خداى عزوجل:
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا
و چون او را يعنى على (عليه السلام ) را نزديك (و مقرب درگاه خدا و رسول) بينند چهره كسانى كه كفر ورزيدند بدريخت (و سيه گون گردد)
نزديك آيد و به پیامبر (صلى الله عليه و آله ) گويد:
اى محمد همانا خداى تبارك و تعالى از من پرسيد كه آيا تبليغ رسالت كردى ؟ و من پاسخ دادم آرى ، پس فرمود: كيست كه براى تو گواهى دهد؟ من گفتم محمد (صلى الله عليه و آله
پيغمبر (صلى الله عليه و آله ) به جعفر بن ابي طالب و حمزة بن عبدالمطلب فرمايد:
يَا جَعْفَرُ وَ يَا حَمْزَةُ اذْهَبَا وَ اشْهَدَا لَهُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ
اى جعفر و اى حمزه برويد و براى نوح گواهى دهيد كه او تبليغ رسالت كرد، امام صادق (عليه السلام ) فرمود: پس جعفر و حمزه گواهان تبليغ رسالت پيغمبرانند
من عرض كردم : قربانت پس على (عليه السلام ) كجاست ؟ فرمود:
هُوَ أَعْظَمُ مَنْزِلَةً مِنْ ذَلِكَ
مقام آنحضرت بالاتر از اين است
بحارالأنوار ج٧ ص٢٨٢ به نقل از كافى شریف
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
الإمامُ الباقرُ عليه السلام:
قُرى ء عندَ أميرِ المؤمنينَ عليه السلام
«إذا زُلزلتِ الأرضُ زِلْزالها»
إلى أنْ بَلَغَ قولَهُ:
«وقالَ الإنسانُ مالَها* يومئذٍ تُحدِّثُ أخبارَها»
امام باقر عليه السلام :در حضور امير المؤمنين سوره «زلزال» تلاوت شد: «هنگامى كه زمين را با [شديدترين] لرزشش بلرزانند» تا آيه «و انسان بگويد: زمين را چه شده است ؟ آن روز است كه زمين اخبار خود را مى گويد».
قال : أنا الإنسانُ ، إيّايَ تُحدِّثُ أخبارَها
حضرت فرمود: آن انسان منم ، زمين خبرهايش را به من مى دهد.
بحارالأنوار ج۴۲ ص۱۷ به نقل از الخرائج و الجرائح
هر شب یک فضیلت از فضائل مولانا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
جابر بن عبد اللَّه انصارى مىگويد: ما در معيّت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله در منى بوديم، مردى را ديديم كه سجود و ركوع مىكند و تضرّع دارد، عرض كرديم: اى رسول خدا چقدر نيكو نماز مىخواند!! حضرت فرمود:
هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ أَبَاكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ
اين مرد همان است كه پدر شما را از بهشت اخراج نمود،
اميرالمؤمنين على عليه السّلام بدون پروا به طرفش رفته پس او را تكان داد به طورى كه دندههاى راستش در چپ و دندههاى چپش در راست او فرو رفت، سپس حضرت به او فرمود:
لَأَقْتُلَنَّكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ
اگر خدا بخواهد تو را خواهم كشت.
شيطان گفت: تا زمان معهود كه پروردگارم معيّن نموده تو نمی توانی، سپس گفت چرا مىخواهى مرا بكشى ؟
فَوَ اللَّهِ مَا أَبْغَضَكَ أَحَدٌ إِلَّا سَبَقَتْ نُطْفَتِي إِلَى رَحِمِ أُمِّهِ قَبْلَ نُطْفَةِ أَبِيهِ وَ لَقَدْ شَارَكْتُ مُبْغِضِيكَ فِي الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ
به خدا سوگند احدى تو را دشمن ندارد مگر آن كه نطفه من زودتر از نطفه پدرش در رحم مادرش قرار گرفته من در اموال و اولاد دشمنان تو شركت دارم
چنانچه خداوند عزّ و جلّ در كتاب محكمش مىفرمايد:
وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ
در اموال و اولاد ايشان شريك شو
بحارالأنوار ج18 ص89 به نقل از علل الشرايع شيخ صدوق