وَ قَالَ عليهالسلام لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اَللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلاَّ يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ
أميرالمؤمنين فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدۀ عذاب هم نمىداد، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمتهايش نافرمانى نشود
حکمت 290
الإمامِ زينِ العابدينَ عليه السلام :
مِسكينٌ ابنُ آدَمَ ! لَهُ في كُلِّ يَومٍ ثَلاثُ مَصائبَ لا يَعتَبِرُ بِواحِدَةٍ مِنهُنَّ، ولَوِ اعتَبَرَ لَهانَت عَلَيهِ المَصائبُ وأمرُ الدُّنيا:
فَأمّا المُصيبَةُ الاُولى : فاليَومُ الَّذي يَنقُصُ مِن عُمرِهِ، وإنْ نالَهُ نُقصانٌ في مالِهِ اغتَمَّ بِهِ، والدِّرهَمُ يَخلُفُ عَنهُ وَالعُمرُ لا يَرُدُّهُ شيء.
والثانِيةُ : أنَّهُ يَستَوفي رِزقَهُ، فإن كانَ حَلالاً حُوسِبَ عَلَيهِ، وإن كانَ حَراما عُوقِبَ عَلَيهِ.
والثّالِثَةُ أعظَمُ مِن ذلِكَ ـ قيلَ : وما هِيَ؟ قالَ ـ : ما مِن يَومٍ يُمسي إلّا وقَد دَنا مِنَ الآخِرَةِ مَرحَلَةً، لا يَدري عَلَى الجَنَّةِ أم عَلَى النّارِ ؟!
امام زين العابدين عليه السلام :
بينوا آدمى! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختيها و كار دنيا بر او آسان مى شد:
مصيبت نخست روزى است كه از عمر او كم مى شود. در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود حال آن كه درهم (مال) جايگزين دارد اما عمر از دست رفته جبران نمى شود
مصيبت دوم اين است كه روزيش را به طور كامل دريافت مى كند كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند.
مصيبت سوم از اينها بزرگتر است.
عرض شد: آن چيست؟
فرمود: هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش ؟!
بحار الأنوار : 78/160/20.
امام صادق علیه السلام
اِقْنَعْ بِمَا قَسَمَ اَللَّهُ لَكَ وَ لاَ تَنْظُرْ إِلَى مَا عِنْدَ غَيْرِكَ وَ لاَ تَتَمَنَّ مَا لَسْتَ نَائِلَهُ
به آنچه خدا روزیات کرده خشنود باش و به آنچه نزد دیگران است چشم مدوز و آرزوی آنچه را از دسترس تو بیرون است مکن.
الکافی، ج ۸، ص: ۲۴۳
امام باقر علیه السلام
لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ «أَيْ بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي أَبِي حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ» وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْصَاهُ بِهِ «أَيْ بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً»
امام باقر علیه السلام فرمودند هنگامی که وفات پدرم علی بن الحسین علیهما السّلام نزدیک شد مرا به سینه چسبانید، و فرمود: «ای فرزندم تو را وصیت میکنم به آن وصیتی که پدرم به من کردند» و او هم فرمود «پدرم در هنگام وفات مرا وصیت کرد که «ای فرزند در برابر حق صبر کن اگر چه تلخ باشد».
بحار الانوار، ج ۶۷، ص: ۱۸۴
امام سجاد فرمودند پدرم در آخرین وداع مرا به سینه چسبانید و مرا بدین جمله وصیت فرمود:
«يا بُنَيَّ اِيّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لا يَجِدُ عَلَيْكَ نٰاصِراً اِلّا الله»
ای پسر جانم! بپرهيز از ظلم بر كسی كه ياوری و دادرسی غیر از خدا ندارد.
کافی ج۲ ص ۳۳۱
امام باقر علیه السلام
صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَكِّي الْأَعْمَالَ وَ تُنْمِي الْأَمْوَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تُيَسِّرُ الْحِسَابَ وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَلِ
صله ارحام اعمال را پاک میکند و اموال را فزونی میدهد و بلا را برمیگرداند و حساب را آسان میکند و اجل را به تأخیر می اندازد.
الکافی، ج ۲، ص: ۱۵۰
حکمت 234 - تفاوت اخلاقى مردان و زنان
وَ قَالَ عليهالسلام خِيَارُ خِصَالِ اَلنِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ اَلرِّجَالِ اَلزَّهْوُ وَ اَلْجُبْنُ وَ اَلْبُخْلُ فَإِذَا كَانَتِ اَلْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا
و درود خدا بر او، فرمود: برخى از نيكوترين خلق و خوى زنان، زشتترين اخلاق مردان است، مانند، تكبّر، ترس، بخل، هر گاه زنى متكبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمىدهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مىكند، و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مىگيرد
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اِتَّقُوا اللّه َ و صِلُوا الأرحامَ ، فإنّهُ أبقى لَكُم في الدنيا و خَيرٌ لَكُم في الآخِرَةِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از خدا بترسيد و صله رحم به جاى آوريد ؛ زيرا اين كار مايه پايندگى بيشتر شما در دنياست و در آخرت براى شما بهتر است
سأل نبینا صلى الله علیه و آله و سلم جبرئیل علیه السلام: "هل تضحک الملائکة و تبکی؟" قال: نعم تضحک فی ثلاث تعجباً, و تبکی فی ثلاث ترحماً:
أما الاول: فالرجل یلغو کل یوم, ثم یصلی العشاء ویأخذ بعدها فی اللغو فتضحک الملائکة و تقول: لم تشبع فی طول یومک یا غافل, أفتشبع فی هذه الساعة؟
و الثانی: الدهقان یأخذ المروءة و یضرب الجدر المشترک مرائیا انه یعمر نصیبه و یزیل الحشیش و غرضه أن یزید فی کروته, فتضحک منه الملائکة و تقول: انک ما شبعت من هذا الجریب أفتشبع من هذا؟
و الثالث: المرأة البارزة إذا ماتت فیسجى قبرها حتى یسوى علیه اللبن لئلا یطلع على حجمها فتضحک الملائکة و تقول: حین کانت مشتهاة فما سجیتموها, و الآن صارت منفرة فسجیتموها؟
وأما بکاؤهم فی الثلاث:
فالأول: الغریب إذا خرج لطلب العلم فأدرکه الموت,
و الثانی: الشیخ والشیخة إذا تمنیا ولداً و رزقهم الله و فرحا و قالا: هو خادمنا فی آخر عمرنا و مشیع جنازتنا ثم أدرکه الموت فی حیاتهما فإن الملائکة تبکی قبل بکائهما على ولدهما,
و الثالث: الیتیم إذا استیقظ من منامه و أخذ یبکی لتسرع إلیه أمه و هو لایذکر موتها, فلما سمعت الدایة بکاءه صاحت علیه بصوت کریه: ماهذا البکاء؟ فلما سمع صوتها تذکر موت الوالدة فیسکت آیسا فعند ذلک تبکی الملائکة.
ترجمه:
روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جبرئیل علیه السلام پرسید: آیا ملائکه هم خنده و گریه می کنند؟ جبرئیل گفت آری. ملائکه در سه جا از روی تعجب می خندند و در سه جا از روی ترحم گریه می کنند.
اما آن مواضعی که خنده تعجب دارند عبارتند از:
1. کسی که تمام روز را به کار های لغو و امور دنیوی مشغول است و چون نماز عشا می خواند باز هم به ادامه همان کار ها می پردازد. در اینجا ملائکه می خندند و می گویند. در طول روز از این کار ها سیر نشدی که این یک ساعت از شب را هم به آن افزودی؟
2. کشاورزی که مرز بین زمین خود و زمین دیگری را بهم می زند و به حق دیگران تجاوز می کند و یا از سهمیه آب دیگران بر می دارد تا حاصل بیشتری به دست آورد. در اینجا ملائکه می خندند و می گویند تو که به سهم خود قانع نبودی و از محصول آن سیر نشدی آیا از این اندکی که از حق دیگران بر میداری سیر می شوی؟
3. زن بد حجابی می میرد. چون او را در قبر می گذارند و روی آن را از خشت و خاک می پوشانند ملائکه می خندند و می گویند: تا او زنده بود و خواهان داشت او را نپوشانیدند حالا که مرده و همه از او نفرت دارند او را می پوشانند!
و اما آنجا که ملائکه از روی ترحم می گریند عبارت است از:
1. کسی که غریبانه از خانه اش برای تحصیل علم خارج شود و مرگ او فرا رسد.
2. زن و مرد پیری که آرزوی فرزند دارند و خداوند به آنها فرزندی عطا کند و آنها به او دل بندند و او را عصای پیری خود بدانند اما مبتلا به داغ ان فرزند گزدند. در این جا ملائکه بیش از پدر و مادر او می گریند.
3. یتیمی که پدر و مادر خود را از دست داده چون از خواب بیدار شود بدون توجه به این که پدر و مادر ندارد گریه سر دهد و دایه او فریاد زند این گریه برای چیست؟ چرا گریه می کنی؟ و یتیم که صدای او را می شنود مردن مادر خود را به خاطر می آورد و به ناچار ساکت می شود. این جا نیز ملائکه می گریند.
مشکینى على، تحریر المواعظ العددیة، ناشر الهادى، قم، سال 1424 ق، نوبت هشتم، ص 242
امام صادق علیه السلام
إِذَا بَعَثَ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثَالٌ يَقْدُمُ أَمَامَهُ كُلَّمَا رَأَى الْمُؤْمِنُ هَوْلًا مِنْ أَهْوَالِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ لَهُ الْمِثَالُ «لَا تَفْزَعْ وَ لَا تَحْزَنْ وَ أَبْشِرْ بِالسُّرُورِ وَ الْكَرَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» ... فَيَقُولُ لَهُ الْمُؤْمِنُ «يَرْحَمُكَ اللَّهُ ... مَنْ أَنْتَ؟» فَيَقُولُ «أَنَا السُّرُورُ الَّذِي كُنْتَ أَدْخَلْتَهُ عَلَى أَخِيكَ الْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا»
چون خدا مؤمن را از قبرش در آورد، تمثالی با او خارج شود که در جلو او راه رود، و هر گاه مؤمن یکی از هراسهای روز قیامت را بیند تمثال به او گوید: «نترس و غم مخور، ترا مژده باد به شادی» ... مؤمن به او گوید: «چه خوب کسی بودی تو ... تو کیستی؟» تمثال گوید: «من آن شادیای هستم که در دنیا به برادر مؤمنت رساندی».
الکافی، ج ۲، ص: ۱۹۰
عنه صلى الله عليه و آله : مَن سَرَّهُ أن يُبسَطَ لَهُ في رِزقِهِ ، و يُنسَأ لَهُ في أجَلِهِ فَليَصِلْ رَحِمَهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله : هر كه خوش دارد روزى اش زياد شود و مرگش به تأخير افتد ، صله رحم كند
۲۶ روز تا غدیر
أَلَا وَ مَنْ أَحَبَ عَلِيّاً (علیه السلام) فَقَدْ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ
پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر کسی امام امیر المومنین علی(علیه السلام) را دوست بدارد، مرا هم دوست دارد، و کسی که مرا دوست داشته باشد، خدا از او خشنود است، و کسی که خدا از او راضی باشد، در عوض به او، بهشت را میدهد.