هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
505.8K
#نوحه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
شاعر:حاج احمد واعظی
ای نور چشم ترم،ای پسرم
رضا کجایی تو
می گردد این دل و جان،باغ جنان
اگر بیایی تو
شکسته این پر من
خون شده ساغر من
بازآ بازآ و بگیر
بر زانویت سر من
نور دو چشم ترم
بیا بیا پسرم
کُند و زنجیر بلا،خصم دغا
به گردنم بسته
زنجیر گردن من،از غم من
به ناله بنشسته
همچون زهرای جوان
من با این قد کمان
می گویم من که خدا
مرگ من را برسان
نور دو چشم ترم
بیا بیا پسرم
در کُنج سینه ی من،آتش غم
زده زبانه ها
افطار روزه ی من،داده عدو
به تازیانه ها
صد آه و آوُخ من
غم بوده پاسخ من
می زند دشمن دون
سیلی ها بر رُخ من
نور دو چشم ترم
بیا بیا پسرم
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
بیهوده قفس را..(حاج عباس واعظی ).m4a
1.98M
#نوحه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست
جز مُشتِ پری گوشه ی زندان اثری نیست
در دل اثر از شادی و امّید مجویید
از شاخه ی بشکسته،امّید ثمری نیست
گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم
امّا به سیه چال،صبا را گذری نیست
گیرم که صبا را گذر افتاد،چه گويم؟
ديگر ز من و دردِ دل من خبری نیست
امّید رهایی چو از این بند محال است
ناچار بجز مرگ،نجاتِ دگری نیست
ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی
در سینه دگر جز نفس مختصری نیست
تا بال و پری بود قفس را نگشودند
امروز گشودند قفس را که پری نیست
شاعر : استادعلی انسانی
@HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
کجایی ای رضا جانم( حاج عباس واعظی ).m4a
1.1M
#نوحه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
نشسته غم به دامانم
شکسته دل،به زندانم
کجایی ای رضاجانم۲
خداوندا تو می دانی
دگر از زندگی سیرم
در این سلول در بسته
میان کُند و زنجیرم
کجایی ای رضاجانم۲
بیا بابا تو هم بنشین
به محراب دعای من
ببین تسبیح ذکر من
شده زنجیر پای من
کجایی ای رضاجانم۲
به سندی گفته ام سندی
پر از خون شد سبوی من
شکنجه می کنی اما
مزن سیلی به روی من
کجایی ای رضاجانم۲
مرا سیلی زدی و من
زفرط غصه جان دادم
نشستم گوشه ی زندان
به یاد مادر افتادم
کجایی ای رضاجانم۲
@HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
548.4K
#نوحه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
شاعر:حاج احمد واعظی
در کنج زندان دلگیر و خسته
چون مرغ غمگین و پرشکسته
برخشت نمناک زمین
سر میگذارم
چشم انتظارم
ذکر دعایم،این است هرشب
الغوث الغوث خلصنی یا رب
من بسته بر زنجیرها
جان می سپارم
چشم انتظارم
من روزه دار و در هر شبانه
افطار کردم،با تازیانه
پیمانه هم لبریز شد
طاقت ندارم
چشم انتظارم
با یاد مادر خون شد سبویم
سندی چو می زد،سیلی به رویم
پیمانه هم لبریز شد
طاقت ندارم
چشم انتظارم
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
اشکهای ستاره ها...( حاج عباس واعظی ).m4a
3.22M
#مرثیه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
اشک های ستاره ها میریخت
کهکشان هم به گریه افتاده
از نحیفیِ پیکر خورشید
آسمان هم به گریه افتاده
جسم او ذره ذره آب شده
تازیانه چه کرده با بدنش!؟
این که افتاده گوشهی زندان
پیرُهنخالی است یا بدنش!؟
حجم بال و پرش پُر از زخم است
جای سالم نمانده در پَرِ او
قفسش بس که کوچک و تنگ است
هی به دیوار میخورد سرِ او
(السلام علی المعذب فی قعر السجون...
خدای را که بیایید و بنگرید همه...
در این قفس به جز از مشت استخوانی نیست...
انیس هر شب من حلقه های زنجیر است
مرا به جز غل و زنجیر همزبانی نیست...)
درد تا مغز استخوان میرفت
بازویش را اگر تکان میداد
میتوانست شب بخوابد اگر
درد پهلو کمی امان میداد
وای از آن دم که آرزو باشد
لحظهای آه حسرتی بکشی
غل و زنجیر فرصتی ندهند
نفسی هم به راحتی بکشی
دمِ " عجِّل وفاتی " لب او
زنده کرده است داغ زهرا را
ظاهراً عادت نگهبانهاست
بی جهت میزدند آقا را
آه! با هر تنفسش میشُد
حس کنی دردِ در جِناقش را
بشکند دست سِندی کافر...
خُرد کرد استخوان ساقش را
با هزاران عذاب جان داد و
با هزاران عذاب تشییع شد
روی یک تخته پارهای کوچک
بدن آفتاب تشییع شد
باز هم جای شکر آن باقی است
مصحفاش را بهم نریخت کسی
طرح لبهای نازنینش را
با نوک پا بهم نریخت کسی
لحظهی جان سُپردن او را
خواهرش روی تل نمیدیده
با عصا هیچ نامسلمانی
به سر و صورتش نکوبیده
احدی در پی غنیمت نیست
پیرهن از تنش کسی نَکِشید
بعد جان دادنش خدارا شُکر
مرکبی روی پیکرش ندوید
شاعر:بردیا محمدی
@HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
1.1M
#مرثیه_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_احمد_واعظی
(۲۵ رجب سال ۱۳۸۸)
پروانه ام که بال و پرم درد می کند
شمعم که پای تا به سرم درد می کند
در این سیاه چال ز بس گریه کرده ام
باور کنید چشم ترم درد می کند
نخلم که شاخه شاخه من را را شکسته اند
دیگر تمام برگ و برم درد می کند
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
507.8K
#مرثیه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
پروانه ام که بال و پرم درد می کند
شمعم که پای تا به سرم درد می کند
در این سیاه چال ز بس گریه کرده ام
باور کنید چشم ترم درد می کند
زان دم که تازیانه به بازوی من زدند
دستی شکسته در نظرم درد می کند
از یک طرف زشانه و پشتم چکیده خون
از یک طرف دل و کمرم درد می کند
سیلی به من زدند و از آندم نه روی من
کز داغ مادرم جگرم درد می کند
نخلم که شاخه شاخه من را را شکسته اند
دیگر تمام برگ و برم درد می کند
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
هدایت شده از نوای حاج عباس واعظی
974.6K
#مرثیه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
زباغ زندگی من به جز نشانی نیست
خزان رسیده چو من هیچ باغبانی نیست
زپا فتادم و در این محیط ظلمانی
به دستگیری من دست مهربانی نیست
من آن کبوتر عشقم که در زمانه مرا
به غیر این قفس تنگ آشیانی نیست
خدایا که بیایید و بنگرید همه
در این قفس به جز از مشت استخوانی نیست
به هر کجای تنم جای تازیانه بود
به تا رو پود وجودم دگر توانی نیست
انیس هر شب من حلقه های زنجیر است
مرا به جز غل و زنجیر همزبانی نیست
به میهمانی بابا خوش آمدی پسرم
عزیز تر زتو در خانه مهمانی نیست
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
675.7K
#مرثیه_حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
کنج زندانم و مبهوت تماشای توام
اینک این جا به مناجات و تمنای توام
در سیه چالم و ذکر تو شده آوایم
به سکوت آمده ام طالب غوغای توام
روزگارم به مناجات و دعا طی شده است
حال افتاده ز پا بر سر سودای توام
آخرین ذکر دعای منِ تنها این است
جان بگیر از تن من؛ عاشق و شیدای توام
شده ام منتظر لحظه ی زیبای وصال
تا که دیدار کنم روی تو ای اوج کمال
یادگار حرم حضرت صادق هستم
جلوه ی نور خدا بهر خلایق هستم
یک تنه غربت و میراث علی را دارم
وارث خون دل یاس و شقایق هستم
ذره ای قدر مرا گر چه عدویم نشناخت
به خداوند قسم مظهر خالق هستم
یوسف رفته به زندان و غریبم، مادر!
خود بیا که به تماشای تو لایق هستم
دیدن چهره ی یار است همه خواهش من
ذکر یا فاطمه شد مایه ی آرامش من
در سیه چال بلا تن که به تاب و تب بود
ذکر "یا فاطمه" ام نقش میان لب بود
هر چه از سیلی و از زخم زبان، سهمم کرد
آن نگهبان ستم پیشه که لا مذهب بود
تازیانه که انیس بدنم می شد باز
آینه دار صبوری دلم زینب بود
دم به دم یاد از آن جد غریبم کردم
او که هر جای تنش جای سُمِ مَرکب بود
واژه ای سرخ میان غزلی کُشت مرا
داغ و اندوه حسین بن علی کُشت مرا
سال ها این غل و زنجیر کشیدم به خدا
از یهودی صفتی، طعنه شنیدم به خدا
من که خود نور به خورشید و قمر می دادم
سال ها تابش خورشید ندیدم به خدا
گوشه ی تنگ سیه چال و شب و تاریکی
یاد زهراست همه نور امیدم به خدا
داغ اجداد من از پنجه ی یک سیلی بود
من که خود کشته ی آن دست پلیدم به خدا
مادر! از زندگی ام چون تو دگر سیر شدم
من به شرح غم و اندوه تو تفسیر شدم
@hajabasvaezii
626.6K
#نوحه_حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
خزون شده بهار من
سیاهه روزگار من
تنهای تنهام
یه دنیا غم تو دلمه
خسته شدم از زندگی
تو اوج غمهام
تو این روزای بی کسی
از ناسزا و طعنه ها
دل غرق خونه
کنج قفس افتادم و
بال و پرم شکسته
زیر تازیونه
خدا می دونه آب خوش
نرفته پایین از گلوم
یه لحظه اینجا
وقتی که زیردست وپا
لگدزدن به پهلوهام
گفتم یازهرا
کاش
این دم آخر
با دلی مضطر
تنها نمونم
کاش
تو این دقایق
بیاد کنارم
عزیز جونم
وای(ازاین غریبی)۳
یه عمره از شکنجه ها
از اینهمه دردوبلا
به غم اسیرم
یارب شده ذکر لبم
شکر خدا امشب دیگه
دارم میمیرم
رمق نمونده به تنم
صدام دیگه در نمیاد
این شب آخر
با هرنفس میگم همش
با اضطراب و دلهره
کجایی مادر
کجایی که دلتنگتم
آروم میشم با دیدنت
ای مهربونم
میبینی مادر حالمو
یه گوشه ی زندون دارم
اشهد میخونم
وای
به هر بهونه
با تازیونه
افتاد به جونم
وای
حالم چه زاره
دل بی قراره
قدِّ کمونم
وای(ازاین غریبی)۳
نایی نمونده تو تنم
چشم انتظار مُردنم
عجل وفاتی
تو این شبای بی کسی
اینه دعای هرشبم
عجل وفاتی
زنجیر فرو رفت به گلوم
اشکم شده آب وضوم
خسته ترینم
زهر بلا شد مرهمم
دق می کنم از غصه و
غمِ تو سینم
معصومه جان بابات داره
مابین فحش و ناسزا
بی کس می میره
لب تشنه یاد کربلا
با دست و پای بسته تو
قفس میمیره
آه
بالب خشکم
با دل پرغم
فکر حسینم
آه
خسته ی خسته
به لب نشسته
ذکرحسینم
وای (ازاین غریبی)۳
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
367.3K
#مدح_حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
تمامِ مردمِ ایران سرِ خوانِ شما هستند
که هم شیراز، هم قم، هم خراسان را دعا کردی
اثر کرده دعایت در زنی آوازهخوان حتی
و این یعنی تمامِ روسیاهان را دعا کردی
مبادا آن که دِینی باشد از زنجیر بر دوشت
غل و زنجیر را، دیوارِ زندان را دعا کردی
به ضربِ تازیانه روزهات را باز میکردند
تو اما قبلِ افطارت نگهبان را دعا کردی
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
346.8K
#نوحه_حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
من گرچه زهر خوردم
هرچند رنج بردم
در گوشه سیه چال
لب تشنه جان سپرده ام
اما نرفته بر فراز نی سر من
دیگر نشد پامال اسبان پیکر من
من غریبم(۴)
من گرچه داغ دیده
جان به لبم رسیده
هر چند دست و پا زدم
اما کسی ندیده
وای از غریبی که به پیش چشم خواهر او
قاتل جدا میکرده از تن تشنه لب سر او
من غریبم(۴)
هرچند خسته گشتم
از جور و کین دشمن
سندی اگر جفا کرد
از راه کینه با من
دیگر نشد خونین دل گلهای لاله من
سیلی نخورده بعد من طفل سه ساله من
من غریبم(۴)
https://eitaa.com/HajAbasVaezii