eitaa logo
🌹کانال شهید محمدحسین محمدخانی🌹
106 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
5 فایل
قال الله تعالی علیه :"ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا ،بل احیائ عندربهم یرزقون" شهید محمد حسین محمدخانی نام جهادی:حاج عمار تاریخ تولد:۱۳۶۴/۴/۹ تاریخ شهادت :۱۳۹۴/۸/۱۶ سمت:فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا مزار مطهر شهید:گلزار شهدای تهران قطعه ۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ آقای پزشکیان شما مسئول کابینه هستید، این کابینه شماست نه کابینه تراز رهبر انقلاب ❇️آقای پزشکیان امروز چند بار در مجلس گفت: کابینه را با رهبری هماهنگ کردیم. ❇️اما جناب پزشکیان! این کابینه‌ای است که به سلیقه و فهم شما و کارگردانی شورای موسوم به شورای راهبری چیده شده و پس از چیده شدن، به رهبر انقلاب عرضه شده است. ❇️سیره و منش ایشان در بسیاری موارد این است که اصلا دخالت نکنند و در موارد بسیار معدود هم از میان گزینه‌های مد نظر رئیس‌جمهور، روی مطلوب‌ترین/ یا کم ضررترین صحه می‌گذارند تا حق انتخاب رئیس‌جمهور را محترم شمرده باشند. ❇️کابینه پیشنهادی، کابینه شماست آقای پزشکیان، نه کابینه تراز همت بلند رهبر انقلاب. ایشان چند هفته قبل از نمایندگان به صراحت خواستند ۱۲ شرط را در وزرای پیشنهادی طبق مسئولیت قانونی احراز کنند. والسلام.
💢تمامی وزرا کابینه پزشکیان با میدان داری رئیس مجلس رأی اعتماد را کسب کردند. 🔹🔸افراد تابلوداری چون ظفرقندی ، صالحی امیری ، میدری، همتی ، عراقچی نیز مورد تایید اکثر نمایندگان مجلس قرار گرفتند. ♦️این درحالی است که این افراد از اقدامات خود در گذشته مانند حمایت از جنبش موسوم به زن زندگی آزادی و نوشتن نامه جام زهر به رهبر انقلاب عذرخواهی هم نکردند و شخصی مانند ظفرقندی در تریبون مجلس آن اظهارات را دوباره تایید هم کرد. ♦️اما جلسات صلاحیت نمایندگان نشان داد رئیس مجلس به خوبی توانست صحن مجلس را به گونه ای مدیریت کند که نتیجه آن نیز امروز مشخص شد. برخی از چهره های نزدیک به پزشکیان گفته بودند برای تایید صلاحیت کل کابینه معامله ای میان پزشکیان و قالیباف صورت گرفته بود و منتظر خواهیم بود نتیجه صلاحیت ها چه می شود. ♦️منظور از معامله صورت گرفته از نگاه زید آبادی، واگذاری چند وزارتخانه به قالیباف مانند وزارت کشور و ورزش در ازای تایید کل کابینه بود. ♦️همین اتفاق نیز افتاد. هماهنگی نمایندگان وابسته به جریان قالیباف با نمایندگان اصلاح طلب مجلس باعث شد که کل کابینه تایید بشود. این درحالی بود که مجلس دوازدهم به کابینه آیت الله رئیسی هم رأی کامل نداده بود. ♦️در چنین شرایطی که قالیباف نیز وعده خود به پزشکیان را محقق کرد، باید تبعات احتمالی آن در آینده را بپذیرد و به همراه پزشکیان پاسخگوی عملکرد کابینه باشد. ‌‌‌‌
💠 اصلا" تعجب نکنید. 🔹 این جماعت به کسی که دلار ۱۰ تومنی رو کرد ۳۰ تومن میگن گلادیاتور 🔹 به کسی که برجام رو نخونده امضاء کرد میگن امیرکبیر 😄 🔹به کسانی که به کاندیدای اونا رای ندادن؛ میگن طالبان. 🔹به کسی که حقوق نجومی میگرفته؛ میگن سرمایه های نظام. 🔹به کسی که دهها فساد در عملکردش بوده؛ میگن : شناسنامه انقلاب. 🔹به کسی که رقیب اونها بوده؛ میگن خشک مغز. 🔹به کسی که ۸۰۰ میلیارد اختلاس کرده؛ میگن : جابجایی بودجه. 🔹به کسانی که پرچم امام حسین رو آتیش زدن؛ میگن: مردمان خداجو. 🔹 به فتنه گرانی که با هدایت دشمن دنبال براندازی بودن؛ میگن: عده ای معترض. 🔹به استکبار جهانی میگن: نظام سلطه. 🔹به مستضعفین میگن: اقشار آسیب پذیر. 🔹به مرفهان بی درد و زالوهای کاخ نشین؛ میگن: اقشار برخوردار. 🔹به منافقین میگن: گروهای مسلح معترض. 🔹 به عقب نشینی در برابر دشمن و ترس از دشمن میگن: عقلانیت و خرد جمعی. 🔹به ساختن پالایشگاه در کشور میگن: کثافت کاری. 🔹به رسمیت دادن به روسپی گری میگن: کار فرهنگی. 🔹به مزدوران در استخدام دشمن میگن: ایرانیان وطنخواه و...
*اصلاحات یعنی چه*؟ والله 44 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد یک باندی درست شد به نام ... ؛ آنچه در این ۴۴ سال ما از اصلاحات که ۳۴سال دولت و ۲۸سال مجلس را در اختیار داشتند ، فهمیدیم اینها بوده 👇 یعنی ؛ نفرت یعنی ؛ نکبت یعنی ؛ یعنی ننگ یعنی ؛ در امتداد خط نفاق یعنی ؛ پذیرش ذلت در برابر ابرقدرتها یعنی ؛ نفی شعار هیهات من الذله یعنی ؛ سرطان یعنی ؛ غده بدخیم کُشنده انقلاب اسلامی یعنی ؛ جاسوس پروری یعنی ؛ مدال افتخار دادن به جاسوس یعنی ؛ ریل گذاری به سمت غرب یعنی ؛ رانت‌خواری یعنی ؛ فساد سیستمی یعنی ؛ پشت کردن به اصول و مبانی دینی انقلاب یعنی ؛ سکولاریسم ، عرف اندیشی و دین‌گریزی یعنی ؛ نگاه به غرب و خودباختگی یعنی ؛ عبرت نگرفتن از تاریخ یعنی ؛ کدخداپرستی یعنی ؛ تنش‌زدایی کذایی یعنی ؛ ولنگاری فرهنگی یعنی ؛ اَعمال پوپولیستی و مردم فریبی یعنی ؛ انحصارطلبی باندی و گروهی یعنی ؛ زمینه‌سازی برای شکست انقلاب یعنی ؛ نکبت وابستگی و ذلت خودکم‌بینی یعنی ؛ ما نمی‌توانیم # اصلاحات یعنی ؛ قرآن قابل استناد نیست ... یعنی ؛ می‌توان بر علیه خدا هم تظاهرات کرد ... یعنی ؛ القاء ناکارآمدی اسلام در اداره جامعه یعنی ؛ ایجاد فتنه یعنی ؛ کسانی که در روز عاشورا پرچم امام حسین علیه السلام را به آتش میکشند مردم خداجوی هستند یعنی ؛ نفی مُصَرّحات و مُبَینات قرآن در امر دفاع و تامین امنیت یعنی ؛ ما موشک نمی‌خواهیم یعنی ؛ حذف مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل یعنی ؛ منافقین یعنی ؛ وهابیت یعنی ؛ بهاییت یعنی ؛ داعش یعنی ؛ برانداز و تجزیه‌طلب یعنی ؛ اغتشاش‌گر و فتنه‌گر یعنی ؛ افسادگر یعنی ؛ قاتل زن خویش(نجفی) و فرزند خویش(حسن روحانی) و ... یعنی ؛ پرورش گروه تروریستی فرقان در دولتهای بازرگان و بنی صدر و میرحسین موسوی فتنه‌گر یعنی ؛ قتل‌های زنجیره‌ای دولت خاتمی یعنی ؛ مرتبط با قطب دراویش گنابادی قاتل یعنی ؛ مردم‌فریبی (می‌خواهند توی پیاده‌روها دیوار بکشند) یعنی ؛ روشنفکرمآبی گفتگوی تمدنها در امتداد تمدن بزرگ شاهنشاهی یعنی ؛ به تحریف کشیدن چهره تابناک امام راحل یعنی ؛ خوراندن جام زهر به امام یعنی ؛ ارسال نامه بدون سلام و بسم الله به ولی فقیه و طرح فتنه سبز اموی یعنی ؛ کاخ نشینی ، حتی بعد از اتمام ریاست جمهوری و سکته توی مستراح استخر فرح یعنی ؛ پیغام دادن به آمریکا برای اعمال تحریم‌های بیشتر به ایران یعنی ؛ چنبره بر ثروت ، قدرت و چپاول مال غیر‌مشروع یعنی ؛ حقوق‌بگیران نجومی را ذخائر انقلاب نامیدن یعنی ؛ ایجاد فتنه بنزینی(یعنی ، رئیس‌جمهور اصلاحات صبح جمعه از خواب بلند بشه و ندونه بنزین گرون شده) یعنی ؛ فهم نادرست از مذاکره و نرمش قهرمانانه که نتیجه‌اش بشود برجام بی فرجام و ضرر اندر ضرر یعنی ؛ منتقد را بیسواد نامیدن یعنی ؛ دکترای تقلبی یعنی ؛ مسئول دوتابعیتی یعنی ؛ پذیرش سند ننگین ۲۰۳۰ یعنی ؛ واردات واکسن را منوط به پذیرش اِف اِی دی اِف  کردن یعنی ؛ به انحصار در آوردن صادرات و واردات در دستان کثیف و مفسد اصلاحاتچی یعنی ؛ پذیرش سلطه غرب ، خاصه سلطه آمریکا یعنی ؛ دو دستی تقدیم کردن انقلاب به استکبار و فاتحه انقلاب را خواندن یعنی ؛ ۶۰ تن طلای بیت‌المال را در دولت روحانی بین خود تقسیم کردن یعنی ؛ دولت خود را لانه جاسوسان غرب کردن یعنی ؛ ١٨ میلیارد دلار را در دولت روحانی بر باد دادن یعنی ؛ ارز ۴٢۰۰ تومانی را بین رانت‌بازان خود تقسیم کردن یعنی ؛ خزانه خالی را به دولت بعدی(رئیسی)تحویل دادن یعنی ؛ باقی گذاشتنِ صدها هزار میلیارد تومان بدهی و چاپِ اسکناس بدون پشتوانه یعنی ؛ فرماندهی اغتشاشات و براندازی نظام یعنی ؛ ایجاد فضای ولنگار مجازی برای گمراهی جوانان یعنی ؛ ترویج بی‌حجابی و بی‌ ...
🚨مهم و فوری| اطلاعیه نهاد رهبری: ⛔️رهبری هیچ‌ گونه نظر سلبی یا ایجابی نسبت به انتخاب وزرای معرفی شده دولت پزشکیان نداشته و نداده است ⚠️تو دهنی بزرگ رهبری به پزشکیان ☆ــــــــــــــــــــ پزشکیان راستگو: وزیر فرهنگ و ارشاد نمیخواست بیاد، رهبری خودش بهش زنگ زد اومد‼️‼️ خانم صادق مالواجرد دستور رهبری بود که بیاد‼️‼️ نگذارید حرفهایی که نباید بزنم، بزنم😱 آقای عباس عراقچی اولین نفری بود که رهبری گفتتن بیارید در کابینه‼️‼️ رای بدید ما بریم برای تشکیل دولت😝 خوب اگر اینطوری است چرا رهبری در دیدار با نمایندگان هم به دولت و هم به نمایندگان مجلس شاخص داده و همواره بر استقلال قوا و مجلس تاکید دارند⁉️ اصلا چرا نزدیک یک هفته وقت مجلس، مردم، رسانه ملی، نماینده های مجلس را گرفتید و موافق و مخالف صحبت کردید و حنجره ها پاره کردید و در این روزهای کمبود برق، انرژی کشور را برای بررسی صلاحیت ها هدر دادید⁉️⁉️😡 یکدفعه لیست را به پاستور می فرستادید‼️❌😡 این چه اجحاف و ظلمی است که در حق امام جامعه روا می دارید⁉️⁉️⁉️🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨 پزشکیان راستگو را بهتر بشناسید‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️ دولت دروغگویان سرطان اصلاحات امریکایی سرمایه های اسرائیل درایران❌ منافقین از کفار بدترند👍 👆🇮🇷
❌ توضیحاتی درباره‌ی ، رای آوردن همه کابینه پزشکیان❗️ ۱. به چند وزیر پیشنهادی که در سوابقشان، علیه مردم و نظام بوده است، رای مخالف هم داده شد. ۲.گرچه برخی وزرای پیشنهادی که سابقه فتنه‌گری داشتند، در روزهای اخیر به مراکز امنیتی کشور تعهد دادند که دست از فتنه گری و تقابل با مردم و نظام در حوادث بردارند، اما در جریان باشند که نیروهای انقلابی رفتارهای آنها را رصد خواهند کرد ۳.نمایندگان مجلس آزمون سختی را در مقابل چشمان تیزبین مردم عزیز ایران، پس دادند ۴. شاید در کمتر دوره‌ای کل کابینه رای آورده باشند، مثلاً مجلس به همه وزرای پیشنهادی شهید رئیسی رای نداده است ۵. سراغ نداریم هیچ رئیس‌جمهوری برای پیشبرد کارهایش، تا این اندازه از رهبری هزینه کرده باشد! ۶. مردم عزیز باید توجه کنند که ناتوانی وزرای دولت آقای پزشکیان نباید به پای یا نوشته شود ۷. با رای اعتماد مجلس به همه وزرای پیشنهادی، بهانه همیشگی این طیف که «نمی گذارند کار کنیم» از بین رفته است🤨 ۸ . رأی مردم به پزشکیان و رأی اعتماد به کابینه او اکیدا بمنزله رأی به جناح اصلاح طلب نبوده و درصورت مصادره به مطلوب از طرف عناصر غربگرا و لیبرال ، مردم بشدت برخورد خواهند کرد❗️ ۹. مردم به وظیفه خود عمل کردند و به آقای پزشکیان رای دادند، مجلس نیز بخاطر توصیه مقام معظم رهبری با همراهی بیش از حد متعارف، وظیفه خود را عمل کرده است، حالا نوبت دولت پزشکیان است تا با این پشتوانه ها صرفا به فکر خدمت به مردم باشد، و از حاشیه‌ها بپرهیزد. ۱۰ . عناصر افراطی و زاویه‌دار با نظام و رهبری که برخلاف اوامر رهبر معظم انقلاب با بداخلاقی درصدد تخریب نیروهای انقلابی و رییس جمهور جدید هستند ، در نگاه مردم و مجلس منفور و مطرود هستند ، ولو نفرات دوم و سوم لیست تهران باشند. این گوی و این میدان بسم‌الله
❇️یادداشت_کوتاه | وفاق دو طرفه 🔸🔸🔸 🔹رای اعتماد به کل کابینه دکتر پزشکیان نشان دهنده ایجاد وفاق دو طرفه در دولت و مجلس بود و باید این را به فال نیک گرفت که از نشانه های بلوغ سیاسی ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی است. 🔹اکنون سلایق مختلف می‌توانند نماینده خود را در این کابینه ببینند و به آینده این دولت امیدوارتر شوند، البته این به معنای کنار گذاشتن وظایف مجلس در نقد و نظارت بر اعضای کابینه نیست، اما پرهیز از مواضع آتشین حزبی نیاز مبرم امروز جامعه است، جامعه‌ای که با مشکلات متعدد اقتصادی و مدیریتی مواجه است و خسته از دعواهای بی‌حاصل جناحی می‌باشد. 🔹اکنون افکار عمومی با مشاهده مباحث مجلس و بررسی کارنامه وزرای کابینه و در نهایت رای اعتماد به همه آنها، بارقه‌هایی از امید در آن ایجاد شده  و از این بابت باید خدا را شاکر باشیم، هرچند هستند افرادی از جناحین معروف سیاسی که زمینه تندروی‌های خود را کمرنگ دیده و لب به اعتراض گشوده باشند.
یکاری نکنید که بگم!!!!! خود اقا زنگ زدن تا این سه نفر هم مشاورین من بشن ، شماهم تایید کنید... 🤦 پزشکیان ومجلس
🌹کانال شهید محمدحسین محمدخانی🌹
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ: 📖 #بی_تو_هرگز 🌹 شهید سیدعلی حسینی 📌 #قسمت_آخــــــر🔸 بعد از چند سال به ایران
رمان_بی_تو_هرگز  "بر اساس داستان واقعی قسمت بیست و نهم : ✍متاسفم . . 🌷حرفش که تموم شد، هنوز توی شوک بودم… دو سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود… فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود … لحظات سختی بود… واقعا نمی دونستم باید چی بگم… برعکس قبل این بار، موضوع ازدواج بود… نفسم از ته چاه در می اومد… به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم… . 🌷– دکتر دایسون … من در گذشته، به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد و به عنوان یک شخصیت قابل احترام، برای شما احترام قائل بودم… در حال حاضر هم عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم… . نفسم بند اومد … – اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون فقط می تونم بگم … متاسفم! 🌷چهره اش گرفته شد… سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد… . – اگر این مشکل فقط مسلمان نبودن منه… من تقریبا ۷ ماهی هست که مسلمان شدم… 🌷این رو هم باید اضافه کنم، تصمیم من و اسلام آوردنم، کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره… شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید… چه من رو انتخاب کنید، چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه… من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم حتی اگر خلاف احساس من، باشه… هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم … . 🌷با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد… تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم… مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم… 🌷هرگز فکرش رو هم نمی کردم… یان دایسون … یک روز مسلمان بشه قسمت سی ام : ✍عشق یا هوس . . 🌷مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم… حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم… اما فاصله ما، فاصله زمین و آسمان بود… و من در تصمیمم مصمم… و من هر بار، خیلی محکم و جدی و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم… اما حالا… به زحمت ذهنم رو جمع کردم… . 🌷– بعد از حرف هایی که اون روز زدیم، فکر می کردم… . دیگه صدام در نیومد … . – نمی تونم بگم حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم… حرف های شما از یک طرف و علاقه من از طرف دیگه، داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد… 🌷تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت… گاهی به شدت از شما متنفر می شدم و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم، خودم رو لعنت می کردم… اما اراده خدا به سمت دیگه ای بود… همون حرف ها و شخصیت شما و گاهی این تنفر باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم… اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش، شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم، نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم… . 🌷دستش رو آورد بالا، توی صورتش و مکث کرد… . – من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم و این نتیجه اون تحقیقات شد… من سعی کردم خودم رو با توجه به دستورات اسلام، تصحیح کنم… و امروز پیشنهاد من، نه مثل گذشته، که به رسم اسلام از شما خواستگاری می کنم… 🌷هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم، حق با شما بود… و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم… اما احساس امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست… عشق، تفکر و احترام من نسبت به شما و شخصیت شما، من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم… 🌷و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم… در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم و شما صبورانه برخورد کردید… من هرگز نباید به پدرتون اهانت میکردم… ادامه دارد ....
قسمت_سی_و_یکم(قسمت آخر) اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش رو زد … و من به تک تک اونها گوش کردم … و قرار شد روی پیشنهادش فکر کنم… وقتی از سر میز بلند شدم لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد … - هر چند نمی دونم پاسخ شما به من چیه … اما حقیقتا خوشحالم … بعد از چهار سال و نیم تلاش … بالاخره حاضر شدید به من فکر کنید … از طرفی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم … ولی می ترسیدم که مناسب هم نباشیم … از یه طرف، اون یه تازه مسلمان از سرزمینی با روابط آزاد بود … و من یک دختر ایرانی از خانواده ای نجیب با عفت اخلاقی … و نمی دونستم خانواده و دیگران چه واکنشی نشون میدن … برگشتم خونه … و بدون اینکه لباسم رو عوض کنم … بی حال و بی رمق … همون طوری ولا شدم روی تخت … - کجایی بابا؟ … حالا چه کار کنم؟ … چه جوابی بدم؟ … با کی حرف بزنم و مشورت کنم؟ … الان بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیم بهت احتیاج دارم … بیای و دستم رو بگیری و یه عنوان یه مرد، راهنماییم کنی … بی اختیار گریه می کردم و با پدرم حرف می زدم … چهل روز نذر کردم … اول به خدا و بعد به پدرم توسل کردم … گفتم هر چه بادا باد … امرم رو به خدا می سپارم … اما هر چه می گذشت … محبت یان دایسون، بیشتر از قبل توی قلبم شکل می گرفت … تا جایی که ترسیدم … - خدایا! حالا اگر نظر شما و پدرم خلاف دلم باشه چی؟ … روز چهلم از راه رسید … تلفن رو برداشتم تا زنگ بزنم قم … و بخوام برام استخاره کنن … قبل از فشار دادن دکمه ها … نشستم روی مبل و چشم هام رو بستم … - خدایا! … اگر نظر شما و پدرم خلاف دل منه … فقط از درگاهت قدرت و توانایی می خوام … من، مطیع امر توئم … و دکمه روی تلفن رو فشار دادم … ” همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم … بر تو نیز روحی را به فرمان خود، وحی کردیم … تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست … ولی ما آن را نوری قرا دادیم که به وسیله آن … هر کسی از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم … و تو مسلما به سوی راه راست هدایت می کنی “ سوره شوری … آیه 52 و این … پاسخ نذر 40 روزه من بود .. مبارکه ان شاء الله تلفن رو قطع کردم … و از شدت شادی رفتم سجده … خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه … اما در اوج شادی … یهو دلم گرفت … گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران … ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد … و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد … وقتی مریم عروس شد … و با چشم های پر اشک گفت … با اجازه پدرم … بله … هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد … هر دومون گریه کردیم … از داغ سکوت پدر … از اون به بعد … هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها … روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم … - بابا کی برمی گردی؟ … توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره … تو که نیستی تا دستم رو بگیری … تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زیونت بشنوم … حداقل قبل عروسیم برگرد … حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک … هیچی نمی خوام … فقط برگرد… گوشی توی دستم … ساعت ها، فقط گریه می کردم … بالاخره زنگ زدم … بعد از سلام و احوال پرسی … ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم … اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت … اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم … حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه … بالاخره سکوت رو شکست … - زمانی که علی شهید شد و تو … تب سنگینی کردی … من سپردمت به علی … همه چیزت رو … تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی … بغض دوباره راه گلوش رو بست … - حدود 10 شب پیش … علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد … گفت به زینبم بگو … من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم … توکل بر خدا … مبارکه .. گریه امان هر دومون رو برید … - زینبم … نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست … جواب همونه که پدرت گفت … مبارکه ان شاء الله … دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم… اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد … تمام پهنای صورتم اشک بود … همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم … فکر کنم … من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت … عروس و داماد … هر دو گریه می کردن … توی اولین فرصت، اومدیم ایران … پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن … مراسم ساده ای که ماه عسلش … سفر 10 روزه مشهد … و یک هفته ای جنوب بود .. هیچ وقت به کسی نگفته بودم … اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه … توی فکه … تازه فهمیدم … چقدر زیبا … داشت ندیده … رنگ پدرم رو به خودش می گرفت 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 یک کمک خالصانه به خلق خدا صد شرف دارد بر عبادت های ناخالص... 🔸علامه مجلسی برای دوست خود آیت‌الله جزایری در خواب اینگونه تعریف می‌کند: بعد از اینکه مرا دفن کردند صدایی را شنیدم که برای خدا چه کردی؟ هرکدام از اعمال نیک و عبادات را گفتم به عنوان عمل کامل و خالص پذیرفته نشد. ناراحت شدم دستم خالی بود. در این هنگام گفتم یک روز از بازار بزرگ اصفهان می‌گذشتم دیدم گروهی در اطراف یک مؤمن جمع شده‌اند و از او طلب خود را میخواهند. آنها او را میزدند و به او ناسزا می گفتند. او می گفت: «الان ندارم به من مهلت بدهید» ولی به او مهلت نمیدادند. من جلو رفتم و وقتی ماجرا را شنیدم گفتم: او را رها کنید، بدهکاری های او را من می‌پردازم. مردم او را رها کردند و من بدهکاری های او را پرداختم. بعد او را به خانه ام آوردم و به او کمک کردم. همین حادثه را خدا به یادم آورد و عرض کردم خدایا چنین عملی را برای رضای تو انجام دادم پس این عمل را از من پذیرفتند و امر کردند دری از قبرم به سمت بهشت برزخی باز شد و مشمول نعمتهای بیکران الهی شدم و اکنون به دعاهای مؤمنان و زیارت آنها از قبرم بهره مند هستم.✨ 📕کتاب بازگشت