هدایت شده از Shahidaghaabdolahi
اگر از من بپرسند لقب بزرگترین قلب دنیا به چه کسی می رسد؟
بدون تردید نام مادر شهید را خواهم آورد
هر کسی فرزندی داشته باشد می داند که جگرگوشه اش را با دنیا عوض نخواهد کرد💯
اما او فرزندش را در راه خدا داد تا آرمان ها حفظ شود
تا ارزش ها حفظ شود.
چنین کسی که از بزرگترین دارایی اش برای حفظ ارزش ها می گذرد، اگر قلبی بزرگ ندارد پس چه چیز در درون اوست که اینگونه او را خدایی کرده است…!❣️
#مادر شهید
کانال رسمی 🇮🇷
شهید تازه تفحص شده 🌱
علی آقا عبدالهی 🌹
@shahidaghaabdolahi
🌹شهید ۲۳ ماهاسفند؛سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
زنده نگه داشتن یاد و نام شهدادکمتر از شهادت نیست.🌹
شهدا رایادکنیم باذکر صلوات🌷
✨
شهید قاسم تیموری: اگر پایم سالم بود جای امنی برای داعش نمیگذاشتم
📌همرزم شهید نقل می کند:در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مینهای ضد تانک مامور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنشان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت، بیشتر از ما مین کاشت.
🔸مینهای ۵۰ کیلویی را به راحتی جابجا میکرد و حدودا دو برابر ما مین کاشت، وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم پای مصنوعیاش را درآورد.
🔹با فشاری که روی پایش آمده بود درد زیادی را تحمل میکرد، ولی به روی خودش نمیآورد، یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه میکرد
▪️ باورش نمیشد با یک پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد حاجی با این وضع سختت نیست؟
▫️در آن حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم، تا به آن روز از نقص عضوش حرفی نزده بود، اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: «ای پا اگر سالم بودی جای امنی را برای داعشیها نمیگذاشتم.»
#شهید_قاسم_تیموری
#شهید
#مادر
#روز_مادر
#شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"