eitaa logo
🌹کانال شهید محمدحسین محمدخانی🌹
106 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
5 فایل
قال الله تعالی علیه :"ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا ،بل احیائ عندربهم یرزقون" شهید محمد حسین محمدخانی نام جهادی:حاج عمار تاریخ تولد:۱۳۶۴/۴/۹ تاریخ شهادت :۱۳۹۴/۸/۱۶ سمت:فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا مزار مطهر شهید:گلزار شهدای تهران قطعه ۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
(( نگاهی بر اولین سخنراتی رئیس جمهور منتخب)) سلام خواهران و برادران گرامی سخنرانی پوپولیستی رئیس جمهور منتخب که در حکم مرامنامه(مانیفست) ایشان برای اداره امور کشور و برون رفت از مشکلات معیشتی،تورمی و بزرگ نمودن سفرۀملت باشد را با دقت شنیدیم و نیاز است که ملت ما آنرا بشنوند تا تکلیف خود را با منتخب خود از همین ابتدای کار بدانند. او در این سخرانی،بصراخت آب پاکی روی دست انتخاب کنندگان و جمیع ملت مستحق خدمت بی منت ایران ریخت و گفت: ۱-ما آمادگی داریم تا شما(ملت) اتاق فکر ما برای حل مشکلات باشید. ۲- باید نقشۀ جدیدی بکشیم(یعنی برنامه قانون ۵ساله هفتم،لغو است) ۳-اگر دوبی، دوبی شده است،کار عرب ها نبوده،کارخارجی هاست ۴-سیاست خارجی ما را تیم آقای ظریف دارد می نویسد❗️ ۵-ما بدون ارتباط با خارج،هرکاری در داخل بخواهیم بکنیم،نمی توانیم و به جایی نمی رسیم ۶-ما باید اف،ای،تی،اف، را حل کنیم،اگر آنرا حل نکنیم، به پیر،به پیغمبر، هیچ‌مشکلی خل نمی شود❗️ ۷-ما گران می خریم و ارزان می فروشیم و این وسط خیلی ها،پول می خورند ۸-یک عده در اینجا کاسب تحریم شده اند و با این توجیهات مشکل مردم حل نمی شود❗️ ۹-از من نخواهید که به شما نسخۀ صریح بدهم،که اگر نسخه بدهم به شما دروغ گفته ام. ۱۰-شما هم نمی توانید نسخه پیشرفت و حل مشکلات را بنویسید(تناقض با گفتۀ شناره ۱ ) ۱۱-بنده هیچ وعده ای نداده ام که به آن عمل کنم و گفته ام از کارشناسان استفاده می کنم❗️ ۱۲-اگر سیاستمداران کشور قانونی نوشتند،چرا شما اعتراض نمی کنید و همه ساکت هستید،تاجر و کاسب و تولید کننده ساکت اند❗️ ۱۳-کاسبان تحریم برایشان مهم است که ما در تحریم بمانیم و آنها بخورند و ببرند و ما باید این را بهم بزنیم ۱۴-قبول ندارم که ظرفیت های داخلی برای اداره کشور کفایت می کند ، ما بدون کمک خارجی نمی توانیم هیچ‌کاری بکنیم.❗️ ✍پزشکیان و تیم خاتمی،روحانی و ظریف،از همین حالا برای به بن بست کشاندن کشور و حذف نیروهای انسانی کارامد و توانمند و پیوند زدن تمام ظرفیت های بی تظیر درونی به حضور کارشناسان خارجی که در سال های قبل از انقلاب بوده اند و به غارت منابع کشور مشغول و ملت ما را عقب نگه داشته و حق توحش می گرفتند،ارجاع می دهد. جناب پزشکیان گویا یادش رفته است،که همین کارشناسان،بعد از انقلاب برای به بن بست کشیدن کشورمان ،تمام تعهدات رسمی خود را در ساخت نیروگاه هسته ای و پالایشگاه ها و غیره رها کردند و ما را در تنگنای کارهای فنی و تخصصی گذاشته و رفتند و به تعهدات خود عمل ننمودند.لاکن افراد متخصص و هوشمند ملت ما با تلاش و مجاهدت شبانه روزی توانستند به تمام آن نواقص فتی،فائق آیند و اینهمه پیشرفت های شگفت انگیز و معجز گونه را آفریدند که امروز جزء کشورهای اول تا دهم پیشرفت های صنعتی در جهان هستیم و فضا را هم تسخیر کرده ایم👉 خود تحقیری ریاست جمهوری در همین ابتدای کار ، می تواند، مصداق این ضرب المثل عامیانه باشد که👈سالی که نکوست،از بهارش پیداست‼️ ملت شریف و غیور ایران عزیز سؤال اساسی از جناب پزشکیان اینست که⁉️شما که توان حل مشکلات ملت را نداشته و در مناظرات بارها بصراحت گفتید که نمی توانید و نمی شود👈چرا نامزد حل مشکلات عدیده ملت شدید و انصراف نداده و رأی آنها گرفتید⁉️آیا رأی ملت را گرفتید،تابگویید:من نمی توانم⁉️نمی شود⁉️ آیا این خیانت و عدم صداقت نسبت به ملت ایران نیست⁉️ شما که داد سخن از صداقتتان گوش ملت را کر کرد،تا عدم کفایت شما را ندیدند و به شما اعتماد کردند و رأی دادند⁉️ شما که معتقدید:هیچ وعده ای نداده اید❗️پس برای اجرای کدام وعده ها، نامزد حل مشکلات ملت شدید و ملت را فریب داده،رإی آنها را ربودید⁉️ ✍ و اما سؤال اساسی تر اینست که⁉️ 🖍 ملت عزیز ایران پاسخ دهید👇 شما که در مناظرات مکرر از جناب پزشکیان شنیدید و حجت را بر شما تمام کرده بود که👇 (من کارشناس نیستم)(من بلد نیستم(هرچه کارشناسان گفتند) (من وعده نمی دهم که بتوانم مشکلات را حل کنم) (من هیچ نسخه ای برای حل مشکلات ندارم) (باید از خارجی ها استفاده کنیم،یعنی جوانان شما نمی توانند) (راه پیشرفت به پذیرش اف،ای،تی،اف، است،یعنی تمام تراکنش های ملت باید تحت نظارت و سلطۀ اطلاعاتی آمریکا بر ایرانی بشود) 🖍 چرا به چنین فرد ضعیف النفسی که به اعتراف صریح خودش توانایی حل مشکلات ما را ندارد ، رأی داده اید⁉️ ✍ توصیه می کنم، همانطور که دکتر پزشکیان در اولین سخنرانی خود بصراحت گفته است که👈 اگر دیدید سیاستمداران(یعنی حتی خودش)قانونی اشتباه نوشتند و یا بد عمل کردند اعترض کنید و فریاد بزنید و سکوت نکنید و رأی خود را مطالبه کنید که این حق مشروع شماست. ☑️ والسلام علی من اتبع الهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻‌﷽‌༺☘ 🟢 شیعیان اگر مظلومیت امام زمان عجل الله را مانند امام حسین علیه السلام درک کنند او را یاری کرده و زمینه ظهورش را فراهم می کنند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
9.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت کوتاهی از شهادت علی اکبر امام حسین از استاد عالی
AUD-20240714-WA0003.mp3
6.51M
زیادی دنیا رو جدی گرفتیم، فکر کردیم خبریه امام علی (ع) : مرگ جوری آدم هارو در بر می گیره که وقتی مردن، انگار اصلاً در دنیا چنین کسی زندگی نمی کرد
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ چرا جلیلی با زنگنه مناظره نمی‌کند؟ ⭕️ در مورد کرسنت ببینید و بشنوید ... ✅ کانال ایتا مقداد خداداد 🆔 @meghdad_khodadad
⭕️ چند خبر فوق محرمانه از روزهای که رئیس جمهور نداشتیم 1️⃣ از زمان شهادت آیت الله رئیسی تا لحظه انتخاب رئیس جمهور منتخب، نمونه‌ای از ظرفیت بزرگ حکمرانی در جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته شد، از همان ساعات اولی که رهبر انقلاب به صحنه ورود کردند و به جامعه آرامش دادند و پس از آن محمد مخبر را در جایگاه مدیر قوه مجریه تثبیت کردند، تا همکاری سران قوا در این چند هفته و طی شدن سریع، منظم و با ثبات مراحل انتخابات از شورای نگهبان تا وزارت کشور و بسیاری از تدابیر راهبردی و تاکتیکی که کل سیستم حکمرانی جمهوری اسلامی در این چند هفته اخیر رقم زد، همه نشان داد که نظام اسلامی در چه سطحی از ثبات و تمشیت امور قرار دارد. 2️⃣ اما در پشت پرده نمایش این حمکرانی خیره کننده، یک لایه پنهان از تدابیر و تلاش محرمانه وجود دارد که اگر نبود، این حمکرانی نمایان شده در هفته‌های اخیر اینقدر زیبا و با ثبات رقم نمی‌خورد. بیانیه اخیر وزارت اطلاعات بخشی از همین لایه تدابیر و تلاش‌های محرمانه را روایت کرده است. مهمترین گزاره‌ای که از بیانیه اخیر وزارت اطلاعات می‌توان برداشت کرد این است که طراحی‌های ضدامنیتی گسترده‌ای برای بحران آفرین و بی ثبات سازی کشور در دوران نبود رئیس جمهور شهید در کشور اتفاق افتاده و جمهوری اسلامی علاوه بر تدبیر امور داخلی، همزمان با موانع تحمیل شده ضد امنیتی گسترده خارجی نیز درگیر بوده است. حجم این طراحی‌های ضد امنیتی به گونه‌ای بوده که واحد ضدّتروریسم وزارت اطلاعات صرفاً در بازه زمانی اول خرداد ماه گذشته تا ۱۵ تیر ماه جاری با شناسایی هسته‌های متعدد گروهکی و ۷۹ مورد رویارویی مستقیم و ضربه به آنها، ده‌ها نفر از عناصر تروریست و عوامل پشتیبانی و تأمین‌کنندگان سلاح و مهمات را دستگیر کرده است. ضمن اینکه بیش از هشت نقطه جغرافیای کشور منطقه مد نظر محل عملیاتی تروریست‌ها بوده که به لحاظ وسعت جغرافیایی بسیار قابل توجه است. 3️⃣ نکته جالب توجه این است که بخش مهمی از تلاش‌های تروریست‌ها معطوف به ایجاد اخلال در روند مردم سالاری دینی در روزهای بوده که در ایران انتخابات برگزار شد و قرار بوده مردم پای صندوق رای بیایند. این اهداف زمانی و مکانی تروریست‌ها به خوبی گویا هست که چرا دلسوزان کشور و به خصوص رهبر انقلاب بارها و بارها از امنیت آفرین بودن انتخابات و مهم بودن میزان مشارکت مردم در انتخابات به عنوان یک گزاره امنیت آفرین یاد می‌کنند. واقعیت غیر قابل انکاری است که نبود صندوق رای که منتهی به استقرار و ادامه قوه مجریه و قوه مقننه با رای و اراده مردم نشود، ایران را در معرض ناامنی گسترده قرار می‌دهد. بخش گسترده‌ای از اقدامات به ظاهر سیاسی و رسانه‌ای ضد انقلاب در تحریم انتخابات را هم باید از همین منظر دید، یعنی به تعبیر دقیق‌تر اپوزیسیون جمهوری اسلامی در حال یک فعالیت سیاسی و رسانه‌ای معمولی در ماه‌های اخیر نبودند بلکه با پروژه تحریم انتخابات تلاش کردند، امنیت ایران را هدف قرار بدهند. خلاصه آنکه در کنار تلاش‌های شبانه روزی دستگاه‌های امنیتی کشور، مردم ایران با مشارکت نزدیک به پنجاه درصدی خود در این انتخابات نه تنها پروژه سیاسی ضد انقلاب برای تحریم انتخابات را شکست دادند بلکه همزمان یک پروژه بزرگ ضد امنیتی را هم منهدم کردند.
🌎🌎🌎 💠 چند جمله با مجید انصاری. 🔹اول اینکه ادعای شما زمانی درست است که کاملا" از جریان فروش نفت مطلع باشید نه اینکه صرف ظن وگمان فضای جامعه را علیه دولت خدوم شهید رئیسی ملتهب کنید. 🔹به فرض فروش نفت زیر قیمت در این دولت؛ که در دنیا مرسوم است؛ اگر شما دلسوز بیت المال هستید چطور فروش گاز به امارات در دولت سبز توسط رفیق فابریکتان زنگنه؛ به یک چهارم زیر قیمت جهانی تا کنون معترض نشدید؟ 🔹چطور به فساد و رشوه آقازاده شرور در استات اویل معترض نشدید؟ 🔹چطور در مورد جریمه ۱۴/۵ میلیارد دلاری ایران که توسط دادگاه بین المللی لاهه روی گرده ملت ایران گذاشته شده و نفر اصلی این معامله رفیق خود شما بیژن نامدار زنگنه بوده؛ هیچوقت حرف نزدید؟ 🔹چطور به باد فنا دادن ۱۸ میلیارد دلار ارز ترجیحی توسط رفیق فابریکتان جهانگیری هیچوقت شما را آشفته نکرد؟ آیا ۱۸ میلیارد دلار کم بود؟ یا آنجا بیت المال محسوب نمی شد؟ 🔹چطور حراج ۶۲ تن طلای خزانه کشور توسط دولت بنفش که از زمان نادر شاه افشار باقی مانده بود؛ شما را آشفته نکرد. که رهبر معظم انقلاب وقتی این خبر فاجعه بار را شنیدند: فرمودند: اگر نگوئیم خیانت، باید بگوئیم اشتباه فاحش اتفاق افتاده است. چطور شما آنجا نگران پول ملت و بیت المال نشدید؟ 🔹چطور وقتی بخاطر حذف کاملا" بی دلیل و سیاسی کارت سوخت در دولت بنفش؛ توسط رفیق سبزتان آقای بیژن نامدار زنگنه ۱۴۴۰۰۰ میلیارد تومان (طبق اعلام رسمی مجلس ) به بیت المال ضرر خورد شما یک کلمه اعتراض نکردید؟ آنجا پول ملت نبود؟ 🔹چطور وقتی شرکتهای بزرگ کشور مثل هپکو؛ ماشین سازی تبریز؛ پالایشگاه کرمانشاه و دهها شرکت کلیدی کشور توسط دوستان شما در بخش خصوصی سازی؛ نصف قیمت بین هم حزبی های شما حراج می شد؛ نگران مال مردم و بیت المال نبودید؟ 🔹چطور وقتی برادر رییس جمهور بنفشتان ۸۰۰۰ میلیارد تومان از صندوق ذخیره فرهنگیان مظلوم بالا کشید و اختلاس کرد؛ شما نگران پول مردم و بیت المال نشدید؟ 🔹چطور وقتی برادر معاون اول دولت بنفشتان آقای مهدی جهانگیری از بانک گردشگری؛ هزاران میلیارد اختلاس کرد؛ شما نگران پول مردم نشدید؟ 🔹چطور وقتی دختر وزیر صمت در دولت بنفش بزرگترین قاچاق دارو را انجام داد و مردم بیچاره در کف خیابان دنبال داروی مورد نیاز خود بودند و پیدا نمی کردند؛ شما نگران بیت المال نشدید؟ 🔹چطور وقتی دختر وزیر وزارتخانه تربیتی شما قاچاق فروشی میکرد؛ و پسر وزیر مسکنتان کار چاق کن و مفسد اقتصادی بود؛ نگران پول ملت نبودید؟ 🔹چطور بخاطر فساد و اختلاس صدها مدیر در دولت متبوع شما که همچنان پرونده های برخی از آنها مفتوح است؛ شما هیچگاه نگران اموال مردم ایران نشدید؟ 🔹چطور بخاطر ابر بدهکاران بانکی و دانیال زاده ها که ۹۰٪ آنها از هم حزبی های شما بوده و هستند؛ و هزاران میلیارد پول بی زبان ملت را بالا کشیده اند و بخاطر لابیگری و حمایتهای پیدا و پنهان لیدرهای اقتصادی و مافیای قدرت و ثروت هم حزبی های شما همیشه در حاشیه امن بوده اند؛ هیچگاه شما نگران پول مردم نشدید؟ 🔹آقای انصاری بخدا من بجای شما خجالت میکشم. چون یک انسان خیلی باید وقیح باشد که در مورد جرم مسلم و ثابت شده صدها نفر از هم حزبی های خود؛ کوچکترین حرفی نزند؛ اما در مورد یک ادعای ثابت نشده؛ آنهم پشت سر دولتی که سه سال مجاهدانه برای این ملت تلاش کرده؛ سیاه نمائی کند و لجن پراکنی نماید. آقای انصاری دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی را مردم با صدها خیانت و فساد و جاسوس بازی دیده اند. راضی به بیان این حقایق تلخ نبودم ولی وقتی سیاه نمایی ناجوانمردانه برخی مدعیان مثل شما را در مورد دولت شهید رئیسی می بینم چاره ای جز پاسخ نیست. آقای انصاری به قول آقا سیدالشهداء اگر....حداقل آزاد مرد باشید ! صبر ما زیاد است. عملکرد شما را دوباره خواهیم دید !
هدایت شده از 🌹سلام برابراهیم 🌹
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 چقدر این صحنه پر از احساس و پر از انرژی هست. چقدر صادقانه و چقدر پر از اخلاص کودکانه.
🌹 چاقو بزرگے.ڪه دسته اش ربان صورتے رنگے گره خورده بود دستت میدهند و تأڪید میڪنند ڪه باید ڪیڪ را ببرید. لبخند میزنـے و نگاهم میڪنے،عمق چشمهایت آنقدر سرد است ڪه تمام وجودم یخ میزند... .😔 _ افتخار میدی خانوم؟ و چاقو را سمتم میگیری... در دلم تڪرار میڪنم خانوم❣😢..خانومِ تو!...دو دلم دستم را جلو بیاورم. میدانم در وجود تو هم آشوب است. تفاوت من با تو عشق ووبـےخیالیست‌❣نگاهت روی دستم سرمیخورد... _ چاقو دست شما باشه یا من؟ فقط نگاهت میڪنم. دسته چاقو را در دستم میگذاری و دست لرزان خودت را روی مشت گره خورده ی من!... دست هر دویمان یخ زده. با ناباوری نگاهت میڪنم. اولین تماس ما...!😭 با شمارش مهمانان لبه ی تیزش را در ڪیڪ فرو میبریم و همه صلوات میفرستند. زیر لب میگویـے: یڪےدیگه.!و به سرعت برش دوم را میزنے. اما چاقو هنوز به ظرف کیک نرسیده به چیزی گیر میڪند❣ باواشاره زهراخانوم لایه روی ڪیڪ را ڪنار میزنـے و جعبه شیشه ای ڪوچڪے راوبیرون میڪشـے. درست مثل داستانها. مادرم ذوق زده بمن چشمڪ میزند. ڪاش میدانست دخترڪوچڪش وارد چه بازی شده است. در جعبه را بازکمیڪنـے و انگشترنشانم را بیرون میاوری. نگاه سردت میچرخد روی صورت خواهرت زینب. او هم زیرلب تقلب میرساند:دستش کن! اما تو بـےهیچ عڪس العملے فقط نگاهش میڪنـے... اڪراه داری و من این را به خوبـے احساس میڪنم. زهراخانوم لب میگزد و برای حفظ آبرو میگوید: _ علـــےجان!مادر!یه صلوات بفرست و انگشتر رو دست عروست ڪن❣ من باز زیر لب تکرار میکنم.عروست!عروس علی اکبر! صدای زمزمه صلواتت را میشنوم. رو میگردانـے با یڪ لبخند نمایشـے،نگاهم میڪنے، دستم را میگیری و انگشتر را در دست چپم میندازی. و دوباره یڪ صلوات دسته جمعـےدیگر. ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ✍ ادامه دارد ...
🌹 فاطمه هیجان زده اشاره میڪند: _ دستش رو نگهدار تو دستت تا عکس بگیرم. میخندی و طوری ڪه طبیعـے جلوه کند دستت را کنار دستم میگذاری... _ فکر کنم اینجوری عکس قشنگ تر بشه! فاطمه اخم میکند: _ عه داداش!...بگیر دست ریحانو... _ تو بگیر بگو چشم!..اینجوری تو کادر جلوش بیشتره... _ وا!...خب عاخه... دستت را بسرعت دوباره میگیرم و وسط حرف فاطمه میپرم _ خوب شد؟ چشمڪی میزند ڪه: _ عافرین بہ شما زن داداش... نگاهت میکنم. چهره ات در هم رفته. خوب میدانم که نمیخواستـے مدت طولانـے دستم را بگیری... هر دو میدانیم همه حرڪاتمان سوری و از واقعیت به دور است. اما من تنها یڪ چیز راومرور میڪنم.وآن هم اینڪه تو قرار است ۳ ماه همسر من باشـے!واینڪه ۹۰ روز فرصت دارم تاقلب تورا مالڪ شوم. !! اینڪه خودم را در آغوشت جا کنم. باید هر لحظه تو باشـے و تو!❤ فاطمه سادات عڪس را که میگیرد با شیطنت میگوید: یڪم مهربون تر بشینید! و من ڪه منتظر فرصتم.سریع نزدیڪت میشوم...شانه به شانه, نگاهت میڪنم. چشمهایت را میبندی و نفست را باصدا بیرون میدهـے. دردل میخندم ازنقشه هایـےبرایت ڪشیده ام. برای تو ڪه نه! 💞 در گوشَت آرام میگویم: _مهربون باش عزیزم!... یکبار دیگر نفست را بیرون میدهـے. عصبی هستے.این را با تمام وجود احساس میڪنم. اما باید ادامه دهم. دوباره میگویم: _ اخم نڪن جذاب میشی نفس!😁👫 این را که میگویم یڪ دفعه از جا بلند میشوی ،عرق پیشانی ات راپاڪ میکنی و به فاطمه میگویـے: _ نمیخوای از عروس عکس تکی بندازی!!؟؟؟ ازمن دور میشوی و کنار پدرم میروی!! ! ❣❤️❣❤️❣❤️❣ اما تاس این بازی را خودت چرخانده ای! برای پشیمانـے است ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ✍ ادامه دارد ...
🌹 خم میشوم و به تصویر خودم در شیشه ی دودی ماشین پارک شده مقابل درب حوزه تان نگاه میڪنم. دستـے.به روسری ام میڪشم و دورش را بادقت صاف میڪنم. دسته گلـے ڪه برایت خریده ام را با ژست در دست میگیرم و منتظر به کاپوت همان ماشین تکیه میدهم. آمده ام دنبالت مثل 😂 میدانم نمیخواهی دوستانت از این عقد باخبر شوند! ولی من دوست داشتم بدهی آن هم حسابـے😂 در باز میشود و طلاب یکےیکے بیرون می آیند. میبینمت درست بین سه،چهار تا از دوستانت دروحالیکه یک دستت راروی شانه پسری گذاشته ای و باخنده بیرون می آیـے. یک قدم جلو می آیم و سعی میکنم هرطور شده مرا ببینی. روی پنجه پا می ایستم و دست راستم را کمی بالا می آورم. نگاهت بہ من میخورد و رنگت به یکباره میپرد! یڪ لحظه مکث میکنی و بعد سرت را میگردانی سمت راستت و چیزی به دوستانت میگویـے. یڪ دفعه مسیرتان عوض میشود. از بین جمعیت رد میشوم و صدایت میزنم: _ آقا؟آقا سید؟ اعتنا نمیکنی و من سمج تر میشوم _ اقا سید!علی جان؟ یڪ دفعه یکی ازدوستانت با تعجب به پشت سرش نگاه میکند. درست خیره به چشمان من!😐 به شانه ات میزند و با طعنه میگوید: _ آسیدجون!؟یه خانومی کارتون داره ها! خجالت زده بله میگویـے ،ازشان جدا میشوی و سمتم می آیـے. دسته گل را طرفت میگیرم. _ به به!خسته نباشید آقا! میدیدم که مسیر با دیدن خانوم کج میکنید! _ این چه کاریه دختر!؟ _ دختر؟منظورت همس... بین حرفم میپری _ ارع همسر!اما یادت نره سوری! اومدی آبرومو ببری؟ _ چه آبرویـے؟؟.خب چرا معرفیم نمیکنے؟ _ چرا جار بزنم زن گرفتم در حالیکه میدونم موندنی نیستم!؟ بغض به گلویم میدود.نفس عمیق میکشم _ حالا که فعلا نرفتی! از چی میترسی!از زن سوریت! _ نه نمیترسم!به خدا نمیترسم!فقط زشته!زشته این وسط با گل اومدی !اصلاً اینجا چیکار میکنی؟ _ خب اومدم دنبالت! _ مگه بچه دبستانی ام!؟...اگر بد بود مامانم سرویس میگرفت برام زودتراز زن گرفتن! از حرفت خنده ام میگیرد😁!چقدر با اخم دوست داشتنی تر میشوی. حسابی حرصت گرفته! _ حالا گلو نمیگیری؟ _ برای چی بگیرم؟ _ چون نمیتونی بخوریش! باید بگیریش (وپشت بندش میخندم) _ الله اکبرا...قرار بود مانع نشی یادته؟ _ مگه جلوتو گرفتم!؟ _ مستقیم نه!اما.. همان دوستت چندقدم بہ ما نزدیک میشود و کمی آهسته میگوید: _ داداش چیزی شده؟...خانوم کارشون چیه؟ دستت را باکلافگی در موهایت میبری. _ نه رضا،برید!الان میام و دوباره باعصبانیت نگاهم میکنی. _ هوف...برو خونه...تا یہ چیز نشده. پشتت را میکنی تابروی که بازوات را میگیرم... ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ✍ ادامه دارد ...